بخشی از مقاله

چکیده

چادرشب نوعی پارچه رنگین و زیبای گیلان زمین – به ویژه در قاسمآباد رودسر – است که بر اساس آداب و رسوم دیرنه مردم آن دیار بافته میشود و به واسطه سنتی بودن در مناطق خاص خود دارای ارزش و اصالت ویژهای میباشد. زنان روزگاران کهن گیلان با لطافت روحشان بهشت چشم را به تار و پود پارچه رسوخ دادند و رنگ در رنگ تنیدند و با عشقی به پهنای طبیعت زیبای گیلان پارچهای تهیه کردند رنگین و پرنشاط، آنها سینه به سینه آموختند، نقش زدند، گوشه گوشه بقچه های جهیزیه را با آن زینت کردن و نسل به نسل به یکدیدگر رنگ هدیه کردند.

این پژوهش - که به روش توصیفی و تحلیلی و نیز با بهره گیری از روش گردآوری کتابخانه ای و میدانی - مشاهده و مصاحبه - انجام گردید – می کوشد تا در راستای گونهشناسی نقشمایه های چادرشب گیلان براساس فرم، رنگ، محتوا و عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری آن - که به طور یقین تحت تاثیر فرهنگ عامه مردم منطقه میباشد - داده های جامعی را کسب نماید. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که :

.1 چه عواملی در بوجودآوردن نقشمایه های چادرشب موثر بودند؟

.2 چگونه میتوان گونه های مختلف نقشمایه های چادرشب را در یک طبقه بندی علمی قرار داد؟ و نیز در صدد اثبات این فرضیه می باشد که :

. 1 رفتار های اجتماعی، باورهای مردم، آداب و سنن، بوم و اقلیم زندگی هنرمند از جمله عوامل تاثیر گذار بر نقش مایه های چادرشب گیلان بوده اند.

. 2 با مطالعه تطبیقی بین نقشمایه و فرمها و عناصر موثر بر شکل گیری آنها، می توان به یک طبقه بندی علمی قابل قبول در خصوص نقشمایه های چادر شب گیلان دست یافت. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نقشمایه های چادر شب گیلان در قالب پنج گونه اساسی نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، اشیاء و انتزاعی قابل تقسیم بندی هستند و هر کدام همراه با رنگ های شاد توام با آرامش، گواه تاثیر پذیری ذهن خلاق بافندگان هنرمند از محیط حاکم بر جامعه و راوی علایق، عقاید و باورهای زنان گیلان از گذشته تا کنون می باشد.

.1 مقدمه و طرح مساله

هنرمند روستایی، هنری میآفریند که با زندگی پیوندی نزدیک دارد و با بافتن تار و پود و شکل گیری آن، که با تجارب هنرمندان آمیخته است آثاری بس گرانبها را خلق مینماید. او همواره در هنر خود خدا را میستاید و ضمن رعایت و پایبندی به سنتهای گذشتگانهرگز در آثارش صرفاً شیوهها را تقلید نمیکند و همواره ابتکار و نوآوری را مدنظر قرار میدهد و در راه تکامل کمی و کیفی بافتههای خود تلاش کرده و با به کار بردن نقوش و سلیقه و خواسته مردم به خلق آثار خویش میپردازد. زنان هنرمند گیلانی جزئی از قشر عظیم این هنرمندان میباشند که آثار هنری آنان چه از نظر تفکر و تخیل و چه از لحاظ مهارت و استادی، آثاری بی نظیر به حساب میآیند.

از مهمترین مناطقی که تاثیر چشمگیر در رشد هنر چادرشب بافی گیلان دارد » قاسم آباد « میباشد. چادرشبهای قاسم آباد گیلان، دست بافته های رنگین با قدمت 1400 ساله ای هستند که در دو نوع ابریشمی و پنبهای با نقشمایههای متنوع از جمله چهارخانه، راه راه، گل و بوته و ... که به طور یقین برآمده از اقلیم، باورها، فرهنگ، سنن، آداب و رسوم یا نمادها و سمبلهای جاری در جامعه خود است بافته میشود و باکاربردهای مختلف، در مصارف بومی و محلی مورد استفاده قرار میگیرند.

یکی از مهمترین اهداف این پژوهش در جهت گونه شناسی نقشمایه های چادرشب گیلان، بررسی گونههای مختلف نقشمایههای چادرشب گیلان با وجود پیشینه و تنوع آنها است. به طور حتم طرحها و نقشمایههای بکار رفته در چادرشب به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و شرایط اجتماعی محیط اطراف هنرمند قرار داشته و وامدار چگونگی زندگی افراد و نحوه برخورد آنها با مشکلات، نیازها و خواستههای آنان میباشد و به همین علت بسیاری از این نقش مایهها بازتاب زندگی بافندگان میباشند.

در قالب تحقیقات میدانی میتوان گفت، نقشمایههای چادر شب گیلان در قالب 5 گونه اساسی نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و انتزاعی قابل تقسیم بندی هستند و هر کدام از این نقشمایهها همراه با رنگ های شاد توام با آرامش، گواه تاثیر پذیری ذهن خلاق بافندگان هنرمند از محیط حاکم بر جامعه آنها و معرف آداب و رسوم و باورهای عامیانه منطقه می باشند.

.2 پیشینه پژوهش

بر اساس بررسیهای صورت گرفته در خصوص این پایان نامه در منابع کتابخانهای و پایاننامههای مرتبط در این حوزه مبین این مطلب است که تاکنون تحقیقی با این رویکرد مورد بررسی قرار نگرفته است. از جمله تحقیقات پیرامون چادرشب مقالهای است که توسط خانم سیده میمنت موسوی با عنوان تاریخچه نقوش باستانی قاسمآباد در سال 1383 - مجموعه مقالات دومین همایش ملی ایرانشناسی - به چاپ رسیده، که در آن به بررسی اصالت برخی از نقوش چادرشبهای قاسمآباد و شباهت آنها به آثار مکشوفه هزاره اول قبل از میلاد میپردازد .

نویسنده به خوبی این مسئله را بیان مینماید که فرهنگ یک قوم را باید در تمام مظاهر بازمانده و هر آنچه معرف ذوق و اندیشه نسلها بوده و سینه به سینه برای ما باقی مانده است جستجو کرد. همچنین مقاله خانم کارولین فرقان پرست با عنوان - تحقیق روی چادرشب های منطقه قاسمآباد گیلان با تاکید بر تجزیه و تحلیل رنگها - می باشد که در سال 1378 در کتاب گیلان نامه - مجموعه مقالات گیلان شناسی - جلد چهارم - به چاپ رسیده است. ایشان به خوبی خصوصیات فرم و رنگ در چادرشبها، کمپوزوسیون رنگ - تجزیه و تحلیل رنگها - ، وجوه قرینگی و ناقرینگی وتاثیر طبیعت بر گزینش رنگها را به خوبی بیان نموده است.

.3 ویژگیهای چادرشب بافی گیلان

چادر شب به عنوان هنر بومی استان گیلان از دیربار در روستاهای - قاسمآباد علیا وسفلی - از توابع شهرستان رودسر رواج داشته، اما تاریخ دقیقی از ابداع و تولید این دستبافته دردست نیست. براساس تحقیقات میدانی، اکثر بافندگان قاسمآباد براین اعتقاد هستند که، سابقه چادرشب به بیش از سیصد سال در منطقه میرسد. یکی دیگر از احتمالات اینگونه مطرح شده است که، با توجه به اینکه ابریشم یکی از اصلیترین مواد معدنی این دست بافته به حساب میآید، میتوان فرض کرد، رونق بافت آن در منطقه مقارن با پیشرفت صنعت نوغان و ریسندگی در استان گیلان، و به عبارتی دوران صفوی میباشد.

در جلد سوم کتاب گیلان در این رابطه چنین آمده است: پس از آنکه ابریشم چین به گیلان رسید، بافندگان هنرمند گیلانی با استفاده از مهارت و ذوق بالای خود در تولید منسوجات پشمی و نخی به تولید دستبافتهای ابریشمی پرداختند. از آن زمان تا کنون بافت انواع پارچه ها و منسوجات ابریشمی در نقاط مختلف گیلان به ویژه قاسم آباد و دیگر روستا های رودسر ادامه دارد. در قاسم آباد از ابریشم طبیعی و پنبه نوعی پارچه بافته می شود که به چادر شب معروف است - اصلاح عربانی،. - 654 :1376

رنگ در چادرشب از سلیقه محلی منطقه گیلان حکایت میکند، رنگ زرد اکثراً در کنار رنگ تیره، مانند سیاه یا بنفش به کار میرود. رنگ قرمز نیز در کنار رنگ سبز استفاده میشودکه حاکی از شناخت عمیقی رنگی توسط بافندگان چادرشب قاسمآبادی است. - موسوی، 963 :1383تا . - 997 آرتور پوپ در رابطه با چادرشب قاسم آباد می نویسد:" در قاسم آباد گیلان، دو نوع گونه دستبافت بسیار زیبا ساخته میشود که از هزارو چهارصدسال پیش که از چین به ایران آورده شد در خود منطقه به عمل میآید از ابریشم طبیعی چادرشب برای دوخت پرده و    پوشش رختخواب تهیه میشود و دیگری از پنبه است ولی آنرا بیشتر زنان محلی میپوشند یا به دور کمرشان میبندند. پارچه چادرشب باریک به عرض 31 سانتی متر و به طول 2 متر است که نقش هایش رادر پود نمودار می کنند.

رنگ اصلی زمینه قرمز است و    نقش از نوارهای زری بافی شده و دارای طرح هندسی به رنگ های سفید، ارغوانی، سبز، زرد، قدری صورتی، نارنجی و آبی در ترکیب های هماهنگ فراهم میآید. نگاره ها آمیزهای است از صور طبیعی به اضافه صور انتزاعی هندسی همانند آنها که بر روی نخستین آثار سفالی منقوش دیده میشود و »اکرمان« حدس میزند که در تزیین بافتهای روزگاران نخستین به کار رفته است.

خطوط زیگزاگ با رنگهای متناوب سیاه و سفید کنایهای است از برکهای پرموج که در نور آفتاب بازتاب یافته است. نقش شانه که در هنر عامیانه قفقاز، خواص سحرآمیز بسیار دارد، تنوعات فراوان یافته است. همچنین تصاویر اردک و غاز و درخت و گل و نشانههای معمولی برکت وشادی دیده میشود. ولی صف اسبها و سواران برجستهتر از همه مینماید. به روی قالی پازیریک صفی به همین گونه با نمای برکهای در کنار آن تصویر شده است. در چادرشب های ابریشمی خطوط زیگزاگ بارنگهای متناوب سیاه و سفید به چشم میخورد که به عقیده برخی از صاحبنظران کنایه ای است از برکهای مواج که در نورخورشید بازتاب یافته است." 

.3-1 مواد اولیه و ابزار

در قدیم برای بافت چادرشب در گیلان، از نخ ابریشمی استفاده میشد، اما امروزه به دلیل گران شدن کجین استفاده از نخ کاموا، نخ پنبه ای و ویسکوز برای ایجاد نقشهای رنگی معمول شده که به اصالت و مرغوبیت چادرشبها لطمه زیادی زده است. برای بافتن چادرشب که مخلوطی از گجین و نخ پنبهای تابیده است یک کیلو گجینٌ مصرف میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید