بخشی از مقاله
مقدمه
بخش اول
تعريف حسابداري (سنتي)
حسابداري عبارتست از : فن ثبت، طبقه بندي و تلخيص فعاليتهاي مالي يك مؤسسه در قالب اعداد قابل سنجش به پول و تفسير نتايج حاصله از بررسي اين اعداد.
بطوري كه از تعريف مذكور استنباط مي شود، حسابداري به عنوان يك فن شناخته شده است. ممكن است حسابداري يك فن باشد ولي ديدگاههاي جديدتري نيز اخيراً براي حسابداري مطرح شده است كه به ذكر هر يك از آنها مي پردازيم.
1-حسابداري به عنوان يك فعاليت خدماتي
انجمن حسابداري رسمي آمريكا (AICPA) در سال 1970 حسابداري را تحت عنوان يك فعاليت خدماتي كه وظيفه آن تهيه اطلاعات مقداري (ماهيتاً مالي) مي باشد، تلقي نموده است.
2- حسابداري به عنوان زبان واحد اقتصادي
حسابداري به عنوان وسيله ارتباط اطلاعات مطرح شده و فعاليتهاي مختلف يك واحد اقتصادي از طريق گزارشهاي مالي كه در زبان حسابداري به كار گرفته شده است، ارائه مي گردد. كميته تحقيقات حسابداري (ARS) شماره 10، حسابداري را به عنوان زبان واحد اقتصادي مطرح نموده است.
3- حسابداري به عنوان ثبت تاريخي1
حسابداري به عنوان وسيله اي كه تاريخچه سازمان و معاملاتي كه به وقوع پيوسته را نشان مي دهد، تلقي مي گردد.
4- حسابداري به عنوان يك سيستم اطلاعاتي
حسابداري هميشه به عنوان يك سيستم اطلاعاتي مطرح بوده است. در اين نظريه فرض شده است كه در يك فرآيند، اطلاعاتي هستند كه بايد در سيستمي منظم به استفاده كنندگان منتقل شود.
5- حسابداري به عنوان واقعيت اقتصاد جاري
حسابداريبهعنوانوسيلهايكه منعكس كننده واقعيتهاي اقتصادي استبيانشده...
6- حسابداري به عنوان دانشي نوين
چنانچه حسابداري را به دو بخش كلي : الف) مالي ب) صنعتي تقسيم نمود، حسابداري مالي مي تواند به عنوان دانشي نوين مطرح شود و حسابداري صنعتي به عنوان فن مطرح گردد، از اينرو نمي توان تعريف واحدي براي حسابداري در نظر گرفت. به هر صورت اكنون موضوع مشخصي در تعريف حسابداري وجود ندارد. شايد در آينده تعريف يا ديدگاه جديدتري بتواند تعريف جامعي از حسابداري بنمايد.
* كليات :
شركتهاي تعاوني متشكل از گروهي از اعضاء است كه براساس نياز مشترك دور هم جمع شده، با پيروي از قوانين تدوين شده به فعاليت مي پردازند، در شركت تعاوني نياز مشترك مبناي تشكيل و ايجاد شركت است، هدف اصلي آن حذف واسطه هاي غير لازم در كسب و كار مي باشد، تفاوت اساسي بين شركتهاي تعاوني و سهامي به اختصار به شرح زير است:
شركت سهامي
شركت تعاوني
1_ سرمايه در تشكيل آن حاكم است. سرمايه در تشكيل نقشي ندارد.
2_ مبنا تحصيل حداكثر سود براساس مبلغ سرمايه گذاري. مبنا تأمين حداكثر نياز مشترك اعضاء.
3_ نقش سهامداران در مالكيت محدود به ميزان سهام است. نقش اعضاء در مالكيت به طور يكسان است.
4_ حق رأي سهامداران به نسبت سهام است. حق رأي اعضاء به طور مساوي است.
5_ ارزش سهام بستگي به ميزان سودآوري شركت دارد. هدف اصلي شركت سودآوري نست، بنابراين ارزش سهام براساس سودآوري ارزش گذاري نمي شود.
6_ از تسهيلات دولت برخوردار نيست. از تسهيلات دولت برخوردار است.
7_ از معافيت هاي مالياتي برخوردار نيست. از معافيت مالياتي برخوردار است.
8_ تشكيل و ثبت شركتها به عهده مؤسسين است. از حمايت هاي دولتي برخوردار مي شود.
* اهداف كلي شركتهاي تعاوني
1. ايجاد و تأمين شرايط و امكانات كار براي همه به منظور رسيدن به اشتغال كامل.
2. قرار دادن وسايل كار در اختيار كساني كه قادر به كارند ولي وسايل كار ندارند.
3. پيشگيري از تمركز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاي خاص جهت تحقق عدالت اجتماعي.
4. جلوگيري از كارفرماي مطلق شدن دولت.
5. قرار گرفتن مديريت و سرمايه و منافع حاصله در اختيار نيروي كار و تشويق
بهره برداري مستقيم از حاصل كار خود.
6. پيشگيري از انحصار، احتكار، تورم، و اضرار به غير
7. ترويج و تحكيم مشاركت و همكاري و تعاون عمومي
8. تأمين نيازهاي مشترك اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، اعضاء و كمك به تحقق عدالت اجتماعي
9. تأمين نيازهاي حرفه اي و شغلي، مصرفي، رفاهي اعضاء
* انواع شركت تعاوني از لحاظ عضويت
1_ شركت تعاوني عام
2_ شركت تعاوني خاص
* شركت تعاوني عام. نوعي از تعاوني است كه عضويت در آن آزاد بوده، مؤسسين مي توانند قسمتي از سرمايه اوليه و يا افزايش آن را از طريق عرضه سهام به عامه مردم تأمين نمايند.
* شركت تعاوني خاص. نوعي از تعاوني است كه عضويت در آن براي گروهي از طبقات خاص (كارگران، كارمندان، كشاورزان، دانشجويان، ايثارگران، زنان، مشاغل خاص...) پيش بيني شده، بديهي است اين نوع شركت تعاوني در صورت داشتن ظرفيت، موظف به پذيرش متقاضيان واجد شرايط بوده و از اين نظر محدوديتي براي عضويت وجود ندارد.
تفاوت شركت تعاوني عام با خاص در هنگام تشكيل
1.تشكيل تعاني خاص نياز به اخذ مجوز صرفاً از اداره كل تعاون يا اداره تعاون دارد. در حالي كه تشكيل شركت تعاوني عام نياز به اخذ مجوز از وزارت تعاون دارد.
2. در تعاوني هاي عام هيچگونه محدوديتي براي عضويت وجود ندارد. در شركتهاي تعاوني خاص عضو بايد جز يك گروه خاص از قبيل كارگران، كارمندان، كشاورزان، دانشجويان، ايثارگران، زنان، مشاغل خاص و نظائر اينها باشد.
نكته: ذكر نام تعاوني در تابلوها و سربرگ هاي شركت تعاوني
بدون ذكر نام عام و خاص ضروري است.
3. تعداد اعضاء در شركت تعاوني عام حداقل 500 نفر و در تعاوني خاص حداقل 7 نفر،
4. در تعاوني عام عرضه سهام به عموم مردم مجاز است و هيچگونه محدوديتي در اين زمينه وجود ندارد، در صورتي كه در تعاوني هاي خاص جذب سرمايه به عموم مجاز نيست.
5. حداقل سرمايه لازم در هنگام تشكيل تعاوني هاي عام 100 ميليون ريال و در تعاوني هاي خاص 10 ميليون ريال مي باشد.
نكته: اعضاء در هنگام تشكيل شركت تعاوني بايد حداقل 3 1 مبلغ تعهد را نقداً به حساب بانك شركت تعاوني در شرف تأسيس واريز نمايند.
6. عضويت كاركنان دولت در كليه شركتهاي تعاوني عام و خاص مجاز است.
7. كاركنان دولت در قبول مسؤليت به عنوان اعضاء هيئت مديره و مديريت عامل در تعاوني هاي خاص مجاز بوده، در حالي كه در شركتهاي تعاوني عام مجاز
نمي باشند.
* انواع شركتهاي تعاوني از نظر نوع فعاليت
تعاوني ها برحسب نوع فعاليت به سه دسته تقسيم مي شوند:
1. توليدي
2. توزيعي
3. تركيبي از توليدي و توزيعي (چند منظوره)
*شركت تعاوني توليد. نوعي از شركت تعاوني است كه اعضاء آن در امور مربوط به كشاورزي، دامداري، دامپروري، پرورش صيد ماهي، شيلات، معدن، عمران شهري و روستايي و عشايري و... اشتغال دارند.
* شركت تعاوني توزيع. نوعي از شركت تعاوني است كه اعضاء آن در امور مربوط به تهيه و توزيع كالا، خدمات، مسكن و.. فعاليت مي نمايند.
* شركت تعاوني توليدي و توزيعي. نوعي از شركت تعاوني است كه اعضاء آن به فعاليت توليدي و توزيعي به طور مشترك مي پردازند.
مقايسه تعاوني هاي توليدي با توزيعي
توليدي توزيعي
1_ از لحاظ اهداف. اشتغال زائي براي اعضاء تهيه و توزيع كالا، خدمات، مسكن و...
2_ از لحاظ طرح توجيهي. نحوه اشتغال زائي، سرمايه ثابت، سرمايه در گردش، درآمد زائي، و بررسي فني و اقتصادي در طرح بايد ارائه شود. نيازي به طرح توجيهي نيست.
3_ از لحاظ تسهيلات و حمايت. اولويت با تعاوني هايي است كه تعداد اعضاء شاغل بيشتري دارد. اولويت با تعاوني هايي است كه تعداد اعضاء بيشتر همراه با ارائه خدمات بيشتر مي باشد.
4_ تعداد اعضاء. حداقل 500 نفر براي توليدي عام. حداقل 500 نفر براي توزيعي عام.
حداقل 7 نفر براي توليدي خاص. حداقل 7 نفر براي توزيعي خاص.
* سرمايه در شركتهاي تعاوني
ميزان سرمايه لازم در هنگام تشكيل تعاوني براساس نوع فعاليت متفاوت
مي باشد. حداقل ارزش اسمي هر سهم در تعاوني هاي عام بدون در نظر گرفتن نوع فعاليت يكصد هزار ريال، و با توجه به نوع فعاليت در تعاوني هاي عام ميزان سمرايه متغير مي باشد.
* حالات مختلف حداقل سهام و سرمايه لازم در تعاوني هاي توزيعي عام به شرح زير است:
1. تعاوني مسكن:
تعداد اعضاء دقيقاً 500 نفر، حداقل ارزش هر سهم 6 ميليون ريال، حداقل تعداد سهام براي هر عضو يك سهم، حداقل سرمايه لازم 3 ميليارد ريال.
2. ساير تعاوني هاي توزيع عام:
الف) اگر تعداد اعضاء 500 نفر باشد: حداقل ارزش اسمي هر سهم يكصد هزار ريال، حقدال تعداد سهام براي هر عضو دو سهم، حداقل سرمايه لازم يكصد ميليون ريال.
ب) اگر تعداد اعضاء بين 500 تا 1000 نفر باشد: حداقل ارزش اسمي هر سهم يكصد هزار ريال،
* اگر تعداد اعضاء فقط 500 نفر باشد، حداقل تعداد سهام براي هر عضو برابر دو سهم خواهد بود.
* اگر تعداد اعضاء 1000 نفر باشد، حداقل تعداد سهام براي هر عضو برابر دو سهم خواهد بود.
* اگر تعداد اعضاء 1000 نفر باشد، حداقل تعداد سهام براي هر عضو بين يك يا دو سهم خواهد.
* حداقل سرمايه لازم در اين طبقه