بخشی از مقاله
چکیده:
در پی صدور فرمان بیست و چهار مادهای رهبر معظم انقلاب و دستور یازده مادهای ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اعمال سیاستهای اقتصاد مقاومتی و با توجه به وظایف ذاتی و مسؤولیت خطیر آموزش عالی به عنوان بازوی کارشناسی و تخصصی دولت و ملت و مرکز تولید فکر و کانون تصمیمسازی در جهت توسعه پایدار، به دلیل بهرهمندی از نخبگان و اندیشمندان، در این راستا نسبت به احصاء پیشنهادات دانشگاههای بزرگ کشور از طریق مکاتبه اقدام شده است. روش تحقیق عبارت است از نظرسنجی و جمع آوری نظرات دانشگاه ها از طریق مکاتبه با آنها.
اهم نتایج این تحقیق عبارتند از:
- تبیین علمی اقتصاد مقاومتی از طریق استلزامات نظری و روش شناختی بحث پیرامون شرایط و زمینه های اقتصاد مقاومتی
- بحث و نقد و بررسی علمی در زمینه اصول و مبانی نظری و معنوی اقتصاد مقاومتی در سطوح دانشگاهی
- برنامه ریزی برای ایجاد واحدی درسی به نام اقتصاد مقاومتی در دانشگاه
- 1 مقدمه:
»اقتصاد« در معنای عام و »اقتصاد مقاومتی« در مفهوم خاص آن، پیش و بیش از آنکه مقولهای صرفا علمی بوده باشد، مسألهای است فرهنگی و دست کم وجوه و ابعاد متعددی از آن به فرهنگ در تعریف اخصّ آن مربوط میشود. به تعبیر دیگر نظریهای اقتصادی چه از نوع کاپیتالیستیِ آن و چه از جنس سوسیالیستیِ آن، بیتوجه ویژه به بسترهای فرهنگی جامعه،قابلیّت ظهور و بروز عینی ندارند و بندرت از مرحله نظر به سطح عمل منتقل میشوند. چه بسیارند انگارههای دقیق و روشمند اقتصادی که در فقدان زمینههای اجتماعی لازم هرگز از ذهن به عین راه نیافتهاند. » اقتصاد مقاومتی« نیز از این قاعده مستثنی نیست و بعید است بتواناز طریق بخشنامه و دستورالعمل و یا تمسّک به ابزارهای تبلیغاتی صرف، آن را محقّق و عملی ساخت.
ذکر مثالی روشن خالی از لطف نیست که در هیچ دین و مذهب و مکتبی به اندازه اسلام عزیز، به ارزشهای اخلاقی تأکید نشده است در حالی که هر روز بیشتر از دیروز شاهد سقوط اخلاق در جوامع اسلامی هستیم. به دیگر سخن، بین نظر و عمل شکافی عمیق وجود دارد. شاید علت اصلی این شکاف ژرف آن است که آموزههای اخلاقی تبدیل به فرهنگ نشده و از آن مسیر به رفتار فردی و اجتماعی بدل نگشتهاند. برای نمونه با این همه سفارشی که در اسلام به خودداری از اسراف شده است هنوز ما مسلمانان بیشترین اسراف و تبذیر را میکنیم.