بخشی از مقاله
چکیده
نارسایی الگوهاي غربی در فرایند توسعه کشور سبب شده که بازنگري اساسی در الگوهاي توسعه صورت گیرد و این بازنگري با عنوان الگوي پیشرفت اسلامی ایرانی مطرح شود. سوالاتی که در رابطه با این الگو مطرح میباشد این است که آیا طرح چنین الگویی یک ضرورت علمی است یا ضرورتی سیاسی؟ تحول شاخصهاي جهانی توسعه در دهههاي اخیر را در ارتباط با الگوهاي بومی توسعه چگونه میتوان تبیین نمود؟ و سر انجام اینکه الگوي بومی توسعه باید مبتنی بر چه فرهنگ و علمی باشد؟ یافتههاي این تحقیق که به شیوه اسنادي، تاریخی و تطبیقی جمعآوري شده حاکی از آن است که تحول رویکرهاي توسعه از گذشته تاکنون بیانگر فاصله گرفتن از ابعاد عینی توسعه و روي آوردن به جنبههاي ذهنی آن میباشد.
نگاه به توسعه به عنوان رویکردي ذهنی القاي رویکرد واحد توسعه را نفی نموده و تأکید بر برداشتهاي متعدد از توسعه در ارتباط با زمینههاي فرهنگی مختلف دارد. با توجه به اینکه فرهنگ کشور آمیزهاي از سه فرهنگ اسلامی، ایرانی و غربی میس باشد، لحاظ نمودن این سه فرهنگ در رویکردهاي توسعه و پیشرفت ضرورتی انکار ناپذیر دارد.
از سوي دیگر این سه فرهنگ در کنار علم بومی، بومی کردن علم و نفی بومی گرایی میتواند زمینهس هاي شکلگیري الگوي پیشرفت متناسب با فضاي کشور را فراهم آورد. الگویی که اگرچه ممکن است بیشتر به دلایل سیاسی مطرح شده باشد اما ضرورتهاي علمی آن پیش از این در محافل دانشگاهی مورد توجه و تأکید بوده است.
.1 مقدمه و بیان مسأله
هر روزه بارها واژه توسعه را میشنویم و به کار میبریم با این وجود درك درستی از معناي آن نداریم. هدف نهایی از تصویب هر طرح و لایحهاي در مجلس یا اجراي هر برنامهس اي از سوي دولت دستیابی کشور به توسعه قلمداد میشود. واژه توسعه با وجود گنگ و مبهم بودنش به شدت از سوي نهادها، سازمانها و افراد مختلف به کار میرود. کاربرد این واژه در پس هر طرح و برنامهاي باعث موجه شدن آن شده و ضرورت اجراي آنها را به مردم القا میکند. با این وجود هنگامی که معناي واژه توسعه از شخص یا نهادي که این واژه را به کار میبرد، پرسیده میشود جواب دقیقی ارائه نمیگردد و بیشتر آنها از کلمات مبهم دیگري مانند رفاه یا بهبود زندگی مردم براي معناي توسعه استفاده میکنند.
مایکلتودارو - 1390 - و پیت و ویک - 1384 - در آثار خود به بررسی ریشهها و معانی مفهوم توسعه پرداختهاند. یافتههاي حاصل از مطالعات آنها نشان میدهد که با توجه به اینکه از چه دیدگاهی به توسعه نگریسته شود معناي آن متفاوت خواهد بود. در واقع نوع نگاه به توسعه علاوه بر اینکه معناي آن را مشخص میسازد، زمینهها و راههاي دستیابی به توسعه را نیز ارائه میدهد. کشور ما نگاههاي متفاوتی به توسعه را در طول دورههاي مختلف حیات خود تجربه نموده است. فارغ از نوع نگاهها به توسعه باید گفت که وجه مشترك همه آنها عدم دستیابی به چشماندازها و اهداف از پیش تعیین شده است.
اگر بخواهیم واقعیتر پیامدهاي حاصل از رویکردهاي پیشین توسعه را بررسی نماییم باید گفت در اثر رویکردهاي مختلف پیشرفت سطحی پدید آمده است و بسیاري از پیامدهاي این رویکردها منشأ کلیه نابسامانیها و تنگناهاي اجتماعی ایران طی قرن اخیر است - حریري اکبري، . - 187- 188 :1387 متفاوت بودن شرایط کشور و فرهنگ جامعه حاکی از آن است که اتکاي به الگوهاي غربی که در بستر فرهنگ غرب و مطابق با جامعه آنها شکل گرفته است، نمیتواند زمینهساز دستیابی به توسعه همه جانبه در ایران باشد.
میوه توسعه در این کشورها بر شاخهاي پدیدار شده است و از ریشهاي تغذیه میکند که آن ریشه را فرهنگ آنها آبیاري میکند. در وضعیت کنونی کشور ما، نقد الگوهاي غربی توسعه و تأکید بر الگوهاي بومی از سوي متخصصین رشتههاي مختلف علمی و همچنین سیاستمداران به موضوع مهمی تبدیل شده است. ورود افراد مختلف با زمینههاي مرتبط و غیرمرتبط به این مباحث، برگزاري همایشها، نشستها، تأسیس موسسات و انتشار آثار مختلف در نقد الگوهاي جهانی توسعه و تأکید بر بازگشت به خویشتن، تأییدي بر این مدعاست. بر همین اساس سوالات متعددي در این زمینه مطرح میشود که در این تحقیق با توجه به نوع نگاه به توسعه و مسائل پیشرو، سوالات زیر مطرح هستند و محققین در پی پاسخ به آنها میباشند.
2. سوالات تحقیق
- آیا طرح لالگوي بومی توسعهل یک ضرورت علمی است یا ضرورتی سیاسی؟
- آیا تحول شاخصهاي توسعه در دهههاي اخیر مبتنی بر پیروي کشورها از الگوي جهانی است یا روي آوردن به الگوي بومی؟
- الگوي بومی توسعه کشور باید مبتنی بر چه فرهنگی باشد؟
- در فرایند تولید الگوي بومی توسعه تأکید باید بر علم بومی باشد یا بومی کردن علم و یا بومیگرایی؟
این مقاله در راستاي پاسخ به سوالات مطرح شده ابتدا تغییرات جهانی پدید آمده در زمینه رویکردهاي توسعه و سیر تحول این رویکردها را در زمینه میزان تبعیت آنها از الگوهاي جهانی و الگوهاي بومی مورد بررسی قرار داده سپس به تحلیل ریشههاي فرهنگی کشور که باید الگوي بومی توسعه در بستر آن رشد کند، میپردازد. تمایز بین علم بومی، بومی کردن علم و بومیگرایی میتواند زمینههاي دیگري براي طراحی الگوي بومی توسعه را مشخص کند. در پایان با جمعبندي و نتیجهگیري به عمل آمده به سوالات تحقیق و تحلیل پاسخهاي آنها پرداخته میشود و راهکارهایی در زمینه الگوي بومی توسعه ارائه میس گردد.
.3 تحول در رویکردهاي توسعه
از زمانی که بحث توسعه مطرح شده تا به امروز با رویکردهاي مختلفی مورد تعریف و ارزیابی قرار گرفته است. در این زمینه میتوان گفت که این رویکردها به دنبال شاخص جامعی بودند که از طریق آن توسعه در یک کشور اندازهگیري و با سایر کشورها مقایسه شود تا از این طریق میزان پیشرفت کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.