بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
رشد شناختی و فرهنگ
Cognitive development & culture
اسلاید 3 :
ورود به بحث
اسلاید 4 :
مقدمه
Micere Keels(2009) مطالعه ای را در میان گروه های قومی مختلفی که در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند انجام داد و دریافت که توانایی های شناختی کودکان 2 ساله این قومیت ها با یکدیگر فرق میکند. به علاوه شیوه های فرزند پروری و باورهای والدینی آنها نیز تفاوت معنا داری با هم دارد.
نتایج این مطالعه نشان داد که برای همه گروههای قومی U.S مهارتهای شناختی مادرانه، باورهای والدین و رفتارهای والدین به طور معناداری با تحول شناختی اولیه کودکان همبسته است. از این گذشته تفاوتهای درون گروهی قومی برای خانواده های آمریکایی- اسپانیایی، بر مبنای سطح فرهنگ پذیری یافته شد.
دقت کنید که رفتارها و باورهای والدینی به وسیله ی فرهنگ تعیین میشود.
بنابراین مسائل فرهنگی بر رشد شناختی کودکان اثر گذار بوده است. چگونه؟
اسلاید 5 :
؟؟؟
سوال اساسی اینجاست که
چگونه فرهنگ
بر رشد شناختی افراد
اثر میگذارد؟
اسلاید 6 :
تاریخچه
اسلاید 7 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
در پژوهش های مربوط به فرهنگ و اندیشه همیشه دو سوال بنیادی مطرح بوده است:
1-آنچه فرد به عنوان عضوی از جامعه ی فرهنگی فرا میگیرد، چگونه در تفکر او اثر میگذارد؟ در استنباط ، بازیابی اطلاعات، ایجاد پیوند بین دانسته ها، مفهوم سازی، درک شباهت ها، طبقه بندی، استدلال و غیره؟
2- مشخصات تفکر در جوامع فرهنگی مختلف کدام است؟ و این مشخصات به اعتبار چه عواملی شکل میگیرند و خود را نمایان میسازند؟
تقریبا همه ی انسان شناسان روانشناس یا روانشناسان انسان شناس، سعی کرده اند در چارچوب دیدگاه کلی خود، به نحوی به این دو سوال یا سوال هایی از این قبیل، پاسخ دهند.
اسلاید 8 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
پیدایش و گسترش نظریه تکاملی داروین در طرح و فرمول بندی مجدد اینگونه سوال ها و چگونگی پرداختن به آنها اثری عمیق داشته است.
میتوان گفت نخستین تلاش در روی آوری به فرآیندهای ذهنی انسان به عنوان حاصل تکامل، در نیمه دوم قرن نوزدهم به وسیله ی چارلز داروین و جانشین او هربرت اسپنسر به عمل آمد. این دو دانشمند سعی کردند شیوه های رشد و تحول صور پیچیده ی فعالیت ذهنی، و چگونگی پیچیده تر شدن صور مقدماتی انطباق زیستی با شرایط محیطی را در فرآیند تکامل، پی جویی کنند.
رویکرد تکاملی که در مورد بررسی تطبیقی رشد ذهنی در جهان جانوران، از اعتبار کاملی برخودار بود وقتی در بررسی تکامل ذهنی انسان مورد استفاده قرار گرفت، به بن بست دچار آمد. مفاهیمی درباره ی این که رشد فردی، تکراری از رشد نوعی است (قانون زیستی - وراثتی) نظری که آن روزها شایع شده بود، آشکارا به چیزی جز نتایج سطحی و ارتجاعی منجر نشد. از جمله ی این نتایج، یکی این بود که فرآیندهای فکری انسان های ابتدایی، شباهت زیادی به فرآیندهای فکری در کودکان دارد و نشانگر پستی نژادی در افراد عقب افتاده است.
اسلاید 9 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
بسیاری از صاحب نظران و محققان پس از داروین سعی کردند فعالیت های روانشناختی را نیز همانند ساختار ها و کارکردهای اندامی، در سیر و تحول و تکامل بنگرند. اما شیوه ی تبیین آنها از مفهوم تکامل، متفاوت بوده است.
این تفاوت عمدتا از نگرش دانشمندان به فرآیند رشد مایه میگرفت. عده ای رشد را پیوسته و تدریجی و عده ای دیگر آن را ناپیوسته و تحولی مینگریستند.
این بحث در سالهای 1920، بر حول محور تفاوت های میان فرهنگی در ساختار و محتوای اندیشه، و تبیین این نوع تفاوت ها دور میزد. و مخصوصا سیر و تحول تاریخی فرهنگ ها و اثر آن در تفکر، مد نظر قرار میگرفت.
اسلاید 10 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
لوسین لوی برول (Lusien Levy-Bruhl, 1857-1939) که بسیاری از روانشناسان آن دوره را تحت تاثیر قرار داده بود، دلایلی ارائه میداد که اندیشه ی اقوام ابتدایی و جوامع بیسواد در مقایسه با جوامع متمدن (متجدد، پیشرفته و فرهنگی) از قواعد و عملکردهای متفاوتی پیروی میکند.
او فرآیندها و فعالیت های شناختی افراد در جوامع ابتدایی را اساسا متفاوت از افراد جوامع پیشرفته میدانست. او این تفاوت را کیفی میدانست و جهانی بودن قواعد اندیشه را مورد سوال قرار میداد و نظر خود را درباره ی تغییرات کیفی تفکر که در جریان تحول تاریخی، اتفاق می افتد، در مقابل نظر "وحدت روانشناختی نوع بشر" قرار میداد. در نقطه ی مقابل او کسانی بودند که معتقد بودند افراد جوامع ابتدایی بر طبق همان قوانینی که ما می اندیشیم، می اندیشند. تفاوت اساسی تفکر این افراد با ما در این است که آنها واقعیت های جهان خارجی را به مقوله هایی متفاوت از آنچه ما یاد گرفته ایم و عادت کرده ایم، تعمیم میدهند.
اسلاید 11 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
مساله مهمی که از لحاظ روان شناسی رشد تفکر اهمیت دارد، تشخیص بین واحد تفکر (مقوله ها و اجزا، ساختار و روابط بین اجزا) از یک سوی، و عملکرد تفکر از سوی دیگر است. لوی- برول معتقد بود که این واحد تفکر نیست که در طی رشد و تحول، تغییر می یابد، بلکه این عملکرد تفکر است که تغییر میکند.
همخوانی گرایان نظری عکس نظر برول داشتند.
دیدگاه سوم را ویگوتسکی مطرح کرد. او معتقد بود که هم "واحد" اندیشه و هم "عملکرد" اندیشه، هر دو، در جریان تحول تاریخی تغییر می یابد.
اسلاید 12 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
ویگوتسکی در 1923 با الکساندر رومانویچ لوریا در کنفرانسی در لنین ملاقات کرد و به دعوت همکاری او پاسخ مثبت داد. پس از آن به ابتکار ویگوتسکی و با همکاری لوریا، پژوهشی در زمینه تغییر اجتماعی و فرهنگی صورت گرفت.
مفروضه اصلی این پژوهش،عبارت بود از این که: فعالیت های عالی شناختی، ماهیتی اجتماعی تاریخی دارند و ساختار فعالیت ذهنی، نه تنها محتوای اختصاصی آن بلکه صور کلی زیر ساخت همه ی فرآیندهای شناختی در جریان رشد و تحول تاریخی تغییر می یابند.
این پژوهش در اوایل دهه 1930 در نواحی دورافتاده شوروی انجام شد. این نواحی در آن زمان شاهد بازسازی اساسی در نظام اجتماعی- اقتصادی و فرهنگ بودند.
اسلاید 13 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
در نهایت نتایج این تحقیق نشان داد که تغییرات در ساختار فرآیندهای ذهنی مرتبط با فعالیت شناختی در مراحل مختلف رشد و تحول تاریخی و نیز تحت تاثیر انقلاب اجتماعی و فرهنگی در این فرآیندها به وجود آمده اند.
یافته های آنها با دلایل کافی نشان داد که ساختار فعالیت های شناختی در مراحل مختلف رشد و تحول تاریخی ثابت باقی نمی ماند و اینکه مهم ترین صور فرآیندهای شناختی مانند ادراک، تعمیم، استنتاج، استدلال، تخیل و تجزیه و تحلیل زندگی درونی خود فرد همراه با تغییرات شرایط زندگی اجتماعی و با فراگیری مقدمات دانش تغییر میپذیرد.
اسلاید 14 :
مروری بر تاریخچه بررسی رشد شناختی
این تحقیق که در شرایط منحصر به فرد و تکرارناپذیر و در مرحله گذر به صور اشتراکی کار و انقلاب فرهنگی صورت گرفت نشان داد که با تغییر صور پایه ای فعالیت و با سواد آموزی و دستیابی به مرحله جدیدی از فعالیت اجتماعی و تاریخی تغییرات عمده ای در فعالیت ذهنی انسان اتفاق می افتد و این تغییرات صرفا به بسط یافتگی افق های ذهنی انسان محدود نمیشود بلکه انگیزه های جدیدی برای عمل می آفرینند و ساختار فرآیندهای شناختی را از بیخ و بن تحت تاثیر قرار میدهند.
بنابراین تغییرات اجتماعی تاریخی، نه تنها محتوای جدیدی به جهان ذهنی انسان ها می بخشند، بلکه موجب آفرینش صور جدید فعالیت و صور جدید کارکرد شناختی نیز میشوند. این تغییرات آگاهی انسان را به سطوح جدیدی پیش میراند.
اسلاید 15 :
مسیرهای ارتباط رشد شناختی و فرهنگ
اسلاید 16 :
مسیرهای ارتباط رشد شناختی و فرهنگ
سه زیر سیستم بوم شناختی تحولی که رشد شناختی را به فرهنگ مربوط میکند عبارتند از:
اسلاید 17 :
مسیرهای ارتباط رشد شناختی و فرهنگ
این زیر سیستم ها به صورت سلسه مراتبی از سطح microanalytic (مثلا سطح فعالیت روانشناختی فردی) تا جریانات وسیع تر اجتماعی تحول، سازماندهی شده اند.
باید توجه داشت که فرهنگ در عملکرد عقلانی و ذهنی انسان و نیز در تحول آن، در سطوح بسیاری رخنه میکند و این رخنه از طریق فعالیت های سازماندهی شده ی فردی و اجتماعی صورت میگیرد.
اسلاید 18 :
1- اهداف فعالیت و ارزشهای فرهنگ
ویگوتسکی میگوید: مادامیکه افراد فعالیت های هدف دار و جهت دار انجام میدهند، رفتار و تفکر بشر درون بافت های معنی دار رخ میدهد.
معنای ضمنی تحول این است که کودکان در ضمن مشارکت در فعالیت های هدف دار، در مورد تفکر کردن، یاد میگیرند و آن را تمرین میکنند. این فعالیت ها توسط جامعه ی فرهنگی که تحول در آن صورت میگیرد تعریف و سازماندهی میشود.
یک رویکرد روانشناختی فرهنگی دارای دو بخش منحصر میباشد:
1- تاکید بر ارتباط بین ساختارهای فعالیت (ابزار و اهدافی که عمل انسان را تعریف میکنند) و رسوم فرهنگی ای که فعالیت ها از آن ریشه میگیرند.
2- بررسی ارتباط بین ساختارهای فعالیت، رسوم فرهنگی و رشد شناختی
اسلاید 19 :
1- اهداف فعالیت و ارزشهای فرهنگ
برای درک بیشتر این مطلب که چگونه ذهن انسان در طول مسیر تحول به گونه ای سازماندهی میشود تا با ملزومات و فرصتهای فرهنگ منطبق شود، باید بر بافت فرهنگی فعالیت تمرکز کرد. در حقیقت ارزشهایی که هر فرهنگ قائل است مسلما بر فعالیتهای افراد و در نتیجه در رشد آنها اثر گذار خواهد بود.
اسلاید 20 :
1- اهداف فعالیت و ارزشهای فرهنگ
برای مثا ل در بعضی از کشورها مانند آمریکا مادر و نوزاد تعامل رو در روی دو نفره دارند ولی در بعضی از کشورهای دیگر مانند کشورهای آفریقایی مادر نوزاد خود را از پشت به خود می بندد که این منجر به ارتباط چهره ای نوزاد با گروهها و افراد دیگر میشود و در واقع به این شکل مادر کودک را به سوی یک ارتباط گروهی و جمعی سوق میدهد. این تفاوت ها تحول افراد را نیز دچار تغییر میکند.
به عنوان مثالی دیگر در بعضی از کشورها، بچه های 5-7 ساله از کودکان کوچکتر از خود مراقبت میکنند. اما با ایجاد شرایط تحصیل و ارتباط کودکان با بچه های بزرگتر از خود، دیگر آنها از خواهر و برادرهای خود مراقبت نمیکنند. بنابراین گروه سنی ای که آنها با آن درگیر میشوند و نیز نوع فعالیتی که انجام میدهند، تحت تاثیر فرهنگ میتواند تغییر کند.