بخشی از مقاله
چکیده
طراحی الگوی مؤثر برای تحقق آرمانها و رسیدن به آنها مبتنی بر ارائه برنامه عملی جامع است، حدوث و بقای برنامههای عملی به اعتقاد نهاده بر زیربنای آن تکیه دارد، از این رو نوع نگرش و جهان بینی و معرفتهای بنیادین نسبت به جهان و انسان، بنیاد هر تدبیر و برنامه در تبیین الگوهای عملی است
این مباحث در تکون رفتار دخیل بوده و به نحو کلی جهانبینیها، بر همه عرصههای دینی، اخلاقی و معنوی و حتی نیات و مقاصد درونی فرد و جامعه حاکم است، در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی نشان دادهایم که نگرش عرفانی و حکمی با تفسیر عقلانی و منطقی از دین، اخلاق و معنویت به عنوان بخش مهمی از الگوی اسلامی پیشرفت قادر است، بر بسیاری از ابعاد مختلف در عرصه دیداری تأثیر گذاشته و بخشی از مشکلات و بحرانهای انسان امروز و آینده را بهبود و به توسعه و پیشرفت مادی و معنوی آنها کمک نماید.
-1مقدمه
اخلاق از ارکان ماهوی دین و معنویت و ثمره و نتیجه برنامه های اعتقادی و احکام فردی و اجتماعی در صحنه دین داری است، تغییر و تحول در اخلاق معنویت و دین داری متاثر از عوامل متعددی است، هر کدام از این عوامل به نحوی در این تحولات رفتاری و معنوی نقش دارند، نگرش روحی- عقلانی یا عرفانی- حکمی را باید یکی از عوامل بنیادین و زیر بنایی در این تاثیر گذاری به حساب آورده و نقش آنها را در تدوین الگوی تحولات انسانی در نظر داشت، تاثیر فلسفه و عرفان بر اخلاق و معنویت از طریق بعد اعتقادی و معرفتی دین، تبیین مبانی انسان شناسی، جهان شناسی و معرفت شناسی و پژوهش در بنیادی ترین مباحث آن صورت می گیرد، فلسفه و عرفان از این رهگذر بر اندیشه و عمل اخلاقی فرد و جامعه و مجموعه دینداری او تاثیر گذار است،
و با تفسیر عقلی و باطن می تواند لایه های عمیق تری از عناصر دین که در نگاه غالب پوشیده مانده است معرفی کرده و انسان را با حقیقت و گوهر گرانبهای دین که هدف نهایی انبیاست، آشنا سازد، مایه های عقلی و عرفانی شریعت، اگر مجال یافته و به شرح و بسط در آید، بخش اعظمی از معارف انسانی را شکل داده و تکمیل کننده و هم نوا با سایر بخش های این معارف نقشه راه و الگوی صحیح حرکت او راتضمین خواهد کرد، تحلیل و تجزیه بعد عقلانی معارف مبتنی بر قابلیت و استعداد شریعت و بنابراین رکنی از دین بلکه از بنیادی ترین ارکان دین خواهد بود
عرفان و فلسفه با نقش آفرینی عمده در ایجاد نگرش و تدوین جهان بینی و ارائه نظام جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی و تفسیر عمیق تر و دقیقتر از اجزای اخلاقی و معنوی دین، سهم عمده در شکل گیری این زیر بنا داشته و از این جهت با اخلاق، معنویت و سایر اجزاء دین تعامل برقرار می نماید، قدرت و استعداد عقلانیت فلسفی هنوز در بسیاری از عرصه ها و بخش های دین متروک مانده است، بخش عمده مشکلات انسان امروز عدم توجه به دو بعد عقل و دل و معارف و مضامینی است که وحی برای تغذیه آن دو فرستاده است.
-2پیشینه، سئوالات، اهداف و فرضیه ها
1-2 پیشینه
گفتمان حکمت و فلسفه و نقش آن در عرصه های مختلف دینداری اسلام، غالبا گفتمان غالب و رسمی نبوده، و به عللی که بررسی آنها مجال جدا می خواهد، از ابتدای رشد و توسعه سنت دینی محجور مانده است، در عین حال علی رغم جو غالب باید اعتراف کرد که جریان عقلگرای تاریخ شیعی و اسلامی همواره در تحولات فردی، اجتماعی، عبادی و اخلاقی حضور داشته و ما از آثار تلاش های عقلی و عرفانی در اصلاح فرد و جامعه بهره برده ایم، به عنوان نمونه در مساله عبادی مهمی مانند حج به مدد اشارات نقلی و روایی، از باطن گرایی عرفانی و توجه به اسرار نهفته در این اعمال عبادی که در واقع تمرین سیر تکامل روحی و معنوی انسان است بهره برده ایم،
اگر چه از اینکه این نگرش را از جهت استناد به عرفان و مبانی و مبادی آن مورد توجه قرار دهیم یا این نوع نگاه را به سایر عناصر عبادی و اخلاقی دین گسترش دهیم، تحاشی جسته ایم، به برکت تلاش دانشمندان اسلامی، مباحث عرفانی اخلاق و عبادات حیات خود را حفظ نموده و همواره در آثار اسلامی مطرح بوده است، الرعایه لحقوق االله اثر حارث محاسبی و قوت القلوب ابوطالب مکی که در برخی فصول به مباحث اخلاقی با رویکردی عرفانی پرداخته اند، احیاء العلوم غزالی و محجه البیضاء فیض کاشانی، در نگرش روایی شیعی و سنی هر دو تحت تاثیر این فضا هستند،
ابن سینا در اشارات تحلیل عرفانی از اخلاقیات ارائه نموده و آثار معاصرین چون علامه طباطبایی، مرحوم امام، علامه جوادی آملی، آیت االله مصباح و ... نیز از رنگ و بوی عرفانی برخوردار بوده اند، مباحث فلسفی و تحلیلی اخلاق نیز سرنوشتی مشابه داشته است، در فرهنگ اسلامی اخلاق تحلیلی و نسبت فلسفه با آن که از مبانی و ارکان هر نظام اخلاقی است، در کنار اخلاق توصیفی و به صورت ضمنی مطرح شده است، مسائلی چون حسن و قبح، علم النفس فلسفی، عقل نظری و عملی، اعتباریات، مشهورات و آراء محموده و ... که از بحث های زنده امروزی است
از حیث تاریخی بررسیهایی درباره نگرش فلسفی به معنویت و اخلاق در مکالمات افلاطون، کتب اخلاقی ارسطو، اپیکوریان و رواقیون مشاهده می شود، پس از تحول بزرگ مسیحیت مباحث تحلیلی و عقلی در دین و اخلاق وارد مسیری جدید شد، بعد از رنسانس نیز کسانی مانند اسپینوزا، کانت، استوارت میل و شوپنهاور دل مشغول پرداختن به تحلیل اخلاق بوده اند، در دوران معاصر نیز نسبت فلسفه، دین و اخلاق و تاثیر آنها بر هم سهم مهمی در میدان اندیشه و نشر داشته و در برخی کتب و مقالات مطرح شده است
به عنوان نمونه در بعد عبادی می توان به کتبی مانند حکمت عبادات - جوادی آملی، - 1378، عرفان و رهجویان کمال - محمدی، - 1383 ، اسرار عبادات و حقیقت نماز - قمی، - 1387 ، اسرار عرفانی حج - فعالی، - 1386 ، اسرار عرفانی عمره - فعالی، - 1388 ، عرفان حج - جوادی آملی، - 1383، فلسفه و اسرار حج - حاج امامی خونساری ، - 1386 اشاره نمود، رابطه فلسفه، دین، اخلاق و معنویت نیز همواه مورد توجه بوده و در آثاری منعکس شده است
در این مقاله ، به طرح و بررسی نقش گفتمان حکمی و فلسفی و تاثیر نگرش عرفانی و فلسفی در تحول جهان بینی و به تبع رفتار های اخلاقی، معنوی و دینی، تفسیر خاص و باطنی از اخلاق و عبادات فردی و اجتماعی و جایگاه آن در طراحی الگوی اسلامی پرداخته ایم، آنچه در این مقاله بدان اشارت رفته است، نمونه ای از صدها مساله ای است که نگاه عرفانی و عقلی می تواند، یکایک آنها را مورد بحث و تفسیر قرار داده و به عنوان مبنا یا برنامه عملی بر فرد و جامعه عرضه نماید.
-2-2سئوالات تحقیق
این نوشته به ترتیب برسئوال اصلی و سئوالات فرعی زیر بنا گردیده است:
-1آیا ترویج و تبلیغ گفتمان حکمی و عرفانی در فضای جامعه بر اخلاق، معنویت و دینداری تاثیر دارد؟
-2نحوه تعامل و تاثیر گذاری معارف عام و خاص حکمی و عرفانی بر نوع اخلاق و دینداری و معنویت کدام است؟
-3آیا می توان به نحو ملموس نشان داد که معارف حکمی و عرفانی قدرت چنین اثر گذاری دارند؟
-3-2فرضیه ها:
-1غلبه و تبلیغ محتوای معارف حکمی و عرفانی و رشد آن در فضای جامعه تاثیر مستقیم و غیر مستقیم در اخلاق، معنویت و دینداری دارد.
-2معارف عقلی و عرفانی با ایجاد نگرش و تدوین جهان بینی و ارائه جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی، سهم عمده در شکل گیری جهان بینی و به تبع ایدئولوژی فرد و جامعه داشته و از این جهت بر اخلاق، معنویت و دینداری تاثیر گذار است.
-3معارف حکمی و عرفانی د ردو ساحت عام و خاص توانایی چنین تاثیری را داشته و این تاثیر گذاری را می توان با ارائه عناوین روشن و مثالهای عینی ملموس نشان داد.
-4-2اهداف
-1تبیین جایگاه معارف عقلی و عرفانی و تاثیر آن بر حوزه رفتار های فردی و اجتماعی، اخلاق، معنویت و دینداری
-2ارائه راهکارها و تدابیر عملی تعمیق دینداری، اخلاق و معنویت برای تعبیه در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
-3جایگاه گفتمان حکمی در الگوی اسلامی تکامل انسانی
-1-3وجه عام: تقویت نگرش عقلانی به زندگی و پرهیز از احساس گرایی
جایگاه عقل و اهمیت و معیار بودن آن در ارزش گذاری انسان، تمایز از سایر حیوانات و تکلیف و ثواب و عقاب او در دین مورد تایید و تاکید متون بر تفکر، تعقل و حاکمیت عقل بر سایر ابعاد وجود انسانی چون احساس و عاطفه، تخیل، توهم، و خواستهای نفسانی مسلم است