بخشی از مقاله

فضايل نماز
چنانچه پيش بيان شد فضايل نماز بسيار است و من بطور نمونه اندکی را بعرض ميرسانم. پيش از هر چيز خوب است بدانيم که نماز بعد از واقعه اسری و معراج نبی کريم (صلعم) فرض گرديده نخست از جانب خداوند متعال پنجاه وقت نماز در شبانه روز تعيين شده بود و بعد از بار بار رفت و آمد و درخواست حضرت پيغمبر (صلعم) برای کم کردن، نماز از پنجاه وقت به پنج وقت تخفيف يافته و خداوند کريم به آن حضرت (صلعم) فرموده است که هر يک از امتانِ تو اين پنج وقت نماز را ادا کند ثواب همان پنجاه وقت را به او خواهيم داد پس اگر از ما يک وقت قضا شود گويا ده وقت نماز را از دست داده ايم. خداوند متعال در کلام پاک خود ميفرمايد:


حفاظت کنيد بر همه نمازها خصوصاً بر نماز ميانه و بايستيد برای خدا فرمانبردارندگان در اين آيت آفريدگار جهان حکم فرموده است که بر نمازها حفاظت کنيد يعنی نماز را دره وقت آن ادا کنيد و نگزاريد قضا شود. و از نماز وسطی بيشتر علماﺀ مراد نماز عصر را گرفته اند زيرا که در حديث آمده و در وسط نمازها هم واقع است. و بعضی نماز بامداد را و بعضی نماز ظهر را مراد گرفته اند. و در حديث است که در نماز ظهر چون هوا بسيار گرم ميشد بعضی از حاضر شدن به مسجد کوتاهی ميکردند.


اين آيت نازل شد و اما جمله دوم اين آيت قُومُو قانتين را بعضی مفسرين بر ... صلولله قا يمين ... تفسير کرده اند، يعنی نماز را بخوانيد برای خدا در حاليکه ايستاده باشيد. و اين را بايد دانست که فرمان خداوندی برای منفعت خود ما است و اگر نه به نماز ما چه احتياجی دارد. نماز بخوانيم به خداوند فايده ای نميرسد و اگر نه خوانيم باو ضرر نميرسد، بلکه ضرر آن به خود ما ميرسد. اين لطف خداوند مهربان است که راه فايده را بما نشان ميدهد. پس بايد که راه فايده خود را در

پيش گرفته بر نمازها مواظبت کنيم و تا جايکه گنجايش دارد ترک نکنيم. مثلاً اگر کسی مريض است و استاده نماز خوانده نميتواند بايد نشسته بخواند، و اگر نشسته هم نتواند بايد به پهلوی راست دراز کشيده ره به قبله نمايد و يا خود را به پشت بيندازد و پا های خود را بطرف قبله دراز کرده و بالشتی زير سر نهد تا روی او متوجه قبله گردد سپس به اشاره سر نماز بخواند. در صورتيکه به اشاره هم نماز خوانده نتواند پس نماز او تأخير ميگردد تا وقتيکه صحت يابد و سپس نماز های که از او قضا شده ادا نمايد و نماز از او ساقط نميشود.


از حضرت عثمان (رضی الله عنه) منقول است که فرمودند:
کسيکه حفاظت کند بر نماز های پنجگانه و مداومت کند بر آنها تکريم ميکند او را خدا يتعالی به نه کرامت و آنها اينند:
• اول خدايتعالی او را دوست ميگرداند.
• دوم اينکه بدن او سالم ميماند


• سوم اينکه فرشتگان به حکم خدا از او نگهبانی ميکنند
• چهارم اينکه در منزل آن برکت نازل ميشود.


• پنجم اينکه بر چهره آن علامات صالحين ظاهر ميگردد.
• ششم اينکه خداوند متعال دل او را نرم ميگرداند.
• هفتم اينکه از پل صراط مثل برق خواهد گذشت.
• هشتم اينکه خداوند پاک او را از دوزخ نجات خواهد داد.
• نهم اينکه خدای تعالی او را بهمراه بندگان خود در بهشت داخل خواهد کرد. آنچنان بندگانيکه نه بر آنها ترس خواهد بود و نه غمگين خواهند شد.

اين خيال را نبايد داشت که اگر نماز بخوانيم از اين انعامات بهره مند خواهيم شد و اگر نه اين انعامات به ما داده نخواهد شد پس از اينرو در ادای نماز ما اختيار داريم. اين چنين تصور کاملاً نادرست ميباشد. نماز بر ما فرض ميباشد زيرا که خداوند متعال ميفرمايد:
هر آيينه نماز است بر مومنين فرض بوقت معين کرده شده.


در اين آيت فرضيت نماز بهمراه تأکيد و اثبات ذکر شده است. کسانيکه از علم نحو و معانی چيزی ميدانند. در مييابند که ...ان...برای تأکيد و ...کانت... که فعل ماضی است برای اثبات ميباشد خداوند قادر ذوالجلال در اين آيت مبارک فرضيت نماز را واضح ميسازد، چنانچه بطور تأکيد ذکر شده که ابداً نماز نيست مگر فريضه از جانب ما در وقت معين بر هر ايماندار و خدا شناس. در آيت ديگر خداوند ميفرمايد:
هر آيينه نماز باز ميدارد از کارهای بيحيايی و فعل نا پسنديده.


شايد سئوال پيدا شود که بسياری هستند که نماز هم ميخوانند اما نماز آنها را از اجرای کار بد باز نميدارد. جواب اين سئوال اينست که مقصود از نماز آن نمازيست که با خشوع و خضوع و حضور قلب و اطمينان خاطر بوده باشد، نه اينکه جسد انسان در نماز استاده باشد و فکرش بدنبال کاری ديگری، چنانچه گفته شده:


شب چه عقد نمازبندم *** چه خورد بامداد فرزندم و يا اينکه با جماعت نماز ميخوانيم و نميدانيم که چند رکعت از نماز خوانده شده و چند رکعت باقی مانده، همچنين اگر کسی از ما بپرسد که امام کدام سورة را خواند نميتوانيم جواب بدهيم. پس بين حاضر و غايب چه فرق شد. اگر نماز را به طريقه آن ادا کنيم. حتماً ما را از کارهای زشت باز خواهد داشت. در زمان پيغمبر صلی الله عليه و سلم صحابه کرام عرض کردند که يا رسول الله فلان شخص بسيار نماز ميخواند ليکن دزدی هم ميکند آنحضرت صلعم فرمودند که عاقبت نماز آن او را از اينکار باز خواهد داشت. مدتی چندی گذشت و آن شخص دزدی کردن را ترک کرد.


اهميت نماز
نماز مهمترين اعمال دينى است كه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهاى ديگر هم قبول مى‏شود. و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمى‏شود. و همانطور كه اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو كند، چرك در بدنش نمى‏ماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاك مى‏كند. و سزاوار است‏كه انسان نماز را در اول وقت بخواند. و كسى كه نماز را پست و سبك شمارد،مانند كسى است كه نماز نمى‏خواند. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:"كسى كه به نماز اهميت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزى حضرت در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد و مشغول نماز شد، و ركوع و سجودش را كاملا به جا نياورد. حضرت فرمودند: "اگر اين مرد در حالى كه نمازش اين طور است از دنيا برود، به دين من از دنيا نرفته است". پس انسان

بايد مواظب باشد كه به عجله و شتابزدگى نماز نخواند، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد كه با چه كسى سخن مى‏گويد، و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسيار پست و ناچيز ببيند. و اگر انسان در موقع نماز كاملا به‏اين مطلب توجه كند، از خود بى‏خبر مى‏شود. چنانچه در حال نماز تير را از پاى مبارك امير المؤمنين عليه‏السلام بيرون كشيدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد،كبر، غيبت، خوردن حرام، آشاميدن مسكرات و ندادن خمس و زكات، بلكه هر معصيتى را ترك كند. و

همچنين سزاوار است كارهايى كه ثواب نماز را كم مى‏كند بجانياورد، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند. و نيز كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى‏كند بجا آورد، مثلا انگشترى عقيق به دست كند، و لباس پاكيزه بپوشد، و شانه و مسواك كند، و خود را خوشبو نمايد
اهميت نماز جماعت
غير از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت(كه به آنها اشاره خواهدشد)پاداش‏هاى عظيمى براى آن بيان شده كه در اينجا به بعضى ازروايات،اشاره مى‏شود. از رسول خدا(ص)نقل شده كه:«من سمع النداء فلم يجبه من غيرعلة فلا صلاة له‏» (1) نماز كسى كه صداى اذان را بشنود و بى دليل،در نماز جماعت‏مسلمانان شركت نكند،ارزشى ندارد.


در حديث،تحقير نماز جماعت،به منزله تحقير خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما يحقر الله‏» (2) شركت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بيمه مى‏كند. (3) و براى هر گامى كه به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همين كه كسى براى شركت در نماز جماعت از منزل خارج‏مى‏شود،يا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر مى‏برد پاداش كسى‏را دارد كه در اين مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بيشتر باشد،پاداش آن بيشتراست.اين كلام رسولخداست كه فرمود:«ما كثر فهو احب الى الله‏» (6) حديث جالبى در بيان

فضيلت نماز جماعت است كه قسمتى از آن‏در رساله‏هاى عمليه هم ذكر شده است.ترجمه تمام حديث چنين است:
اگر اقتدا كننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مى‏شود.


اگر اقتدا كننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده مى‏شود.


اگر اقتدا كننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كنندگان و امام جماعت‏به 10 نفر رسيدند،پاداش‏72800 نماز دارد.
ولى،همين كه عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداكسى نمى‏داند. (7) در حديث ديگر است:هر كه نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مى‏دارند. (8) در زمان پيامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت كم مى‏شدند،آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مى‏پرداخت و مى‏فرمود:شركت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چيز سنگين‏تر است. (9) قرآن نيز،از اوصاف منافقان،بى حالى و كسالت هنگام نماز را بيان‏كرده است. (10 چرا كه سحر خيزى و حضور در جماعت مسلمين،آن هم ازراه‏هاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ايمان و عشق نمازگزاراست.


حضور در نماز جماعت،خاص يك منطقه نيست.انسان در هر جا كه باشد،خوب است‏به فكر نماز جماعت و حضور در آن و تشويق‏ديگران باشد.
رسول خدا(ص)در باره اهميت جماعت،فرمود:


«صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعين‏سنة.قيل:يا رسول الله!صلاة يوم؟ فقال(ص):صلاة‏واحدة‏» (11) يك نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانه‏است. پرسيدند:آيا يك روز نماز؟فرمود:بلكه يك نماز.


و مى‏فرمود:صف‏هاى نماز جماعت،همانند صف‏هاى فرشتگان درآسمان چهارم است. (12) اولين نماز جماعتى هم كه بر پا شد،به امامت رسول خدا و شركت‏حضرت على(ع)و جعفر طيار(برادر حضرت على(ع))بود.همين كه‏ابوطالب،فرزندش على(ع)را ديد كه به پيامبر اقتدا كرده،به فرزندديگرش جعفر گفت:تو نيز به پيامبر اكرم اقتدا كن و اين جماعت دو سه‏نفرى،پس از نزول آيه «فاصدع بما تؤمر» بود،كه فرمان به علنى ساختن‏دعوت و تبليغ مى‏داد. (13)
آثار نماز جماعت


بر پايى فريضه‏هاى دينى به صورت دسته جمعتى،غير از پاداش‏هاى فراوانى كه ياد شد،در زندگى فردى و اجتماعى امت مسلمان نيز،آثارمثبت و فراوانى دارد كه به برخى اشاره مى‏شود:
1- آثار معنوى


بزرگترين اثر معنوى نماز جماعت،همان پاداش‏هاى الهى است كه گفته شد.روايت است كه شبى،على عليه السلام تا سحر به عبادت‏مشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائى خواند و استراحت‏كرد.
رسولخدا(ص)كه آنحضرت را در جماعت صبح نديد،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زنده‏دارى على(ع)و عذر او از نيامدن به‏مسجد سخن گفت.پيامبر فرمود:پاداشى كه بخاطر شركت نكردن درنماز جماعت صبح،از دست على(ع)رفت،بيش از پاداش عبادت تمام‏شب است. (14) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتى‏حتى اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعت‏بخوانم،در نظرم محبوب‏تر ازعبادت و شب زنده‏دارى تا صبح است.
بخاطر همين فضيلت و پاداش‏هاست كه اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربيشتر شود،اگر تمام آسمان‏ها كاغذ،و درياها مركب و درخت‏ها قلم شودو فرشتگان بنويسند،پاداش يك ركعت آنرا نمى‏توانند بنويسند. (16) . و نماز جماعت‏با تاخير،بهتر از نماز فرادى در اول وقت است. (17)
2- آثار اجتماعى


نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دلها و تقويت كننده‏روح اخوت است.
نوعى حضور و غياب بى تشريفات،و بهترين راه شناسائى افراداست.
نماز جماعت،بهترين،بيشترين،پاكترين و كم خرج‏ترين‏اجتماعات دنياست و نوعى ديد و بازديد مجانى و آگاهى از مشكلات ونيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمين است.


3- آثار سياسى
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمين و الفت دلها و انسجام‏صفوف است.
تفرقه‏ها را مى‏زدايد،بيم در دل دشمنان مى‏افكند،منافقان را مايوس‏مى‏سازد،خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت،نمايش حضور در صحنه و پيوند«امام‏»و«امت‏»
است.


4- آثار اخلاقى،تربيتى
در نماز جماعت،افراد در يك صف قرار مى‏گيرند و امتيازات موهوم صنفى،نژادى،زبانى،مالى و...كنار مى‏رود و صفا و صميميت ونوعدوستى در دلها زنده مى‏شود و مؤمنان،با ديدار يكديگر در صف‏عبادت،احساس دلگرمى و قدرت و اميد مى‏كنند.
نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صف‏بندى و وقت‏شناسى‏است.


روحيه فردگرايى و انزوا و گوشه‏گيرى را از بين مى‏برد و نوعى مبارزه‏با غرور و خودخواهى را در بر دارد.
نماز جماعت،«وحدت‏»در گفتار،جهت،هدف و امام را مى‏آموزدو از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايق‏ترين اشخاص،به امامت نمازبايستد،نوعى آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.
نماز جماعت،كينه‏ها و كدورت‏ها و سوء ظن‏ها را از ميان مى‏برد وسطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه اهل نماز،افزايش مى‏دهد.
به خاطر اينهمه آثار است كه به نماز جماعت،آنهمه توصيه شده‏است.حتى نابينايى وقتى از حضور پيامبر،اجازه خواست كه به مسجدنيايد،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ريسمانى ببندد و به كمك آن،خود را به نماز جماعت‏برساند. (18) و نيز،نابينايانى كه اجازه ترك شركت‏در نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (19) از طرف ديگر،برخورد شديد نسبت‏به كسانى كه به نماز جماعت‏اهميت نمى‏دهند،نشان ديگرى بر اهميت و سازندگى آن است.
در حديث است كه به چنان كسان،همسر ندهيد (20) و معرف آنان‏نشويد. (

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید