بخشی از مقاله
چکیده
تقریب ادیان ومذاهب و همگرایی وهمزیستی پیروان آن دو، ضرورتی اجتناب ناپذیر است وهمین موجب شده است تا اندیشمندان را به چاره اندیشی وا دارد. علامه جعفری یکی از نظریه پردازانی است که همواره دغدغه همگرایی وتقریب میان مذاهب وادیان را داشت. ایشان ضرورت،راهبرد وراهکارهای تقریب وهمگرایی پیروان ادیان ومذاهب را در چارچوب مفهوم عالی حیات معقول ارائه می نماید. از منظر ایشان راهکارها وعوامل متعددی برای ایجاد وحدت و هماهنگی میان انسانها وجود دارد که همه آنها از حیث تأثیر و دوام و نتائج در یک درجه نیستند. وی معتقد است محکمترین و دائمیترین عامل تقریب ووحدت میان انسانها و علی الخصوص صاحبان ادیان الهی ومذاهب اسلامی وحدت معقول است که با تمسک به حبل االله محقق می شود.در این مقاله سعی براین است که راهکارهای منطقی ومعقول تقریب مذاهب با استعانت از آراء علامه جعفری تبیین گردد.
کلمات کلیدی: تقریب، اتحاد، حیات معقول،حبل االله،تقریب معقول،وحدت
مقدمه
تقریب حرکتی است که علمای ادیان و مذاهب اسلامی آن را پایه گذاری کردهاند. در مفهوم عام - تقریب ادیان - ، جنبش نزدیکی ادیان است ودر مفهوم خاص - تقریب مذاهب - نزدیک ساختن شیعیان واهل سنّت به یکدیگر و رفع اختلاف و گاه خنثی کردن دشمنی مسلمانان، به منظور متحد کردن آنان است.بزرگانی همچون سید جمال الدین اسد آبادی،شیخ محمد عبده،محمد تقی قمی ،آیت االله بروجردی وشیخ محمد شلتوت را می توان از بنیانگذاران وطلایه داران این حرکت بحساب آورد. که در تقریب ونزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی بهم دیگر تلاشهای ارزشمندی انجام دادند.علامه جعفری از جمله اندیشمندانی است که همگرایی ووحدت پیروان ادیان ومذاهب یکی از دغدغه های اوبود. ایشان با طرح وحدت معقول که یکی از ابعاد مهم حیات معقول می باشدمعتقد است:
با توجه به متن کلی دین و با توجه به آزادی اندیشه و تعقل در خصوصیات و کیفیات و انتخاب دلایل در عناصر - اجزا - اصلی عقاید و احکام دین اسلام، وحدت مطلوب در بین امت اسلامی نوع » وحدت معقول« خواهد بود.ایشان در تعریف وحدت معقول مورد نظر خویش می گوید: قرار دادن متن کلی دین اسلام برای اعتقاد همه جوامع مسلمان و بر کنار کردن عقاید شخصی نظری و فرهنگ محلی و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزای متن کلی دین که مربوط به تعقل و اجتهاد گروهی یا شخصی است.تحقق این نوع وحدت هیچ مانع شرعی و عقلی ندارد و هر متفکر آگاه از منابع اولیه اسلام و طرز تفکر ائمه معصومین - ع - و صحابه عادل و متقی و تابعین حقیقی آنان میداند که پیروی از متن کلی دین، با تکاپو و اجتهاد برای فهم خصوصیات و کیفیت انتخاب دلایل امری است ضروری .
وی آرمان اعلای جوامع اسلامی را چنین وحدتی میداند که باید بر تمامی شئون زندگی اجتماعی و دینی مردم سایهگستر باشد و طریق آن وسعت یافتن دیدگاههای متفکران است و عامل اساسی این توسعه دیدگاهها نیز رهایی از چارچوب تنگ و تاریک تعصب غیر منطقی است.علامه جعفری در ادامه موافقت و یا اختلاف آرا نزد دانشمندان اسلامی و بحث و اجتهاد را در علوم و عقاید مختلف امری دانسته که هیچ گاه موجب تزاحم و تضاد ویرانگر نبوده است.در این مقاله که برگرفته از اندیشه های علامه جعفری است ابتدا اشاره ای به انواع روابط انسانها در حیات معقول شده وسپس همگرایی ووحدت پیروان ادیان ومذاهب از نظر دین ودر چهارچوب حیات معقول که همان حیات طیبه قرآنی است بررسی شده است.
روابط انسانها در حیات معقول
انسان، موجودی است اجتماعی و بسیاری از ابعاد وجودی انسان تنها در رابطه با جامعه شکل می گیرد، بنابراین انسان در قبال جامعه و اجتماعی که در آن زندگی میکند دارای وظائف و مسئولیتهائی میباشد. روابطی که با دیگر انسانها برقرار میکند باید روابطی منطقی و معقول و انسانی باشد که آرمان حیات معقول است، نه بر مبنای سود و زیان که اقتضای حیات طبیعی محض است؛ بنابراین در حیات معقول:
.1 رابطه با دیگران، بر اساس عدل و داد میباشد:
شُهَداءَ بِالْقِسْطِیﱡهَایا»وأالﱠذِینَلایَجْرِمَنﱠکُمْآمَنُوا شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُورَبُأَقْلِلتﱠقْوی - «مائده، - 8 ای کسانی که ایمان آوردهاید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید. دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه وترک عدالت نکشاند. عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است.
2.رابطه فرد با دیگران بر اساس اصلاحگریإِنْمیأُرِیدُباشدنهافسادإِلاﱠدیگرانالاْءِصْلاحَ.» مَا اسْتَطَعْتُ« - هود، - 88من جز اصلاح تا آنجا که توانائی دارم نمیخواهم.
اگر اختلافی میان مؤمنین پیدا شود نسبت به رفع و اصلاحوَآن أَصْلِحُواتلاشمیکند.»ذاتَ بَیْنِکُمْ - «انفال، - 1خصومتهائی که در میان شماست آشتی دهید.علی» علیهالسلام « در ساعات آخر عمر مبارکشان فرزندان خود را به اصلاح ذات البین توصیه مینماید: »اوصیکما و جمیع ولدی... و صلاح ذات بینکم - .«نهج البلاغه، نامه - 47
3. در روابط انسانها با همدیگر در حیات معقول، استهزاء، عیب جویی، تمسخر، سخن چینی و لقب بد دادن وجود ندارد.ذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ»خَیْراًقَوْمٌمِنْهُمْقَوْمٍوَلا عَنِسیاءٌأَنْمِنْیَکُونُوانِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنﱠ خَیْراً مِنْهُنﱠ وَ لا تَلْمِزُوا ُوا بِالاْءَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاْءِیمانِ - «حجرات، - 11ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنان زنانی دیگر را شاید آنان بهتر از اینان باشند. یکدیگر را مورد طعن و عیبجوئیقرار ندهید و با القاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید.
4. در حیات معقول رابطهوَ انسانذْکُرُواهابر اساسنِعْمَتَدوسی اللّهِوصفا وعَلَیْکُمْصمیمیتاستإِذْ.» کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلﱠفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ« - آل عمران، - 103نعمت خدا بر خود، به یاد آوردی که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد.
5. میزان صحیح در ارتباط انسانها با همدیگر خود انسان است علی» علیهالسلام «میفرماید:یا» بنی اجعل نفسک میزاناً فیما بینک و بین غیرک فأحبب لغیرک ما تحبّ لِنفسک و اکره له ما تکره لَها،...« - نهج البلاغه، نامه 31، وصیت به امام حسن مجتبی» علیهالسلام - فرزندم: خودت را میزان قرار ده بین خود و غیر خود پس برای غیر خود دوست داشته باشد آنچه را برای خودت دوستمیداری و برای او ناپسند بدار آنچه را بر خودت ناپسند میداری.
6.وقتی حیات معقول بروز میکند، کینهها و تزاحمها فرو مینشیند برادری و وحدت در میان انسانها در مسیر حیات معقول، به وجود میدفنآید.»اللّه به الصغائن واطفأ به الثوائِر.بهالّفاخواناً و فرّقَ به اقراناً - «نهج البلاغه، خطبه - 96خداوند به برکت وجود پیامبر اسلام کینهها را مدفون ساخت و هیجانهای شدید عداوتها را به وسیله او خاموش کرد و به یمن وجودش انسانهای جدا از هم را برادرساخت و همدستان کفّار را متفرق نمود.بالعکس هر چند انسان از حیات معقول محرومتر بوده و به حیات طبیعی محض نزدیکتر میشود، بیشتر در معرض جدایی، گسیختگی، تزاحم، تضادّها، کینهها و عداوتها قرار میگیرد.
وحدت میان انسانها
.1 ضرورت وحدت میان انسانها
ایجاد وحدت و هماهنگی و برقراری رابطه انسانی و معقول میان انسانها، آن رسالت عظیمی است که در طول تاریخ، انبیای عظام و اوصیا و اولیا و دانشمندان دلسوز و هنرمندان و شعرای متعهد برای ایفاء آن قدمهای بسیار مؤثر و مثمری را برداشتهاند و ضرورت آن علاوه بر مطلوب فطری بودن و مطابقت با وجدانهای پاک انسانها، در کتب آسمانی مخصوصاً قرآن مجید و منابع حدیثی بقدر لازم و کافی گوشزد گردیده است.لذا وظیفه امروز دانشمندان و هنرمندان و انسان شناسان در این امر خطیر بسیار سنگین میباشد. در این میان هنر میتواند با اشکال مختلف خود و با ارائه نمودها و حرکات و تجلیات گوناگون، احساس وحدت و محبت و برادری میان انسانها را به وجود بیاورد.
همچنین نقش فلسفه و علوم انسانی در این راستا، بسیار تعیین کننده مینماید. ولی متأسفانه در قرون اخیر فلسفههای ضد بشری نه تنها به ایجاد چنین احساسی اقدام ننمودهاند بلکه با فلسفه بافیهای غلط و مغرضانه، انسانها را دشمن هم و گرگ همدیگر معرفی کردهاند.علامه جعفری، با توبیخ شدید مدعیان علم و فلسفه از قرن 19 تا به حال، که با قیافه دانش و فلسفه، انسانیت را از انسان گرفتند و همه ارزشهای انسانی را دست بسته تسلیم قدرت و غریزه جنسی و لذت پرستی دادند و از این تسلیم کورکورانه فرزندی به نام جدایی انسان از انسان زائیده شد که امروز با شعلههایش بشریت را در کام خود خاکستر میسازد، میگوید:
»همه آن انسانهائی که واقعاً سوز و گدازی برای انسان ها دارند و کسانیکه حقیقتاً انسان را کاملتر از حیوان و دارای ارزشها میدانند و او را شایسته خدمت تلقی میکنند باید بدانند که تا گفتهها بس را که با کمال بیشرمی روی کاغذ آورده است - انسان گرگ انسان است - و تا گفته نیچه را که انسان را برده قدرت معرفی کرده است و به طور کلی تا گفته ضد انسان و دشمن بیامان اخلاق و مذهب و فلسفه و هنر و دیگر عظمت های انسانی که یک نامش فروید و نام دیگرش ماکیاولی و نام سومش هابز و نام چهارمش نیچه و القابش چنگیز و هلاکو و آتیلا و نرون و تیمور لنگ است را مردود و مطرود نساختهاند، محال است که کوچکترین قدمی در راه قابل فهم ساختن وحدت و هماهنگی انسانها و عملی کردن آن وحدت در ابعاد زندگی برداشته شود.« - جعفری:1357، ج 17، ص - 262