بخشی از مقاله
چکیده:
در پژوهش حاضر، عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد سربازان در پادگانها و سربازخانهها مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، از بین سربازانی که در حال گذراندن خدمت سربازی خود و در دامنه سنی 18 تا 35 سال قرار داشتند، به کمک روش تلفیقی پیمایشی و مصاحبه اقدام به جمعآوری داده گردید. جامعه پژوهش در تحقیق حاضر شامل 3000 نفر سرباز بود و برای تعیین جامعه نمونه، از جدول مورگان استفاده شدهاست و عدد 341 به دست آمد.
برای انتخاب افراد از جامعه نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی ساده سود جستیم. به منظور تنظیم فرضیات تحقیق از مدل ترکیبی بوتوین که مدلی جامع و در برگیرنده تمامی عوامل فردی، اجتماعی و تاریخی پیشینی است استفاده شد.
یافته ها حاکی از آن است که میان دسترسی آسان به مواد مخدر، حمایت اجتماعی از مصرف مواد مخدر، تعهد اجتماعی، درجه پایبندی و اعتقاد به اصول و مبانی و مناسک، فشار گروه همسالان، اعتقاد به اعتیادآور نبودن مواد مخدر، میزان تحصیلات و اعتیاد روابط معناداری وجود دارد. از آنجا که نیروی جوان کشور مهمترین بخش فعال جامعه به حساب می آید و در نظریات توسعه و پیشرفت یکی از مهمترین شاخصها سرمایه انسانی است، بر همین اساس در این مقاله در پی آن هستیم تا مبتنی بر شاخصهای الگوی پایه پیشرفت یکی از موانع تحقق پیشرفت در کشور را توضیح دهیم.
بیان مسئله:
سوء مصرف مواد، یکی از مهمترین مشکلات و بیماریهای قرن حاضر است که نگرانی های وسیعی را در سطح جهان ایجاد کرده است. چراکه اعتیاد به مواد مخدر، دامنه وسیعی از افراد مختلف در یک جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. تاکنون تلاشهای فراوانی برای کاستن از شمار معتادان صورت گرفته است ولی با توجه به آمار رو به افزایش اعتیاد، به نظر میرسد که این اقدامات سودمندی چندانی نداشته اند.
بر اساس گزارش ارائه شده از سوی اداره مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد 3 - UNODC: United Nations Office on Drugs and Crime - ، تحت عنوان گزارش مواد مخدر جهان در سال 2012، اعلام شدهاست که در حدود 230 میلیون نفر از جمعیت بالغ جهان 15-64 - سال - ، در سال 2010، یا به عبارت دیگر، 5 درصد از کل جمعیت بزرگسال جهان 4 - میلیارد و 600 میلیون نفر - ، یا 1 نفر از هر 20 نفر فرد بالغ در بازه سنی 15 تا 64 سال، حداقل یکبار یکی از مواد مخدر غیرقانونی را در این سال استفاده کردهاست . و در ادامه همین گزارش نیز از روند روبهرشد گرایش افراد به اعتیاد و پایین آمدن سن آن به خصوص در جوامع در حال توسعه گفته شدهاست.
در ایران با توجه به تعدد مراکز آماری، موازیکاریهای سازمانی و عدم ساماندهی مراجع آماری، دستیابی به آمار و ارقام دقیق در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، با مشکل مواجه است. در سال 1390، معاون وقت سلامت وزارت بهداشت، آمار معتادان در ایران را 3 میلیون و 700 هزار نفر اعلام کرده است. اما در همین سال، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمارهایی را که بیش از دومیلیون نفر معتاد در کشور را نشان می دهند، نادرست میخواند - ماهنامه رازی، سال بیست و سوم، شماره :2 اسفند . - 90 به هر حال، آمارهای موجود علی رغم تفاوتهایشان در تعداد معتادان، از دو نظر دارای وجه اشتراک هستند: یکی افزایش روزافزون تعداد معتادان و دوم، کاهش سن اعتیاد در کشور - پیشین - .
از آنجا که خدمت سربازی در ایران و تقریبا در تمامی کشورهای جهان، از سن حدود 18 سالگی به صورت قانونی شروع میشود - سنی که جوانان به صورت مستقل زندگی و تفکر میکنند و در معرض تغییرات حساس شخصیتی و اجتماعی هستند - و با توجه به تجارب شخصی پژوهنده و مصاحبههایی که با چندین سرباز وظیفه پیش از پژوهش صورت گرفته است، به نظر میرسد که بحران اعتیاد در میان سربازان کشور در حال جدی شدن است.
با در نظر گرفتن موارد بالا و با توجه به روند روبهرشد اعتیاد در جهان و بخصوص در کشورهای درحال توسعهای چون ایران، ریشهیابی و سببشناسی این مسئله، اهمیت خاصی دارد. چراکه با توجه به علل شیوع یک ناهنجاری است که میتوان دست به مداخله و تغییر شرایط موجود زد. از این رو، پژوهش حاضر، در پی سببشناسی گرایش سربازان وظیفه به اعتیاد است تا در نهایت با یک جمعبندی تا حدی بتوان راهکارهای مناسب برای کاهش این مسئله را ارائه داد و در جهت رسیدن به الگوی پایه پیشرفت ایران در این زمینه خاص تلاش کرد.
مروری بر مبانی نظری و مطالعات پیشین:
اعتیادپژوهی، یکی از دستاوردهای علمیای است که نتایج و پیشرفتهای چشمگیری در فهم علمی اغلب جنبه ها و زوایای پنهان سوءمصرف مواد مخدر از دید اکثر علوم که به نوعی کفایت تکفل بحث درباره این موضوع را دارند، به خود دیده است. از جمله روانشناسی، روانپزشکی، پزشکی و سایر علوم. تلاشهای علمی اینچنینی، در اغلب موارد، ظرفیت جوامع را برای کاهش سوءمصرف مواد و تا حدی بهبود عواقب منفی این معضل اجتماعی، افزایش میدهند. با اینحال، هیچیکاز علومِ متفلِک این بحث، به اندازه جامعهشناسی قادر به تبیین روندهای موثر بر گرایش به اعتیاد در یک جامعه، با در نظر گرفتن همزمان چند متغیر مهم اجتماعی و تأثیگذارِ دخیل در آن نیستند و همگی یا صرفا عوامل فردی و انسانی را پررنگتر جلوه میدهند و یا به صورت کاملا جبرگرایانه بر یکی از عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تاکید می کنند. در حالی که تکثر فزاینده جوامع مدرن، محقق با تجربه را از توجه صرف به یک عامل به صورت جبرگرایانه بر حذر میدارد.
در این زمینه تحقیقاتی چند درباب اعتیاد سربازان بازنشسته1 به خصوص در آمریکا پس از جنگ با ویتنام، افغانستان و عراق انجام شده اند که اکثرا به پدیده جنگ به عنوان یکی از اصلیترین دلایل این معضل پرداختهاند و اغلب به این امر که سربازان جنگی مجبور به استفاده از مسکن های اعتیاد آور برای تحمل دردهای ناشی از جراحات جنگی بودهاند، اشاره دارند که نهایتا باعث وابستگی شدید آنان به این داروها و اعتیاد و وابستگی شدید روحی و روانی و تداوم این کنش پرخطر در میان آنان شدهاست. مطابق با یکی از این تحقیقات، 81 از سربازان بازنشسته دستگیر شده پس از جنگ با افغانستان و عراق، یک مشکل مرتبط با سوءمصرف مواد و الکل داشتهاند.
در پژوهش دیگری با عنوان ابهام زدایی از معنای چندگانه اعتیاد به هرویین، گفتمانهای اعتیاد در تفکر، بازتوانی و نوجوانان معتاد محلی2، مسئله محقق، شکافی است که بین گفتمانهای سنتی اعتیاد و تجربه جوانان و نوجوانان معتاد امروزی ایجاد شده است و در نهایت منجر به عدم توازن در میان معتادان، برنامههای بازتوانی و راهکار های پیشگیرانه در این کشور شدهاست.
به همین جهت، محقق در پی بازتعرفِی معنای اعتیاد در رسانههای تودهای 3و برنامههای بازتوانی، ابتدا دست به یک تحلیل تاریخی از رابطه میان سیاستگذاریهای اجتماعی و گفتمانهای اخلاقی و پزشکی مواد مخدر و اعتیاد می زند و سپس به تحلیل محتوای 100 آگهی تبلیغاتی دولتی ضد اعتیاد از سالهای 1978 تا 2008 و 26 مستند محلی در باب اعتیاد از سالهای 1979 تا 2009 با میانجی گری گفتمانهای اعتیاد میپردازد.
در یک پژوهش طولی دیگر با عنوان پیشینه کودکی و نوجوانی در وابستگی و سوءمصرف مواد بزرگسالان4، بر ریسکفاکتورهای دوران کودکی و نوجوانی در اعتیاد به مواد مخدر و اللِک بزرگسالان در میان سیاهپوستان آمریکایی تاکید شدهاست. اطلاعات جمعآوری شده برای این پژوهش، از یک نمونه 1242 نفری که 51 آنان را زنان تشکیل میدادهاند، از یکی از شهرهای اطراف شیکاگو به دست آمده است
مشارکین در این مطالعه از سن 6 تا 32 سالگی مورد مطالعه قرار گرفته و اطلاعات لازم از آنها در سه دوره سنی کودکی، نوجوانی و بزرگسالی، جمعآوری شده است. در این مطالعه، روندها حاکی از برجسته شدن 2 نظریه بودهاند: یکی نظریه کنترل اجتماعی5 و دیگر مدل توسعه اجتماعی.
نتایج به دست آمده همه حکایت از این دارند که چندین عامل در دوران کودکی و نوجوانی، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر اعتیاد و سوءمصرف الکل در میان بزرگسالان سیاهپوست دارند. هم برای زنان و هم مردان، دستیابی به تحصیل، رابطه مستقیم معکوس با سوءمصرف مواد و الکل را نشانداده اند. از سوی دیگر، اثرات غیرمستقیم، نظیر پایگاه اجتماعی و اقتصادی در دوران کودکی و عضویت در گروههای نوجوان مدرسه، هم برای مردان و هم برای زنان معنیدار بود.
همچنین، پژوهشهایی نیز در باب اثرات سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد بر روی نهادهای اجتماعی بشری انجام شدهاند که از آن جمله، پژوهشی است با عنوان اثرات سوءمصرف مواد بر روی خانوادهها.6 محقق در این پژوهش، اثرات سوءمصرف مواد بر تمامی بخشهای جامعه را بر میشمرد و نهاد خانواده، یکی از نهادهای اصلی هر جامعهای را که به نظرش مورد غفلت واقع شدهاست را نیز تحت تأثیر این امر مورد موشکافی قرار میدهد و به این نتیجه میرسد که مضرات اعتیاد، نه تنها خود فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، و از همه مهم تر کسانی را نیز که به نوعی با فرد معتاد در ارتباطاند را نیز به مخاطره میاندازد. از جمله این مخاطرات عبارتند از: کاهش تدریجی منابع مالی خانواده، سستی گرفتن روابط، هزینههای فزاینده مراقبت از سلامت، مسائل بیکاری و تنشهای روحی.