بخشی از مقاله


اين‌ استاندارد بايد با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌اي‌ بر استانداردهاي‌ حسابداري‌“ مطالعه‌ و بكارگرفته‌ شود.

مقدمه‌
1 . اطلاعات‌ تاريخي‌ مربوط‌ به‌ جريان‌ وجوه نقد مي‌تواند در قضاوت‌ نسبت‌ به‌ مبلغ‌، زمان‌ و ميزان‌ اطمينان‌ از تحقق‌ جريانهاي‌ وجوه نقد آتي‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ كمك‌ كند. اطلاعات‌ مزبور، بيانگر چگونگي‌ ارتباط‌ بين‌ سودآوري‌ واحد تجاري‌ و توان‌ آن‌ جهت‌ ايجاد وجه نقد و درنتيجه‌ مشخص‌كننده‌ كيفيت‌ سود تحصيل‌ شده‌ توسط‌ واحد تجاري‌ است‌. علاوه‌ براين‌، تحليل‌گران‌ و ديگر استفاده‌كنندگان‌ اطلاعات‌ مالي‌ اغلب‌ به‌ طور رسمي‌ يا غير رسمي‌ مدلهايي‌ را براي‌ ارزيابي‌ و مقايسه‌ ارزش‌ فعلي‌ جريانهاي‌ وجه نقد آتي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ به‌ كار مي‌برند. اطلاعات‌ تاريخي‌ مربوط‌ به‌ جريان‌ وجوه نقد مي‌تواند جهت‌ كنترل‌ ميزان‌ دقت‌ ارزيابيهاي‌ گذشته‌ مفيد واقع‌ شود و رابطه‌ بين‌ فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌ و دريافتها و پرداختهاي‌ آن‌ را نشان‌ دهد.


2 . ارزيابي‌ فرصتها و مخاطرات‌ فعاليت‌ تجاري‌ و وظيفه‌ مباشرت‌ مديريت‌ مستلزم‌ درك‌ ماهيت‌ فعاليت‌ تجاري‌ از جمله‌ نحوه‌ ايجاد و مصرف‌ وجه نقد توسط‌ واحد تجاري‌ است‌. ترازنامه‌، صورتهاي‌ عملكرد مالي‌ و صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تواماً اطلاعاتي‌ را در مورد وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و همچنين‌ نقدينگي‌، توانايي‌ بازپرداخت‌ بدهيها و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ فراهم‌ مي‌آورند. بدين‌لحاظ‌ ايجاد ارتباط‌ بين‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد و اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ ديگر حائز اهميت‌ است‌.



3 . اگرچه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد اطلاعاتي‌ را درباره‌ جريانهاي‌ وجه نقد واحد تجاري‌ طي‌ دوره‌ مالي‌ مورد گزارش‌ ارائه‌ مي‌كند، ليكن‌ اطلاعات‌ مزبور جهت‌ ارزيابي‌ جريانهاي‌ آتي‌ وجـه نقـد كفايت‌ نمي‌كنـد. برخي‌ جريانهـاي‌ وجـه نقـد ناشـي از معاملاتي‌ است‌ كـه‌ در دوره‌هاي‌ مالي‌ قبل‌ رخ‌ داده‌ و بعضاً انتظار مي‌رود منجر به‌ جريانهاي‌ وجه نقد ديگري‌ در يكي‌ از دوره‌هاي‌آتي‌ گردد. بدين‌ لحاظ‌ براي‌ ارزيابي‌ جريانهاي‌ وجه نقد آتي‌، صورت‌ جريان‌ وجوه نقد معمولاً بايد توأم‌ با صورتهاي‌ عملكرد مالي‌ و ترازنامه‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد.


4 . از آنجا كه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تحت‌ تأثير برخوردهاي‌ متفاوت‌ حسابداري‌ درخصوص‌ معاملات‌ و رويدادهاي‌ يكسان‌ در سطح‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ نيست‌، ارائـه‌ آن‌ قابليت‌ مقايسه‌ جنبه‌ عملياتي‌ عملكرد مالي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ را افزايش‌ مي‌دهد.


5 . اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد در مقايسه‌ با صورتهاي‌ جريان‌ وجوه‌ مبتني‌ بر تغيير در سرمايه‌ در گردش‌ داراي‌ مزاياي‌ زير است‌:
الف.‌ صورتهاي‌ جريان‌ وجوه‌ مبتني‌ بر تغيير در سرمايه‌ در گردش‌، ممكن‌ است‌ تغييرات‌ مرتبط‌ با نقدينگي‌ و تداوم‌ فعاليت‌ را پنهان‌ كند. براي‌ مثال‌، كاهش‌ قابل‌ ملاحظه‌ در وجه نقد موجود ممكن‌ است‌ به‌ خاطر افزايش‌ در موجودي‌ مواد و كالا يا بدهكاران‌ پنهان‌ بماند. بدين‌ ترتيب‌، واحدهاي‌ تجاري‌ ممكن‌ است‌ علي‌رغم‌ گزارش‌ افزايش‌ در سرمايه‌ در گردش‌، دچار مشكل‌ نقدينگي‌ شوند. به‌گونه‌اي‌ مشابه‌، كاهش‌ در سرمايه‌ در گردش‌ لزوماً بيانگر كمبود نقدينگي‌ و خطر توقف‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ نيست‌.


ب ‌. كنترل‌ وجوه نقد، يك‌ ويژگي‌ معمول‌ فعاليت‌ تجاري‌ است‌ و يك‌ تكنيك‌ تخصصي‌ حسابداري‌ به‌ شمار نمي‌رود. بدين‌ لحاظ‌ جريان‌ وجوه نقد مفهومي‌ است‌ كه‌ در مقايسه‌ با تغييرات‌ در سرمايه‌ در گردش‌ از درك‌ و پذيرش‌ بيشتري‌ برخوردار است‌.


ج . در مدلهاي‌ ارزيابي‌ واحدهاي‌ تجاري‌، وجه نقد به عنوان‌ يك‌ داده‌ مستقيم‌ كاربرد دارد و لذا جريانهاي‌ تاريخي‌ وجه نقد مي‌تواند در اين‌ گونه‌ موارد كه‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ جريان‌ وجوه‌ مبتني‌ بر تغيير در سرمايه‌ درگردش‌ فاقد كاربرد است‌، مورد استفاده‌ قرار گيرد.


د‌ . صورتهاي‌ جريان‌ وجوه‌ مبتني‌ بر تغيير در سرمايه‌ در گردش‌ عمدتاً متكي‌ به‌ تفاوت‌ اقلام‌ دو ترازنامه‌ واحد تجاري‌ است‌ و درنتيجه‌ حاوي‌ اطلاعات‌ جديدي‌ نيست‌ و تنها اطلاعات‌ موجود را با آرايش‌ متفاوتي‌ ارائه‌ مي‌كند. صورت‌ جريان‌ وجوه نقد و يادداشتهاي‌ توضيحي‌ مربوط‌ متضمن‌ اطلاعاتي‌ است‌ كه‌ در صورتهاي‌ جريان‌ وجوه‌ مبتني‌ بر تغييرات‌ در سرمايه‌ در گردش‌ افشا نمي‌شود.


دامنه‌ كاربرد
6 . كليه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ بايد صورت‌ جريان‌ وجوه نقد را طبق‌ الزامات‌ مندرج‌ در اين‌ استاندارد
تهيه‌ و آن‌ را به عنوان‌ يك‌ صورت‌ مالي‌ مستقل‌ به‌ همراه‌ ساير صورتهاي‌ مالي‌ ارائه‌ كنند.


7 . استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ نيازمند اطلاعاتي‌ در خصوص‌ چگونگي‌ ايجاد و مصرف‌ وجه نقد توسط‌ واحد تجاري‌ هستند. اين‌ نياز صرف‌ نظر از ماهيت‌ فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌ و تلقي‌ يا عدم‌ تلقي‌ وجه نقد به عنوان‌ محصول‌ واحد تجاري‌، وجود دارد، چرا كه‌ علي‌رغم‌ تفاوت‌ اين‌ واحدها از لحاظ‌ فعاليتهاي‌ اصلي‌ درآمد زا، نياز آنها به‌ وجه نقد عمدتاً از دلايل‌ مشابهي‌ ناشي‌ مي‌شود. به عبارت‌ ديگر واحدهاي‌ تجاري‌ جهت‌ هدايت‌ عمليات‌، تسويه‌ تعهدات‌ و پرداخت‌ سود سهام‌ تماماً به‌ وجه نقد نياز دارند.


8 . ممكن‌ است‌ استدلال‌ شود كه‌ در مورد بانكها، وجه نقد حكم‌ موجودي‌ كالا را دارد و به‌ جاي‌ ارائـه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد، ارائـه‌ اطلاعاتي‌ در زمينه‌ منابع‌ سرمايه‌اي‌ بانك‌ مفيدتر خواهد بود. گرچه‌ منابع‌ سرمايه‌اي‌ شاخصي‌ مهم‌ براي‌ ارزيابي‌ تداوم‌ عمليات‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ بانكهاست‌، با اين‌حال‌ اعتقاد بر اين‌ است‌ كه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد اطلاعات‌ مفيدي‌ در مورد منابع‌ وجه نقد و نحوه‌ استفاده‌ از آن‌ در اختيار استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ قرار مي‌دهد. با اين‌

حال‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ درباره‌ جريانهاي‌ وجه نقد ناخالص‌ عملياتي‌ توسط‌ بانكها براي‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ مفيد نخواهد بود، چرا كه‌ جريانهاي‌ وجه نقد ناخالص‌ عملياتي‌ اغلب‌ ناشي از تصميمات‌ اشخاص‌ ثالث‌ از قبيل‌ سپرده‌گذاران‌ و دريافت‌كنندگان‌ تسهيلات‌ مالي‌ است‌ و اين‌ جريانهاي‌ وجه نقد خارج‌ از كنترل‌ روزمره‌ مديريت‌ بانك‌ است‌. بدين‌ لحاظ‌ در ارتباط‌ با بانكها اعتقاد بر اين‌ است‌ كه‌ گزارش‌ خالص‌ جريان‌ وجوه نقد عملياتي‌ همراه‌ با ارائـه‌ اطلاعاتي‌ در مورد جريان‌ وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌ و تأمين‌ مالي‌ بانك‌ مي‌تواند براي‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ بانكها مفيد واقع‌ شود. بدين‌ لحاظ‌ بانكها نيز در

دامنه‌ كاربرد اين‌ استاندارد واقع‌ مي‌شود. نمونه‌اي‌ از صورت‌ جريان‌ وجوه نقد بانكها برمبناي‌ مورد اشاره‌، در پيوست‌ شماره‌ 3 اين‌ استاندارد ارائه‌ شده‌ است‌.
9 . در مورد شركتهاي‌ بيمه‌ نيز ممكن‌ است‌ استدلال‌ شود كه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد، اطلاعات‌ مفيدي‌ ارائه‌ نمي‌كند، چرا كه‌ برخلاف‌ شركتهاي‌ توليدي‌، جريانهاي‌ ورودي‌ وجه نقدشركتهاي‌ بيمه‌، مربوط‌ به‌ حق‌ بيمه‌هاي‌ دريافتي‌ است‌كه‌ بنابر ماهيت‌، مقدم‌ بر جريانهاي‌ خروجي‌ وجه نقد مربوط‌ به‌ خسارتهاي‌ پرداختي‌ است‌ و اين‌ تقدم‌ و تأخر


گاه‌ در حدي‌ است‌ كه‌ جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ از لحاظ‌ زماني‌ از يكديگر فاصله‌ زيادي‌ دارند و لذا صورت‌ جريان‌ وجوه نقد نمي‌تواند اطلاعات‌ مفيدي‌ در مورد نقدينگي‌، تداوم‌ عمليات‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ شركتهاي‌ بيمه‌ ارائه‌ كند. علي‌رغم‌ توجيهات‌ بالا، اعتقاد بر اين‌ است‌ كه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد هرگاه‌ توأم‌ با صورتهاي‌ عملكرد مالي‌ و ترازنامه‌ به‌ كار گرفته‌ شود، تصويري‌ جامع‌ از عملكرد مالي‌، وضعيت‌ مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ شركتهاي‌ بيمه‌ ارائه‌ مي‌كند. با اين‌ حال‌ هرگاه‌ جريانهاي‌ وجوه نقد ناشي از بيمه‌هاي‌ بلندمدت‌ از قبيل‌ بيمه‌ عمر و بيمه‌ بازنشستگي‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكا پذير قابل‌ تفكيك‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ به‌ ساير فعاليتهاي‌ شركت‌ باشد (مثلاً از طريق‌ نگهداري‌ حسابهاي‌ مستقل‌ جهت‌ فعاليتهاي‌ مربوط‌)، انعكاس‌ آنها در متن‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد توصيه‌ نمي‌شود، مگرآنكه‌ اين‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ به‌ خود شركت‌ بيمه‌ باشد و مواردي‌ از قبيل‌ برداشت‌ وجه نقد از وجوه‌ مربوط‌ به‌ حسابهاي‌ مستقل‌ بلندمدت‌ توسط‌ شركت‌ را شامل‌ شود.


10 . حذف‌ برخي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ از صورت‌ جريان‌ وجوه نقد شركتهاي‌ بيمه‌ به‌ شرح‌ بند9، به‌ دليل‌ عدم‌ ارتباط‌ مستقيم‌ با ارزيابي‌ انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ صورت‌ مي‌پذيرد. با اين حال‌ ممكن‌ است‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ شركتهاي‌ بيمه‌ نياز به‌ اطلاعاتي‌ در مورد كل‌ داراييهاي‌ نقدگونه‌ اين‌ شركتها جهت‌ تصميم‌گيري‌ در مورد نقدينگي‌ بلندمدت‌ و تداوم‌ عمليات‌ آنها داشته‌ باشند. در چنين‌ شرايطي‌ مي‌توان‌ اطلاعات‌ اضافي‌ را درمورد گردش‌ آن‌ دسته‌ از داراييهاي‌ نقدگونه‌ كه‌ جريان‌ نقدي‌ مرتبط‌ با آنها در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ارائه‌ نشده‌ است‌، در اختيار استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ قرار داد.
تعاريف‌


11 . اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است:
• وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از موجودي‌ نقد و سپرده‌هاي‌ ديداري‌ نزد بانكها و مؤسسات‌ مالي‌ اعم از ريالي‌ و ارزي‌ (شامل‌ سپرده‌هاي‌ سرمايه‌گذاري‌ كوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسيد) به‌ كسر اضافه‌ برداشتهايي‌ كه‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلي‌ مورد مطالبه‌ قرار مي‌گيرد.
• جريـان‌ وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از افزايش‌ يـا كاهش‌ در مبلـغ‌ وجه نقد ناشي از معاملات‌ با اشخاص‌ حقيقي‌ يا حقوقي‌ مستقل‌ از شخصيت‌ حقوقي‌ واحـد تجـاري‌ و ناشي از سايـر رويدادها.


• فعاليتهاي‌ عملياتي‌‌: عبارت ‌از فعاليتهاي اصلي‌ و مستمر مولد درآمد عملياتي‌ واحد تجاري‌ است‌.
• فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌‌: عبارت‌ است‌ از تحصيل‌ يا واگذاري‌ سرمايه‌گذاريهاي‌ كوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌، داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهود و نيز پرداخت‌ و وصول‌ تسهيلات‌ اعطايي‌ به‌ اشخاص‌ مستقل‌ از واحد تجاري‌ غير از كاركنان‌ .
• فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌: عبارت‌ از فعاليتهايي‌ است‌ كه‌ منجر به‌ تغييرات‌ در ميزان‌ و تركيب‌ سرمايه‌ و استقراضهاي‌ واحد تجاري‌ (بجز اضافه‌ برداشتهاي‌ منظور شده‌ در محاسبه‌ وجه نقد)، گردد.


• جريانهاي‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌‌: در اين‌ استاندارد شامل‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ورودي‌ و خروجي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ به‌ شرح‌ تعريف‌ مندرج‌ در همين‌ بند و نيز آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ است‌ كه‌ ماهيتاً به‌ طور مستقيم‌ قابل‌ ارتباط‌ با ساير طبقات‌ جريانهاي‌ نقدي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد نباشد .
• جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ وجه نقد اطلاق‌ مي‌شود كه‌ داراي‌ اهميت‌ نسبي‌ است‌، از فعاليتهاي‌ عادي‌ واحد تجاري‌ ناشي‌ مي‌شود و اقلامي‌ را در بر مي‌گيرد كه‌ به منظور ارائـه‌ تصويري‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذيري‌ واحد تجاري‌، افشاي‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ استثنايي‌ بودن‌ ماهيت‌ يا وقوع‌ ضرورت‌ مي‌يابد. اين‌ اقلام‌ لزوماً با اقلام‌ استثنايي‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ارتباط‌ ندارد.


• جريانهاي‌ نقدي‌ غيرمترقبه‌‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ وجه نقد اطلاق‌ مي‌شود كه‌ داراي‌ اهميت‌ نسبي‌ است‌، از رويدادهاي‌ خارج‌ از فعاليتهاي‌ عادي‌ واحد تجاري‌ ناشي‌ مي‌شود و اقلامي‌ را در برمي‌گيرد كه‌ به منظور ارائه‌ تصويري‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذيري‌ واحد تجاري‌، افشاي‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ غير مترقبه‌ بودن‌ ماهيت‌ يا وقوع‌ آنها ضرورت‌ مي‌يابد. اين‌ اقلام‌ معمولاً با اقلام‌ غير مترقبه‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ارتباط‌ دارد .
وجه نقد
12 . وجه نقد در اين‌ استاندارد تنها به‌ موجودي‌ نقد و سپرده‌هاي‌ ديداري‌ نزد بانكها و مؤسسات‌ مالي‌ اعم از ريالي‌ و ارزي‌ (شامل‌ سپرده‌هاي‌ سرمايه‌گذاري‌ كوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسيد) اطلاق‌ مي‌گردد. در مواردي‌ كه‌ اضافه‌ برداشت‌ در حساب‌جاري‌ مجاز باشد (مثلاً اضافه‌ برداشت‌ در حسابهاي‌ بانكي‌ خارج‌ از كشور توسط‌ واحد تجاري‌)،مانده‌ اضافه‌برداشتهايي‌ كه‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلي‌ مورد مطالبه‌ قرار گيرد بايد از مبلغ‌ مذكور كسر گردد. ويژگي‌ ديداري‌ بودن‌ در مورد اقلام‌ تشكيل‌دهنده‌ وجه نقد بدين‌ معني‌ است‌ كه‌ اين‌ اقلام‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلي‌ قابل‌ برداشت‌ يا مطالبه‌ باشد. سپرده‌هاي‌ سرمايه‌گذاري‌ بلندمدت‌ وجه نقد تلقي‌ نمي‌شود، زيرا هدف‌ از نگهداري‌ آنها تحصيل‌ سود است‌. هرگاه‌ براي‌ تسويه‌ اضافه‌ برداشتهاي‌ بانكي‌ مهلتي‌ تعيين‌ شده‌ باشد درصورتي‌ مي‌توان‌ آنها را در محاسبه‌ وجه نقد منظور كرد كه‌ مهلت‌ مزبور از يك‌ روز كاري‌ تجاوز نكند.


13 . تعريف‌ مذكور در بند 12 دربرگيرنده‌ اقلامي‌ از سرمايه‌گذاريها و استقراض‌ كوتاه‌مدت‌ كه‌ معمولاً درصورت‌ جريان‌ وجوه نقد ساير كشورها تحت‌ عنوان‌ معادل‌ وجه نقد از آنها ياد مي‌شود، نيست‌. معادل‌ وجه نقد بنابر تعريف‌ رايج‌ عبارت‌ از سرمايه‌گذاريهاي‌ كوتاه‌مدت‌ سريع‌التبديل‌ به‌ وجه نقد است‌ كه‌ احتمال‌ خطر كاهش‌ در ارزش‌ آن‌ ناچيز بوده‌ و به‌ آساني‌ و بدون‌ اطلاع‌ قبلي‌ قابل‌ تبديل‌ به‌ مبلغ‌ معيني‌ وجه نقد باشد و موعد آن‌ در زمان‌ تحصيل‌ تا سررسيد حداكثر سه‌ ماه‌ باشد به‌ كسر وامها و قرض‌الحسنه‌هاي‌ دريافتي‌ از بانكها و ساير اشخاص‌ كه‌ ظرف‌ سه‌ ماه‌ از تاريخ‌ تحصيل‌ قابل‌ بازپرداخت‌ است‌. عدم‌شمول‌ معادل‌ وجه نقد در تعريف‌ وجه نقد در اين‌ استاندارد به‌ دلايل‌ زير صورت‌ گرفته‌ است:


الف. تشخيص‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد از ساير سرمايه‌گذاريهاي‌ كوتاه‌مدت‌ واحد تجاري‌ يا استقراضهاي‌ كوتاه‌مدت‌ براساس‌ يك‌ مرزبندي‌ اختياري‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. اين‌ نحوه عمل‌ موجب‌ مي‌شود اولاً نقش‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد در كمك‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ جهت‌ ارزيابي‌ نقدينگي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ تضعيف‌ گردد و ثانياً تصويري‌ مصنوعي‌ از نحوه عمل‌ واقعي‌ مديريت‌ مالي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ اغلب‌ به‌ چنين‌ تفكيكي‌ بين‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد و ساير فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌ يا تأمين‌ مالي‌ اعتقاد ندارند، ارائه‌ شود.


ب‌ . تعريف‌ وجه نقد بدون‌ شمول‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد تطابق‌ بيشتري‌ با تفكر حاكم‌بر مديريت‌ فعاليتهاي‌ اقتصادي‌ و فرهنگ‌ رايج‌ تجاري‌ كشور دارد.
ج‌‌ . انعكاس‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با اقلام‌ معادل‌ وجه نقد تحت‌ عنوان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از سرمايه‌گذاريهاي‌ كوتاه‌مدت‌ يا جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌ درصورت‌ جريان‌ وجوه نقد، هماهنگي‌ بيشتري‌ بين‌ اين‌ صورت‌ و طبقه‌بندي‌ اقلام‌ مربوط‌ در ترازنامه‌ فراهم‌ مي‌آورد.
د‌ . عدم‌ شمول‌ اقلام‌ معادل‌ وجه نقد در تعريف‌ وجه نقد، قابليت‌ مقايسه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ را افزايش‌ مي‌دهد.
طبقه‌بندي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ و نحوه‌ ارائه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد


14 . صورت‌ جريان‌ وجوه نقد بايد منعكس‌ كننده‌ جريانهاي‌ نقدي‌ طي‌ دوره‌ تحت‌ سرفصلهاي‌ اصلي‌
زير باشد:
ـ فعاليتهاي‌ عملياتي‌،
ـ بازده‌ سرمايه‌گذاريها و سود پرداختي‌ بابت‌ تأمين‌ مالي‌،
ـ ماليات‌ بر درآمد،
ـ فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌، و
ـ فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌.
در ارائـه‌ جريانهاي‌ نقدي‌، رعايت‌ ترتيب‌ سرفصلها به‌ شرح‌ بالا و نيز ارائـه‌ جمع‌ جريانهاي‌ نقدي‌ منعكس‌ شده‌ در هر سرفصل‌ و جمع‌ كل‌ جريانهاي‌ نقدي‌ قبل‌ از سرفصل‌ فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌ ضرورت‌ دارد.


15 . صورت‌ جريان‌ وجوه نقد همچنين‌ بايد شامل‌ صورت‌ تطبيق‌ مانده‌ اول‌ دوره‌ و پايان‌ دوره‌ وجه نقد باشد. صورت‌ تطبيق‌ مزبور بايد هرگونه‌ تفاوتهاي‌ ارزي‌ ناشي از مانده‌هاي‌ وجه نقد ارزي‌كه‌ به‌ سود و زيان‌ منظور شده‌ است‌ منجمله‌ تفاوتهاي‌ ارزي‌ ناشي از تسعير جريانهاي‌ نقدي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ خارجي‌ به‌ نرخهايي‌ غير از نرخ‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و ساير گردشهاي‌ مربوط‌ را نشان‌ دهد .


16 . به‌منظور ارتقاي‌ درك‌ استفاده‌كنندگان‌ از صورتهاي‌ مالي‌ و كمك‌ به‌ دستيابي‌ به‌ اهداف‌ گزارشگري‌ وجه نقد از طريق‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ مفيد، لازم‌ است‌ هريك‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ در قالب‌ طبقات‌ همگون‌ كه‌ معمولاً قابل‌ ارتباط‌ با فعاليتهاي‌ اصلي‌ به‌ وجود آورنده‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ است‌، در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد انعكاس‌ يابد. از آنجا كه‌ ارائـه‌ صورت‌ مزبور در قالب‌ سرفصلهاي‌ اصلي‌ به‌ قابليت‌ مقايسه‌ اطلاعات‌ در سطح‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ كمك‌ مي‌كند، استاندارد حاضر طبقه‌بندي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ را تحت‌ سرفصلهاي‌ اصلي‌ مندرج‌ در بند 14 ضروري‌ مي‌شمارد.


17 . هريك‌ از سرفصلهاي‌ اصلي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد متشكل‌ از سرفصلهاي‌ فرعي‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ تنوع‌ جريانهاي‌ نقدي‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌، مي‌تواند متفاوت‌ باشد. با اين‌ حال‌ توصيه‌ مي‌شود عناوين‌ سرفصلهاي‌ فرعي‌ بكار رفته‌ در پيوستهاي‌ شماره‌ 1 تا 3


اين‌ استاندارد، در صورت‌ اهميت‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ در ارائـه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد واحدهاي‌ تجاري‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد. بديهي‌ است‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مي‌توانند علاوه‌بر سرفصلهاي‌ فرعي‌ موصوف‌، سرفصلهاي‌ فرعي‌ ديگري‌ را كه‌ متضمن‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ شرايط‌ خاص‌ آن‌ واحدها باشد، در ارائـه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد بكار گيرند.


گزارش‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌
18 . مبلغ‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، يكي‌ از شاخصهاي‌ اصلي‌ ارزيابي‌ اين‌ موضوع‌ است‌ كه‌ عمليات‌ واحد تجاري‌ تا چه‌ ميزان‌ به‌ جريانهاي‌ وجه نقد كافي‌ جهت‌ بازپرداخت‌ وامها، نگهداشت‌ توان‌ عملياتي‌ واحد تجاري‌ و پرداخت‌ سود سهام‌ منجر شده‌ و انجام‌ سرمايه‌گذاريهاي‌ جديد را بدون‌ تمسك‌ به‌ منابع‌ مالي‌ خارج‌ از واحد تجاري‌ ميسر كرده‌ است‌. ارائه‌ اطلاعات‌ درباره‌ جزئيات‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ تاريخي‌، در كنار ساير اطلاعات‌، براي‌ پيش‌بيني‌ جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ مفيد خواهد بود.


19 . فعاليتهاي‌ عملياتي‌ عبارت‌ از فعاليتهاي‌ اصلي‌ مولد درآمد عملياتي‌ واحد تجاري‌ است‌. فعاليتهاي‌ مزبور متضمن‌ توليد و فروش‌ كالا و ارائـه‌ خدمات‌ است‌ و هزينه‌ها و درآمدهاي‌ مرتبط‌ با آن‌ در تعيين‌ سود يا زيان‌ عملياتي‌ درصورت‌ سود و زيان‌ منظور مي‌شود. جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ اساساً دربرگيرنده‌ جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با فعاليتهاي‌ مزبور است‌. مثالهايي‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ به‌ شرح‌ زير است‌:
الف‌ . دريافتهاي‌ نقدي‌ حاصل از فروش‌ كالا و ارائـه‌ خدمات‌.


ب . دريافتهاي‌ نقدي‌ حاصل از حق‌ امتياز، حق‌الزحمه‌، كارمزد و ساير درآمدهاي‌ عملياتي‌.
ج . پرداختهاي‌ نقدي‌ به‌ فروشندگان‌ كالا و خدمات‌.
د . پرداختهاي‌ نقدي‌ به‌ كاركنان‌ واحد تجاري‌ يا از جانب‌ آنها.


ﻫ . دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ يك‌ شركت‌ بيمه‌ بابت‌ حق‌ بيمه‌ها، خسارات‌، مستمريها و ساير پرداختهاي‌ بيمه‌اي‌.
و . دريافتها و پرداختهاي‌ مرتبط‌ با قراردادهاي‌ منعقد شده‌ با اهداف‌ تجاري‌ و عملياتي‌.
ز . پرداختهاي‌ نقدي‌ بابت‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان‌ و هزينه‌ سازماندهي‌ مجدد.

 

20 . از آنجا كه‌ طبقه‌بندي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد به‌ سرفصلهاي‌ مشخصي‌ محدود شده‌ است‌، همواره‌ اين‌ احتمال‌ وجود دارد كه‌ برخي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ماهيتاً به‌طور مستقيم‌ قابل‌ ارتباط‌ با هيچ‌ يك‌ از سرفصلهاي‌ اصلي‌ نباشد. بدين‌لحاظ‌ ، به موجب‌ اين‌ استاندارد درصورت‌ وجود چنين‌ اقلامي‌، جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ به عنوان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ طبقه‌بندي‌ مي‌شود. نمونه‌ اين‌ اقلام‌، جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با فروش‌ مواد اوليه‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ توليدي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از خدمات‌ جنبي‌ فعاليتهاي‌ اصلي‌ از قبيل‌ حمل‌ موردي‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌ است‌.


21 . واحدهاي‌ تجاري‌ بايد جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ را با بكارگيري‌ يكي‌ از روشهاي‌ زير گزارش‌ كنند:
الف ‌. روش‌ مستقيم‌ كه‌ به موجب‌ آن‌ ناخالص‌ وجوه نقد دريافتي‌ و پرداختي‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ افشا مي‌شود، مگر در مورد جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ مورد اشاره‌ در بندهاي‌ 36 و 38 كه‌ برمبناي‌ خالص‌ گزارش‌ مي‌شود، يا


ب . روش‌ غيرمستقيم‌ كه‌ به موجب‌ آن‌ سود يا زيان‌ عملياتي‌ با انجام‌ تعديلات‌ زير به‌ خالص‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ تبديل‌ مي‌شود:
ـ اثر معاملات‌ و رويدادهايي‌ كه‌ داراي‌ ماهيت‌ غير نقدي‌ است‌، و


ـ اثر اقلامي‌ كه‌ در محاسبه‌ سود يا زيان‌ عملياتي‌ دوره‌ جاري‌ منظور شده‌ باشد، ليكن‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با آنها در دوره‌هاي‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ يا در دوره‌هاي‌ آينده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعكس‌.

 

22 . براي‌گزارش‌ خالص‌ جريان‌ وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ در روش‌ مستقيم‌، دريافتهـا و پرداختهاي‌ نقـدي‌ عملياتي‌ (از قبيل‌ دريافتهاي‌ نقدي‌ از مشتريان‌، پرداختهاي‌ نقـدي‌ به‌ فروشندگان‌ و پرداختهاي‌ نقدي‌ به‌ كاركنان‌ يا از جانب‌ كاركنان‌) كه‌ تشكيل‌ دهنده‌ خالص‌ جريان‌ وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ است‌، به‌ طور جداگانه‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ارائه‌ مي‌شود. در گزارشگري‌ به‌ روش‌ غير مستقيم‌، با انجام‌ تعديلاتي‌ در سود يا زيان‌ عملياتي‌ در رابطه‌ با موارد زير، جريان‌ خالص‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ محاسبه‌ مي‌شود:
الف‌ . اقلام‌ با ماهيت‌ غيرنقدي‌ از قبيل‌ هزينه‌ استهلاك‌ و هزينه‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان.


ب‌ . اقلامي‌كه‌ در محاسبه‌ سود يا زيان‌ عملياتي‌ دوره‌ جاري‌ منظور شده‌، ليكن‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با آن‌ به‌ ترتيب‌ در دوره‌هاي‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ است‌ يا در دوره‌هاي‌ آينده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعكس‌، از قبيل‌ افزايش‌ يا كاهش‌ مانده‌ موجودي‌ مواد و كالا و حسابهاي‌ دريافتني‌ و پرداختني‌ عملياتي‌ نسبت‌ به‌ مانده‌ پايان‌ دوره‌ قبل‌ و نيز افزايش‌ يا كاهش‌ مانده‌ پيش‌پرداخت‌ هزينه‌ و خريد كالا و پيش‌دريافت‌ درآمد و فروش‌ كالا نسبت‌ به‌ مانده‌ پايان‌ دوره‌ قبل‌.

 

لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ در محاسبه‌ جريان‌ خالص‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، اقلام‌ مورد اشاره‌ در بند 20، درصورت‌ وجود، نيز بايد مدنظر قرار گيرد.
23 . مزيت‌ اصلي‌ روش‌ مستقيم‌ اين‌ است‌ كه‌ دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ را نشان‌ مي‌دهد. اطلاع‌ از منابع‌ مشخص‌ دريافتهاي‌ نقدي‌ و مقاصد مربوط‌ به‌ پرداختهاي‌ نقدي‌ انجام‌ شده‌ در دوره‌هاي‌ گذشته‌ مي‌تواند در براورد جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ مفيد واقع‌ شود، ليكن‌ ممكن‌ است‌ در برخي‌ موارد، منافع‌ حاصل از ارائـه‌ اطلاعات‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ بدين‌ شيوه‌، بر هزينه‌هاي‌ تهيه‌ و ارائـه‌ اين‌ اطلاعات‌ توسط‌ واحد تجاري‌ فزوني‌ نداشته‌ باشد، لذا اين‌ استاندارد كاربرد روش‌ مستقيم‌ را الزامي‌ نمي‌داند. با اين‌حال‌ در شرايطي‌كه‌ مزاياي‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در روش‌ مستقيم‌ بر هزينه‌هاي‌ تهيه‌ اين‌ اطلاعات‌ فزوني‌ داشته‌ باشد، به منظور ارائـه‌ اطلاعات‌ مفيد، استفاده‌ از روش‌ مستقيم‌ توصيه‌ مي‌شود.


24 . مزيت‌ اصلي‌ روش‌ غيرمستقيم‌ اين‌ است‌ كه‌ تفاوت‌ بين‌ سود عملياتي‌ و جريان‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ به‌ گونه‌ برجسته‌اي‌ نشان‌ داده‌ مي‌شود. بسياري‌ از استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ معتقدند كه‌ چنين‌ صورتي‌ در ارائـه‌ تصويري‌ از كيفيت‌ سود واحد تجاري‌، حائز اهميت‌ اساسي‌ است‌. برخي‌ سرمايه‌گذاران‌ و بستانكاران‌، جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ را از طريق‌ تخمين‌ سود آتي‌ و انجام‌ تعديلاتي‌ در رابطه‌ با اقلام‌ با ماهيت‌ غيرنقدي‌ و نيز اقلام‌ مبتني‌بر تعهدي‌ عمل‌ كردن‌ درآمد و هزينه‌ براورد مي‌كنند و از اين‌ رو ، اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ تعديلات‌ مزبور در دوره‌هاي‌ گذشته‌ مي‌تواند در براورد تعديلات‌ آتي‌ مفيد واقع‌ شود.

25 . در ارائـه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، تبعيت‌ از الگوهاي‌ زير ضروري‌ است‌:
الف ‌. در صورت‌ كاربرد روش‌ مستقيم‌، اجزاي‌ تشكيل‌ دهنده‌ خالص‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ارائه‌ شود و صورت‌ تطبيق‌ خالص‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ با سود يا زيان‌ عملياتي‌ از طريق‌ يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ارائه‌ شود.
ب . در صورت‌ كاربرد روش‌ غيرمستقيم‌، خالص‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد نمايش‌ يابد و صورت‌ تطبيق‌ آن‌ با سود يا زيان‌ عملياتي‌ از طريق‌ يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ارائه‌ شود.

 

26 . بهمنظور فراهم‌ كردن‌ قابليت‌ مقايسه‌، لازم‌ است‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ در تهيه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد از شكل‌ واحدي‌ تبعيت‌ كنند. در اين‌ رابطه‌ ضروري‌ است‌ خالص‌ جريان‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد انعكاس‌ يافته‌ و صورت‌ تطبيق‌ آن‌ با سود يا زيان‌ عملياتي‌ دوره‌ در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ افشا شود. انعكاس‌ صورت‌ تطبيق‌ مزبور در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ به‌ اين‌ دليل‌ است‌ كه‌ اين‌ صورت‌، بخشي‌ از صورت‌ جريان‌ وجوه نقد محسوب‌

نمي‌شود، چرا كه‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ درآن‌ در چارچوب‌ وظايف‌ اصلي‌ صورت‌ اخير يعني‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ در مورد منابع‌ و مصارف‌ وجه نقد و تغييرات‌ نقدينگي‌ واحد تجاري‌ قرار نمي‌گيرد، بلكه‌ ارائـه‌ آن‌ اصولاً به منظور ايجاد ارتباط‌ بين‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد و اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در ساير صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ صورت‌ مي‌گيرد. باتوجه‌ به‌ مطالب‌ ياد شده‌، در صورت‌ بكارگيري‌ روش‌ مستقيم‌، ضمن‌ درج‌ دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد، صورت‌ تطبيق‌ يادشده‌ نيز در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ارائه‌ مي‌شود.


گزارش‌ ساير جريانهاي‌ نقدي‌
27 . كليه‌ جريانهاي‌ عمده‌ ورودي‌ و خروجي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با هريك‌ از سرفصلهاي‌ ” بازده‌ سرمايه‌گذاريها و سود پرداختي‌ بابت‌ تأمين‌ مالي‌ “، ” ماليات‌ بر درآمد “ ، ” فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌ “ و ” فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌ “ بايد برمبناي‌ ناخالص‌ و به‌ طور جداگانه‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد انعكاس‌ يابد، مگر در مورد جريانهاي‌ نقدي‌ مشروحه‌ در بندهاي‌ 36 و 38 كه‌ برمبناي‌ خالص‌ گزارش‌ مي‌شود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید