بخشی از مقاله

چکیده

کاوش لایهنگاری تپه فلکالافلاک خرمآباد در انباشتهای فرهنگی محوطهای که قلعه کنونی بر فراز آن شکل گرفته است در دو فصل در سالهای 1386 و 1387 به انجام رسید. گمانه در گوشه جنوبغربی حیاط دوم قلعه و در ابعاد 3 *3 متر آغاز گردید که در عمق پایانی 13/30 متری به دلیل ایجاد پلکان به 2 *1 متر رسید. با بررسی و مطالعه دیوارههای گمانه و شناسایی لایههای استقراری آن و مقایسه با دادههای سفالی و معماری یافت شده از لوکوسهای فرهنگی، در پایان 5 دوره فرهنگی شناسایی و تشخیص داده شد.

این دورههای فرهنگی از قدیم به جدید مربوط به دورههای آهنII پایانی، سلوکی - فراهخامنشی - ، اشکانی، ساسانی و قرون متأخر اسلامی است. از دورهی آهنII پایانی که با سفال گونه لرستان شناخته میشود علاوه بر شواهد سفالی این دوره نشانههایی از وجود دیوار یک دژ سترگ خشتی مربوط به این دوره شناسایی شد که دارای 3 لایهی استقراری مربوط به این دوره به ضخامت 8 متر بود. دوره بعدی که از آن تنها سفال و قطعات پراکنده از اندود گچ یافت شد، مربوط به دوره سلوکی است که با سفال-های کرم منقوش و تزیینات دالبری خاص این دوره شناخته میشود. 1/40 متر ضخامت دو دوره استقراری آن بود.

دوره دیگر که ضخیمترین لایههای استقراری محوطه پس از دوره آهنII با 2/5 متر انباشت فرهنگی بود، مربوط به دوره اشکانی با 4 لایهی استقراری است که از همهی این لایهها سفال گونهی کلینکی شاخص این دوره یافت شد. دوره ساسانی و اوایل اسلام با دو لایه استقراری و نزدیک به 1متر ضخامت، دورهی دیگر شناسایی شده از گمانه لایهنگاری تپه فلکالافلاک بود که علاوه بر گونههای سفالی شاخص این دوره شواهدی از یک معماری خشتی و یک بنای سنگ و گچ یافت شد. دوره پایانی لایههای استقراری محوطه بیشتر شواهد معماری مربوط به یک آبرو آجری بود که آب حوضهای دوگانه حیاط دوم را به بیرون از محوطه قلعه منتقل مینمود. این دوره در ارتباط با بنای قلعه فلکالافلاک در قرون پایانی اسلامی است.

درآمد

در راستای سنجش منابع تاریخی که همواره از وجود قلعه در دورههای مختلف تاریخی در این مکان اشاره نمودهاند و همچنین نتایج بررسیها و حفر چاههای کم قطر در بخشهای مختلف محوطه قلعه که به منظور یافتن دلایل وضعیت رانش دیوارههای قلعه و شناخت زیرساخت بنای قلعه در سالیان گذشته که حکایت از وجود لایههای فرهنگی تا سطح صخره طبیعی به قطر 10-15 متر بود، پیشنهاد انجام کاوش در لایههای محوطه ارائه گردید.

بنای قلعهی کنونی که به قرون پایانی و معاصر اسلامی تعلق دارد، همواره در متون تاریخی با نامهای گوناگونی از آن یاد شده است و تمامی نویسندگان و تاریخنگاران معاصر نیز به دلیل ویژگیها و موقعیت منحصر به فرد آن بدون کنکاش در هویت نهشتهای فرهنگی این اشارات را محل کنونی قلعه فلکالافلاک ذکر نمودهاند. بر این اساس انجام کاوش لایهنگاری به منظور شناخت دورههای فرهنگی و لایههای استقراری محوطه ضرورتی اجتناب ناپذیر مینمود. به همین منظور کاوش لایهنگاری محوطه تاریخی فلکالافلاک در دو فصل پیاپی و در سالهای 1386 و 1387 به منظور همسنجی با منابع تاریخی و شناخت لایههای استقراری به انجام رسید.

موقعیت و توصیف محوطه

دره خرمآباد یکی از دشتهای میانکوهی زاگری میانی است که دارای 15 کیلومتر طول و 2-8 کیلومتر عرض است. شهر کنونی خرمآباد، مرکز استان لرستان، در میانه این دره و پیرامون قلعه فلکالافلاک شکل گرفته است. این دره به دلیل وجود منابع آب فراوان، زیستمحیط غنی، آب-وهوای مطلوب و موقعیت طبیعی ویژه همواره مورد توجه جوامع بشری بوده است.

قلعه فلک الافلاک در مرکز شهر کنونی خرمآباد و برفراز پشتهای صخرهای-خاکی به ارتفاع حدود 40 متر قرار گرفته که چشمهای پرآب در زیر و دل صخره آن بیرون میآید و رودخانه خرمآباد به مانند خندقی طبیعی جهات شرقی و جنوبی آن را فرا گرفته است - تصویر . - 1 زیرساخت طبیعی قلعه برونزدی صخرهای به ارتفاع حدود 30 متر از کف پیرامون است که دارای شیبی تند است با جهت شمالشرقی-جنوبغربی است. این وضعیت بهگونهای است که بنای کنونی قلعه از سمت شرق و شمال بر روی صخره و از سمت جنوب و غرب بر روی خاک احداث گردیده است.

شرح عملیات میدانی

گمانه لایهنگاری در فضایی به ابعاد 3×3 متر در گوشه جنوبغربی حیات دوم قلعه و در کنار حفرهای که در سالیان گذشته بهطور ناگهانی فرو رفته بود، ایجاد شد. ابعاد گمانه در عمق پایانی 13/30 متر که به صخره برخورد نمود بهدلیل ایجاد پله در بخش غربی بهمنظور تسهیل تردد به ×1 2 متر رسید - تصویر. - 1 در مجموع دو فصل کاوش، 5 دوره فرهنگی و 11لایه استقراری شناسایی گردید.

پس از برداشتن کف آجرفرش سالیان اخیر کاوش در لایههای باستانی شروع شد. نخستین دوره شناسایی شده مربوط به قرون متأخر اسلامی است که مهمترین یافته فرهنگی آن آبرویی آجری است که دیوارههای کف آن با ساروج پوشیده شده بود. این آبرو با ایجاد برش در ساختارهای معماری سنگوگچ و خشتی دوره پیشین - شکل - 1 و به منظور انتقال آب حوض شمالی حیات دوم به بیرون از محوطه قلعه ایجاد شده بود - سجادی و بهرامی، - 1387دقیقاً. در زیر لایههای قرون متأخر اسلامی لایههای مربوط به دوره ساسانی و اوایل اسلام شامل دو لایه استقراری شناسایی شد.

معماری مشاهده شده از این دوره شواهدی از یک لایهی استقراری با ساختار خشتی است که قدیمیتر است و یک ساختار سنگی با ملات گچ که ساختار قدیمیتر خشتی را برش داده است - شکل. - 1 فرم آنها به دلیل وسعت کم کاوش نامشخص بود ولی شواهد سفالی تعلق آنها را به دوره ساسانی تصدیق میکند - شکل. - 2 در زیر لایههای دوره ساسانی 3 لایه استقراری مربوط به دوره اشکانی شناسایی شد. در این لایهها شواهد معماری مشاهده نشد و لایهها تنها با کفهای استقراری از هم جدا میشدند

دوره دیگر که بلافاصله در زیر استقرارهای اشکانی واقع بود، شامل 2 لایه استقراری است که لایه بالایی آن در فصل اول و لایه زیرین آن در فصل دوم کاوش شد، مربوط به دوره فراهخامنشی است. از این دوره نیز شواهد معماری یافت نشد و لایهها با کفهای استقراری از هم جدا می-شدند که کف زیرین یک کف گچی بود. قدیمیترین دوره فرهنگی گمانه که شامل 3 لایه استقراری است دوره مربوط به آهن II پایانی در لرستان است.

همزمان با این دوره و در هر سه لایه استقراری یک ساختار سترگ معماری خشتی وجود داشت که بیش از نیمی از طول 3 متری گمانه را در نیمه غربی پوشیده بود - شکل. - 1 این دیوار - ؟ - خشتی دارای خشتهایی در ابعاد مختلفی بود 35 -47 × 30 - 35 × 7 -10 - سانتیمتر - با 7 متر ارتفاع و پی سنگی که در گوشه شمالغربی گمانه بر روی صخره پدیدار شد - سجادی و دیگران، . - 143 :1387 از دیگر ساختارهای معماری این دوره که در لایه استقراری زیرین نمایان شد و تا سطح صخره ادامه یافت یک ساختار چینهای در نیمهی جنوبی گمانه بود که سطح آن دارای دو لایه اندود گل به ضخامت یک سانتیمتر و یک لایهی نازک اندود گچ به ضخامت 2میلیمتر روی اندود گل بود

از دیگر پدیدههای این دوره وجود آثار سوختگی شدید بر روی کف استقراری بالایی بود بهطوری که از شدت آن کف و دیوارههای گمانه قرمزنارجی شده بودند - همان: . - 142 از دیگر پدیده-های قابلذکر از این دوره وجود بافتی خاکستری در کف و دیوارههای گمانه بود که به احتمال یک چاه فاضلاب مربوط به دورههای بالایی بوده که باعث آسیب به بافتهای معماری و لایهای این دوره شده و احتمالاً علت فرو رفتن حفره در کف حیات نیز همین پدیده بوده است

یافتهها

مهمترین یافته فرهنگی در طول دو فصل کاوش لایهنگاری سفال بود. جز دوره بالایی که مربوط به قرون متأخر اسلامی است و مبنای تشخیص آن متون تاریخی بود، از دوره بعدی که مربوط به ساسانی است سفالهای شاخص این دوره بهدست آمد که از لحاظ فرم، ترکیب و نقش قابلمقایسه با گونههای معرفی شده از سایتهای شناخته شده این دوره مثل قلعه یزدگرد - Keall & KealL, 1981 - و ... هستند

از دوره اشکانی نیز سفال شاخص و بهراحتی قابل تشخیص کلینکی که گونهی معرف این دوره در غرب ایران است با رنگ بدنهای عموماً نارنجی و خمیرهای خاکستری با شاموت ماسهنرم و ظریف یافت شد که تعلق آن به این دوره اثبات شده است

از دوره سلوکی - فراهخامنشی - سفالهای کرم رنگ با نقش دالبری و گاهی پرندگان بهرنگ تیره یافت شد که قابلمقایسه با گونههای معرفیشده از محوطههای شاخص این دوره چون پاسارگاد و .... هستند

از دوره بعدی که استقرار در گمانه با آن شروع میشود باوجود فراوانی سفالهای مفرغی که عموماً از بافتهای معماری بهدست آمد، از هر سه لایهی استقراری این دوره سفالهای همزمان با عصر آهن II یافت شد که تعداد 15 قطعه سفال شاخص دستساز موسوم به "گونه لرستان" با تزیینات هاشورزده به رنگ قهوهای یافت شد که قابلمقایسه با گونههای معرفیشده از باباجان III هستند - شکل. - 5 این گونهها توسط گاف به قرون 9و8 پیشازمیلاد تاریخگذاری شدهاند

نتیجهگیری

در پایان دو فصل کاوش لایهنگاری در مجموع 5 دوره فرهنگی شناخته شد که از قدیم به جدید شامل: آهن IIپایانی - سدههای 9و8 پ.م - ، سلوکی - فراهخامنشی - ، اشکانی، ساسانی - اوایل اسلام و قرون متأخر اسلامی است.

با وجودی که از گمانه لایهنگاری لایههای منسجم دوره مفرغ یافت نشد مواد فرهنگی مربوط به این دوره در گمانههای استحکامبخشی بیرون قلعه به ضخامت چندین متر بهدست آمد

بر همین اساس، بهنظر میرسد نخستین استقرار محوطه مربوط به دوره مفرغ میانه و جدید - گودین - III بوده که در گمانه لایهنگاری به دلیل ایجاد دژی مربوط به دوره آهنII - سدههای 9و8پ.م - و همزمان با فرهنگ باباجانIII تمام لایههای این دوره به منظور استفاده مصالح معماری و رسیدن به صخره برای پیسازی این بنای بزرگ برداشته شده است و به همین دلیل لایههای این دوره در گمانه دیده نشد، اما سفالهای آن بهفراوانی بهویژه در بافتهای معماری وجود داشتند. ضخامت لایههای دوره آهنII - دوره - 5که احتمالاً با یک تهاجم و آتشسوزی متروک شده است به حدود 8 متر میرسد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید