بخشی از مقاله

بهداشت رواني درمحيط كار

نويسنده : Dr.Dulcep.Estrella.Gust
مديرهيات رئيسه مركزبهداشت وايمني حرفه‌اي فيليپين

shcenter @ oshc.dole.gov.ph E- mail:

فهرست

مقدمه

چرا صحبت كردن در رابطه با بهداشت رواني مهم است ؟
علت اهميت صحبت در مورد شيوع اختلالات رواني اجتماعي در محيط كار چيست ؟
چرا به برنامه هاي بهداشت رواني و شغلي نيازمنديم ؟
ما با چه محدويت هايي روبرو هستيم ؟


مقدمه :
در كشورهاي صنعتي نظير كشورهاي اروپايي استرس هاي محيط كار بر بيش از يك سوم كارگران اثر مي گذارد. در بسياري از كشورهاي دنيا مشكلات ناشي از عدم بهداشت رواني در حال افزايش است بطوريكه از هر 10كارگر يك نفر از مشكلاتي نظير افسردگي ، اضطراب ، استرس هاي ناشي از خستگي و خشونت رنج مي برد كه در نهايت ممكن است به بيكاري و بستري شدن فرد منجر شود.
آمار نشانگر اين است كه مسالة رو به رشد در تمام محيط هاي كاري مشكل حفظ سلامت رواني كارگران است.
در حقيقت عصر تكنولوژي جديد ، افزايش خطرات فيزيكي و فشارهاي اجتماعي فزاينده ناشي از صنعتي شدن ، تهديدي براي بهداشت رواني فرد در دوران كاري اش مي باشد .
امروزه استرسهاي رواني منجر به درجات مختلفي از اضطراب و هيجان در محيط هاي كاري
مي شود .چنين استرسهايي به عنوان عامل اصلي گريز از كار و راندمان پائين كارگران شناخته شده اند. مطالعات مختلف ثابت كرده است كه 20 تا 40 % كسانيكه با چنين مشكلاتي روبرو هستند به طور مداوم به پزشكان عمومي و يا كلينيك هاي تخصصي پزشكان طب كار مراجعه
مي كنند.

بهداشت رواني چيست ؟
اغلب ، عدم آشفتگي در ذهن و روح و روان فرد را معادل با بهداشت رواني دانسته اند اما بهداشت رواني چيزي بيش از اين تعريف مي باشد . در واقع بهداشت رواني ، سلامتي رواني و اجتماعي فرد مطابق با فرهنگ محيط و جامعه مي باشد.
بهداشت رواني يا فقدان آن، حالتي فراگير است كه در محيط هاي كاري و يا خارج از آن وجود دارد . با توجه به وجود استرس و استرينهاي  مختلفي كه سبب تهديد و به مخاطره افتادن بهداشت رواني فرد در محيط كار مي گردد و با توجه به زمان زيادي كه كارگر در محيط كار
مي گذراند توجه ويژه به مساله بهداشت رواني بسيار حائز اهميت است .
سرعت و فشار در قرن 21 واژه هايي كليدي مي باشند . بسياري از مردم و بويژه كارگران احساس مي كنند كه سوار بر يك نوع دستگاه ترد ميل هستند و فرار از روي آن امكان پذير نيست . همه چيز با سرعت و شدت در حال انجام است و هيچ فرصتي براي توقف فرد و لحظه اي تفكر در تنهايي وجود ندارد و به اين ترتيب كاملا قابل درك است كه اين شكل زندگي و چنين فشارهايي سبب اضطراب و مشكلات فراوان روحي و جسمي براي فرد خواهد شد .
بهداشت رواني جوابگوي سوالات مشكلي از قبيل اينكه علت وجود انسان و جهان چيست
مي باشد . بهداشت رواني داراي سطوح مختلفي است از آسوده زندگي كردن فرد به تنهايي و در كنار ديگران تا رسيدن به تكامل از طريق خودشناسي . فرد قوي مي تواند مشكلات را بدون اينكه باعث ناراحتي او شوند حل كند به علاوه در زمان مواجهه با مشكلات قادراست بدنبال كمك باشد.

چرا صحبت كردن در رابطه با بهداشت رواني مهم است ؟
امروزه در كشور فيليپين بسياري از مشكلات رواني ناشناخته باقي مانده اند . خصوصاً با رشد منفي اقتصاد بنظر مي‌رسد برنامه هاي بهداشت رواني و شغلي به عنوان آخرين نياز در فهرست نيازمنديهاي كشورها ثبت مي شود . در ضمن ما نمي توانيم نسبت به ايجاد برنامه هايي با آينده نا مطمئن اجتماعي و اقتصادي بي تفاوت باشيم .
اين سوال وجود دارد كه آيا در كشورهاي در حال توسعه اي نظير فيليپين جايي براي
برنامه هاي بهداشت رواني و شغلي وجود دارد يا خير؟ و اين برنامه ها بايد به چه صورت و در چه راستايي باشد؟
دستيابي به بهداشت رواني و شغلي نيازمند سطح پيشرفته اي از مدرنيسم است . اين مساله با توجه به واقعيت هاي اقتصادي و اجتماعي كشور فيليپين كاملاً قابل توجه است .
يك كارگر معمولي ( منظور از كارگر مدير و سرپرست هم مي باشد) به طور متوسط 60 % از ساعات بيداري خود را در محل كار مي گذارند . فاكتورهاي استرس در محيط كار شامل تهديد اذيت و آزار ، فشار جمعيت كاري ، شرايط بد كاري ، ناسازگاري بين افراد ،‌ خشونت ، تبعيض ، ترس از اخراج ،‌ مهم بودن شرايط كار ، كار خيلي كم و كار خيلي زياد و سهيم نبودن در
تصميم گيري ها مي باشد . در مجموع فاكتورهاي رواني اجتماعي مهم مي توانند به 5 گروه عمده تقسيم شوند كه عبارتند از:
1- محيط فيزيكي كار
2- ماهيت خود شغل
3- زمان كار
4- نقش كارگران
5- تكنولوژي و صنايع جديد
ممكن است اين شرايط به تنهايي يا در مجموع ، اثرات ويژه اي روي فرد داشته باشد و منجر به ايجاد مشكلاتي نظير اختلالات حافظه ، پرخاشگري ، اضطراب و يا اختلال در خواب شود و ممكن است مشكلات رفتاري در هنگام كار نظير ارائه كار ضعيف ، كار گريزي، اعتياد به الكل و دارو رخ بدهد و همچنين مشكلات ديگري ازقبيل بيماريهاي مزمن جسمي نظير : فشار خون بالا ، بيماريهاي مزمن جسمي - رواني و حوادث در محيط كار نيز ممكن است رخ دهد و در نهايت ممكن است به بستري شدن فرد در بيمارستانهاي روان پزشكي منجر شود.
در اين حالات بايد توجه شود كه استرس به عنوان يك عامل اصلي مطرح است اما عوامل مهم ديگر نيز نظير ژنتيك ، شخصيت فرد و سيستم هاي حمايتي از اشخاص نيز مطرح مي باشد.


علت اهميت صحبت در مورد شيوع اختلالات رواني اجتماعي در محيط كار چيست ؟
در يك مجموعه كاري اختلالات رواني به دو گروه عمده تقسيم مي شوند :
ا) مشكلاتي كه در بين همه مردم وجود دارد .
2) مشكلاتي كه خاص محيط هاي صنعتي و كاري مي باشد و مطالعات مختلف بيانگر اين است كه 30 % از جمعيت كشور دچار اين اختلالات مي باشند.
اغلب كارگران مشكلات رواني خود را از پزشك يا سرپرست خود مخفي مي كنند . دليل اين مساله ترس از بدنامي است .
به هرحال ما مي دانيم كه يك ارتباط واقعي بين بيماريهاي جسمي و رواني وجود دارد.
پژوهشي كه در انگلستان انجام شده نشان داده است كه درمان نيمي از بيماريهاي رواني بيش از 12 ماه به طول مي انجامد .بيماريهاي رواني خفيف نيز از جهت اينكه مانعي براي توليد و عامل غيبت كارگر محسوب مي شود مي تواند خسارت بار باشد .
بيماريهاي رواني اجتماعي ناشي از شغل عبارتند از :
- اضطراب شديد
- افسردگي
- جنون
- مشكلات رواني حاد ناشي از استرسهاي محيطي نظير تماس با عوامل خطر آفرين محيط كار مثل منوكسيدكربن و سرب
- اختلالات رواني ناشي از جراحات سر
- علائم بيماريهاي مغزي در نتيجه تماس با مواد الي نظير تولوئن ، استايرن و سرب
- خشونت
- حوادث
- مسموميت
از اينرو نياز به برقراري برنامه هاي بهداشت رواني با توجه به گسترش تكنولوژيهاي جديد در بخش صنعت كاملاً قابل درك است .
تكنولوژي توليدات انبوه ، تكنولوژي اتمي و نوآوريهاي تازه در بخش صنعت همواره باعث وارد شدن انواع استرسهاي رواني به كارگران مي شود . بخصوص اين مساله در‌‌كشورهاي پيشرفته و صنعتي كاملاً مشهود است .

چرا به برنامه هاي بهداشت رواني و شغلي نيازمنديم ؟
در كشورهاي در حال توسعه اي نظير فيليپين شعار (( ارزش يك اونس پيشگيري معادل يك پوند درمان است)) مي تواند يك شعار راهنمايي كننده باشد.
مطالعات نشانگر اين مطلب است كه بذر بيماري كه توسط تكنولوژيهاي جديد پاشيده شده در حال جوانه زدن است .
مطالعاتي كه بر روي شيفت هاي كاري انجام شده بيانگر اين مساله است كه شيفت هاي كاري مختلف سبب بوجود آمدن اختلالاتي در خواب و خواب آلودگي فرد در حين كار خواهد شد و سبب هجوم خستگي به علت فقدان استراحت مي شود.
كم بودن انگيزه و هراس از خطرات كار در شب ممكن است سبب ايجاد بيماري توهم در فرد شود و در نهايت منجر به وخامت حال فرد چه از نظر جسمي و چه از نظر سلامت رواني شود.
دليل ديگر نياز به برنامه بهداشت رواني و شغلي اين حقيقت است كه نرخ بيكاري در حال حاضر حدود 6/10% و نرخ افراد نيمه بيكار حدود 16 % است . ادامه افزايش روند بيكاري نقش مهمي در افزايش فشارهاي روحي رواني دارد . در حقيقت مطالعات بيانگر اين مطلب است كه وضعيت سلامت خانواده شخص بيكار در طول دوره بيكاري رو به وخامت مي رود و مساله بيكاري نه تنها بر روي نان آور خانواده بلكه برروي همسر و فرزندان فرد هم اثر مي گذارد. در كشور فيليپين سيستم هاي حمايتي به عنوان يك عامل حفاظتي جهت كاستن از فشار برروي افراد مطرح است . اما اين عامل تا چه اندازه و چه مدت موثر است ؟
امروزه ما اطلاعات بسيار كمي از ميزان توقف توليدات در نتيجه استرسهاي رواني كارگران داريم . اين مساله براي محيط هايي كه بيماري رواني بصورت فراگير در مي‌آيد و يا در
محيط هايي كه مرگ و مير يا انواع معلوليتها و ناتوانيها در اثر تماس با مواد شيميايي رخ مي دهد صادق است . اين مسائل سبب بوجود آمدن اضطراب شديد در كارگران و ترديد آنها براي بازگشت به كار خواهد شد .

ما با چه محدوديت هايي روبرو هستيم ؟
نيازي به توجيه ضرورت بهداشت فردي چه از نظر جسمي و چه از نظر روحي نمي باشد اما در سطح يك مجموعه ضرورت برقراري برنامه هاي بهداشت رواني با توجه به كمبودهاي اقتصادي جاي سوال زيادي دارد. هر برنامه اي نياز به امكانات مالي دارد اما خوشبختانه در نهايت
برنامه هاي بهداشت رواني امروزه به عنوان يك واقعيت در محيط هاي كاري پذيرفته شده است .
به هر حال ما با اين واقعيت روبرو هستيم كه محدوديت هاي فراواني وجود دارد كه ممكن است برنامه هاي بهداشت رواني را با شكست روبرو كند . اجراي هر برنامه اي نياز به قوانين
توسعه يافته دارد . نيازي به بيان اين مطلب نيست كه امروزه برنامه هاي بهداشت حرفه اي به عنوان يك امر پذيرفته شده در محيط هاي كاري در نظر گرفته مي شود.
اما به هر حال ما با محدوديت هاي فراواني براي اجراي برنامه هاي بهداشت رواني روبرو هستيم. بهداشت شغلي معمولاً به عنوان بخش جداگانه اي در برنامه هاي آموزشي سطوح مختلف ( عمومي و تخصصي) در نظر گرفته نمي شود . پزشكان جوان بندرت در اين زمينه آموزش
مي بينند. با وجود افزايش تعداد روانپزشكاني كه بطور خصوصي كار مي كنند در محيط هاي كاري كمبود نيروي ماهر در زمينه بهداشت رواني همواره احساس مي شود . در فليپين و ساير كشورهاي در حال توسعه كارگرانيكه در موسسات كوچك مشغول به كار هستند بندرت در برابر استرسهاي رواني محيط كار حمايت مي شوند .
مديريت استرس يا شناسايي و گزارش مشكلات رواني اجتماعي و سرويسهاي بهداشتي همواره آخرين مساله‌اي است كه در اين موسسات به آن اهميت داده مي شود .
مشكل ديگر اين واقعيت است كه اغلب تاسيساتي كه حدود 5 كيلومتر تا نزديكترين بيمارستان فاصله دارند فاقد سرويسهاي درماني و پزشكي مي باشند و مديريت اغلب درگير مساله درمان است تا مساله پيشگيري . به علاوه اغلب بيماريهاي رواني ناشي از تماس با مواد سمي در آزمايشات تشخيص پزشكي در نظر گرفته نمي شوند . مشكل روبه رشد ديگر افزايش تعداد كودكان و نوجوانان كارگر مي باشد. اين افزايش به قدري سريع است كه دولتمردان قادر به كنترل و توقف اين پديده نمي باشند . تحقيقات بيانگر اين واقعيت است كه در اين حالت بهره كشي و استثمار بصورت پرداخت دستمزدهاي بسيار پائين و ساعات كار طولاني و همچنين بيمه نكردن كارگران رخ مي دهد . در ضمن كار كارگران كودك و نوجوان همواره با ريسك بالايي از خطرات و حوادث همراه است . ضمن اينكه كار كودكان سبب محروم شدن آنها از دوران
كودكي شان و لذت بازي با همسالانشان خواهد شد . بسياري از اين كودكان وقتي به مدرسه بر مي گردند از مشكلات جسمي و رواني رنج مي برند كه باعث عقب افتادن آنها از ساير همسالانشان خواهد شد و در بسياري مواقع اين مسائل سبب انصراف فرد از تحصيل خواهد شد.

برنامه هاي كاربردي پيشنهادي براي دستيابي به بهداشت رواني شغلي :
1- تحقيقات بهداشت رواني شغلي بايد با اهداف زير صورت پذيرد:
1 -1) كاهش ميزان شيوع مشكلات رواني و شغلي در صنعت تا جائيكه ممكن است از كشاورزي گرفته تا كارهاي كامپيوتري و اشتغال از راه دور
2-1 ) شناسايي عوامل اصلي تشديد كننده مشكلات رواني در محيط هاي كاري
3-1) تدوين پيشنهاداتي ‌براي‌دستيابي به درمان و پيشگيري و بويژه گسترش بهداشت ، همچنين شناسايي، مديريت و ارجاع مشكلات رواني به متخصصيني كه در زمان نياز در دسترس باشند .
2- تحقيقات بايد بوسيله كارشناسان موجود در محيط كار از جمله : خودكاركنان و تيم هاي بهداشتي محيط كار صورت پذيرد همچنين مطالعات مشتركي با دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي بهداشت و سلامت رواني انجام پذيرد.
3- تحقيقات مي تواند به صورت زير شروع شود .
1-3 ) قرار گرفتن برنامه تحقيقات در دستور كار
2-3) تدوين برنامه خاص براي شناسايي اينكه چه زماني و بوسيله چه كسي و با چه منابعي اين تحقيقات بايد انجام شود.
3-3) تجزيه و تحليل نتايج حاصل از استرسهاي شغلي .
4-3) گسترش يك سري از ابزارهاي تحقيقاتي معتبر براي مثال پرسشنامه ارزيابي و تخمين خطرات و استرسهاي محيط كار، توجه به بحثهاي گروهي .
5-3 ) انجام آزمايشات رواني و رفتاري براي شناسايي تاثيرات تماس با مواد آلي .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید