بخشی از مقاله
چکیده
معماری کلیساهای ارامنه در ایران که دارای سابقه بیست قرنی و پراکندگی قابل توجه جغرافیایی است، در سه حوزه؛ آذربایجان، اصفهان و تهران، و در چهار نوع؛ مجموعه رهبانی، کلیسای شهری، کلیسای روستایی و عبادتگاه کوچک، در متن شرایط تاریخی و فرهنگی همراه با ویژگیهای نمونههای شاخص در هر دسته مورد بررسی قرار می گیرد. این بررسی تطبیقی با مقایسه زمانی و مکانی بناها با یکدیگر و مقایسه با دیگر نمونه های هم دوره متعلق به فرهنگ معماری ارمنی ،در تمام دوره های تاریخی انجام می شود.
از این مطالعه که به تفکیک پلان و حجم، و با نگاهی به معماری ایران دوره صفوی و معماری کلیسا در جهان معاصر صورت می گیرد این نتیجه حاصل می شود که؛ کلیساهای ارمنی تمام گستره جغرافیایی ایران و متعلق به تمام دوره های تاریخی، دارای هویت فرهنگی واحدی هستند و باید آن را معماری کلیسای ارمنی در ایران نامید. این معماری در منطقه آذربایجان به صورت بومی، در منطقه اصفهان به صورت التقاطی با معماری هم دوره ایران و در تهران به صورت معماری معاصر با ریشه هایی عمیق در فرهنگ مولد خود، نمود می یابد. معماری کلیساهای تمام شهرها و روستاهای دیگر ایران نیز در همین دسته بندی جای می گیرد یا به عنوان گذری میان آنها محسوب می شود.
مقدمه
در سراسر سرزمین ایران به مناسبت حضور تاریخی ارامنه کلیساهایی در مناطق و دوره های زمانی مختلف ساخته شده اند. تعدادی از این کلیساها امروزه سرپا هستند و مورد توجه میراث فرهنگی یا یونسکو قرار گرفته اند، تعدادی دیگر در مناطق دارای جمعیت ارمنی در زمان حاضر بوده و مورد استفاده و نگهداری جامعه و کلیسای ارمنی قرار می گیرند. اما تعداد دیگری از این بناها در مناطقی که امروزه از جمعیت ارمنی خالی یا تقریبا خالی شده اند قرار دارند و به بی توجهی سپرده شده اند، تعداد بسیاری از این موارد به ویژه در روستاهایی که سابقا ارمنی نشین بوده اند امروزه تا حد زیادی یا کاملا ویران شده اند.
همانند وضعیت کنونی کلیساها، شناخت آنها نیز برای جامعه علمی و عمومی در ایران به طرق و در سطوح مختلفی صورت گرفته است. برخی مجموعه های تاریخی و کلیساهای شاخص شهری از اقبال بیشتری برخوردارد بوده اند، در حالی که بخش اعظم این میراث فرهنگی و معماری برای پژوهشگران و متخصصین نا آشنا است.
معماری کلیساهای ارامنه در ایران جز قابل توجهی از معماری ایران در برهه های تاریخی مختلف و فرهنگ معماری ارمنی به طور کلی بوده و با توجه به افزایش توجه به مطالعات معماری ایران و منطقه، هم فرصت مناسب و هم دامی است برای پژوهشگران نا آشنا به معماری کلیسا، معماری ارمنی، کلیسای ارمنی و زمینه های فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی موثر بر شکل گیری این میراث، که زمینه را برای مطالعات و نتیجه گیری های غیر تخصصی و سطحی به وجود می آورد.
سابقه و روش پژوهش
مطالعات معماری کلیساهای ارامنه در ایران حجم قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد که میتوان آن را به چند بخش تقسیم کرد. گروهی حاوی اطلاعات کلی، توصیفی و آماری، با عناوینی مانند "معماری کیلسای ارمنی" یا فهرستهای مشروح اماکن تاریخی در استانها ٌ، گروهی شامل مطالعات تخصصی تک بناها یا گروههای بناها، مانند "کلیساهای آذربایجان"، "کیلساهای اصفهان" و غیره که توسط متخصصان یا علاقمندان ایرانی و ارمنستانی انجام شدهاند و دارای سطوح عمقی و تحلیلی مختلفاندٍ.
گروه سوم، مطالب مروری و فهرست وار با عناوینی مانند "معماری کلیساهای ارامنه در ایران"، "سیر معماری کلیساهای ارمنی" و غیره که عمدتا شامل اطلاعات تاریخی و توصیفی از بناهای یک شهر َ. اما مطالعه یا مطالعات جامعی که بناها را در متن معماری ارمنی، ایرانی و جهانی مورد تحلیل تخصصی قرار دهد و توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی داشته باشد به نحوی که نتیجهای گونه شناسانه و روندشناسانه از آنها ارائه دهد، وجود ندارد.
پژوهش حاضر عمدتا کیفی بوده، در بخش های ارائه الگوهای غالب، بر مبنای کمیت نمونه ها عمل خواهد کرد. در تکنیک از مطالعات اسنادی و میدانی بهره جسته و به روش های مدل سازی، قیاس و تحلیل منطقی، داده ها را مورد بررسی قرار خواهد داد. اطلاعات موردی در تاریخ، مدارک و ویژگی های معماری بناها درجداول و نمودارهای بخش نتایج جمع آوری خواهد شد.
بنابر ماهیت کل نگر پژوهش، منابع مورد استفاده در هر بنا و هر شهر و همچنین منابع برای مطالعات بیشتر به دقت و وسعت ارائه خواهد شد. پژوهش در عین کل نگر بودن با توجه به تحلیل کیفی و چند مقوله ای، ژرفانگر بوده و علی رغم گستردگی سطوح بررسی به طور کلی بنیادی قلمداد می شود. این پژوهش به طور کلی به دنبال یافتن پاسخ برای چیستی ماهیت معماری کلیساهای ارامنه در ایران و ویژگیهای آنها است، که می تواند با یافتن پاسخ پرسش هایی مانند ;
1 - ملکمیان، هویان، دیباج، میناسیان،
2 - وارازدات هاروتیونیان، موراد حاسراتیان، آرمن حق نظریان، واروژان آراکلیان، شاهن هوسپیان
3 - فصلنامه فرهنگی ارمنیان، پیمان، پژوهش های متعددی در زمینه معماری کلیساها به ویژه از نوع دوم و سوم به فراوانی ارائه داده است.
ویژگی های هر دوره و تغییرات دوره های مختلف، سیر کلی معماری کلیسای ارامنه در ایران، اشتراکات و رابطه ان با معماری ایران و جهان دقیق شود.
ادبیات پژوهش
قبل از ورود به بحث اصلی و جهت سهولت در پیشبرد آن نیاز به معرفی برخی مفاهیم است:
کلیسا: کلیسا در لغت به معنی جمع ایمانداران و به خصوص ایمانداران مسیحی است [1]که به معنی اصول اعتقادی، ساختار اداری و بنای عبادتگاه نیز به کار می رود
کلیسای ارمنی: "کلیسای مقدس مرسلی ارمنی" به عنوان نهاد دینی اولین کلیسای رسمی جهان است و به عنوان بنای معماری، نوع شناخته شده ای ازمعماری، با پیشینه 17 قرنی است، که دارای اصول و ویژگی های مطالعه و مدون شده است و آثار متعلق به این فرهنگ معماری قابل شناسایی دقیق و غیر قابل خلط با دیگر معماری ها و کلیساها استُ.
مجموعه رهبانی ارمنی:
"مجموعه های رهبانی ...طول تاریخ از مراکز مذهبی - فرهنگی- اجتماعی محسوب می شدند. علاوه بر فعالیت های مذهبی و اسکان روحانیون، آموزش مذهبی و غیر مذهبی، تاریخ نگاری، مطالعات فلسفی و علمی، خطاطی، تذهیب، مینیاتور، حجاری، تمرین موسیقی و فعالیت های هنری دیگر زمان و شکل گیری تفکر معماری در آنها صورت می پذیرفت."
مجموعه های رهبانی در طول تاریخ نهادهای مستلقی از نظر اقتصاد و امنیت بوده اند و و اکثر آنها در اقصی نقاط محیط طبیعی ساخته شده اند. تعدادی از آنها امروزه در روستاها یا شهرها قرار دارند و اطراف تعدادی دیگر به مرور زمان خالی از سکنه شده است. بنابر این قرارگیری مجموعه رهبانی در داخل شهر یا روستا نباید موجب شبهه با کلیسای شهری یا روستایی شود.
کلیسای شهری: کلیسایی است که در داخل شهر ساخته شده است و برای انجام مراسم مذهبی روزانه، هفتگی و مراسم خاص مانند اعیاد و مناسبت های بزرگ به کار می رود. به طور کلی این نوع کلیسا به صورت آزاد در محوطه ای باز قرار می گیرد. در بافت های شهری ایران به علت فشردگی بافت و همچنین شرایط سیاسی و فرهنگی، این نوع کلیسا ها داخل محوطه های بسته ساخته می شوند و معمولا دارای فضاهای جانبی با کارکردهای مختلف اند، اما به صورت تک بنا و حجم مستقل در مرکز مجموعه طراحی می شوند. کلیساهای جامع که "کاتوقیکهِ" نامیده می شوند نیز جزء همین گروه بوده، بعضا با معماری و ابعاد شاخص تر دیده می شوند.
کلیسای روستایی: در تمام روستاهای ارمنی نشین حداقل یک بنا برای مراسم روزانه مذهبی وجود داشته است. برخی از این بناها، تاریخی بوده و دارای ارزش معماری بالایی هستند. تعدادی دیگر جهت رفع نیازهای مذهبی در دوره های پر جمعیت هر محل، ساخته شده اند. موضوع حضور بنای ارزشمند تاریخی در سکونتگاه معاصر، به نحو محدودتری در باره کلیساهای شهری نیز صدق می کند.
ماتورّ: ماتور به کلیساهای کوچکی گفته می شود که در محل شهادت یا به یاد قدیسی ساخته می شود و به طور کلی مکان کوچکی برای عبادت و دعا محسوب می شود .[2] ماتور ها و کلیساهای کوچک، که در آنها مراسم مذهبی انجام نمی شود، گستردگی بسیار فراوانی در معماری کلیسای ارمنی و سهم مهمی در تاریخ تحول آن دارند.