بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلاید 2 :
پیشگفتار
تاریخ آموزش و پرورش همانند تاریخ فرهنگ و جامعه شناسی به حد کفایت در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته و در توسعه آن از کوشش های علمی و پژوهشی وسیعی بهره نگرفته ایم.
گزنفون مورخ و فیلسوف یونانی که مدتی از عمر خود را در سرزمین پارس می زیسته است در کتاب سیروپدی درباره تربیت پارسی می نویسد:تربیت در ایران باستان بیشتربدنی و اخلاقی بود به کودک پارسی کشیدن کمان و انداختن زوبین را می آموختند. او را برای تحمل خستگی و گرسنگی بار می آوردند.
تربیت اخلاقی برای پرورش خلق و خو و رعایت عدالت و حقیقت اهمیت زیادی داشت،او این ویژگی ها را از سویی محصول الهام اخلاقی آيين زرتشت دانسته و از سوی دیگر از آثار رشد فرهنگ این قوم می داند.
امروزه تاریخ آموزش و پرورش نه تنها از جایگاه والایی برخوردار است،بلکه در جریان تحول درنگ ناپذیر خود پیش می تازد و همواره بر غنای مفاهیم و موضوعات و تولید آثار مکتوب و همچنین بهبود روش شناسی و نظریه های مربوط به خود می افزاید.
اسلاید 3 :
مقدمه
جموعه مباحث مطرح شده در این کتاب طی پنج فصل به شرح ذیل ارایه خواهد شد:
در فصل اول پس از سخن آغازین،به منظور درک بهتر فرایند مطالعات تاریخی در حوزه آموزش و پرورش بدواً به کلیاتی درباره معنی و مفهوم آموزش و پرورش،وظایف و نقش آن و تعامل میان فرهنگ جامعه و فرایند آموزش و پرورش خواهیم پرداخت.
در فصل دوم به تشریح ویژگی های آموزش و پرورش در ایران باستان تا صدر اسلام پرداخته ایم و از اصول حاکم بر اهداف،روش ها و محتوای تعلیم و تربیت صحبت خواهیم کرد. در فصل سوم به بررسی سیر تطور آموزش و پرورش از صدر اسلام تا تأسیس دارالفنون پرداخته شده است.
درفصل چهارم به گمان نگارندگان این اثر می تواند مباحث مربوط به آن مکمل فصل سوم باشد،تلاش بر آن است که به گونه ای جامع و علمی به تشریح دیدگاه های تربیتی بزرگانی همچون:ابوعلی سینا،خواجه نصیرالدین طوسی،سعدی و غزالی که در تدوین آیین و آداب تعلیم و تعلم و طراحی بنیادهای نظری فعالیتهای تربیتی نقش مهمی را ایفا کرده اند،بپردازیم.
به اعتقاد گروهی از صاحبنظران تعلیم و تربیت،اندیشه های اخلاقی و آموزه تربیتی نه تنها در طی تاریخ پرفراز و نشیب آموزش کشورمان موجبات تجدید حیات علمی و ادبی و حفظ و حراست از مواریث فرهنگی را فراهم ساخت بلکه در تدوین آیین و آداب تعلیم و تعلم وطراحی بنیادهای نظری فعالیت های تربیتی تأثیر ماندنی به جا گذاشته است.
اسلاید 4 :
مقدمه
درفصل پنجم که مربوط به تحولات آموزش و پرورش ازآغاز تأسیس دارالفنون تا زمان حاضر است،عواملی که موجبات تأسیس مدرسه دارالفنون توسط امیرکبیر شد،شیوه اداره امور و شعبه های تحصیلی در این مرکز و ویژگی های کادر آموزشی و سرانجام کارنامه فعالیتهای آن طی گذشت نیم قرن،مورد بحث قرار گرفته است به دنبال مباحث مطرح شده در این فصل به شرح یک سلسله از قوانین و طرح های آموزشی که در شکل گیری نظام فعلی آموزش و پرورش مؤثر بوده است،اشاراتی مفصل داشته ایم که از اهم این قوانین می توان:قانون اساسی فرهنگ مصوب1290،قانون تربیت معلم1312،قانون تأسیس دانشگاه مصوب1313و.را نام برد.
اسلاید 6 :
فصل اول:کلیات
معنی و مفهوم آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دارای مفاهیم و معانی گوناگونی است.از دیدگاه برخی صاحبنظران،تعلیم و تربیت به مجموعه فعالیت های هدفمندی اطلاق می شود که نهادهای آموزشی در جهت رشد طبیعی نوباوگان به گونه ای تدریجی و هماهنگ و در راستای امکانات و مقتضیات دامنه دار هر یک از آنان به عمل می آورند.
جان دیویی آموزش و پرورش را فعالیتی تلقی می کرد که به ذهن انسان شکل،هیأت و نظام می بخشد و رفتار او را موافق موازین اجتماعی در می آورد.
دورکیم نیز اعتقاد دارد«با انتقال سنت های اجتماعی مشترک از راه زبان،دین،اخلاق،رسوم جامعه و تلقین ارزشهای کلی،به تدریج فرد برای زندگی در جامعه و به عهده گرفتن تکالیف اجتماعی آماده می شود.»
موضوع و نقش آموزش و پرورش:
طبق نظر مارتین کارنوی موضوع آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت مانند هر موضوع دیگر به حسب آنکه در چه مرتبه ای از مراتب معرفت و در ارتباط با کدامیک از ادوار تاریخی مطرح باشد،از آثار ذاتی یکی از علوم عقلی و نقلی یا تجربی قرار می گیرد.
اسلاید 7 :
فصل اول:کلیات
او به این نکته اشاره می کند که آموزش و پرورش در هر دوره غرضی جز آن ندارد که صورت نوعی معین زمانه خود را بر ماده خام و بی تعین ذهن متعلمان و مربیان جاری سازد.
تعلیم و تربیت نه فقط وسیله انتقال سرمایه های فرهنگی و تمدنی از نسلی به نسل دیگر است،بلکه باعث تقویت پایداری نظام اجتماعی وحفظ ايتلاف اجتماعی میان مردم امروز و گذشته از سویی و میان معاصران از سوی دیگر می شود.
امانویل کانت بیان کرده است:بشر تنها با تعلیم و تربیت آدم تواند شد و آدمی چیزی جز آنچه تربیت از او می سازد نیست.
وابستگی آموزش و پرورش با فرهنگ جامعه و تعامل بین آنها:
واژه فرهنگ،کولتور به زبان فرانسه و کالچر به زبان انگلیسی به مجموعه پیچیده از معرفت،عقاید،هنر،اخلاقیات،قوانین،آداب و همه قابلیت ها و عادات دیگری گفته می شود که انسان به عنوان عضوی از جامعه آن ها را از طریق تربیت فرهنگی می آموزد.
کلمه فرهنگ در روزگار ما معنای بسیار وسیعی به خود گرفته است.تیلور فرهنگ را در معنی آموخته های جامعه که از طریق دستگاه تربیتی حاصل می شود به کار می برد و اعتقاد دارد:انسان به وسیله فرهنگ جامعه خود،موجودی اجتماعی می گردد و با مردم پیرامون خود،از صدها جهت هم رنگی و هماهنگی می یابد و از مردم جامعه های دیگر متفاوت و مشخص می شود.
اسلاید 8 :
فصل اول:کلیات
تعریف تاریخ آموزش و پرورش:
فرایند تربیت یا آموزش و پرورش تابع زمان و مکان است و شرح تحولات رویدادهای تربیتی و فرهنگی که طی ادوار مختلف تاریخی با توجه به تحلیل عواملی که در شکل گیری آن مؤثر بوده است،موضوع دانش نوینی شد که نام تاریخ آموزش و پرورش یا تاریخ فرهنگ و تربیت به خود گرفته است.
هم زمان با وقوع انقلاب1324قمری در کشورمان و به قدرت رسیدن مشروطه خواهان،به طور موقت بساط خودکامگی حاکمان برچیده شد و درنتیجه شرایط اجتماعی متفاوتی پدید آمد و بدین سان بر دامنه فعالیت های آموزش رسمی،نیمه رسمی و غیر رسمی افزوده گردید و به گواه تاریخ آموزش و پرورش در این دوره انگاره ها و الگوهای تربیتی دستخوش تغییرات و دگرگونی های اساسی شده است.
اهمیت و قلمرو مطالعات تاریخ آموزش و پرورش:
هدف از مطالعه تاریخ آموزش و پرورش این است که ضمن آشنایی با دیدگاه ها و شیوه های تربیتی که نیاکان ما در تعلیم و تربیت فرزندان خویش،به کار بسته اند دریابیم که در این سرزمین کهنسال طی تاریخ پر نشیب و فرازش در امر پرورش استعدادها و نیروهای خلاق و متفکر چه تدابیر و اقدامات تربیتی به عمل آمده است که فرزندان بزرگ و توانایی چون:رازی،فارابی،بوعلی سینا،خوارزمی،خیام،ابوریحان بیرونی،خواجه نصیرالدین طوسی و.پرورده شده اند.
اسلاید 9 :
فصل اول:کلیات
به عقیده نگارندگان،میهن ما یکی از مراحل مهم و اساسی و در عین حال حساس خود رادر زمینه توسعه آموزش و پرورش می گذراند.بدیهی است به موازات بسط و توسعه این نهاد باید توجه خود را به سیر تحولات آموزش و پرورش معطوف کنیم که درباره ضرورت این امر دلایل بسیار می توان ذکر کرد:
اولاًهرگونه اقدام در جهت اصلاح و بهبود امور فرهنگی مستلزم آنست که سوابق امور و پیشینه آن مورد مطالعه قرار گیرد،در غیر این صورت نمی توان تصمیم عاقلانه ای اتخاذ کرد.ثانیاً شناخت و آگاهی اوضاع کنونی آموزش و پرورش بدون آشنایی و اطلاع از کوششهایی که نیاکان ما در جهت استقرار سازمان های عمومی آموزشی،تدوین قوانین و نشر عقاید و آراء تربیتی در جهت نیل به آمال و آرمانهای تربیتی به عمل آورده اند،امکان پذیر نیست.ثالثاً آگاهی و شناخت از مجاهدت ها و کوششهای گروهی از علما و مربیان نامدار ایرانی چون:فردوسی،خواجه نصیرالدین طوسی،امام محمد غزالی،سعدی و.میتواند در تقویت فرهنگ قدرشناسی و قدردانی نسبت به خدمات ارزنده این پویندگان راه پیشرفت و ترقی فرهنگ ایران مؤثر افتد.سرانجام از هدف های دیگر که می توان برای بررسی های در قلمرو آموزش و پرورش برشمرد می توان آگاهی از کاستی ها و دشواری هایی ذکر کرد که کشوری در راه ساختن و اجرای برنامه های اصلاحی آموزش و پرورش در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود با آن مواجه بوده است.
اسلاید 10 :
فصل اول:کلیات
موضوعات و مباحث مربوط به قلمرو تاریخ آموزش و پرورش:
تاریخ تحولات نظریه های فلسفی در تعلیم و تربیت
تاریخ تحولات آموزش و پرورش در مقاطع مختلف تحصیلی
تاریخ تحول هدفهای آموزش و پرورش
تاریخ آراء اندیشمندان در تعلیم و تربیت
تاریخ تحول نهادهای آموزشی
تاریخ تحول مکانهای آموزشی
تاریخ تحول آموزش و پرورش زنان
تاریخ تحول تربیت معلم
تاریخ تحول محتوای آموزشی و کتب درسی
تاریخ تحول روشهای آموزشی
تاریخ تحول روش های ارزشیابی آموزشی
تاریخ تحول ابزارها و فناوریهای آموزشی
تاریخ تحول آموزشهای دینی و اخلاقی
تاریخ تحول شیوه اداره و مدیریت آموزش و پرورش
اسلاید 11 :
درس سیرتحول تعلیم و تربیت درایران قبل و بعد از اسلام
گروه دوم:
ساجده صدقی
حوریه کیخا
فاطمه آخوندزاده
اسلاید 12 :
در زمان ساسانیان علاوه بر ایین زرتشتی که به صورت دین رسمی کشور درامده بود سه مذهب دیگر نیز دراین کشور شکل گرفته بود ومدت ها دوام یافت یکی از انها مذهب مانی بود که همزمان با جلوس شاپور اول درایران رواج یافت.ودر میان رقابت با عقاید و اصول زرتشت بود.
ایین مانی اختلاطی از زرتشتی و عیسوی بودایی و یونانی بود . مانی بر این اعتقاد بود ک عالم از عنصر تاریکی و روشنایی ب وجود امده ب همین دلیل اساس ان بر نیکی و بدی استوار است وظیفه جامعه دین خواه ان است ک بکوشند تا رو شنایی و تاریکی را از یکدیگر دور کنند یعنی وجود خویش را از بدی و فساد که زاده ی تاریکی است منزه گردانند ب همین دلیل پیروان مانی از لذات و مواهب دنیوی مانند ازدواج، خوردن گوشت و .محروم بودند.
ایین دیگری ک وجود داشت ایین زروان و مزدکی است که این ایین زمینه شکست ایرانیان از اعراب را فراهم اورد .دلیل دیگری از این ایین ها بویژه مانی در بین ایرانیان از جایگاه خوبی برخوردار نبودند این است که اموزه های تربیتی دینی و.دراین ادیان درراستای پاسخگویی به نیازمندیهای زندگی مادی و معنوی مردم ان زمان نبود.
سازمان ومراکز اموزشی درایران باستان:قسمت اعظم این مراکز اموزشی ب عهده خانواده .اتشکده واتشگاه واموزشگاهای درباری گذاشته شده
بود ودر عصر پادشاهان ساسانی به ویژه انوشیروان دبستان و دانشگاه نیز به انها افزوده شد
اسلاید 13 :
مراحل تربیت:از15سالگی ب بعد که سن بلوغ محسوب میشد.هرزرتشتی موظف بود تکالیف مذهبی را براساس تعالیم زرتشت انجام دهد برای شاهزادگان وپسران اشراف سن تحصیل را هروت تا 20سالگی واستربون تا24سالگی گزارش داده است.
اگرچه در ان روزگار ب تعلیم و تربیت اخلاقی واجتماعی به ویژه تربیت دینی مردم توجه زیادی می شد لیکن سازمانهای رسمی برای اداره اموزش وپرورش عامه مردم وجود نداشت .
معمولا کودکان شغل پدر را می اموختند و به وسیله شاگردی در محضر پدر یا استاد حرفه اورا فرا میگرفتند.تنها فرزندان طبقات ممتاز در مدارس خصوصی و اموزشگاه های ویژه دربار به تحصیل و اشتغال می پرداختند.
ویژگی های مربی:
سرپرستان و مربیان کودکان ازبین افراد ارشد و صالح انتخاب میشدند به همین منظور رییس دسته جوانان راازمیان سالمندان بر میگزیدند ودرباره خودسالمندان وسران ایشان نیز افرادی به این امید انتخاب میشدند تا تاانهارا دراجرای تکالیف مقدر خویش نیک اماده سازند به علاوه ارشدها هم رییس خاص دارند که کارشان این است که به اجرای تمام و کمال تکالیف ایشان نظارت کنند.
اسلاید 14 :
در ایین زرتشت دانش و دانش پژوهی از شان واعتبار بالایی برخوردار بود.ب طوری ک در فرایند دانش اموزی و دانش پژوهی همواره فرشته ای بنام (چیستا)بران نظارت دارد و ثواب ان را برای مربی ومتعلم محسابه میکند گفتنی است که زرتشت نقش خانواده واهمیت مادر در اموزش فرزندان را مورد توجه قرار داده.
زرتشت کودکان را ازسن 7تا15سالگی به تربیت دینی واخلاقی مقید ساخت و آن را جهت عضویت و مقبولیت درجامعه اماده میساختند .
در تعلیم کودکان بین دختر و پسر تفاوت قایل نبودوکاروکوشش ازجایگاه رفیعی برخوردار بود.ومردم تبل و کاهل درزمره پیروان شیطان بودند.
اسلاید 16 :
جایگاه فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران باستان
مطالعه سیر تاریخی و تکوینی آموزش و پرورش در ایران حکایت از آن دارد که آموزش و پرورش در ایران باستان به ویژه در دوره هخامنشیان و دوره ساسانیان از دو عامل حکومت و خاستگاه اجتماعی اقتدار طلبان جامعه متاثر بوده است .اصولا آموزش و پرورش در این دوران ماهیت محافظه کارانه و خصلت طبقاتی داشته است و نحوه تعلیم و تربیت خصوصی و خانگی در میان طبقات مرفه و اشرف معمول بوده است.از مشخصه دیگر آموزش و پرورش در این عصر توجه به تربیت اخلاقی، دینی،تربیت بدنی و تربیت نظامی بوده است و هدف تعلیم و تربیت بر این اصل استوار بوده که افراد را خدمتگزار خانواده ،جامعه و کشور بار آورند و آنان را به عنوان جنگجویانی دلاور و سربازان و شهروندانی وفادار آمادهسازند.
کانونهای تربیتی شامل خانه،آتشگاه ،معبد و آموزشگاه های عالی مستقر در دربار بود که کار تعلیمات صاحبان مناصب عالی را به عهده داشت. اصول حاکم بر روشها و محتوی تعلیم و تربیت از آئین زرتشت و قوانین اوستا و موازین نظامیگری که حاوی قواعد سیاسی ، فرهنگی، مدنی و جزایی بود، متاثر بودند.اگر چه در آن روزگار به تعلیم تربیت اخلاقی و اجتماعی به ویژه تربیت دینی مردم توجه زیادی میشد،لیکن سازمان رسمی برای اداره امور آموزش و پرورش عامه مردم وجود نداشت. معمولا کودکان شغل پدر را می آموختند تا جانشین او شوند.
اسلاید 17 :
جایگاه فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران باستان
فرزندان طبقات برزگر، پیشه ور و سوداگر به وسیله شاگردی و کارکردن در محضر پدر و یا استاد ، حرفه او را فرا میگرفتند و تنها فرزندان طبقات ممتاز جامعه یعنی قشر صاحب قدرت و امتیاز چون نجبا و مدیران ، فرماندهان ، فرزندان کارکنان ارشد حکومت ، موبدان و مالکین بزرگ میتوانستند در مدارس خصوصی و یا آموزشگاه های ویژه دربار و کاخهای سلطنتی به تحصیل و اشتغال بپردازند.
مدرسان و آموزگاران به علت فقدان کاغذ برای نگارش و یادداشت برداری و کمبود مصالحی چون لوح گلی و پوست حیوانات برای نوشتن ناگریز از شیوه تعلیمات به صورت شفاهی استفاده میکردند و فراگیریها مبتنی بربه یاد سپردن و از بر کردن مطالعات صورت میگرفته است.
یکی از مفصل ترین مطالعات درباره ویژگی های نظام تربیتی این دوران را میتوان بین آثار مکتوب گزونفون تحت عناوین تعلیم و تربیت در ایران باستان و سیرت کوروش پیدا کرد.در این مجموعه او به شرح شیوه تعلیم و تربیت شهروندی و رهبری جوانان پرداخته و ساختار و اهداف نظام تعلیم و تربیت در ایران باستان را با یونان مورد مقایسه قرار میدهد.گزونفون حتی درباره ارتباط نوع تعلیم و تربیت افراد با مشاغل و کسب شان اجتماعی گروههای مردم در ایران در آن زمان سخن به میان آورده است.
گزونفون که از نزدیک شیوه تربیتی و راه ورسم زندگی ایرانیان را مشاهده کرده بود، حاصل مشاهدات و تجربیات خود را به صورت دو اثر که در بالا ذکر شد به رشته تحریر درآورد. او اجمالا در مقدمه کتاب سیرت کوروش درباره رسم و شیوه تربیتی ایرانیان در زمان پارسیان به بحث پرداخته ،چنین میگوید:
اسلاید 18 :
"در آئین مردم پارس جد و جهد بر این است که از پیش عاقبت اندیشی نمایند تا افراد از ایتدا دل به راههای تباه و هیچ گونه رفتار شرم آور ندهند و برای رسیدم به این مقصود ، شیوه های تربیتی به شرح ذیل را به کار میردند."در شهرهای بزرگ پارسیان ،میادینی وجود دارد به نام (میدان آزاد)،کاخ پادشاه یا حاکم و عمارت دولتی در آنجاست.
این میادین که مرکز بناهای دولتی است یه چهار حوزه تقسیم میشود، یک قسمت آن برای کودکان است، دیگری نوجوانان، سومی برای ارشدها و آخری خاص افرادی است که زمان خدمت نظامی آنها گذشته است.مطابق قانون، همه دسته ها باید در مواقع معین و در جاهای مخصوص حضور یابند.کودکان و نونهالان سر طلوع آفتاب در محل مقرر حاضر میشوند، ارشدان بنا بر قاعده میتوانند هر وقت که دلخواه آنهاست به آنجا بروند مگر در روزهای خاص که باید مانند دیگران حتما حاضر شوند.در راس هر یک از این چهار دسته دوازده رئیس گذاشته اند که به این دلیل است که سرزمین پارس دوازده طایفه دارد. سرپرستان و مربیان کودک از بین افراد ارشد و صالح انتخاب میشوند تا تربیت و تهذیب اخلاق فرزندان به نحو نیکو تامین شود.
به همین منظور رییس دسته جوانان را از میان سالمندان برمیگزینند و درباره خود سالمندان و سران ایشان نیز افرادی به این امید و انتظار منتخب میشوند تا آنها را در اجرای تکالیف مقرر خویش نیک آماده سازند. به علاوه، ارشد ها هم رییس خاص دارند که کارشان این است که به اجرای تمام و کمال تکالیف ایشان نظارت نمایند.
اسلاید 19 :
جایگاه فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران باستان
گزونفون اشاره میکند ؛که پارسیان در بهبود سیرت و.رفتار فرزندان خود از هیچ کوششی دریغ نداشته اند. کودکان را به مدرسه می فرستاده اند تا راه عدالت و شیوه پرهیزکاری بیاموزند.کودکان از روسا و مربیان خود درس اطاعت،امساک،اعتدال در خوراک و.چگونگی به کار بردن تیر و زوبین را می آموزند. رسم بر این است که کودکان نزد پدر و مادر خود غذا نخورند، بلکه بعد از کسب اجازه از مربیان و سرکرده های خویش غذا را نزد آنان صرف کنند.آنان مواد خوراکی خود را که شامل نان خشک و تر تیزک آبی میباشد از خانه فرا می آوردند و برای رفع تشنگی فنجانی همراه خود دارند که با آن آب جویبار می نوشند.
کودکان تا سن 16الی 17سالگی به درس خواندن و فراگرفتن اصول و موارد این دوره به خصوص می پردازند، سپس داخل طبقه جوانان میشوند.اوقات جوانان صرف تمرین نیزه و زوبین انداختن، تمرین در جهت کارآموزی برای تامین نیازهای زندگی عادی و جنگی یا چیزهایی که در زمان کودکی آموخته اند تا کاملا کارآمد شوند، میگردد. به علاوه جوانان میتوانند در شکارهای عمومی که جوایزی نیز دارد شرکت کنند.هر طایفه که از نظر دلاوری و وفاداری، جوانان بیشتری داشته باشد از طرف اهالی به دریافت پاداش سرافراز میشود و نه فقط رئیس فعلی این جوانان بلکه مربیانی نیز که آنان را در دوره کودکی تربیت کرده اند شایسته مزیت و مباهات میشوند و به علاوه از وجود این جوانان در دستگاههای رسمی برای خدمت در پادگانها،شرکت در دستگیری تبهکاران و هر خدمت دیگری که زور وتوان زانو و بازو لازم دارد استفاده میشود.
اسلاید 20 :
جایگاه فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران باستان
سرانجام افراد بالغی که زندگی پاک ومنزهی داشته باشند،قادرند به ردیف ارشدها وارد شوند.بعد این ارشدها هیئتی را تشکیل میدهند که مسئولیت تعلیم و تربیت و سرپرستی و هدایت جوانان را به عهده میگیرند.
جایگاه مربیان و معلمان در ایران باستان
در آموزشگاههای درباری معمولا از میان شاهزادگان، استانداران به کسوت معلمان و مربیان کودکان، نوجوانان و جوانان درمی آمدند و به لحاظ انتساب به مقام سلطنت و دولت از شان و اعتبار بسیاری برخوردار بودند.
مربیان و آموزگازان دیگر در آغاز از مغها بودند و بعد آنان را هیربد یا آتروان یعنی معلم روحانی می نامیدند. آنان از میان طبقه روحانی که سرمشق نیک سیرتی و دارای شایستگی اخلاقی بودند مورد گزینش قرار میگرفتند.
اصولا مقام معلمان در آن زمان بسیار شامخ بود به طوری که قبلا نیز اشاره کردیم، در اوستا زرتشت را نیز معلم خوانده اند.
معلم فرد روحانی بود که موظف به مطالعه و فراگرفتن درس در طول شب بود و این مهم ترین وظیفه ی وی تلقی میشد چنانکه در بخش نخست اوستا آمده است:"ای زرتشت مقدس کسی را به کسوت معلم روحانی بگمار که تمام شب مطالعه کند و اعیان بود و.