بخشی از مقاله
چکیده
تاریخ بیهقی یکی از استوانه های نثر فارسی و یکی از جریان های بزرگ تاریخ است.جملات کوتاه و مفید، کشف ظرفیت و توان فعل در زبان فارسی، دریافت این نکته که نیروی انتقال بیشتر در فعل جمله است، همچنین گزینش و انتخاب هنری واژه ها در محور همنشینی کلام؛ آفرینش ساختاری نوین از واژه ها بر اساس فرآیند قاعده افزایی و قاعده کاهی، همه و همه، بیهقی را بیش از نویسندگان دیگر در پیوند با مخاطب موفق ساخته و اثر او را به سوی جاودانگی کشانده است. هدف این مقاله نشان دادن توان نویسندگی بیهقی در کاربرد هنری فعل در این اثر جاودانه است.
مقدمه
نظریه هایی که در تعریف هنر و زیبایی بیان کرده اند، در مجموع بر دو نوع اند: یکی ذهنی - درونی - و دیگری عینی - بیرونی - . صاحبان نظریه های ذهنی معتقدند که زیبایی چیزی نیست که در عالم خارج وجود داشته باشد، و بتوان آ» را با شرایط و موازین معینی تعریف کرد بلکه کیفیتی است که ذهن انسان در برابر محسوسات از خود ایجاد می کند یا به قول کروچه » زیبایی چیزی نیست جز متعین شدن تصور که آن همان بیان است.
اریک نیوتن درباره معنی زیبایی می نویسد: این قیاس که بگوییم: » چیزی که دیدارش خوش آیند است،زیباست؛ این چیزی که من می نگرم خوش آیند من است، پس آن زیباست.
در واقع کلام زیبا، کلامی است که به دل بنشیند و در خاطر بماند. سخن اعم از شعر یا نثر آنگاه که دلنشین باشد، زیباست. اما پیداست که این دلنشینی و دل نشانی سخن در گرو رام بودن اسب سرکش واژگان در دست گوینده است، که حاصل آن انتخاب هنری و ذوقی کلمات در محور همنشینی واژه هاست.
در میان متون نثر فارسی، تاریخ بیهقی سرشار از چنین سخنان دلنشین و زیبایی است. به حقیقت تاریخ بیهقی یکی از استوانه های نثر فارسی و یکی از جریان های بزرگ تاریخ ایران است. به جرات می توان گفت این کتاب بوجود آورنده ی فضای مولدی است که با تکیه برتوانمندی های زبان فارسی، بخشی از نثر جدید را ایجاد کرده است .
جملات کوتاه و مفید، کشف ظرفیت و توان فعل در زبان فارسی و دریافت این نکته که نیروی انتقال، بیشتر در فعل جمله نهفته است، همجنین گزینش و انتخاب هنری افعال در محور همنشینی کلام، آفرینش ساختاری نوین و تازه از افعال براساس فرایند قاعده افزایی و قاعده کاهی، همه و همه بیهقی را بیش از نویسنده دیگری در پیوندبا مخاطب موفق ساخته و اثر او را به سوی جاودانگی کشانده است .
غایت این مقاله آن است که کاربرد هنری افعال را در عبارات نغز و زیبای تاریخ بیهقی را از نظرها بگذاراند .
کاربردهای فعلی بیهقی ظرفیت افعال را به خوبی می شناسد و این نکته را دریافته که توان انتقال پیام بیشتر در فعل جمله است، به عبارت دیگر، فعل مرکز جمله است.
بر اساس ظرفیت های زبان فارسی، نظیر پس و پیش کردن ارکان جمله، گاهی میان نهاد و گزاره جمله فاصله می افتد، درنتیجه خواننده پیام را دیرتر در می یابد. بیهقی با آوردن جملات کوتاه و تکرار افعال، غالباً این ابهام را رفع کرده، و فعل های متعدد در جمله، موجب انتقال سریع پیام به خواننده شده است.
تقدیم فعل بر بعضی از ارکان جمله با توجه به آنچه در باب شناخت کامل و همه جانبه بیهقی از فعل و دانستن جایگاه و مقام و ارزش آن در برقراری ارتباط بین نویسنده و مخاطب اشاره شده، این نویسنده به جای اینکه بر طبق شیوه طبیعی جمله سازی، فعل را در آخر جمله ذکر کند، گاهی بنا بر اغراض بلاغی و هنری با مقدم قرار دادن فعل بر سایر اجزاء جمله، موجب حصر و تاکید می شود، نظیر:
» امیر بازگشت از آنجا کار نارفته، روز آدینه دوازدهم این ماه و به تعجیل براند تا به ترمذ آمدکه اهمیت روی فعل بازگشتن است.
» و روزگار دگر گشت و مردم و همه چیزها «
» و شراب روان شد به بسیار قدح ها و بلبله ها و ساتگینها -
تقدیم فعل به خاطر تاکید و اهمیت فعل است.
» و چاکران و بندگان را زبان نگاه باید داشت با خداوندان که محال است روباهان را با شیران چخیدن . تقدیم فعل برای تاکید.
» چون بر آن واقف گشتم، گفتی طشتی بر سر من ریختند پر از آتش و نیک بترسیدم از سطوت محمودی و خشک بماندم - تقدیم فعل در این عبارت، برای جلب توجه شنونده است.
» گفتند این کاری بود خدایی و برخاطر کس ناگشته -
» وی - عراقی دبیر - پیش آمد و خدمت کرد و به دیوان رسالت بازنشست و لکن آب ریخته و باد بنشسته، که نیز زهره نداشت سخن فراختر گفتن.
تکرار فعل
و حقّاً» و حقّاً که همچنان آمد که وی اندیشیده بود که تدبیر فروگرفتن ترکمانان به رای راست نیامد و در رسیدند، چنانکه آن قصه بیارم. و از ری سوی خراسان بیامدند و از ایشان آن رفت که رفت.« و استادم خواجه بونصر نسخت نامه بکرد نیکو بغایت چنانکه او دانستی کرد که امام روزگار بود در دبیری. که در این عبارت تکرار فعل متضمن معنی حصر می باشد. یعنی هیچکس چون بونصر نسخت نمی نوشت.
فعل پیشوندی در تاریخ بیهقی فعل های پیشوندی فراوانی بکار رفته است که نقش بسیار مهمی در رساندن معنی و مفهوم دارد.
چون» نمازِ پیشین بکردمی،بیگانگان بازگشتندی و دبیران و قومِ خویش و مرا بخوان بردندی و نان بخوردیمی و بازگشتیمی « - بیهقی، - 396 : 1390 و» فروگرفتن این امر بدین بَلق بود :
» و امیر بازگشت و بکوشک دولت باز آمد و بشراب بنشست و دو روز در آن ببود
» محال باشد پیش ما غاشیه برداشتن
» بازنماید که هیچ چیز عزیزتر از جان نباشد
افزودن »یدر« آخر افعال انشایی - تمنّی و شرطی - بیهقی با بکار برندن »یدر« آخر افعال انشایی از جمله فعل تمنّی و فعل شرط به زیبایی جملات خود را جنبه ی تاکیدی بخشیده و تاثیر گزاری آن را بر مخاطب دوچندان کرده است. »کاشکی فساد تولد نکندی، چنانکه با علی تگین یکی شود
» در سر باد وزارت نیست و نبوده است، اگر بودستی، خواجه بزرگ بدین جای نیستی - همان : - 500 کاربردهای فعل ماضی استمراری
بیهقی در کاربرد فعل ماضی رعایت اعتدال را کرده و به طور یکسان از فعل ماضی برای تأکید، بیان آرزو و همراه قید اینک در اثر خود بهره برده است.
تأکید نه استمرار : »پدرم گفت: بنوشتمی، اما شما بیاه کردهاید.
همراه با قید اینک: »در مدت نه سال و عاقبت اکنون پیدا میآمد.
در بیان آرزو : »ما را امروز مرا میبود که شراب خوردیمی
کاربردهای فعل ماضی نقلی در تاریخ بیهقی
بیهقی با حذف در فعل ماضی نقلی از این گونه فعل استفاده کرده است. فعل ماضی نقلی و بعید در تاریخ بیهقی از دیگر فعلهای ماضی بیشتر دیده میشود و کاربرد این گونه افعال در ایجاد آهنگ مستتر در نثر او بسیار مؤثر است. حذف فعل معین ..» و علم نجوم نداند که منجم را شاگردی کرده است و بدین قوم افتاده - است -