بخشی از مقاله
چكيده :
سيستم حسابداري نقش عمده و بزرگ در ادارة امور مؤسسات و راهنمايي مديران آنها و بسياري ديگر از مردمي كه با مسائل اقتصادي يك اجتماع در تماس هستند بعهده دارد ، يك سيستم حسابداري فارغ از اندازه و نوع آن مانند هر سيستم ديگر از مجموعه اي از عوامل كه نظام ارتباطي مشخص دارند تشكيل مي شود . مهمترين عامل و يا در واقع عامل مسلط در هر سيستم
حسابداري نيروي انساني شاغل در آن است كه يك سيستم را موفق يا نا موفق مي كند . اين نيروي انساني شاغل در سيستمهاي حسابداري دستگاهها ي مختلف و يا به عبارت ديگر حسابداران در معناي عام علاوه بر درستكاري ، امانت و پشتكار بايد از تخصص مهارت وتجربه لازم براي پرداختن به كار حسابداري بر حسب سطح شغل ، وظايف و مسئوليت ها ونوع عمليات مؤسسه برخوردار باشند . مهمترين عملكرد يا وظيفه يك سيستم حسابداري عملكرد اطلاعاتي است و هر سيستم حسابداري بايد اطلاعات موجود درباره معاملات عمليات مالي ورويدادهاي دارائي اثر مالي بر يك مؤسسه را گرد آوري نمايد، ثبت كند ودر گروه هاي همگن طبقه بندي كند وبالاخره گزارشهاي را فراهم كند كه تصميم گيرندگان مختلف درباره يك مؤسسه يا سازمان بتوانند بر مبناي آن آگاهانه تصميم بگيرند .
اگر اطلاعاتي كه در جريان فعاليت ها ي يك سازمان فراهم مي آيد به شكل مطلوب ارائه شود براي تصميم گيري هاي مختلف فايده چنداني ندارد . بنابراين تصميماتي كه توسط اداره كنندگان يك سازمان و يا توسط اشخاص ذيحق و ذينفع درباره يك مؤسسه گرفته مي شود بسيار متنوع و متعدد است . مديران در سازمان در پي آن هستند كه با حداقل امكانات، حداكثر استفاده و مطلوبيت را از آن سازمان خود نمايند. يكي از ابعاد بسيار مهم يك سازمان در حال حاضر شيوه بكارگيري از دارائيهاي موسسه است و همچنين ميدانيم كه قسمت عمدهاي از دارائيهاي
موسسات در موجوديهاي انبار آن نهفته و انباشته شده است و مديريتهاي مالي، تداركات و انبار در پي آن هستند تا بهترين تركيبي كه متضمن حداكثر سود يا حداقل هزينه براي موسسه باشد را معين بنمايند. سازمانها به علت عدم دسترسي به اطلاعات درست و به موقع از ميزان و نوع
موجوديهاي انبار قادر به تهيه و تدارك مايحتاج با صرفه كامل نيستند و آنگاه دچار مشكلاتي در اين زمينه خواهند شد. و در جستجوي متخصصان انبارداري نيز غالباً به افراد بدون آمادگي و معلومات برخورد مينمايند و چون تكامل در اين زمينه بدون كاربرد روشهاي نوين و فنون پيشرفته علمي نخواهد بود لزوم اين افراد مطلع و حرفهاي هر چه بيشتر از پيش مشهود ميشود.
فصل اول
مقدمه، تاريخچه، تعاريف و چگونگي تهيه صورت جريانات نقدي
مقدمه
اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي وجوه نقد آتي به استفادهكنندگان صورتهاي مالي كمك كند. اطلاعات مزبور، بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجه نقد و درنتيجه مشخصكننده كيفيت سود تحصيل شده توسط واحد تجاري است. علاوه براين، تحليلگران و ديگر استفادهكنندگان اطلاعات مالي اغلب به طور رسمي يا غير رسمي مدلهايي را براي ارزيابي و مقايسه ارزش فعلي جريانهاي وجه نقد آتي واحدهاي تجاري به كار ميبرند. اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند جهت كنترل ميزان دقت ارزيابيهاي گذشته مفيد واقع شود و رابطه بين فعاليتهاي واحد تجاري و دريافتها و پرداختهاي آن را نشان دهد.
ارزيابي فرصتها و مخاطرات فعاليت تجاري و وظيفه مباشرت مديريت مستلزم درك ماهيت فعاليت تجاري از جمله نحوه ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري است. ترازنامه، صورتهاي عملكرد مالي و صورت جريان وجوه نقد تواماً اطلاعاتي را در مورد وضعيت مالي، عملكرد مالي و همچنين نقدينگي، توانايي بازپرداخت بدهيها و انعطافپذيري مالي فراهم ميآورند. بدينلحاظ ايجاد ارتباط بين اطلاعات مندرج در صورت جريان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در صورتهاي مالي اساسي ديگر حائز اهميت است.
اگرچه صورت جريان وجوه نقد اطلاعاتي را درباره جريانهاي وجه نقد واحد تجاري طي دوره م
الي مورد گزارش ارائه ميكند، ليكن اطلاعات مزبور جهت ارزيابي جريانهاي آتي وجـه نقـد كفايت نميكنـد. برخي جريانهـاي وجـه نقـد ناشـي از معاملاتي است كـه در دورههاي مالي قبل رخ داده و بعضاً انتظار ميرود منجر به جريانهاي وجه نقد ديگري در يكي از دورههايآتي گردد. بدين لحاظ براي ارزيابي جريانهاي وجه نقد آتي، صورت جريان وجوه نقد معمولاً بايد توأم با صورتهاي عملكرد مالي و ترازنامه مورد استفاده قرار گيرد.
از آنجا كه صورت جريان وجوه نقد تحت تأثير برخوردهاي متفاوت حسابداري درخصوص م
عاملات و رويدادهاي يكسان در سطح واحدهاي تجاري مختلف نيست، ارائـه آن قابليت مقايسه جنبه عملياتي عملكرد مالي واحدهاي تجاري مختلف را افزايش ميدهد.
اطلاعات ارائه شده در صورت جريان وجوه نقد در مقايسه با صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش داراي مزاياي زير است:
الف. صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش، ممكن است تغييرات مرتبط با نقدينگي و تداوم فعاليت را پنهان كند. براي مثال، كاهش قابل ملاحظه در وجه نقد موجود ممكن است به خاطر افزايش در موجودي مواد و كالا يا بدهكاران پنهان بماند. بدين ترتيب، واحدهاي تجاري ممكن است عليرغم گزارش افزايش در سرمايه در گردش، دچار مشكل نقدينگي شوند. بهگونهاي مشابه، كاهش در سرمايه در گردش لزوماً بيانگر كمبود نقدينگي و خطر توقف فعاليت واحد تجاري نيست.
ب. كنترل وجوه نقد، يك ويژگي معمول فعاليت تجاري است و يك تكنيك تخصصي حسابداري به شمار نميرود. بدين لحاظ جريان وجوه نقد مفهومي است كه در مقايسه با تغييرات در سرمايه در گردش از درك و پذيرش بيشتري برخوردار است.
ج. در مدلهاي ارزيابي واحدهاي تجاري، وجه نقد به عنوان يك داده مستقيم كاربرد دارد و لذا جريانهاي تاريخي وجه نقد ميتواند در اين گونه موارد كه اطلاعات مربوط به جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه درگردش فاقد كاربرد است، مورد استفاده قرار گيرد.
د. صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش عمدتاً متكي به تفاوت اقلام دو ترازنامه واحد تجاري است و درنتيجه حاوي اطلاعات جديدي نيست و تنها اطلاعات موجود را با آرايش متفاوتي ارائه ميكند. صورت جريان وجوه نقد و يادداشتهاي توضيحي مربوط متضمن اطلاعاتي است كه در صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغييرات در سرمايه در گردش افشا نميشود.
تاريخچه صورت جريان وجوه نقد
بسياري از استفاده كنندگان صورت هاي مالي به ويژه مديران، سرمايه گذاران و اعتبار دهندگان علاوه بر دسترسي به اطلاعاتي نظير وضعيت مالي )ترازنامه( و عملكرد مالي )صورت سود و زيان( نيازمند كسب اطلاعاتي در خصوص چگونگي ايجاد و مصرف وجوه نقد توسط واحد تجاري مي باشند. اطلاعات تاريخي مرتبط با جريان وجوه نقد مي تواند در پيش بيني و نسبت به مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريان وجوه نقد آتي به استفاده كنندگان صورت هاي مالي كمك كند.)يكي ار اهداف گزارشگري مالي( اطلاعات مزبور بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجوه نقد و در نتيجه مشخص كننده كيفيت سود تحصيل شده توسط واحد تجاري
است. ترازنامه يك شركت در يك مقطع زماني مشخص منابع يك سازمان و چگونگي تامين اين تعهدات را نشان مي دهد و تاحدودي مبين قدرت مالي و نقدينگي سازمان است اما در قالب يك صورت مالي ايستا فقط تصويري از يك لحظه شركت ارائه ميكند، صورت سودوزيان نيز فقط به ارائه منابع تحصيل شده و مصرف شده در چرخه عمليات براي يك دوره مالي مشخص در قالبهاي درآمد و هزينه مي پردازد و نمايانگر قابليت انعطاف پذيري و سودآوري موسسه است. اين صورتهاي مالي مفيد و مهم هستند اما سئوالات اساسي نيز وجود دارد كه اين صورتها قابليت پاسخگويي كام
ل به آنها را ندارند. سئوالاتي نظير :
- آيا اين شركت توانسته است به اندازه كافي وجه نقد براي پرداخت سود سهامداران تهيه كند؟
- چگونه يك واحد اقتصادي با وجود سود قابل ملاحظه توانايي پرداخت سود نقدي را ندارد ؟
- آيا اين شركت توانسته است در اندازه لازم وجه نقد براي تسويه بموقع بدهيها اخذ نمايد؟
- اگر بدهيهاي اين شركت افزايش يافته به چه نحوي مصرف (سرمايه گذاري)شده است
؟
- در صورتيكه بدهيها كاهش يافته باشد به چه نحوي اين كاهش صورت گرفته است؟
- منابع اصلي وجه نقد موسسه چه گزينه هايي هستند؟و وجوه حاصله از آنها چه مصارفي دارد؟
- سياستهاي دريافت مبلغ فروش كالا و پرداخت وجه به فروشندگان بابت خريد چگونه است؟
كوشش در جهت پاسخگويي به سئولاتي از اين قبيل باعث شد كه مجامع حرفه اي حسابداري خودرا ملزم به تهيه و ارائه گزارش مالي جديدي نمايند كه بتوانند خلاء اطلاعاتي موجود را پر كند بنابر اين صورت جريان نقدي تهيه مي شود تا جوابگوي اين سئوالات باشد.صورت جريان نقدي نشان مي دهد كه چه ميزان وجه نقد در طي دوره حسابداري در يك سازمان ايجاد و مصرف شده است و نيز آنها را بر حسب نوع فعاليت سازمان طبقه بندي مي نمايد . صورت جريان نقدي اطلاعات مفيدي درباره فعاليتهاي يك سازمان در ايجاد وجه نقد از طريق عمليات، جهت پرداخت بدهيها ، پرداخت سود سهام يا سرمايه گذاري مجدد در خود سازمان براي نگهداري يا افزايش ظرفيت عملياتي آن بدست مي دهد و همچنين درباره فعاليتهاي تامين مالي يك س
ازمان كه شامل بدهي و حقوق صاحبان سرمايه است اطلاعات مفيدي را فراهم مي كند
نخستين تلاش جهت پاسخگويي به سئولات فوق در سال 1908 توسط "پروفسور ويليام مورس كول" انجام گرديد. وي در كتاب خود صورتحسابي را به نام "از كجا آمده و دركجا مصرف شده" مطرح نمود كه در آن تنها فهرستي از موارد افزايش يا كاهش در اقلام ترازنامه انعكاس يافته بود.
در اوايل دهه 1930 تهيه صورتهاي مالي بر مبناي نقدي كاملا رايج بود اما
بايد توجه داشت كه الزامات گزارشگري جريانهاي نقدي امروزي با گذشته كاملا متفاوت است. در آن زمان اساس تعيين سود مبتني بر جريان نقدي بود . در غياب استانداردهاي اجباري جهت اعمال روش تعهدي گزارشگري بر مبناي وجوه نقد رشد كرده بود اما اين رشد با الزامي شدن حسابداري تعهدي رو به افول گذاشت . با فروكش كردن گزارشگري جريان نقدي نياز به گزارشگري جريان منابع آشكار شد و صورت وجوه در مجموعه گزارشهاي سالانه ظاهر شد . چون اين صورت اجباري نبود و هيچ شكل خاصي براي آن تجويز نشده بود عدم يكنواختتي شديدي بر تهيه آن حكمفرما بود .
با گسترش نگرانيها در مورد نبود يكنواختي ، در سال 1961 انجمن حسابداران خبره آمريكا (AICPA)با درک اهميت اين صورت مالي تحقيقاتي را انجام داد كه نتيجه آن انتشار صورت" تجزيه و تحليل جريان نقدي و صورت وجوه " بود كه اين انجمن توصيه نمود تا اين صورت همراه ساير گزارشات سالانه ارائه شود.
دو سال بعد در سال 1963 هيئت اصول حسابداري(APB)در بيانيه شماره 9 خود رسما پيشنهاد كرد كه صورتي تحت عنوان صورت منابع و مصارف وجوه تهيه گردد اما تهيه گزارش مزبور الزامي نبود و در عين حال تعريف مشخصي از وجوه نقد در آن نشد
ه بود. با توجه به نارساييهاي صورت منابع و مصارف وجوه ، هئيت اصول حسابداري مجددا مسئله را بررسي نمود كه نتيجه آن انتشار بيانيه شماره 80 هيئت اصول حسابداري در سال 1971 تحت عنوان"صورت تغييرات در وضعيت مالي" شد كه اولين بيانيه رسمي در جهت التزام به تهيه صورت وجوه بود واين صورت را جزء لاينفك صورتهاي مالي معرفي نمود .
پذيرش گسترده گزارشگري جريان نقدي همراه با پيشنهاد ارائه شده در بيانيه شماره 5 مفاهيم هيات استانداردهاي حسابداري مالي(FASB) درسال 1984 مبني بر تهيه مجموعه كامل صورتهاي مالي شامل صورت جريان نقد، نهايتا زمينه اجباري شد
ن تهيه صورت جريان وجوه نقد را آماده كرد و در نوامبر 1987 استاندارد حسابداري شماره 05 هيات استانداردهاي حسابداري مالي تدوين شد و از آن تاريخ جايگزين بيانيه شماره 80 هيات اصول حسابداري و لازم الاجرا گرديد.
در انگلستان نيز از سال 1992 تهيه صورت جريان نقدي الزامي شد. در سطح بين الملل نيز كميته استانداردهاي بين المللي حسابداري 2 رسما از اول ژانويه 1994 تهيه آنرا الزامي كرد.
در ايران، صورتهاي مالي تا پيش از انقلاب تنها محدود به ترازنامه، سودوزيان و صورت سودوزيان انباشته بود هرچند برخي از واحدهاي انتفاعي براي مقاصد خاص مثل اخذ وام و اعتبار ممكن بود گاها اقدام به تهيه صورت منابع و مصارف وجوه و حتي در اواخر صورت تغييرات در وضعيت مالي نمايند. بعد از انقلاب اسلامي، سازمان حسابرسي كشور، اولين مجموعه استانداردهاي حسابداري ايران را در سال 19 منتشر نمود كه در بند 1 استاندارد شماره 8 خود مبني بر نحوه ارائه صورتهاي مالي، تهيه صورت جريان وجوه نقد را جزء صورتهاي مالي اساسي دانست. همچنين استاندارد شماره 2 حسابداري ايران كاملا به موضوع صورت جريان
نقدي پرداخته است.
سودمندي و مزاياي صورت جريان وجوه نقد
اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي نقدي آتي به استفاده كنندگان صورتهاي مالي كمك كند. اطلاعات مزبور بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجه نقد و در نتيجه مشخص كننده كيفيت سود تحصيل شده توسط واحد تجاري است. علاوه براين تحل
يلگران و ديگر استفاده كنندگان اطلاعات مالي اغلب بطور رسمي يا غير رسمي مدلهايي را براي ارزيابي و مقايسه ارزش فعلي جريانات نقدي آتي واحدهاي تجاري به كار مي برند. اطلاعات تاريخي مربوط به جريانات نقدي مي تواند جهت كنترل ميزان دقت ارزيابيهاي گذشته مفيد واقع شود و رابطه بين فعاليتهاي واحد تجاري و دريافتها و پرداختهاي آن را نشان ميدهد.
بطور كلي صورت جريان نقدي هم در داخل سازمان و هم در خارج از يك سازمان مورد استفاده قرار ميگيرد. در داخل يك سازمان مديريت مي تواند از اين صورت جهت ارزيابي وضعيت نقدينگي آن سازمان، تعيين خط مشي پرداخت سود سهام و ارزيابي اثرات تصميمات خط مشي هاي عمده در رابطه با سرمايه گذاري و تامين مالي، استفاده كند. به عبارت ديگر مديريت يك سازمان ميتواند از اين صورت جهت تصميم گيريهايي نظير اينكه آيا تامين مالي كوتاه مدت جهت پرداخت بدهي لازم است يا خير، آيا سود سهام را افزايش دهد يا خير؟ و ... استفاده كند. در بيرون از سازمان نيز از اطلاعات مندرج در صورت جريان به همراه ساير صورتهاي مالي بكارگرفته شود ميتواند در ارزيابي موارد زير براي ساير استفاده كنندگان مفيد باشد:
- توانايي يك سازمان در ايجاد جريانهاي خالص نقدي مثبت در آينده
- توانايي يك سازمان در پرداخت بدهي هاي خود،انجام تعهدات خود و پرداخت سود سهام يا در يك عبارت كلي توانايي واحد تجاري در پرداخت تعهدات آتي
- نياز يك سازمان به منابع مالي خارجي
- چرايي دلايل اختلاف بين مبالغ سود خالص و خالص جريان دريافتها و پرداختهاي نقدي
- چگونگي تاثير فعاليتها و معاملات سرمايه گذاري و تامين مالي نقدي و غير نقدي يك سازمان بر روي وضعيت مالي آن طي يك دوره
- چگونگي تغيير در مبلغ وجوه نقد بين ابتدا و انتهاي دوره
- گزارش خلاصه اي از دريافتها و پرداختهاي يك واحد تجاري در مبناي نقدي
در نهايت نيز ميتوان چنين عنوان نمود كه از آنجايي كه اين صورت بر مبناي دريافتها و پرداختهاي نقدي تهيه ميشود لذا بر خلاف صورت سود وزيان و سود جامع ، درک
مفاهيم و واژه هاي معمول آن براي استفاده كنندگان راحت تر است. و نيز با توجه به اينكه اين صورت هيچگونه تاثيري از برآوردها و روشهاي خاص حسابداري نمي پذيرد لذا اطلاعات منعكس شده در آن ضمن برخورداري از قابليت مربوط بودن، فوق العاده قابل اتكاء و اعتماد نيز مي باشد و به دليل حذف روشهاي گوناگون حسابداري ويژگي قابليت مقايسه نيز به ش
دت تامين مي گردد.
تعاريف اصلاحات تخصصي مورد استفاده در پروژه
وجه نقد: عبارت است از موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررس
يد) به كسر اضافه برداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار ميگيرد. وجه نقد تنها به موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررسيد) اطلاق ميگردد. در مواردي كه اضافه برداشت در حسابجاري مجاز باشد (مثلاً اضافه برداشت در حسابهاي بانكي خارج از كشور توسط واحد تجاري)،مانده اضافهبرداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار گيرد بايد از مبلغ مذكور كسر گردد. ويژگي ديداري بودن در مورد اقلام تشكيلدهنده وجه نقد بدين معني است كه اين اقلام بدون اطلاع قبلي قابل برداشت يا مطالبه باشد. سپردههاي سرمايهگذاري بلن
دمدت وجه نقد تلقي نميشود، زيرا هدف از نگهداري آنها تحصيل سود است. هرگاه براي تسويه اضافه برداشتهاي بانكي مهلتي تعيين شده باشد درصورتي ميتوان آنها را در محاسبه وجه نقد منظور كرد كه مهلت مزبور از يك روز كاري تجاوز نكند. اين تعريف دربرگيرنده اقلامي از سرمايهگذاريها و استقراض كوتاهمدت كه معمولاً درصورت جريان وجوه نقد ساير كشورها تحت عنوان معادل وجه نقد از آنها ياد ميشود، نيست. معادل وجه نقد بنابر تعريف رايج عبارت از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت سريعالتبديل به وجه نقد است كه احتمال خطر كاهش در ارزش آن ناچ
يز بوده و به آساني
و بدون اطلاع قبلي قابل تبديل به مبلغ معيني وجه نقد باشد و موعد آن در زمان تحصيل تا سررسيد حداكثر سه ماه باشد به كسر وامها و قرضالحسنههاي دريافتي از بانكها و ساير اشخاص كه ظرف سه ماه از تاريخ تحصيل قابل بازپرداخت است. عدمشمول معادل وجه نقد در تعريف وجه نقد در اين استاندارد به دلايل زير صورت گرفته است:
الف. تشخيص اقلام معادل وجه نقد از ساير سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت واحد تجاري يا استقراضهاي كوتاهمدت براساس يك مرزبندي اختياري صورت گرفته است. اين نحوه عمل موجب ميشود اولاً نقش صورت جريان وجوه نقد در كمك به استفادهكنندگان صورتهاي مالي جهت ارزيابي نقدينگي و انعطافپذيري مالي تضعيف گردد و ثانياً تصويري مصنوعي از نحوه عمل واقعي مديريت مالي واحدهاي تجاري كه اغلب به چنين تفكيكي بين اقلام معادل وجه نقد و ساير فعاليتهاي سرمايهگذاري يا تأمين مالي اعتقاد ندارند، ارائه شود.
ب. تعريف وجه نقد بدون شمول اقلام معادل وجه نقد تطابق بيشتري با تفكر حاكمبر مديريت فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگ رايج تجاري كشور دارد.
ج. انعكاس جريانهاي نقدي مرتبط با اقلام معادل وجه نقد تحت عنوان جريانهاي نقدي ناشي از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت يا جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي درصورت جريان وجوه نقد، هماهنگي بيشتري بين اين صورت و طبقهبندي اقلام مربوط در ترازنامه فراهم ميآورد.
د. عدم شمول اقلام معادل وجه نقد در تعريف وجه نقد، قابليت
مقايسه جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري مختلف را افزايش ميدهد.
جريـان وجه نقد: عبارت است از افزايش يـا كاهش در مبلـغ وجه نقد ناشي از معاملات با اشخاص حقيقي يا حقوقي مستقل از شخصيت حقوقي واحـد تجـاريد درآمد عملياتي واحد تجاري است.
فعاليتهاي سرمايهگذاري: عبارت است از تحصيل يا واگذاري سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت و بلندمدت، داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و نيز پرداخت و وصول تسهيلات اعطايي به اشخاص مستقل از واحد تجاري غير از كاركنان .
فعاليتهاي تأمين مالي: عبارت از فعاليتهايي است كه منجر به تغييرات در ميزان و تركيب سرمايه و استقراضهاي واحد تجاري (بجز اضافه برداشتهاي منظور شده در محاسبه وجه نقد)، گردد.
جريانهاي وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي: در اين استاندارد شامل جريانهاي نقدي ورودي و خروجي ناشي از فعاليتهاي عملياتي به شرح تعريف مندرج در همين بند و نيز آن دسته از جريانهاي نقدي است كه ماهيتاً به طور مستقيم قابل ارتباط با ساير طبقات جريانهاي نقدي صورت جريان وجوه نقد نباشد .
جريانهاي نقدي استثنايي: به آن دسته از جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد اطلاق ميشود كه داراي اهميت نسبي است، از فعاليتهاي عادي واحد تجاري ناشي ميشود و اقلامي را در بر ميگيرد كه به منظور ارائـه تصويري مطلوب از انعطاف پذيري واحد تجاري، افشاي جداگانه آنها به لحاظ استثنايي بودن ماهيت يا وقوع ضرورت مييابد. اين اقلام لزوماً با اقلام استثنايي مندرج در صورت سود و زيان ارتباط ندارد.
جريانهاي نقدي غيرمترقبه: به آن دسته از جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد اطلاق ميشود كه داراي اهميت نسبي است، از رويدادهاي خارج از فعاليتهاي عادي واحدي واحد تجاري، افشاي جداگانه آنها به لحاظ غير مترقبه بودن ماهيت يا وقوع آنها ضرورت مييابد. اين اقلام معمولاً با اقلام غير مترقبه مندرج در صورت سود و زيان ارتباط دارد .
طبقهبندي جريانهاي نقدي و نحوه ارائه صورت جريان وجوه نقد
صورت جريان وجوه نقد بايد منعكس كننده جريانهاي نقدي طي دوره تحت سرفصلهاي اصلي زير باشد:
ـ فعاليتهاي عملياتي،
ـ بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي،
ـ ماليات بر درآمد،
ـ فعاليتهاي سرمايهگذاري، و
ـ فعاليتهاي تأمين مالي.
در ارائـه جريانهاي نقدي، رعايت ترتيب سرفصلها به شرح بالا و نيز ارائـه ج
مع جريانهاي نقدي منعكس شده در هر سرفصل و جمع كل جريانهاي نقدي قبل از سرفصل فعاليتهاي تأمين مالي ضرورت دارد.
صورت جريان وجوه نقد همچنين بايد شامل صورت تطبيق مانده اول دوره و پايان دوره وجه نقد باشد. صورت تطبيق مزبور بايد هرگونه تفاوتهاي ارزي ناشي از ماندههاي وجه نقد ارزيكه به سود و زيان منظور شده است منجمله تفاوتهاي ارزي ناشي از تسعير جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري فرعي خارجي به نرخهايي غير از نرخ تاريخ ترازنامه و ساير گردشهاي مربوط ر
ا نشان دهد .
بهمنظور ارتقاي درك استفادهكنندگان از صورتهاي مالي و كمك به دستيابي به اهداف گزارشگري وجه نقد از طريق ارائـه اطلاعات مفيد، لازم است هريك از جريانهاي نقدي در قالب طبقات همگون كه معمولاً قابل ارتباط با فعاليتهاي اصلي به وجود آورنده جريانهاي نقدي مربوط است، در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يابد. از آنجا كه ارائـه صورت مزبور در قالب سرفصلهاي اصلي به قابليت مقايسه اطلاعات در سطح واحدهاي تجاري مختلف كمك ميكند،استانداردحاضرطبقهبندي جريانهاي نقدي را تحت سرفصلهاي اصلي ضروري ميشمارد.
هريك از سرفصلهاي اصلي صورت جريان وجوه نقد متشكل از سرفصلهاي فرعي است كه با توجه به تنوع جريانهاي نقدي در واحدهاي تجاري مختلف، ميتواند متفاوت باشد. با اين حال توصيه ميشود عناوين سرفصلهاي فرعي بكار رفته در صورت اهميت جريانهاي نقدي مربوط در ارائـه صورت جريان وجوه نقد واحدهاي تجاري مورد استفاده قرار گيرد. بديهي است واحدهاي تجاري ميتوانند علاوهبر سرفصلهاي فرعي موصوف، سرفصلهاي فرعي ديگري را كه متضمن اطلاعات مربوط به شرايط خاص آن واحدها باشد، در ارائـه صورت جريان وجوه نقد بكار گيرند.
گزارش جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي
مبلغ جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، يكي از شاخصهاي اصلي ارزيابي اين موضوع است كه عمليات واحد تجاري تا چه ميزان به جريانهاي وجه نقد كافي جهت بازپرداخت وامها، نگهداشت توان عملياتي واحد تجاري و پرداخت سود سهام منجر شده و انجام س
رمايهگذاريهاي جديد را بدون تمسك به منابع مالي خارج از واحد تجاري ميسر كرده است. ارائه اطلاعات درباره جزئيات جريانهاي نقدي عملياتي تاريخي، در كنار ساير اطلاعات، براي پيشبيني جريانهاي نقدي آتي مفيد خواهد بود.
فعاليتهاي عملياتي عبارت از فعاليتهاي اصلي مولد درآمد عملياتي واحد تجاري است. فعاليتهاي مزبور متضمن توليد و فروش كالا و ارائـه خدمات است و هزينهها و درآمدهاي مرتبط با آن در تعيين سود يا زيان عملياتي درصورت سود و زيان منظور ميشود. جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي اساساً دربرگيرنده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي مرتبط با فعاليتهاي مزبور است. مثالهايي از جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي به شرح زير است:
الف. دريافتهاي نقدي حاصل از فروش كالا و ارائـه خدمات.
ب. دريافتهاي نقدي حاصل از حق امتياز، حقالزحمه،كارمزد و ساير درآمدهاي عملياتي.
ج. پرداختهاي نقدي به فروشندگان كالا و خدمات.
د. پرداختهاي نقدي به كاركنان واحد تجاري يا از جانب آنها.
ﻫ. دريافتها و پرداختهاي نقدي يك شركت بيمه بابت حق بيمهها، خسارات، مستمريها و ساير پرداختهاي بيمهاي.
و. دريافتها و پرداختهاي مرتبط با قراردادهاي منعقد شده با اهداف تجاري و عملياتي.
ز. پرداختهاي نقدي بابت مزاياي پايان خدمت كاركنان و هزينه سازماندهي مجدد.
از آنجا كه طبقهبندي جريانهاي نقدي در صورت جريان وجوه نقد به سرفصلهاي مشخصي محدود شده است، همواره اين احتمال وجود دارد كه برخي جريانهاي نقدي ماهيتاً بهطور مستقيم قابل ارتباط با هيچ يك از سرفصلهاي اصلي نباشد. بدينلحاظ ، به موجب اين استاندارد درصورت وجود چنين اقلامي، جريانهاي نقدي مربوط به عنوان جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي ميشود. نمونه اين اقلام، جريانهاي نقدي مرتبط با فروش مواد اوليه در واحدهاي تجاري توليدي و جريانهاي نقدي ناشي از خدمات جنبي فعاليتهاي اصلي از قبيل حمل موردي كالاي فروش رفته است.
واحدهاي تجاري بايد جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي را با بكارگيري يكي از روشهاي زير گزارش كنند:
روش مستقيم كه به موجب آن ناخالص وجوه نقد دريافتي و پرداختي بر حسب طبقات عمده افشا ميشود،مگر در مورد جريانهاي نقدي عملياتي كه برمبناي خالص گزارش ميشود،يا
روش غيرمستقيم كه به موجب آن سود يا زيان عملياتي با انجام تعديلات زير به خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي تبديل ميشود:
ـ اثر معاملات و رويدادهايي كه داراي ماهيت غير نقدي است، و
ـ اثر اقلامي كه در محاسبه سود يا زيان عملياتي دوره جاري منظور شده باشد، ليكن جريانهاي نقدي مرتبط با آنها در دورههاي قبل حادث شده يا در دورههاي آينده حادث خواهد شد و بالعكس.
برايگزارش خالص جريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي در روش مستقيم، دريافتهـا و پرداختهاي نقـدي عملياتي (از قبيل دريافتهاي نقدي از مشتريان، پرداختهاي نقـدي به فروشندگان و پرداختهاي نقدي به كاركنان يا از جانب كاركنان) كه تشكيل دهنده خالص ج
ريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي است، به طور جداگانه در صورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود. در گزارشگري به روش غير مستقيم، با انجام تعديلاتي در سود يا زيان عملياتي در رابطه با موارد زير، جريان خالص وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي محاسبه ميشود:
الف. اقلام با ماهيت غيرنقدي از قبيل هزينه استهلاك و هزينه مزاياي پايان خدمت كاركنان.
ب. اقلاميكه در محاسبه سود يا زيان عملياتي دوره جاري منظور شده، ليكن جريانهاي نقدي مرتبط با آن به ترتيب در دورههاي قبل حادث شده است يا در دورههاي آ
ينده حادث خواهد شد و بالعكس، از قبيل افزايش يا كاهش مانده موجودي مواد و كالا و حسابهاي دريافتني و پرداختني عملياتي نسبت به مانده پايان دوره قبل و نيز افزايش يا كاهش مانده پيشپرداخت هزينه و خريد كالا و پيشدريافت درآمد و فروش كالا نسبت به مانده پايان دوره قبل.
لازم به ذكر است كه در محاسبه جريان خالص وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي، درصورت وجود، نيز بايد مدنظر قرار گيرد.
مزيت اصلي روش مستقيم اين است كه دريافتها و پرداختهاي نقدي عملياتي را نشان ميدهد. اطلاع از منابع مشخص دريافتهاي نقدي و مقاصد مربوط به پرداختهاي نقدي انجام شده در دورههاي گذشته ميتواند در براورد جريانهاي نقدي آتي مفيد واقع شود، ليكن ممكن است در برخي موارد، منافع حاصل از ارائـه اطلاعات به استفادهكنندگان بدين شيوه، بر هزينههاي تهيه و ارائـه اين اطلاعات توسط واحد تجاري فزوني نداشته باشد، لذا اين استاندارد كاربرد روش مستقيم را الزامي نميداند. با اينحال در شرايطيكه مزاياي اطلاعات ارائه شده در روش مستقيم بر هزينههاي تهيه اين اطلاعات فزوني داشته باشد، به منظور ارائـه اطلاعات مفيد، استفاده از روش مستقيم توصيه ميشود.
مزيت اصلي روش غيرمستقيم اين است كه تفاوت بين سود عملياتي و جريان وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي به گونه برجستهاي نشان داده ميشود. بسياري از استفادهكنندگان صورتهاي مالي معتقدند كه چنين صورتي در ارائـه تصويري از كيفيت سود واحد تجاري، حائز اهميت اساسي است. برخي سرمايهگذاران و بستانكاران، جريانهاي نقدي آتي را از طريق تخمين سود آتي و انجام تعديلاتي در رابطه با اقلام با ماهيت غيرنقدي و نيز اقلام مبتنيبر تعهدي عمل كردن درآمد و هزينه براورد ميكنند و از اين رو ، اطلاعات مربوط به تعديلات مزبور در دورههاي گذشته ميتواند در براورد تعديلات آتي مفيد واقع شود.
در ارائـه جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، تبعيت از الگوهاي زير ضروري است:
الف . در صورت كاربرد روش مستقيم، اجزاي تشكيل د
هنده خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد ارائه شود و صورت تطبيق خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي با سود يا زيان عملياتي از طريق يادداشتهاي توضيحي ارائه شود.
ب. در صورت كاربرد روش غيرمستقيم، خالص جريانها
ي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد نمايش يابد و صورت تطبيق آن با سود يا زيان عملياتي از طريق يادداشتهاي توضيحي ارائه شود.
بهمنظور فراهم كردن قابليت مقايسه، لازم است واحدهاي تجاري مختلف در تهيه صورت جريان وجوه نقد از شكل واحدي تبعيت كنند. در اين رابطه ضروري است خالص جريان نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يافته و صورت تطبيق آن با سود يا زيان عملياتي دوره در يادداشتهاي توضيحي افشا شود. انعكاس صورت تطبيق مزبور در يادداشتهاي توضيحي به اين دليل است كه اين صورت، بخشي از صورت جريان وجوه نقد محسوب نميشود، چرا كه اطلاعات ارائه شده درآن در چارچوب وظايف اصلي صورت اخير يعني ارائـه اطلاعات در مورد منابع و مصارف وجه نقد و تغييرات نقدينگي واحد تجاري قرار نميگيرد، بلكه ارائـه آن اصولاً به منظور ايجاد ارتباط بين اطلاعات مندرج در صورت جريان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در ساير صورتهاي مالي اساسي صورت ميگيرد. باتوجه به مطالب ياد شده، در صورت بكارگيري روش مستقيم، ضمن درج دريافتها و پرداختهاي نقدي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد، صورت تطبيق يادشده نيز در يادداشتهاي توضيحي ارائه ميشود.
نحوه تهيه صورت جريان و محاسبه اقلام آن
يكي از بزرگترين مشكلات تهيه صورت جريان وجوه نقد اينست كه سامانه حسابداري بر اساس فرض تعهدي طراحي شده و اطلاعات ارائه شده از آن براي تهيه صورتهاي ترازنامه و سودوزيان پيش بيني شده است، درحاليكه صورت جريان وجه نقد كاملا بر مفهوم نقدي بنيان شده است.به عبارت ديگر اقلام درامد و هزينه مندرج در
سود و زيان چون طبق فرض تعهدي تهيه ميشوند لزوما نشاندهنده دريافت و پرداخت وجه نقد نمي باشند و بايد راهي پيدا كرد كه با استفاده از اطلاعات موجود بتوان جريانات نقدي دوره مالي جاري را مشخص نمود. براي تهيه صورت جريان وجوه نقد با استفاده از اطلاعات صورت سود و زيان دوره جاري، ترازنامه سال جاري و اقلام مقايسه اي دوره قبل و ساير اطلاعات مكمل، تغييرات در حساب هاي ترازنامه و تأثير آنها بر هر يك از فعاليت هاي پنجگانه، جريان هاي نقدي هر يك از پنج طبقه اصلي صورت جريان وجوه نقد تعيين شده و سپس خالص افزايش )كاهش( كل در وجه نقد طي دوره محاسبه مي شود. در مرحله آخر نيز تطبيق مانده ابتداي دوره و پايان دوره وجه نقد پس از منظور كردن خالص افزايش )كاهش( در وجه نقد انجام مي گيرد. در واقع حسابداران براي بدست اوردن ارقام موجود در صورت جريان وجه نقد از سه روش زير استفاده ميكنند:
الف( روش فرمول ب( روش تحليل حسابهايT ج( روش كاربرگ
در اين پروژه از دو روش اول براي محاسبه جريانات
نقدي استفاده شده است
در روش فرمول با استفاده از بررسي و فهم روابط موجود بين حسابهاي سودوزيان و ترازنامه، فرمول مربوطه نوشته شده و سپس از طريق جايگذاري ارقام صورت سودوزيان و ترازنامه در فرمول، جريانات نقدي مرتبط با آن حسابها بدست مي آيد.
در روش تحليل حساب T بايد علل تغيير در حساهاي ترازنامه ريشه يابي شده و رويدادهاي مرتبط با هر حساب كه منجر به اين تغييرات شده در قالب حساب T بازسازي شوند. و چنانچه اين رويدادها اثر نقدي داشته باشند بايد در صورت جريان وجه نقد گزارش شوند.
گزارش ساير جريانهاي نقدي
كليه جريانهاي عمده ورودي و خروجي نقدي مرتبط با هريك از سرفصلهاي ” بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي “، ” ماليات بر درآمد “ ، ” فعاليتهاي سرمايهگذاري “ و ” فعاليتهاي تأمين مالي “ بايد برمبناي ناخالص و به طور جداگانه در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يابد، مگر در مورد جريانهاي نقدي كه برمبناي خالص گزارش ميشود .
بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي
ارائـه خالص جريان نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي نبايد تحت تأثير ساختار سرمايه واحد تجاري قرار گيرد و بدين ترتيب پرداختهاي مرتبط با سود و كارمزد تأمين مالي بايد جداگانه نشان داده شود و نيز نحوه ارائـه صورت جريان وجوه نقد بايد تا حد امكان با ساير صورتهاي مالي اساسي از جمله صورت سود و زيان هماهنگي داشته باشد. براين اساس، كليه مبالغ دريافتي و پرداختي در رابطه با سود سهام، درآمد سرمايهگذاري و سود و كارمزد تأمين مالي معمولاً در سرفصل جداگانهاي با عنوان ” بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي“ طبقهبندي ميشود.
بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي دربرگيرنده دريافتهاي حاصل از مالكيت سرمايهگذاريها و سود دريافتي از بابت سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت و كوتاهمدت بانكي و نيز پرداختهاي انجام شده به تأمين كنندگان منابع مالي است. نود، به شرح زير است:
الف. جريانهاي نقدي ورودي:
ـ سود و كارمزد دريافتي، و
ـ سود سهام دريافتي شامل سودسهام دريافتي از شركتهايسرمايهپذيريكه سرمايهگذاري در آنها به روش ارزش ويژه در حسابها انعكاس يافته است.
ب. جريانهاي نقدي خروجي:
ـ سود و كارمزد پرداختي (اعم از اينكه به حساب دارايي تحصيل شده يا به هزينه دوره منظور شده باشد)،
ـ سود سهام پرداختي، و
ـ حصهاي از اقساط اجاره به شرط تمليك پرداختي كه هزينه تأمين مالي محسوب ميشود.
در مورد برخي واحدهاي تجاري از قبيل بانكها، مؤسسات مالي، شركتهاي سرمايهگذاري و شركتهاي بيمه هرگاه اقلامي از قبيل سود سهام، سود تسهيلات دريافتي و پرداختي، سود پرداختي به صاحبان سپردههاي سرمايهگذاري، درآمد سرمايهگذاريها و نظاير آن در محاسبه سود (زيان) عملياتي در صورت سود و زيان منظور شود، كليه مبالغ دريافتي و پرداختي در رابطه بـا اقلام مزبـور به عنوان جريـان وجوه نقد ناشي از فعاليتهـاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد اين واحدهاي تجاري انعكاس مييابد.
ماليات بر درآمد
جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد براي اغلب استفادهكنندگان صورتهاي مالي داراي اهميتي ويژه است. باتوجه به دلايل زير به موجب اين استاندارد، مجموع جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد تحت سرفصل جداگانهاي درصورت جريان وجوه نقد انعكاس مييابد :
تفكيك جريانهاي نقدي مربوط به ماليات بر درآمد برحسب فعاليتهاي به وجود آورنده آن (عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي) اغلب برمبنايي اختياري امكانپذير اس
ت كه اين نحوه تخصيص اطلاعات مفيدي ارائه نميكند.
جريانهاي مرتبط با ماليات بر درآمد معمولاً در يك جريان منفرد تبلور مييابد و جريانهاي ورودي و خروجي جداگانهاي تشكيل نميدهد. بدين لحاظ تخصيص آنها به ساير سرفصلهاي اصلي صورت جريان وجوه نقد، لزوماً اطلاعات مورد انتظار را در مورد جريانهاي نقدي واقعي واحد تجاري فراهم نميآورد.
جريانهاي نقدي تنها منحصر به پرداختها يا عليالحسابهاي پرداختي از بابت ماليات بر درآمد و يا استرداد مبالغ پرداختي از همين بابت است و در برگيرنده جريانهاي نقدي مربوط به ساير انواع مالياتها كه درآمد مربوط جزء درآمد مشمول ماليات تلقي نميشود (از قبيل مالياتهاي تكليفي و مالياتهاي مستقيم وضع شده بر توليد يا فروش) نيست. جريانهاي نقدي مربوط به مالياتهاي اخيرالذكر برحسب مورد تحتساير سرفصلهاي اصلي در صورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود.
فعاليتهاي سرمايهگذاري
جريانهاي نقدي منظور شده تحت سرفصل ” فعاليتهاي سرمايهگذاري“ مشتملبر جريانهاي مرتبط با تحصيل و فروش سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت، سرمايهگذاريهاي بلندمدت و داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و نيز پرداخت و وصول تسهيلات اعطايي به اشخاص مستقل از واحد تجاري بجز كاركنان ميباشد. نمونههايي از جريانهاي نقدي مرتبط با فعاليتهاي سرمايهگذاري به شرح زير است:
الف . جريانهاي نقدي ورودي :
ـ دريافتهاي نقدي حاصل از فروش سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
ـ دريافتهاي نقدي حاصل از فروش داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود.
ـ دريافتهاي نقدي مرتبط با اصل سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت بانكي.
ـ دريافتهاي نقدي حاصل از وصول اصل وامهاي پرداختي به ساير اشخاص شامل وصول قرضالحسنه پرداختي.
ب. جريانهاي نقدي خروجي :
ـ پرداختهاي نقدي جهت تحصيل سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
ـ پرداختهاي نقدي جهت تحصيل داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود. اين پرداختها شامل پرداختهاي مرتبط با مخارج توسعه منظور شده به دارايي و نيز ساخت دارايي ثابت مشهود توسط واحد تجاري است.
ـ سپردهگذاري نزد بانكها در قالب سپردههاي سرمايهگذاري بلند مدت.
ـ وامهاي نقدي پرداختي به ساير اشخاص شامل قرضالحسنه.
فعاليتهاي سرمايهگذاري گاه جهت حفظ سطح جاري عمليات واحد تجاري و گاه جهت بسط يا محدود كردن حجم عمليات انجام ميشود. علاوه بر اين، فعاليتهاي سرمايهگذاري ممكن است داراي اثرات تبعي بر فعاليتهاي عملياتي مثلاً از طريق ايجاد نياز به سرمايه در گردش بيشتر باشد. اعتقاد بر اين است كه معيارهاي تشخيص مخارجي كه به منظور بسط حجم عمليات واحد تجاري انجام شده از مخارجي كه جهت نگهداشت سطح عمليات صورت گرفته، در سطح واحدهاي تجاري مختلف متفاوت است واين امر قابليت مقايسه حاصل از ارائه اطلاعات تحت سرفصلهاي اصلي را كاهش ميدهد. توصيه ميشود، آن دسته از واحدهاي تجاري كه چنين تمايزهايي را مفيد ميشمارند، آنها را از طريق انعكاس در قالب سرفصلهاي اصلي و يا يادداشتهاي توضيحي عملي سازند.
فعاليتهاي تأمين مالي
جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي شامل دريافتهاي نقدي از تأمين كنندگان منابع مالي خارج از واحد تجاري (شامل صاحبان سرمايه) و بازپرداخت اصل آن است. افشاي جداگانه جريانهاي نقدي مزبور جهت پيشبيني جريانهاي نقدي آتي لازم به منظور ايفاي تعهدات به تأمين كنندگان منابع مالي واحد تجاري مفيد است. نمونههايي از جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي به شرح زير است:
الف . جريانهاي نقدي ورودي :
ـ دريافتهـاي نقـدي حاصل از صـدور سهـام.
ـ دريافتهـاي نقـدي حاصل از صـدور اوراق مشاركت، وامهـا و ساير تسهيلات كوتاه مدت و بلند مدت.
ب. جريانهاي نقدي خروجي :
ـ بازپرداخت اصل اوراق مشاركت، وامها و ساير تسهيلات دريافتي.
ـ پرداخت حصه اصل اقساط اجاره به شرط تمليك.
ـ پرداخت هرگونه مخارج (بجز سود تضمينشده و
كارمزد پرداختي بابت تأمين مالي) در رابطه با اخذ تسهيلات مالي، صدور سهام و اوراق مشاركت و ساير راههاي تأمين مالي.
دريافتها و پرداختهاي نقدي با ماهيت تأمين مالي از يا به واحدهاي سرمايهپذيري كه سرمايهگذاري در آنها به روش ارزش ويژه در حسابها انعكاس يافته است به طور جداگانه تحت همين سرفصل اصلي نمايش مييابد.
فصل دوم
مقايسه صورت جریان وجوه نقد استانداردحسابداري شماره2 ایران با استانداردحسابداري شماره7 بین المللی
صورت جریان وجوه نقد به عنوان یکی از صورتهای مالی اساسی از جمله کارآمدترین گزارشها برای انعکاس عملکرد واحدهای تجاری از جنبه نقدی است و اطلاعات لازم را در مورد ایجاد و مصرف وجه نقد به استفاده کنندگان صورتهای مالی می نمایاند. این گزارش به عنوان یکی ابزار اصلی در کنار دیگر صورتهای مالی مبانی اندازه گیری انعطاف پذیری مالی را فراهم می آورد. صورت جریان وجوه نقد به عنوان معیاری برای ارزیابی جریانهای نقدی آینده نیز به کار میرود. همچنین از این گزارش می توان برای ارزیابی پیش بینی های گذشته جریانهای نقدی واحدهای تجاری، که اکنون تحقق یافته اند، تحلیل تصمیمات گرفته شده براساس این پیش بینی
ها، بررسی انحرافهای احتمالی از آنها و نتیجه گیری در مورد صحت و اثر بخش تصمیمات گذشته بهره جست. در سال 1378، استاندارد حسابداری شماره 2 ملی، صورت جریان وجوه نقد، براساس بیانیه شماره 7 استانداردهای بین المللی حسابداری تجویز شد و این صورت در جرگه صورتهای مالی اساسی قرار گرفت. در این نوشتار درباره ی تفاوتهای عمده استاندارد حسابداری شماره 2 ملی با استاندارد های بین المللی بحث می شود عم
ده این تفاوتها عبارتند از:
1. عدم شمول اقلام معادل و جه نقد در تعریف وجوه نقد
2. تفکیک بازده سرمایه گذاری ها، شامل درآمد بهره، سود سهام دریافتی ، و بهره ( یا سود تضمینی) پرداختی از سود عملیاتی و تفکیک سهام پرداختی از فعالیتهای تامین مالی و درج هر چهار مورد در سرفصلی جداگانه.
3. تفکیک مالیات بردرآمد از سود عملیاتی و گنجاندن آن در سرفصل جداگانه.
بدین منظور، پس از طرح تفاوتهای موجود بین دو استاندارد، به تشریح تعاریف کلیدی و نقد تفاوت ها پرداخته می شود.
عدم شمول معادلهای وجه نقد در تعریف وجوه نقد
استاندارد حسابداری شماره 2 ملی، معادلهای وجه نقد را در تعریف وجوه نقد نگنجانده است، در حالی که استاندارد بین المللی تعریف وجه نقد را شامل معادل های وجه نقدمی داند و در ارائه صورت جریان وجوه نقد، حاصل جمع نتایج فعالیتهای عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی را منجر به افزایش یا کاهش در وجه نقد تلقی می کند. استاندارد شماره 2 ملی وجوه نقد را چنین تعریف می کند: وجه نقد عبارت است از موجودی نقد و و سپرده های دیداری نزد بانکها و موسسات مالی اعم از ریالی و ارزی ( شامل سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت و بدون سررسید) به کسر اضافه برداشت هایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالعه قرار می گیرد. این استاندارد معادلهای وجه نقد را عبارت از سرمایه گذاری کوتاه مدت سریع التبدیل به وجه نقد که احتمال خطر کاهش در ارزش آنها ناچیز بوده و به آسانی و بدون اطلاع قبلی و قابل تبدیل به مبلغ معینی وجه نقد باشد و موعد آن در زمان تحصیل تا سررسید حداکثر سه ماه از تاریخ تحصیل قابل بازپرداخت است، تعریف می کند و با این وجود آن را از تعریف وجه نقد را مستثنیی دیداری و معادلهای وجه نقد را عبارت از سرمایه گذاری های کوتاه مدت با نقدینگی بالا که به سهولت و با در نظر گرفتن مختصر مخاطره ای از تغییرات در ارزش، به مبلغ مشخصی وجه نقد قابل تبدیل است" دانسته است. برای تشریح دلایل عدم شمول معادلهای وجه نقد در تعریف وجه نقد ضروری است دیدگاههای مختلفی تبیین شود که در مورد گزارش معادلهای وجه نقد
در متن صورت جریان وجوه نقد قابل طرح است و براساس آن با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی کشور ایران نتیجه گیری کرد.