بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
- حقیقت علم از نظر صدرا
- صدرا: علم از سنخ وجود است. گاهی نیز علم را کیفیت نفسانی میداند
- وجود در ذات خود نه جوهر است نه عرض. جوهر و عرض بودن وجود، بالعرض است.
- با توجه به اینکه گستره وجود همه چیز را فراگرفته، در مرحلهای عرض و مرتبهای بالاتر، جوهر و در برترین مرحله فوق جوهر و عرض باشد که آن ذات واجب الوجود بالذات است.
اسلاید 2 :
تفاوت میان علم و وجود ذهنی
- صدرا بر خلاف دیگر فلاسفه اسلامی، میان علم و وجود ذهنی فرق گذاشت
- تا زمان صدرا اکثر فلاسفه بر این باور بودند که علم بشر، همان صورتهای ذهنی اوست.
- صدرا، اشکالات بسیاری بر این اندیشه وارد کرد.
- سپس گفت: حل اشکالات وجود ذهنی، تنها با روش ما ممکن است. ما صور ذهنی را نسبت به نفس صدوری میدانیم (یعنی صور ذهنی مخلوق خود نفس است) نه حلولی، و وجود ذهنی را متمایز از علم میبینیم.
- من استنار قلبه بنور اللّه و ذاق شیئا من علوم الملکوتیین یمکنه ان یذهب الی ما ذهبنا الیه (اسفار، ج3، ص492)
اسلاید 3 :
کمال بودن علم نه وجود ذهنی
- به نظر صدرا علم کمال نفس است و وجود ذهنی در سایه علم قرار دارد، شبیه اعیان ثابته در علم خداوند متعال.
- با توجه به همین نکته است که وجود ذهنی را ضعیفتر از وجود خارجی میداند و اگر گاهی وجود ذهنی را قویتر میداند، نظرش به علم است که علم برتر از موجودات مادی خارجی است.
- العلم لیس عبارة عن نفس مفهوم الصورة المجردة لأمر بل العلم عبارة عن نحو وجود امر مجرد (اسفار، ج3، ص294)
- لیس توسیط تلک الصورة فی ادراک الاشیاء کتوسیط الآلات الصناعیة بل مثالها مثال النور المحسوس فی ادارک المبصرات حیث یبصر النور اوّلا و بتوسطه غیره (اسفار، ج3، ص318)
اسلاید 4 :
تشبیه علم و وجود ذهنی به نور خورشید
- صدرا، در بسیاری از موارد، علم و وجود ذهنی را به نور خورشید تشبیه کرد: علم چون نور خورشید است که اولا خودش مشاهده میشود سپس سبب دیده شدن اشیاء جهان میگردد. این نور از مبادی عالیه افاضه شده که بینایی بالقوه توسط آن به فعلیت میرسد.
- به یصیر البصر بصرا بالفعل بعد ما کان بالقوة و به یصیر المبصرات بالفعل بعد ما کانت بالقوة (اسفار، ج7، ص264)
اسلاید 5 :
تفاوت علم و وجود ذهنی به تفاوت در حمل
- هر ماهیتی در ذهن با حمل اولی ذاتی همان ماهیت خارج از ذهن است. چون در حمل اولی ذاتی، نظر به مفهوم است نه مصداق که موضوع و محمول اتحاد مفهومی دارند. پس هر ماهیتی خودش خودش هست. گرچه با حمل شایع صناعی، کمال نفس و مصداق علم است و متحد با نفس میباشد (اسفار، ج1، ص294-298)
- پس صور ذهنی با حمل اولی ذاتی وجود ذهنی نامیده میشوند ولی با حمل شایع صناعی علم آدمی هستند. و وجود ذهنی در سایه علم است.
- با توجه به اینکه علم غیر از وجود ذهنی است، صدرا گاهی گوید: وجود ذهنی ضعیفترین وجود برای یک ماهیت است.
- و هذا الوجود اللشیی الذی لا یترتب علیه الآثار و هو الصّادر عن النفس، یسمّی بالوجود الذهنی و الظلّی (اسفار، ج1، ص264-266)
اسلاید 6 :
حقیقت علم از نظر دیگر فلاسفه
- صدرا: عبارات شیخ در باب علم مضطرب است. وی گاهی علم را امری سلبی؛ گاهی آن را صور ارتسامی در ذهن؛ گاهی صرف اضافه و گاهی کیفیتی ذات اضافه به امر خارجی میداند.
- انّ الشیخ یضرب کلامه تارة الی ان یجعل التعقّل امرا سلبیّا و تارة یجعله عبارة عن الصورة المرتسمة فی الجوهر العاقل لماهیة المعقول، نصّ علی ذلک فی النمط الثالث من الاشارات، و تارة یجعله مجرد اضافة و تارة یجعله کیفیة ذات اضافة الی الامر الخارجی (همان، ص284-285)
اسلاید 7 :
علم از نظر شیخ اشراق
- شیخ اشراق: علم عبارت از ظهور؛ و ظهور از سنخ نور است که در فلسفه اشراق همان وجود مجرد است. این نور گاهی لنفسه (علم شیی به خود) و گاهی لغیره (اضافه نوری میان عاقل و معقول) است.
- امّا الشیخ الاشراق، فذهب الی انّ العلم عبارة عن الظهور و الظهور نفس ذات النور لکن النور قد یکون لنفسه و قد یکون نورا لغیره. و حاصل مذهبه هو انّ علم الشئ بذاته عنده عبارة عن کونه نورا لنفسه و علم الشیی بغیره عبارة عن اضافة نوریة بین شیئین نوریین (همان، ص286)
اسلاید 8 :
داوری صدرا
- صدرا: سخنان او خالی از تناقض نیست ولی میتوان سخنان وی را به یک اصل ارجاع داد و گفت: به اعتقاد او، علم همان وجود مجرد است، این وجود مجرد اگر لنفسه باشد همان علم شیی به خود است و اگر وجود لغیره باشد، علم به غیر است چه در مرحله حس چه مرحله خیال و تعقل.
اسلاید 9 :
علم از نظر فخر رازی
- فخر رازی، علم را از مقوله اضافه میداند، برخلاف شیخ اشراق که علم را اضافه اشراقی دانست.
- قال، العلم و الشعور حالة اضافیة و هی لا توجد الاّ عند وجود المضافین
- قد اقمنا البرهان علی انّ التعقل حالة اضافیة
- و العجب من هذا المسمّی بالامام کیف زلّت قدمه فی باب العلم (همان، ص252، 351، 344)
اسلاید 10 :
دو نکته
- 1- پیشینیان علم را یا صور ذهنی (کیفیت نفسانی) میدانستند یا اضافه مقولی بین عالم و معلوم خارجی.
- 2- فرآیند ادراک حاصل تعامل سه عنصر مدرِک، مدرَک و ادراک است
- نظریه «اتحاد عاقل و معقول»، ناظر به رابطه ادراک با عالم است.
- فیلسوفان عمدتاً از منظر هستیشناسی به این مسأله نگاه کردهاند و پس از تبیین جایگاه وجودشناختی علم، عالم و معلوم، به بررسی دو نسبتی که میان این سه عامل وجود دارد، پرداختهاند. در واقع «اتحاد عالم و معلوم» بیانگر نسبت میان عالم با علم است.