بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
اعتياد در محيط كار
اسلاید 3 :
دايرﺓ المعارف اعتياد > درباره اعتياد > تعاريف اعتياد
تعاريف اعتياد
□ اعتياد يعني خوگرفتن و وابسته شدن جسمي، رواني و عصبي فرد به مواد مخدر كه ترك يا فرار از آن ناممكن و يا بسيار مشكل است.
□ اعتياد يعني مصرف نابجا و مكرر مواد مخدر كه موجب وابستگي به آنها ميشود. اين وابستگي بدني و رواني است، ترك مصرف مواد افيوني مشكلات و محروميت هاي بدني و رواني را در پي خواهد داشت ( از مقاله دكتر سيد حسين فخر ).
□ اعتياد عبارتست از وابستگي به عوامل يا موادي كه تكرار مصرف آنها با كم و كيف مشخص و درمان معين از ديدگاه معتاد ضروري مينمايد. ( از مقاله دكتر احمد حسني ).
□ اعتياد يك بيماري رواني، اجتماعي، اقتصادي است كه بر اثر فعل و انفعال تدريجي بين بدن انسان و مواد شيميائي تحت تأثير يك سلسله شرايط و اوضاع و احوال خاص رواني، اقتصادي، اجتماعي و سنتي به وجود ميآيد. ( از تحقيق خانم دكتر ربابه شيخالاسلام )
اسلاید 4 :
□ از نظر فارماكولوژي اعتياد عبارت است از حالت مقاومت اكتسابي كه در نتيجه استعمال متمادي دارو در بدن حاصل ميشود به قسمي كه استعمال مكرر دارو موجب كاسته شدن اثرات تدريجي ميگردد و پس از مدتي شخص ميتواند مقادير سمي دارو را در بدن بدون ناراحتي تحمل كند و در صورتي كه دارو به بدن نرسد اختلالات جسمي و رواني موسوم به سندروم محروميت بروز ميكند. در سال 1950 سازمان جهاني بهداشت تعريف زير را براي اعتياد ارائه دادند:
□ اعتياد داروئي حالتي است كه در اثر مصرف دورهاي يا مداوم يك ماده شيميائي ( طبيعي يا مصنوعي ) كه براي انسان يا جامعه مضر باشد ايجاد ميگردد و ويژگيهاي آن به قرار زير است: 1- اشتياق يا نياز اجباري به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاري اجباري براي پيدا كردن آن به هر وسيله. 2- تمايل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پيدا شدن وابستگيهاي جسمي و رواني براثر استفاده از آن ماده.
اسلاید 5 :
اين كميته براي استفاده مداوم يا دورهاي مواد شيميائي كه براي فرد و جامعه مضر نبوده و نيز حالت ايجاد شده توسط آن خصوصيات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئي را در نظر گرفت. ولي به مرور زمان مشخص گرديد كه تعاريف خصوصاً براي عادت داروئي نارسا هستند و به همين دليل در سال 1957 ميلادي تعاريف توسط كميته كارشناسان سازمان جهاني بهداشت مجدداً به اين صورت تصحيح گرديد كه وابستگي رواني به يك دارو “بدون پديده محروميت” را عادت و وابستگي رواني و جسمي “همراه با پديده محروميت” را اعتياد ناميدهاند. اما تعاريف فوق نيز با شروع مصرف داروهائي از قبيل ال . اس . دي و آمفتامينها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامين براي گروهي موجب افزايش فعاليتهاي روزانه ميگشت و براي گروهي حمله جنون ايجاد ميكرد به همين جهت در سال 1964 كميته مزبور اصطلاح وابستگي داروئي را Drug Dependence براي هر دو حالت فوق انتخاب كرد و چنين استدلال نمود كه يك بيمار ممكن است نسبت به داروي خاص وابستگي رواني پيدا كند، در حالي كه بيمار ديگر نسبت به همين دارو، علاوه بر وابستگي رواني از لحاظ جسماني نيز وابسته شود. كميته مزبور وابستگي داروئي را حالتي ناشي از استعمال مكرر يك دارو به طور دورهاي يا مداوم ميداند، كه خصوصيات آن بسته به ماده مورد استفاده متغير است و به هيم دليل ذكر شده است كه نام شيميائي مورد بحث در جلو عبارت “وابستگي داروئي” قيد گردد. به هر حال با توجه به اينكه در كشور ما واژه اعتياد از همه جهت قابل درك عموم ميباشد در اين سايت از كلمه اعتياد بيشتر استفاده شده است. با توجه به تعاريف فوق در رابطه با اعتياد مشخصاً در چند مقوله با يكديگر شريكند و آن اينكه:
اسلاید 6 :
1- وابستگي شديد وجود دارد.
2- وابستگي جسمي و رواني است.
3- قطع اين وابستگي مشكلاتي را به همراه دارد
تفاوت عادت و اعتياد
« عـادت » و « اعتــياد » دو اصطلاح و عنواني هستندكه در افكار عمومي به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته ميشوند در صورتيـكه اختلاف كلي و اساسي با هم دارند . « عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محيط زيـست يا شرايـط جديد و بيسابقه كه در انسان انواع مختلف وجود داشته و در كتاب « معماي عادت » طرح جديـدي در مورد تعريف و تقسيمبندي آن ارئه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلي بشرح زير تقسيم شدهاند :
اسلاید 7 :
اول - « عادت روحي » كه عبارتست از تطابق روحي و معنوي با مسائل و موضوعات و كليه پديدههاي جديد و بيسابقهايـكه با آنها انس و عادتي از پيش وجود نداشته تا آثار معنـوي حاد آنها از بين برود ؛ از قبيل خبر خوش يا ناخوش مهمي كه در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثير خود قرار ميـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر يا مادر و نزديكان مورد علاقه يا خبر موفقيت در كنكور ورودي دانشگاه و يا خبر اصابت جايـزه بزرگي در قرعهكشي و غيـره . به مرور زمان كه خبر كهنه ميـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت كرده ) اثرات رواني آن از بين ميرود .
اسلاید 8 :
دوم - « عادت عضوي » عبارتست از عادت دادن عضوي از اعضاء بدن بكار و فعاليت منظم و مداوم غيرارادي معيني كه قبلاً از روي علم و آگاهي و دخالت شـعور و اراده انسان صورت ميگرفته ولي پس از تمرين و تكرار كافي ميتواند بطور خودبخودي و غير ارادي و ناآگاه نيز انجام گيرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشين تايپ يا عادت دادن دستها و پاها بكارهاي معيني مانند دوچرخه سواري و راننـدگي يا به هنرها و صنايع .
سوم - « عادت غريزي » عبارتست از عادت عضوي مشخصي كه به اقتضـاي فطري و ناآموخته از بدو حيات در اعضاء وسـلولها و نسوج معيني بوجود آمده و همان خـصوصيات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند كار قلب و كليـهها و ريـهها و فعاليتهاي دروني اعـضاء و نـسوج و سلولهاي داخلي بدن كه بطور غير ارادي و منظم انجام ميگيرد .
اسلاید 9 :
چهارم - « عـادت حياتي » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بيولوژيكي ) با شرايط جديد محيط زندگي بخصوص از نظر عوامل فيزيكي وشيمايي مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فيزيكي ) يا با رژيمهاي غذائي و داروئي مختلف ( عامل شيـميائي ) يـا با آب و هواهاي مختلف ( عامل فيـزيكي و شيميائي توأم ) .
در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع تركيبات شيـميائي مختلف در حد تحمل بدن ) نوعي تطابق بيـولوژيكي بوجود ميآيد كه در صورت قطع استعمال آن دارو يا ماده شيميائي معين و بخصوص ( مانند استعمال طولاني داروهاي مسـكن يا خواب آور ) ممكنست اختلالات فيزيكي و شيميائي و بدنبال آن اختلالات فيـزيولوژيكي و بيولوژيـكي محسوس و گاهي غيرقابل تحمل در شخص بوجود آيد زيرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرايـط مربوط بمصرف آن به يك اعتدال مجازي موقتي رسيـده كه با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم ميخورد و شخص موقتاًتحت فشار خاصي قرار ميگيرد زيرا بدن مستقيماً به آن دارو عادت كرده و خو گرفته است كه ايـن امر در مورد مواد مخدر بسيـار سخت و از تمام انواع عادات بيـولوژيكي ياحياتي ( تطابق بيـولوژيكي ) دردناكتر و غيرقابل تحملتر است .
اسلاید 10 :
« اعتيـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو يا ماده شيميائي خارجي غيرلازمي بمدت طولاني كه يكي از انواع عادات حياتي يا عادات بيولوژيـكي محسوب ميگردد . استعمال مداوم و طولاني مواد مخدر منجر به ايـجاد سختتريـن انواع عادات حيـاتي در بدن ميشود كه همان « اعتيـاد به مواد مخدر » ميـباشد .
تـريـاك يا تغيير « عـادت » عموماً سهلتر و سريعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترك اعتياد با مـشكلات بزرگ روبرو نميگردد ، در حاليكه « اعـتياد » علاوه بر لطمات سنگين جاني و خـسارات مالي بسيـار و آماده كردن بـدن به انـواع بيـماريهاي جسمي و روحي گوناگون ، از نظر تـرك و رهائي با مشكلات بزرگ و گاهي با زحمات و مشقات و سختـيها و نامـلايمات بيشتري همراه است ولي البته نبايد فراموش كنيم كه « ترك اعتــياد غير ممكن نيست » و چون عنوان « اعتــياد » از طرفي اكثراً با « عادت »قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نميتواند مطابق با واقعيـت امر در استعمال طولاني داروهاي مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمايـد از اينروست كه در سالهاي اخير از طرف محافل علمي و پزشكي تعاريف ديگري انتخاب گرديده كه بيش از هعمه تعاريـف سازمان بهداشت جهاني كاملتر و جامعتر و مطمئنتر و نيز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخدر و غيره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگي به دارو » است.
اسلاید 11 :
دايرﺓ المعارف اعتياد > درمان و ترک اعتياد > گروه درماني
گروه درماني
روان درماني گروهي يك نوع درمان كاملا پذيرفته شده روانشناختي است كه از تعاملات سازنده بين اعضا و مداخلات يك رهبر آموزش ديده جهت تغيير رفتار غير انطباقي تفكرات و احساسات افراد مبتلا به نارضايتي استفاده مي نمايد. طي دهه هاي گذشته تعداد قابل ملاحظه اي از بيماران رواني توسط گروه درماني مداوا شده اند گروه درماني براي بيماران بستري سرپائي و در خيلي ديگر از موقعيت هاي اجتماعي قابل اجرا مي باشد همچنين بربخي اصول رواندرماني گروهي با موفقيت زيادي در زمينه هاي اقتصادي آموزشي و به صورت گروههاي رويا روي كاربد داشته است.
بسياري از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درماني گروهي در زندگي روزانه ما بسادگي اتفاق مي افتد تدابير درمان كه مهمترين مسئله مورد بحث در روان درماني گروهي است تنها به گروه درماني اختصاص ندارد بلكه در هر گروه عادي كم و بيش وجود دارد بطور عادي ما درزندگي روزمره خود با افراد و گروه هاي مختلفي ارتباط داريم كه اين روابط براي سلامتي ما لازم است البته همه روابط زمينه سلامت بخشي ندارند و حتي بعضي از روابط نيز ناسالم و بيماري زا هستند.
آن دسته از روابط فيمابين افراد كه توام با ريا و تزوير و فخر فروشي باشد و همچنين روابط توام با فشار تحقير روابطي ناسالم و صميمانه رابطه اي است كه از نظر روانشناسي نيازهاي رواني انسان را ارضا مي كند و هر انساني با تمام وجود آنرا طلب مي كند.
اسلاید 12 :
روان درماني گروهي چيزي جز ارائه شناخت و تصحيح رفتار بيمار گونه نيست رفتاري كه باعث شده ديگران از فرد فاصله يگيرند واو تنها منزوي گردد شايد يكي ازعلل رشد درمان هاي رواني در جوامع بزرگ و پيشرفته مسئله تنهائي و بي همدمي افراد باشد بنابراين روان درماني گروهي زماني ضرورت پيدا مي كند كه نيازاجتماعي فرد در ارتباط با ديگران برآورده نشده و يا محيط به گونه اي است كه هر چند روابط انساني به حد كافي وجود دارد ولي روابط موجود غلط و ناسالم مي باشد.
دربررسيهاي كلينيكي به عمل آمده ازمعتادين مشخص شده است كه اغلب آنها قبل از اعتياد دچار بيماري افسردگي بوده و درروابط درون فردي و بين فردي داراي مشكل هستند معتادين معمولا با خانواده خود روابط سالمي ندارند. همچنين با گروه هاي طبيعي اجتماعي نيز دچار مشكل هستند بنابر اين پس از طي دوره سم زدايي و ترك جسمي بايستي شركت در جلسات گروه درماني با جديت دنيال شود تا خلاء روابط ناسالمي كه قبلا در گروه هاي طبيعي داشته است برطرف گردد و روابط بين فردي بتدريج بهبود يابد. ناگفته نماند كه بر اثر تعامل ايجاد شده در گروه علاوه بر بهبودي روابط بين فردي روابط درون فردي معتادان نيز دستخوش تحول گرديده و نگرش هاي فردي نسبت به خود مثبت شده و نهايتا درمان كامل دنبال مي شود.
اسلاید 13 :
گروههاي خود يار
معتادان گمنام يك منبع يا يك سازمان غير انتفاعي بين المللي متشكل از معتادان در حال بهبودي است كه به شكل محلي و منطقه اي در بيش از 60 كشور جهان مشغول به فعاليت ميباشند اعضاء انجمن معتادان گمنام از يكديگر ياد ميگيرند كه چگونه بدون مواد مخدر زندگي كنند و به چه طريق از اثراتي كه اعتياد در زندگيشان گذارده است بهبود يابند.
چه كساني اعضاي معتادان گمنام هستند؟
هر كس كه مايل به قطع مصرف ماده مخدر باشد ميتواند به عضويت معتادان گمنام در آيد عضويت دراين انجمن محدود به مصرف كنندگان هيچ نوع ماده مخدر بخصوصي نيست و هر كس با هر گونه ماده مخدر قانوني و غير قانوني الكل هم جز مواد مخدر محسوب ميشودميتواند به عضوميت معتادان گمنام در آيد.
جلسات معتادان گمنام
زير بناي گروه و طرز برخورد اصولي واساسي معتادان گمنام با مسئله بهبودي برپايه ارزش درماني استوار است اعضاي اين انجمن با در ميان گذاشتن تجربيات ونحوه بهبودي خود از اعتياد فعالانه در جلسات شركت ميكنند جلسات معتادان گمنام حالتي غير رسمي دارد و در مكانهايي كه توسط گروهها اجراره شده اند برگزار ميشودرهبري جلسات وانجام بقيه امور آن را اعضاي جلسه بطور نوبتي وم داوطلبانه برعهده ميگيرند كليه مخارج جلسات معتادان گمنام و خدمات ديگر از طريق كمك مالي داوطلبانه اعضا و فروش نشريات تامين ميشود
اسلاید 14 :
هيچ گونه كمك مالي از افراد غير عضو پذيرفته نميشود.
اكثر جلسات معتادان گمنام بطور مرتب در همان محل و طبق برنامه زماني همه هفته تشكيل ميشود محل اين جلسات معمولا از ميان مكانها مؤسسات عمومي وعام المنفعه انتخاب ميشود جلسات معمولا دو نوعند:
جلسات علني يا باز و جلسات غير علني يا بسته حضور در جلسات علني براي عموم آزاد است جلسات غير علني فقط با حضور معتادان برگزار ميشوددستور جلسه و موضوع صحبت در هر يك از جلسات با يكديگر تفاوتهاي زيادي دارند در تعدادي از جلسات موضوع خاصي انتخاب ميشود و برخي جلسات مخصوص سئوال وجواب هستند ولي هدف جلسات هميشه يكي است و آن بوجودآوردن يك محيط مطمئن و مناسب براي بهبودي فرد ميباشد.
اسلاید 15 :
روش كار معتادان گمنام
همياري و كمك معتادان به يكديگر بمنظور بهبودي پايه و اساس كار معتادان گمنان است اعضاي اين انجمن بطورمرتب جهت در ميان گذاشتن تجربيات بهبودي خود گرد هم ميايند و همچنين اعضاي با تجربه تر كه به آنها راهنما گفته ميشومد شخصا به اعضاي جديدتر كمك ميكنند.
قدمهاي دوازده گانه اصولي ترين برنامه معتادان گمنام هستند و به منزله قلب اين انجمن ميباشند اين قدمهايكسري دستورالعملهاي شخصي را جهت بهبودي ارائه ميدهد با بكارگيري اين دستورالعملها و تماس نزديك و دائم باساير اعضا در نتيجه معتادان ميآموزندكه چگومنه ا ز مصرف مواد مخدر خودداري كنند و با فراز و نشيبهاي زندگي روبرو شوند.
اسلاید 16 :
دايرﺓ المعارف اعتياد > درمان و ترک اعتياد > كار درماني
كار درماني
كار درماني در اعتياد عبارت است از ارائه انواع فعاليتها و روشهاي درماني بمنظورپيشگيري از اعتياد تسريع روند بهبودي و رفع عوارض آن معمولا معتاد در روابط اجتماعي وسلوك ورفتار دچارمشكل ميگردد و در نتيجه قدرت كاري تمايل به كارحس تشريك مساعي و احساس مسئوليت وي مختل ميشود.
لذا براي اينكه فرد بتواند زندگي سود مندي را در اجتماع از سر بگيرد لازم است سلوك و رفتار وي طبيعي گرددو احساس مسئوليت وحس اجتماعي را باز يابد .
در برنامه هاي كاردرماني سعي در آمادگي فرد براي زندگي عادي و روزمرهروابط سالم اجتماعي و روبرو شدن با واقعيات زندگي وجود دارد همچنين كاردرماني علائق انگيزه هاو تمايلات انساني را پرورش داده علائم وعوارض بيماري را بهبود مي بخشد و فر را برايسازش با الگوهاي موجودوحاكم در زندگي اجتماعي آماده مي نمايد .
در كار درماني افراد با دقت كامل ارزيابي ميشوند كمبودها نواقص و نيازهاي بيماران بطور كامل مشخص ميگردد و براي هر فرد متناسب با مشكلات و نيازهايش ببرنامه هاي مفيد و موثر تنظيم ميگردد.
اسلاید 17 :
اين برنامه ها هم ازنقطه نظر فردي و هم گروهي بسوي هدفي معين و مشخص رهبري ميشود هرچند اهداف درماني در مورد افراد مختلف متفاوت است ولي بطور كلي بهتر است برنامه هاي زير در مورد اغلب افراد معتاد منظور شده و اجرا گردد:
1- سعي در بهبود و پرورش قابليت هاي فرد با ارضا و تكامل مهارتها وتوانائيهاي او
2- كاهش دادن علائم و عوارض اعتياد تا آنجائيكه فرد وظايف خود را در مسير واقعيت هاي زندگي و اجتماع ايفا كند.
3- كوشش در تكامل و پرورش ابعاد شخصيت و انگيزه هاي بيمار ضمن فعاليت ه هاي روزمره و را قالب تجارب موفقيت آميز بيمار
4- سعي در پرورش وارتقا سطح پذيرش و اقناع فرد از زندگي عادي بر اساس قابليت هاي او
5- سعي در افزايش قدرت تصميم گيري وعادات مطلوب ومثبت نسبت به كار و فعاليت
6- ايجاد وضعيت هاي كافي و لازم براي استقرار مناسبات و ارتباطات اجتماعي مفيد و مؤثر
7-آموزش و پرورش توانائيهاي فرد براي تفريح بهتروبهره بردن مفيد تر از اوقات فراغت خود.
8- ارشاد و تربيت افراد براي پيدا كردن اعتماد به نفس كافي جهت تامين زندگي مستقل در سطوح واقعيت هاي روابط اجتماعي موجود.
اسلاید 18 :
دايرﺓ المعارف اعتياد > درمان و ترک اعتياد > مذهبي درماني
مذهبي درماني
اصولي كه در اسلام جهت درمان معتاد مفيد واقع مي شون عبارتند از :
1- اصل پذيرش :
د رمكتب اسلام بالاترين خطا وگناه كه همان شرك به خد مي باشد د رصورت بازگشت و شناخت ذات يكتاي خداوند قابل بخشش مي باشد و هيچ كس مايوس از رحمت خداوند نيست و شخص معتاد نيز زماني كه جهت درمان پناه به مرجع ذيصلاحي آورد به هيچ عنوان طرد نمي شود.
2- اصل حمايت :
اسلام به پيروان خود دستور مي دهد زماني كه شخص ولو غيرمسلمان به قصد كمك گرفتن به تو رجوع كرد دست رد به سينه او زده نشود بلكه حتي حمايت از افراد ضعيف و مستضعف علامت ايمان افراد برشمرده شده و كسيكه در فكر اين موضوع نباشد مسلمان نمي باشد لذا معتاد نه تنها پذيرفته مي شود بلكه از نظر درمان حمايت هم مي شود.
اسلاید 19 :
3- اصل بازگشت به اصل خويش :
شخص راهنما كه خود مسلمان دلسوزي است سعي خواهد نمود او را با ارزشهاي انسانيش آشنا كند وجايگاه انسان را در روي زمين به وي نشان دهد و مقام انسان وعزت هميشگي او را در پرتوگرايش به مذهب به وي گوشزد مي كند وهمچنين سعي خواهدت كرد در غيبت بازگشت به اصل خويش ايجاد كند.
4- اصل تصميم و اراده :
در اسلام حتي نيت و تصميم شخص چنانچه مثبت باشد اجر در پي دارد و لذا زماني كه هر معتاد اراده و تصميم به ترك گرفت همان لحظه گرايش به سمت جاده سلامتي و در مسير صحيح قرارگرفتن آغاز مي شود لذا اسلام سعي دارد زماني كه معتاد تصميم و اراده به ترك كرد اورا مورد حمايت مادي ومعنوي
اسلاید 20 :
وهمچنين تشويق قرار دهد و بر تقويت اين تصميم و اراده بيفزايدتا به عنوان يك هدف مهم آن را دنبال كند زيرا اساس مذهب رشد مي باشد.
(قدتبين الرشد من الغي .)( قسمتي از آيات آيت الكرسي ) لذا نيت و اراده انسانها به سمت يك زندگي سالم بايستي مورد حمايت جامعه قرارگيرد. شخصي كه تصميم به ترك گرفته از نظر مذهب مورد حمايت است و بديده احترام به وي نگاه مي كنند بمنظورتقويت اراده نيت و باقي بودن براين بينش راهكاريهاي ذيل از نظر مذهب توصيه مي گردد:
1- حمايت هاي مادي ومعنوي (صله رحم )
2- همنشيني و دلجوئي از وي
3- ياد آوري مكرر توانمنديهاو ارزشهاي انساني وي
4- سوق دادن ذهن اوبه خدا واوليائش