بخشی از مقاله
چکیده:
مقام خطیر حکومت ایجاب می کند شخص حاکم دارای برخی خصوصیات، ویژگیها و رفتارهای خاص برای اداره امور جامعه باشد. به همین دلیل چگونگی رفتار حاکم در عرصههای مختلف فردی اجتماعی امری بسیار مهم میباشد. بسیاری از متفکران و سیاستمداران در طول تاریخ سعی در ارائه الگوی برای چگونگی رفتار حاکم در جهت اداره حکومت داشتهاند. بدون شک میتوان ادعا کرد با توجه به اهمیت نوع رفتار حاکم در اداره امور و دغدغه های امام علی - ع - در این مورد الگوی از مبانی ارزشی و نظری در این زمینه در نهج البلاغه نیز ارائه شده است؛ که یکی از مهمترین جلوههای آن را میتوان در نامه 53 امام به مالک اشتر مشاهده نمود.
از اینرو در مقاله حاضر با استفاده از روش کمی گونه شناسی و تحلیل محتوای نامه امام علی - ع - به مالک اشتر و توصیههای آن حضرت - ع - به ایشان در امر حکومت داری به قصد گونه یابی و تحلیل محتوای رفتار حاکم مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی علاوه بر معرفی توصیههای امام علی - ع - برای چگونگی رفتار حاکم در ابعاد مختلف فردی اجتماعی نشان می دهد که امام در توصیههای خود بر دو بعد، اخلاق حاکم و همچنین رفتار حاکم در نحوه انتخاب و برخورد با کارگزاران حکومتی تأکید بیشتری داشته اند.
.1 مقدمه
نهجالبلاغه مجموعهای از خطبهها، نامهها و کلمات قصار امام علی - ع - است؛ که در بردارنده مباحث مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، تربیتی و ... می باشد. برخی از مباحث مطرح شده در این کتاب در مورد مسائل مربوط به حکومت و اداره جامعه است. در واقع میتوان ادعا کرد که بخش مهمی از نامه های امام علی - ع - در نهجالبلاغه، در برگیرنده مباحثی همچون حکومت، چگونگی مدیریت جامعه، ویژگی های شخصی حاکم، رابطه مردم با حاکم و رابطه حاکم با مردم میباشد. در این میان نامه امام - ع - به مالک اشتر هنگام انتخاب ایشان به زمامداری مصر از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد؛ زیرا این نامه، که یکی از طولانیترین نامههای حضرت نیز به شمار میآید، بیانگر دیدگاههای سیاسی و مدیریتی ایشان است.
امام - ع - در این نامه مالک را مورد خطاب قرار داده و چگونگی رفتار فرد در مقام یک حاکم را به او یادآور شده است؛ و از این طریق راه و روش حکومتداری را به ایشان آموخته ؛و الگوی برای اداره حکومت در اختیار بشریت قرار داده است. هرچند که نمیتوان ادعا کرد که در این الگو تمامی مباحث مربوط به مدیریت و چگونگی رفتار حاکم برای اداره امور جامعه مطرح شده، اما میتوان گفت از آنجا که ایدئولوژیک سیاسی مدیریتی امام علی - ع - برخواسته از اصول اسلامی است؛ این الگو حاوی نکات مهم و ارزنده بسیاری در این باب میباشد.
پیشینه پژوهش:
با توجه به اهمیت نامه امام - ع - به مالک اشتر این نامه بارها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته ؛و افراد بسیاری از جهات گوناگون آن را مورد بررسی قرار دادهاند.
آنچه که این پژوهش را از دیگر پژوهشها متمایز میکند؛ نخست موضوع مورد بررسی آن و سپس استفاده از روش کمی کیفی تحلیل محتوا است. امروزه با استفاده از روش تحلیل محتوا که آن را برای انواع گوناگون پیامهای مندرج در آثار ادبی، مقالهها، اسناد رسمی، خطابهها، اعلامیههای سیاسی، گزارشهای اجتماعات، برنامههای شنیداری و دیداری و گزارش مصاحبههای نیمهرهنمودی به کار میبرند میتوان به اطلاعات مفید پنهان در این منابع دست یافت.
مقاله پیش رو نیز در صدد است با استفاده از این روش و تحلیل محتوای متن نامه و گونه شناسی توصیههای امام - ع - بر حسب نوع شناسی رفتاری که ایشان از رفتار حاکمان ارائه داده است، الگوی رفتاری مورد تایید امام - ع - در راستای چگونگی رفتار حاکم در ابعاد مختلف فردی اجتماعی را شناسایی و معرفی نماید؛ و نشان دهد امام علی - ع - بیشتر بر انجام چه نوع رفتارهای از سوی حاکم تأکید داشتند.
.2 روش پژوهش
همگام با رشد جامعه انسانی و رشد علوم و تکنولوژی، انسان به محدودیت روشهای پژوهش اولیه در علوم اجتماعی و علوم انسانی پیبرده و با تأمل بسیار روشهای نوینی را ابداع کرد تا بتواند در عرصه پژوهشهای شناخت روابط انسانی و فرهنگی از پایایی و روایی بیشتری برخوردار باشد. روش پژوهش علمی عبارت است از: »مجموعه ای از قواعد، ابزار و راههای معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دست یابی به راه حل مشکلات«
یکی از مهم ترین روشهای شناسایی و جمع آوری داده ها - اطلاعات - که با توجه به موضوع، شرایط و هدف این تحقیق کاربرد بیشتری برای محققان داشته است، روش بررسی اسناد است که از طریق اسناد مکتوب نظیر انتشارات عمومی، نسخههای محدود، اسنادکمیاب و نقشهها، و اسناد غیر مکتوب نظیر عکسها، فیلمها، آثار هنری به جا مانده از گذشتگان صورت میگیرد.
در این پژوهش که به دنبال پاسخگویی به نتایج اصلی و نهفته برخواسته از نامه امام علی - ع - به مالک اشتر است؛ از روش »تحلیل محتوا« استفاده شده که روشی پژوهشی و علمی برای تفسیر متن میباشد. لورنس باردن در کتاب خود با عنوان »تحلیل محتوا« اشاره میکند که »تحلیل محتوادر حقیقت فن پژوهش عینی، اصولی و کمّی به منظور تفسیر و تحلیل محتواست
روش تحلیل محتوا در رابطه با متونی معنی پیدا می کند که برای انتقال پیام و مفاهیمی خاص نوشته شده و دارای ماهیتی مشخص باشند؛ و کمک میکند تا مفاهیم نهفته در این نامهها به صورت نظاممند استخراج و بازیابی شوند . لذا تحلیل محتوا در مورد کلمات عامیانهای که دارای مفاهیم ساده بدیهی و مشخص هستند، به کار نمی رود. پیام های که توسط متن منتقل میشود، میتواند دارای معانی مختلفی باشد؛ لذا به واسطه تحلیل محتوا باید معانی اصلی آن پیام را بازشناخت. روش بازشناسی و تحلیل این پیامها به صورت نظاممند بوده و از قوانین و دستورات مشخصی تبعیت میکنند، لذا آشنا شدن با روش تحلیل محتوا نیز ضروری است.
تحلیل محتوا روش بسیار تجربی است که به نوع گفتاری که بررسی می گردد و نوع تفسیری که مورد نظر است، بستگی دارد. از تحلیل محتوا به جز چند الگوی پایهای که آن هم بعضی اوقات به سختی قابل جا به جا کردن است، چیزی وجود ندارد و باید متناسب با هر زمینه و هدفی که تحقیق در آن صورت میگیرد، هر دفعه یا تقریباً تمام دفعات ابداع شود. به عبارتی دیگر، تحلیل محتوا مجموعهای از متون تحلیل ارتباطات است و یک وسیله نیست بلکه گسترهای از ابزارهاست که در حوزههای وسیعی قابل انطباق است
3لازم به ذکر است که در طی سالهای 1360 و 1361 یک سری مقاله در ارتباط با نامه امام علی - ع - به مالک اشتر بدون ذکر نام مؤلف در مجلهای با عنوان »جهاد«؛ و بیش از بیست مقاله دیگر نیز در همین ارتباط و عمدتاً در سالهای 1349و1350 در مجلهای به نام » درسهایی از مکتب اسلام« به چاپ رسیده است. اکثر این مقالات در2 الی 4 صفحه تنظیم شده ، و بدون داشتن روش علمی هربار یکی از جنبه های این نامه را مورد بررسی قرار داده است.
زمینههای اصلی کاربرد این روش عبارتند از: شناخت موضوع و جوانب آن، شناسایی نظریهها، شناسایی مطالعات و تحقیقات پیشین در این زمینه، جمع آوری اطلاعات و انتخاب و تدوین الگوی تحلیل
تحلیل محتوا باید پیش بینی کننده چیزی باشد که اساساً قابل مشاهده است و به تصمیم گیری و مفهوم سازی آن بخش از واقعیت که به تحلیل گذاشته شده است، کمک کند لذا هر تحلیل محتوایی باید در رابطه با محتوای خاص خودش انجام شود و بر حسب آن توجیه شود. همچنین تمام نظریههای مربوط به معنا، از جمله نظریههای نمادین در رابطه با تحلیل محتوا هستند.
به عبارت دیگر، تحلیل محتوا روشی است که به منظور دستیابی به ویژگی های مختلف پیام، علل صدور و آثار آن و برای تجزیه و تحلیل عینی و منتظم پیامهای مختلفی که از طریق گوناگون مبادله میشود، به کار میرود.
با توجه به مطالب فوق و پس از مطالعه انواع فنون روش تحلیل محتوا که در منابع مختلف پیرامون آن بحث شده است، در این پژوهش فن تحلیل محتوا بر مبنای مقوله یابی جملات به صورت کمی اتخاذ شده است. بدین شکل که:
.1 در مرحله اول با خواندن نامه امام علی - ع - به مالک اشتر، توصیههای آن حضرت به ایشان در امر حکومت داری گردآوری
شد.
2. توصیههای امام - ع - با استفاده از روش مقوله یابی در تحلیل محتوا مورد ارزیابی قرار گرفته، مقولات محوری این توصیهها مشخص شدند.
3. با در نظر گرفتن مقولات محوری گونههای رفتاری تعریف شدند.
4. مقولات محوری با توجه به شباهتهایشان دسته بندی شده و در قالب گونههای رفتاری مختلف در قالب جدولها ارائه شدند.
5. شمارش توصیهها در گونههای رفتاری مختلف و به دست آوردن درصد فراوانی آنها در هر یک از این گونهها.
6. تحلیل توصیفی نامه بر اساس نتایج حاصل از تحلیلهای کمی در قالب جداول و نمودار.
3. معرفی گونه های رفتاری حاکم از دیدگاه امام علی - ع -
نامه امام - ع - به مالک اشتر حاوی 118 توصیه مهم در مورد چگونگی رفتار حاکم در ابعاد مختلف فردی اجتماعی میباشد. . - دشتی، نهجالبلاغه، . - 1389این توصیهها را میتوان در 10 گونه رفتاری بدین شرح جای داد. توصیههایی در ارتباط با اخلاق حاکم، اخلاق، جمع خُلْق و خُلُق به معنای سرشت، خوی، طبیعت و امثال آن است؛ که به معنای صورت درونی و باطنی و ناپیدای آدمی به کار میرود که با بصیرت درک میشود؛ و در مقابل خَلق که به صورت ظاهری انسان گفته می شود، که با چشم قابل رویت است قرار میگیرد.
گاه منظور از اخلاق در اصطلاح اندیشمندان هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد میشود؛ چه آن صورت نفسانی به صورت پایدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپایدار و غیرراسخ و چه از روی تامل و اندیشه صادر شود یا بدون تفکر و تامل. در عین حال شایع ترین کاربرد اصطلاحی اخلاق در میان اندیشمندان اسلامی عبارت است از »صفات نفسانی راسخ و پایداری که موجب میشوند افعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تامل و تروی از آدمی صادر شود.
مطابق دیدگاه این دسته، تعاریف اخلاق تنها شامل صفات نفسانی پایداری است که در نفس رسوخ کرده است. این تعاریف صفات ناپایداری که به صورت ملکه نفسانی در نیامده اند را شامل نمی شود. در این صورت شخص بردباری که به صورت موردی دچار غضب میشود یا بخیلی که با تامل و تفکر فراوان بخششی می کند ، در این تعاریف نمی گنجند. بنابراین تعریف اخلاق، هیأتی است استوار و راسخ در جان آدمی که کارها به آسانی و بدون نیاز به تامل و تفکر از آن صادر میشود. در عین حال این تعریف هم شامل فضایل اخلاقی می شود و هم شامل رذایل اخلاقی