بخشی از مقاله
چکیده
قرآن کریم از آغاز نزول تا کنون به خاطر وحیانی بودن و در نتیجه، برخورداري از جمال لفظی و معنوي غیر قابل وصف، همواره الگوي بسیاري از شاعران و ادیبان بوده است و در هر دوره زمانی، اصحاب شعر و ادب به فراخور ذوق و استعداد خود از گنجیه بی پایان الفاظ ، اسالیب و معانی و مضامین قرآن کریم بهره ها برده اند. ابوتمام طائی از جمله شاعرانی است که با قرآن کریم انس و الفتی دیرینه داشت چرا که بسیاري از مضامین مختلف و متنوع قرآنی را در قالب سروده هایی زیبا و شیوا به نظم کشید.
تا آنجا که شاید گزافه نباشد اگر گفته شود شعر او به ویژه زهدیاتش ترجمان منظوم قرآن کریم است. در این پژوهش می خواهیم اثبات اثر پذیري ابوتمام و اقتباس شعري او از قرآن کریم را، هم از جهت لفظ، هم از لحاظ مضمون و هم از بعد ساختاري نشان دهیم هر چند که اثرپذیري او از بعد ساختاري قرآن کریم بیش از موارد دیگر قابل بحث و بررسی است.
مقدمه
اثر گذاري قرآن کریم بر ادب و شعر عربی در دوران مختلف آن و نیز شدت اثر پذیري نخبگان و شاعران عرب سببی شد تا محققان به دلایل رویکرد آنان به اقتباس از قرآن کریم بخصوص در عصر عباسی بپردازند. ابتدا باید گفت که طلوع اسلام در زندگی أعراب صفحه ي جدیدي گشود و آن، صفحه ي دین استوار اسلام بود که پیامبر اکرم - ص - براي ابلاغ آن بر انگیخته شده بود، تا به وسیلهي آن مردم را از تاریکی جهل برهاند و آنان را از زندگی پوچ و خیالی به حیات سراسر سعادت و خوشبختی برساند.
اسلام با توحید و یکتا پرستی، باطل کننده ي شرك و بت پرستی شد و پرستش و عبادت بتها را منسوخ کرد و با آنان به مقابله پرداخت. این دین مردم را به تقوي الهی، اطاعت پروردگار، توحید، طهارت، نماز و روزه، زکات و امر به معروف و نهی از منکر دعوت نمود و بر صداقت و وفاي به عهد و ایثار تکیه داشت. لذا قرآن بهترین راه را براي اصلاح جامعه پیش روي مردم قرار داد و باعث وحدت اجتماع شد و شاعران نیز به عنوان جزئی از اجتماع به پیروي از جامعه خویش در مسیر رویکرد دینی و قرآنی قرار گرفتند.
اماتأثیر، اصلاح، پالایش قرآن و اسلام تنها در زندگی اعراب خلاصه نشد، بلکه در همه ي شئونات مردم وارد شده و حضور اصلاح گرانه پیدا کرده است، از جمله، زبان عربی را بر اساس مبانی توحیدي اخلاقی انسانی، پالایش کرد و نظم و نثر عرب را از هر جهت تحت تأثیر و مورد نقد قرار داده، و ضمن تأسیس واژگان بسیاري با بار معنوي و توحیدي از هر گونه تعبیر زشت و زننده پالایش کرد که شکل این پالودن شدن را بطور محسوس در شعر زهاد عصر عباسی و سالکان این دوره می بینیم. باید خاطرنشان کرد که علت توجه به قرآن وکاربست متون آن در زبان و ادبیات مردمی هر دوره، تأثیري است که مردم هر عصر از آن پذیرفته اند.
با این همه باید گفت یکی از این عرصهها، توجه به انواع اقتباس است که با توجه به نزول قرآن به زبان عربی و برخورداري آن از اعجاز بیانی و ادبی، و خضوع ادیبان و سخنوران در برابر شگفتی بیان و زیبایی ساختار آن دردورة طلایی ادبیات عرب، یعنی در عصر نزول قرآن، بهترین و متقنترین متن ادبی و معیار در حوزة ادبیات به شمار میرود و از همین رو تأثیر فراوانی بر ادبیات و فرهنگ ادبیِ عرب داشته و دارد. - شعبانی، 1378، - 65 -62
در پرتو خدمات معنوي قرآن به فرهنگ عربی، نه تنها مانع از بین رفتن ادبیات عربی شد، بلکه آن خدمات، باعث حفظ و بالندگی و توسعه آن گردید؛ به گونهاي که این ادبیات در سایه فتوحات اسلامی با در نوردیدن مرزهاي جزیرةالعرب، به اقصی نقاط عالم صادر گردید و حتی در مناطق فاقد آشنایی پیشین با زبان و ادبیات عربی فرهیختگانی پرورش یافتند که در این میدان بر بسیاري از عربهاي اصیل نیز پیشی گرفتند. براي مثال اگر زهدیات ابونواس اهوازي را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که بخش اعظم آن متأثر از قرآن کریم و متون آن می باشد. لذا با همین رویکرد به بررسی انواع اقتباس در برخی از اشعار ابوتمام طایی می پردازیم.
اقتباس هاي قرآنی در شعر ابوتمام طائی :
انواع اقتباس قرآنی و ادبی
ابتدا باید یادآور شد که معجزات پیام آوران هر امت، با توجه بر ساختار اجتماعی و عقاید مردم زمانشان روي داده است. معجزه حضرت موسی - ع - ید بیضا و تبدیل شدن عصاي چوبی به اژدهایی بود که توانست مارهاي ساحران دربار فرعون را ببلعد. معجزه حضرت عیسی - ع - دمیدن روح در کالبد مردگان و شفاي بیماران بود و معجزه پیامبر اسلام، به عنوان آخرین رسول خدا، کتاب است.
حرکت از بیرون وجود آدمی به درون، روال تدریجی معجزه سه پیامبر بزرگ الهی است. معجزه موسی - ع - بیرون از دایره وجود آدمی یا مخاطب، در برابر دیدگان او انجام می گرفت. معجزه عیسی - ع - در بدن انسان و در جسم مادي او روي می داد و معجزه پیامبر اسلام درونی تر از معجزه هر پیامبر پیشین، به گونه اي است که تأثیر آن را نمی توان به صورت مادي و با چشم سر دید.
کلمات خداوند در جان آدمی می نشیند و روح را به یاد خداوند دچار شور و شوق و جذبه می گرداند و از همین راه امکان عمیق ترین و عظیم ترین تحولات را در شخص پذیرنده معجزه به وجود می آورد. تأثیر کلام وحی در مخاطب مؤمن، به حدي است که در حدیثی نبوي آمده است هر که قرآن را بخواند، نبوت را میان دو پهلوي خود جاي داده است برخی نظریه پردازان اقتباسهاي قرآنی را به سه دسته تقسیم کردهاند: مقبول، مباح، و مردود.
مقبول آن است که در خطبهها و موعظه ها و عهود و نعت حضرت رسول - ص - و امثال آن باشد؛ مباح آن است که در غزل، رسایل، و قصهها باشد؛ و نوع مردود خود بر دو قسم است: اول آن چیزي است که خداي تعالی آن را به ذات خود نسبت داده باشد و شخص آن را براي خود نقل کند، چنانکه یکی از بنی مروان در مکتوبی که در آن از کارگران خود شکایت داشت، این آیه را به طور اقتباس نوشته انﱠبود: الینا ایابهم ثم ان الینا حسابهم - غاشیه . - 26 / دوم اینکه آیه کریمه براي هزل اقتباس شود. - آریانا: ج3، ص - 681
اقتباس حتی در آثار نامقبولی چون کتابهاي مربوط به آمیزش جنسی نیز وارد شده است. در شعر نیز اقتباس از شعري دیگر صورت میگیرد که به آن "تضمین" میگویند. اقتباس با تلمیح نیز قرابت دارد. در اقتباس، همه یا بخشی از آیه یا حدیث میآید، درحالیکه در تلمیح فقط به آیه یا حدیثی اشاره میشود تا ذهن خواننده یا شنونده را در کشف مفهوم سخن به تلاش وادارد - عباسپور ، 1385، . - 129 گاه اقتباس با صنعت ارسال مثل جمع میشود، مانند: از لبت زنده گشت جان هما/ و من الماء کلﱡ شی ء حی - هماي شیرازي - . گاه به ضرورت وزن، در کلام اقتباسشده تغییري داده میشود یا معنایی غیر از معناي اصلی از آن اراده میگردد. - همایی 1371،
هرگاه اقتباس را مترادف بازنویسی بدانیم و غرض بازسازي هیأت اثري ادبی در قالبی نو باشد :13 - ذیل واژه - ، معادل کلمه انگلیسی adaptation یا adoption تلقی شده است - قاسم نژاد - 115 : 1380؛ مانند رمان که براي فیلم یا تئاتر بازنویسی شود، یا نمایشنامه که صورتبه رمان در آید. بسیاري از قصههاي "هزارویک شب" براي سینما، رادیو، تئاتر، و ادبیات کودکان بازنویسی شده است .در اقتباس بهگونهاي عمل می شود که سیر داستان، شخصیتها، و تا حد امکان خصوصیت زبانی و لحن اثر اصلی حفظ گردد - میرصادقی: ذیل واژه اقتباس -
اما اقتباس هاي ادبی نیز انواعی دارند که نیازمند توجه می باشد: -1 اقتباس محتوایی -2 اقتباس تاریخی -3 اقتباس واژگانی. ممکن است نویسنده یا شاعري معنی و محتوي یا مضمونی را از نویسنده یا شاعري دیگر اخذ کند یا امري محقﱠق و واقعهاي تاریخی را بگیرد و آن را به زبان خود نقل کند که به آن اقتباس محتوایی می گویند.