بخشی از مقاله
چکیده
میخائیل باختین به ادبیات به عنوان محیطی گفتگومند - dialogic - می نگرد که در آن فرد، از طریق آنچه که او دیگرزبانی - heteroglossia - می نامد، می تواند مجموعه ای از کلام افراد مختلف- شامل کلام نویسنده، کلام راوی، و کلام شخصیت ها- به همراه مجموعه ای از زبان های افراد متفاوت که به گونه ای هنرمندانه در کنار هم چیده شده اند را بیابد.
در میان این صداها که از لایه های مختلف جامعه سر بر می آورند، خواننده با زاویه های دیدی چند گانه، که در این شرایط با آن روبرو می شود، آشنا می گردد که در نهایت منجر به درک عمیق تر او از متن می شود. رد پایی از چنین نوع متنی در اشعار "هی فلانی!" اثر مهدی اخوان ثالث و "قصه ی دریانورد کهن" اثر ساموئل تیلور کالریج، شاعر بزرگ انگلیسی، که هر دو به روش روایتی به قلم در آمده اند، قابل مشاهده است.
اخوان ثالث از طریق استفاده از صدای افراد متعلق به گروههای مختلف اجتماع با قدرت نفوذ متفاوت که در یک رابطه ی گفتگومند در کنار هم قرار می گیرند و نظرات و دیدگاه های خود را به اشتراک می گذارند، در شعر "هی فلانی!" یک متن گفتگومند را به وجود می آورد. کالریج نیز در شعر "قصه ی دریانورد کهن" صدای خودآگاه فعالی که از نظر باختین متشکل از مکالمات و کنشِ کلام های خودآگاهِ شخصیت های مختلف از لایه های مختلف اجتماع است را به گوش مخاطب خود می رساند و بدین شیوه محیطی گفتگومند برای شخصیت ها و همینطور برای مخاطب خود پدید می آورد. هدف مقاله ی حاضر واکاوی گفتگومندی در اشعار اشاره شده از مهدی اخوان ثالث و ساموئل تیلور کالریج از طریق تئوری گفتگومندی باختین است.
مقدمه
نظرات متناقض و متفاوت در باب شعر اخوان از جنبه های مختلف وارد شده است از جمله در در وادی عروض و قافیه، اما در میان همه ی این نظرات متناقض، آنچه که هرگز آماج اینگونه ایده های مغایر نبوده، درگیری اخوان با دردهای زندگی است، موضوعی که منجر به غالب شدن مکالمه ها و گفت و شنودهای شخصیت ها در اشعار اخوان می گردد. شعر هی" فلانیِ" اخوان از مجموعه شعر اخوان، زندگی می گوید: اما باز باید زیست، نمونه ی برجسته ی چنین گفت و شنودهایی در میان آثار اخوان است که حاصل دورانی است که او در بند به سر برده است.
این شعر به صورت روایتی نگاشته شده است و گفت و شنودهای بین شخصیت های داستان که زندانیانی هستند که به همراه اخوان در آن زمان در زندان به سر می بردند را به تصویر می کشندشخصیت. اصلیِ این شعر شاتقی یا فیلسوفی" اُمی،" آنطور که اخوان او را توصیف می کند، است و در کنار او راوی یا پرسونایی است که خواننده صدایدرونیِ تامل او را بر روی گفت و شنودهای رخ داده در روایت می شنود.
با در نظر داشتن این نکته، تمرکز پژوهش حاضر بر روی جنبه ی گفتگومندیِ این اشعار و برخورد کلام افراد مختلفی است که از طبقات مختلف جامعه در این شعر برمی خیزند و در نهایت منجر به آفرینش متنی روایی/ شعری گفتگومندانه می شوند. برخی از اشعار رمانتیک قرن نوزده انگلیس، از جمله شعر قصه" ی دریانورد کهنِ" ساموئل تیلور کالریج1، که اشعاری روایی هستند نیز چنین ویژگی ای را از خود نشان می دهند. این اشعار، اشعاری گفتگومند هستند که در قالب روایت و گفتگو درد بشریت را به تصویر می کشند.
بر اساس نظریاتباختین زبان، چه در متن و چه در گفتگو، گرچه که هم در نشانگرهای مشترکِ انتزاعیِ زبان شناسی و هم در فرم هایی که این نشانگرهای انتزاعی را تعریف می کنند، یگانه و فردگرا است، اما حقیقت زبان، به عنوان سیستمی کلامی برای انسانها، منظومه ای "طبقه بندی شده2 و دیگرگرا،"3 و نه فردگرا، است. بنابراین، باختین معتقد است کهآگاهیِ" زبانیِ اجتماعی-ایدئولوژیکی،" به ویژه هنگامی که برای ادبیات خلاق به کار می رود، دیگرگرا یا به زبانی دیگر گفتگومند است و نه "یگانه، فردگرا، غیرقابل نقض." به عقیده ی باختین در همه ی آثار ادبی ای که وارثش هستیم، با زبان "ها" رو برو هستیم و نه تنها با "یک" زبان؛ زبان ها و کلام هایی که در برخورد و گفتگو با یکدیگر متنی را می سازند.
او اشاره می کند که دلیل چنین ادعایی این است که زبان "همزیستیِ تناقض های اجتماعی-ایدئولیژیکی بین گذشته و حال، بین اعصار مختلف در گذشته، بین دسته های اجتماعی-ایدئولوژیکی در گروه های مختلف در زمان حال، بین رویکردها، ایده ها، مکاتب و گرایش های مختلف" را در یک پیکره نشان می دهد. - "گفتمان در رمان"4 - 7-676 باختین معتقد است که یکی از جنبه های منحصر به فرد در متون گفتگومند این است که فقط با حضور یک مخاطب در متن می تواند شکل بگیرد.
این مخاطب می تواند به اشکال مختلف در متن ظاهر شود؛ به عنوان مثال می توان او را به صورت شخصیتی تخیلی که به گوینده گوش فرا می دهد و گهگاه واکنشی نشان می دهد و یا به شکل فراخوانی" از خودِ آینده" ی نویسنده و یا یکی از شخصیت ها تجلی پیدا کند، و یا شاید به صورت تجدید خاطرات یکی از شخصیت ها نمود پیدا کند و یا به صورت "یک انسان واقعی که ممکن است حتی در متن نیز حضور نداشته باشد" تجلی پیدا کند. ماکووسکی5، با اشاره به انواع مختلف مخاطب در یک متن گفتگومند، اشاره می کند که استفاده" از آن ها در متن منجر به ارائه ی زبانِ متکی بر قاعده ی گفتگومندی می شود" . - 5 -
همه ی این انواع مختلف مخاطب را می توان در اشعار روایتی اخوان، - در حالی که منجر به خلق متنی گفتگومند می شوند، - از جمله شعر "هی فلانی!" و همینطور در اشعار روایتی کالریج از جمله شعر "قصه ی دریانورد کهن" یافت. بنابراین، پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریات باختین در زمینه ی متون ادبی و گفتگومندی آن ها، با استفاده از اصطلاحات نظری باختین، به موشکافی ایندو شعر رواییِ اخوان و کالریج می پردازد.
بحث و بررسی
گوناگونی کلام ها، - که باختین آن را به عنوان یکی از "اساسی ترین عوامل در خلق یک اثر ادبی" برای منتقل کردن موضوع اصلی یک متن از طریق گفتگومندی آن متن، می داند، - شامل "کلام نویسنده، راوی، ژانرهای وارد شده در متن، و همینطور کلام شخصیت های متن" می شود.