بخشی از مقاله
آبیاری تحت فشار را توسعه دهیم
بهازاء هر هکتار آبیاری تحتفشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم میگردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغالزائی به مقوله توسعه آبیاری تحتفشار میتواند ضرورت اجراء این روش بهعنوان عزمملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایهگذاری دولتی در این بخش باشد.
با عنایت به برنامهریزیهای بهعمل آمده تا سال ۱۴۰۰، جمعیت کشور به ۱۲۰میلیون نفر خواهد رسید که نیاز غذائی این جمعیت حداقل ۱۲۰ میلیون تن در سال را شامل میشود و اگر بخواهیم با توجه به وضعیت فعلی استفاده ار آب، این حجم را تأمین کنیم، حداقل به ۱۶۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم که با توجه به پتانسیل آب قابل استحصال کشور که حداکثر ۱۳۰ میلیارد مکعب را شامل میشود، عملاً غیرقابل دسترس است.
با توجه به آمار ارائه شده، امکان بروز بحران و خطر شیوع فقر غذائی و وابستگی غذائی به کشورهای دیگر اجتناب ناپذیر خواهد بود، لذا تنها روش قابل حصول، بهرهبرداری بهینه از آب موجود است و با عنایت به اینکه بیش از ۹۰ درصد آب استحصال شده در بخش کشاورزی مصرف میشود، کاراترین روش، بالا بردن راندمان کارائی و کاربردی آب در این بخش میباشد؛ بنابراین بایستی زمینههای سرمایهگذاری را به سمتی سوق دهیم که از هر واحد آب، حداکثر محصول را تولید کنیم که این ممکن نیست، مگر اینکه در کنار فعالیتهای زراعی، راندمان آبیاری را از حد فعلی بهحد قابلقبول با استفاده از توسعه روشهای آبیاری تحتفشار ارتقاء بخشیم و این نیز نیازمند سرمایهگذاری است؛ لذا بایستی بخشی از این سرمایهگذاری را دولت متقل شود تا بتواند از این بحران فراگیر و زودهنگام، کشور را رهائی دهد، چون راهی بهجزء این، برای حصول امنیت غذائی و فرار از فقر غذائی و استقلال کشور امکانپذیر نیست.
● اشتغالزائی
برآوردههای انجام شده نشان میدهد بهازاء هر هکتار آبیاری تحتفشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم میگردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغالزائی به مقوله توسعه آبیاری تحتفشار میتواند ضرورت اجراء این روش بهعنوان عزمملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایهگذاری دولتی در این بخش باشد.
در ذیل بهصورت خلاصه پارامترهای مؤثری که توسعه آبیاری تحتفشار در اشتغالزائی اثر مستقیم دارند، اشاره میشود:
الف. برای اجراء روشهای آبیاری تحتفشار نیاز به لوازم و تجهیزاتی میباشد که با توجه به برنامهریزیهای بهعمل آمده تقریباً امکان تولید کیفی ۹۵ درصد از لوازم تجهیزات موردنیاز در این بخش در کشور فراهم شده است که در صورت توسعه این روشها صنعتگرانی که در اینبخش در قالب کارخانههای بزرگ و کوچک مشغول فعالیت هستند، میتوانند بهکار خود ادامه دهند که هم اشتغالزاست و هم موجب ایجاد ارزش افزوده میشود.
ب. برای اجراء روشهای آبیاری تحتفشار تشکلهای خدماتی مهندسی در بخش خصوصی با بهکارگیری کارشناسان تحصیلکرده در رشتههای مرتبط تشکیل شده است که با توسعه آن میتوان از این پتانسیل ایجاد شده بهنحو احسن بهرهگیری کرد بهطوریکه علاوه بر اثرگذاری در اشتغالزائی، تزریق نیروهای متخصص در بخش کشاورزی را نیز بهدنبال دارد.
ج. توسعه روشهای آبیاری تحتفشار علاوه بر افزایش راندمان سبب افزایش سطح زیرکشت آبی نیز خواهد شد، در اشتغالزائی و امنیت غذائی بسیار مؤثر میباشد.
● ارزش افزوده
با توجه به پتانسیلهای موجود در روشهای آبیاری تحتفشار منجمله آبیاری بهموقع و به اندازه، این ثمره را بهدنبال دارد که بدون اینکه در دیگر پارامترهای مؤثر در عملیات کاشت، داشت و برداشت محصول زراعی تغییری حاصل شود، خودبهخود انکارناپذیری بر کمیت و کیفیت محصول در واحد سطح داشته باشد.
با توجه به گزارشهای دریافت شده از سراسر کشور، با بهکارگیری روشهای آبیاری تحت فشار، میتوان انتظار حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش کمیت و ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش کیفیت محصول را داشت که این ارزش افزوده میتواند تا حدود بسیاری در امر امنیت غذائی که از دغدغههای مسئولین اساسی کشور است، مؤثر واقع گردد. این ممکن نیست مگر اینکه حمایتهای مؤثر دولت در امر برنامهریزی و سرمایهگذاری را بهدنبال داشته باشد.
● افزایش سطح زیرکشت آبی
الف. سالانه مقدار متنابهی آب از رودخانههای مرزی به خارج از کشور و همچنین آب رودخانههای سیلابی به تالابها، دریاچههای مرکزی، دریاچه ارومیه و دریاچه خزر میریزد و از دسترس خارج میشود. با توجه به اینکه اراضی حاشیه این رودخانهها دارای پستی بلندی بسیار و عمق خاک زراعی کم میباشد، امکان بهرهگیری از آنها با روشهای معمول آبیاری امکانپذیر نمیباشد، از اینرو در صورتیکه بخواهیم از این منابع خدادادی که هرساله از کشور کمآبی چون ایران بههدر میرود، بهصورت اصولی و بهینه استفاده کنیم، میتوانیم با احداث ایستگاههای پمپاژ کوچک و کمهزینه و اجراء انواع روشهای آبیاری تحتفشار به توسعه اراضی آبی کشور پرداخته و از این رهگذر علاوه بر تولید میلیونها تن محصولات کشاورزی، به اشتغالزائی نیز کمک مؤثری شود.
ب. همانطوریکه اشاره شد، با استفاده از روشهای آبیاری تحتفشار و افزایش راندمان آبیاری با استفاده از آب ذخیره شده میتوان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت و با توجه به آمار موجود، حداقل بهازاء هر هکتار اراضی که به روشهای آبیاری تحتفشار تجهیز میشود، حداقل برای یک هکتار از اراضی دیم آب ذخیره میگردد که در صورت مهیا بودن شرایط، میتوان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت که با این استفاده از این پتانسیل میتوان علاوه بر اشتغالزائی، در جهت امنیت غذائی و افزایش تولیدات کشاورزی گامی مؤثر برداشت و این مهم تحقق نایافتنی است، مگر اینکه همچون دیگر بخشها، برای توسعه این روشها، دولت سهمی از هزینهها و سرمایهگذاریها را بهعهده بگیرد.
● ایجاد جاذبه در بخش کشاورزی
باتوجه به گزارشهای موجود، ۹۰ درصد از کل جمعیت شاغل در بخش کشاورزی به فنون و مهارتهای لازم در استفاده از منابع آب و خاک کشور مهیا نیستند. آمارها نمایانگر رقم تأسفباری است که ۳/۸۱ درصد مهاجرین از روستا به شهر را افراد باسواد تشکیل میدهند. این دو آمار خود نمایانگر این است که با این روشهای موجود که هم طاقتفرسا و هم خالی از هرگونه جاذبه است، نمیتوان امید رستگاری داشت، لذا با تغییر روش آبیاری موجود که متأسفانه هم کمبازده است و هم طاقتفرسا، به روشهای آبیاری تحتفشار، میتوان نیروهای جوان و تحصیلکرده را به بخش کشاورزی تزریق کرد که امکان بهرهگیری از دستاوردهای علمی را که سبب بروز انقلاب سبز در دنیا شده است، فراهم کرد.
● کاهش هزینههای تأمین آب
با توجه به سرمایهگذاری انجام شده در سالهای ۷۵ الی ۷۷ توسط وزارت نیرو ۳ میلیارد مترمکعب آب با اعتبارات دولتی تأمین شده است که برای فقط تأمین آب جهت هر مترمکعب ۷۵۰ ریال هزینه صرف شده است؛ در صورتیکه هزینههای نگهداری سد و احداث شبکه انتقال آب و شبکههای ۳ و ۴ و نگهداری آنها را نیز به حساب آوریم، این رقم به دوبرابر یعنی ۱۵۰۰ ریال خواهد رسید در صورتیکه با اجراء آبیاری تحتفشار بهازاء هر صدهزار هکتار، ۸۵۰ میلیون مترمکعب آب صرفهجوئی خواهد شد که کل هزینههای اجراء این روش آبیاری با احتساب هزینههای پایه سال ۷۷ حدود ۳۰۰ میلیارد ریال خواهد شد. بدین ترتیب نسبت هزینه آب صرفهجوئی شده به آب تأمین شده (۱۵۰۰ ـ ۳۵۰) برابر ۲۳ درصد میباشد، لذا استفاده از اعتبارات دولتی بر اجراء روشهای آبیاری تحتفشار دارای توجیه اقتصادی بسیار بالا برای برنامهریزان میباشد.
سيستمهای آبياری تحت فشار
مقدمه:
كشور ايران از نظرموقعيت استراتژيكي و اقليمي يكي از كشورهاي بي نظير در كره زمين است با وسعتي برابر 1648000 كيلومتر مربع از شمال تا جنوب واز شرق تا غرب داراي آب و هواي متغير با اقليم هاي متفاوت است . در كشوري با اين همه نعمات خداداي ، نبايد فقر يافت شود . در حاليكه معضلات اجتماعي امروز ناشي از عدم بكار گيري نيروها در استفاده از اين نعمات مي باشد .
از جمعيت 60 ميليوني كشور 170 ميايون دانش آموز و ميليونها دانشجو و متخصص كه هر ساله رقمشان در حال فزوني است ، به صف جويندگان كار مي پيوندند . 24 ميليون نفر از جمعيت كشور در روستاها سكونت دارند كه شرايط بسيار دشوار گذران زندگي كرده و بسياري از آنها در حال مهاجرت به شهر ها مي باشند . آمار رشد جمعيت نشان مي دهد كه ساليا نه 5/1 ميليون فقر به جمعيت كشور اضافه شده ، بطوريكه در سال 2050 ميلا دي به 140 ميليون نفر مي رسد ، با توجه به مراتب بالا بسيار روشن است كه فوري ترين اقدام جهت بهبود اوضاع شناخت امكانات و ثروتهاي بالقوه جامعه مي باشد ، بنابراين تنها راه ممكن تقدم ، سرما يه گذاري در بخش كشاورزي مي باشد . ميزان آبي كه در حال حاضر هر ساله ا ستحصال شده و در دسترس ما قرار مي گيرد برابر حدود 90 ميليلرد متر مكعب است كه بيش از 3 درصد كل آبي است كه در سطح جهان استحصال مي گردد . مفهوم اين ا رقام آن است كه ايران از نظر آب و خاك كشوري ثروتمند است . اما اراضي زير كشت آبي كشور ايران حدود 5/7 ميليون هكتار يعني كمتر از 5 درصد كل مساحت كشور است در حاليكه ار اضي مستعد كشور براي كشاورزي بين 30 تا 50 ميليون هكتار بر آورد شده بعبارتي مي توان بين 20 تا 30 درصد كل مساحت كشور را زير كشت قرار داد .
از 88 ميليارد متر مكعب آب كه هر ساله استحصال مي شود حدود 83 ميليارد متر مكعب آن در بخش كشاورزي مصرف مي شود كه متاسفا نه 63 ميليارد متر مكعب آن به هدر مي رود . حال مشخص شد چاره كار جلوگيري از به هدر رفتن آب است تلفات اصلي عمدتاً در داخل مزرعه است كه 70 تا 90 درصد تلفات آب را شامل مي شود .
دستيابي به راندمان آبياري باراني تا راند مان 70 درصد و راندمان آبياري قطره اي تا 95 درصد است ، يعني در سيستم آبياري باراني تا 20 درصد و در سيستم آبياري قطره اي تا 5 درصد آب تلف مي شود ، در حاليكه آبياري مزارع به روش سطحي حتي با انجام هزينه هاي گزاف و تسطيح اراضي راند مان آ بياري از 50 درصد تجاوز نمي كند و در وضعيت سنتي كه اكثر اراضي كشور ما بهمين ترتيب آبياري مي شود حتي كمتر از 35 درصد مي باشد . اين بدين معني است كه اگر از روشهاي آبياري باراني و قطره اي استفاده نكنيم 65 درصد آب مزارع از بين مي رود و با احتساب آب تلف شده در كانالهاي انتقال ميزان تلفات از 75 درصد تجاوز نمي كند . لذا با استفاده از سيستمهاي آ بياري تحت فشار مي توان از تلفات آب جلوگيري كرد و به يك رشد اقتصادي كه بر اساس آن مي توان به يك توسعه پايدار اقتصادي ، اجتماعي دست يافت .
آبياري قطره اي عبارتست از پخش آهسته آب بر سطح يا زير خاك به صورت قطرات مجزا ، پيوسته ، جريان باريك يا اسپري ريز از طريق قطره چكا نها يي كه در طول خط انتقال آب قرار دارند . آبياري قطره اي داراي روشها و مفا هيم متعددي مانند آبياري دريپ ، آبياري زير بستري ، آبياري فواره اي و آبياري اسپري است .
انواع سيستم هاي قطره اي
آبياري دريپ :
پخش آهسته آب برسطح خاك به صورت قطرات مجزا يا پيوسته ، يا جريانهاي باريك از حفره هاي ريز آبياري دريپ نام دارد . در بيشتر موارد آبياري دريپ و آبياري تريكل ( قطره اي ) مترادف يكديگر به كار مي روند .
آبياري زير بستري :
پخش آهسته آب در زير سطح خاك از قطره چكانهايي با دبي در حدود آبياري دريپ ، آبياري زير بستر نام دارد . اين روش با آبياري زير زميني متداول كه در آن ناحيه ريشه گياه با كنترل سطح ايستابي آ بياري مي شود متفاوت است و نبايد اشتباه گرفته شود .
آبياري فواره اي ( بابلر ) :
پخش آب بر سطح خاك به صورت جريان با ريك يا فواره از سوراخي با دبي بيشتر از آبدهي آبياري دريپ يا زير بستري آما معمولاً كمتر از 1 گالن بر دقيقه ، آبياري فواره اي نا ميده مي شود . دبي قطره چكان در اين آبياري از سرعت نفوذ نهايي خاك بيشتر است و ايجاد يك حوضچه براي نگهداري يا كنترل پخش آب ضروري مي باشد .
آبياري اسپري :
پخش آب بوسيله يك اسپري يا مه پاش كوچك بر سطح خاك به آبياري اسپري معروف است . در اين روش هوا در پخش آب نقش اساسي را بعهده دارد در حاليكه در روشهاي دريپ ، فواره اي و زير بستري ، خاك عامل اصلي محسوب مي گردد .
طرز كار كلي سيستم قطره اي :
در آبياري قطره اي آب از يك شبكه لوله كم فشار به صورت يك الگوي از قبل تعيين شده ، پخش مي گردد . وسيله خروج آب به خاك « قطره چكان « نام دارد . قطره چكا نها از طريق يك نازل باريك يا مسير جريان طويل ، فشار موجود در شبكه لوله را كاهش مي دهند و موجب كاهش دبي تخليه تا حدود ليتر بر ساعت مي شوند .
آب بعد از خروج از قطره چكان توسط نيروها ي كاپيلارتي و ثقل در نيمرخ خاك جريان مي يابد ، بنابراين سطحي كه به وسيله هر قطره چكان خيس مي شود با عوامل محدود كننده جريان افقي آب محدود مي گردد . در سيستم هاي قطره اي دور آبياري يك روز و حتي در صورت نياز كمتر امكان پذير است .
براي درختان و تا كها كه گياها ني دا ئمي با فاصله زياد از يكد يگر مي باشند ، قطره چكا نها به صورت واحد هاي ساخته شده مجزا بوده و توسط يك زايده به خط انتقال آب مرسوم به « لوله فرعي قطره جكان « ، « شيلنگ لوله فرعي « يا « لوله فرعي « متصل مي گردند .
برخي قطره چكا نها به صورت لوله هاي اسپا گتي شكل بوده و چند خروجي دارند . اين امر براي افزايش سطح خيس شده با حدا قل افزايش در هزينه است . براي گياهان رديفي كمتر دائمي ما نند گوجه فرنگي ، نيشكر و تو.ت فرنگي ، لوله فرعي و قطره چكا نها را با هم به صورت يك واحد قابل جدا ساختن مي سازند كه يا سوراخهايي به فواصل 9 تا 36 اينچ دارند مانند لوله دو محفظه اي ويا ديواره هاي متخلخلي دارند كه آب ار آنها به بيرون تراوش مي نمايد . در هر دونوع سيستم قطره اي ، لوله هاي فرعي به خط انتقال آب مرسوم به « مانفولد « متصل مي شوند .
محاسن آبيار ي قطره اي :
آبياري قطره اي آسان ترين راه آب دادن به هر گياه مانند درختان و تاكها ست و كمبود رطوبت خاك را قبل از پيداش مكش بالاتر اثر مصرف آب به وسيله گياه از طريق تبخير و تعرق ، بر طرف مي سازد . يك سيستم آبياري قطره اي به علت كا ربرد موثر آب و نيروي كارگرداراي مزاياي آگرونوميكي ، آگروتكنيكي و اقتصادي منحصر به فرد است .
صرفه جوئي در ميزان آب و هزينه ها : آ بياري قطره اي هزينه هاي بهره برداري را كاهش مي دهد و اين مسئله اساسي در اين روش جديد است . سيستم هاي قطره اي به آب كمتري نسبت به ساير سيستم هاي متداول آبياري نياز دارد . مثلاً در باغات درختان جوان ، آبياري با سيستم قطره اي تنها نصف آب مورد نياز آبياري باراني يا سطحي مصرف مي كند . با مسن تر شدن درختان ، صرفه جوئي در آب با سيستم قطره اي كاهش مي يابد ما هنوز براي بسياري باغداران آبياري موثر با سيستم قطره اي بعلت كمبود و قيمت بالاي آب ، اهميت دارد . هزينه كارگر براي آبياري را مي توان كاهش داد ، زيرا در سيستم قطره اي كافي است كه پخش آب تنظيم گرديده و سيستم به كار انداخته شود . اين تنظيم ها توسط وسايل اتوماتيكي انجام مي گيرد كه نياز به كارگر چنداني ندارد .
عمليات زراعي آسانتر :
از آنجا كه بيشتر سطح خاك هرگز با آبياري قطره اي خيس نمي شود ، رشد علف هرز كاهش مي يابد . در نتيجه هزينه كارگر و مواد شيميايي براي كنترل علف هرز پائين مي آيد . همچنين چون با آبياري قطره اي خاك كمتري خيس مي شود ، عمليات زراعي ديگر در باغات را مي توان لاينقطع ادامه داد . مثلاً در گياهان رديفي ، فاروهائي كه كارگران روي آنها راه مي روند نسبتاً خشك و محكم باقي مي ماند .
كودها را مي توان در آب آبياري تزريق نمود كه با اين كار نيازي يه نيروي كارگر براي پخش آنها روي زمين نيست . براي اين منظور كودهاي بسيار محلولي در بازار موجود بوده و انواع خديد آنها كودپاشي از طريق سيستم قطره اي را گسترده ساخته است . بعلت كنترل بيشتر روي محل و زمان پخش كود با سيستم قطره اي ، كارايي كود پاشي افزايش يافته است .
به كارگيري آب شور :
آبياريهاي مكرر رطوبت خاك را در حدي نگهميدارد كه بين دو حالت خيلي خشك و خيلي ترنوسان نمي كند و بيشتر قسمت هاي خاك از هواي كافي برخوردار است . خيس ماندن خاك بين آبياريها ، نمكهاي موجود در محلول را رقيق تر نگهميدارد . بهمين جهت در سيستم قطره اي مي توان از آب با شوري بيشتري نسبت به ساير روشها ي آبياري استفاده كرد .
مورد استفاده در خاكهاي صخره اي و شيب هاي تند : سيستم هاي آبياري قطره اي را مي توان طوري طراحي كرد كه در هر نوع توپوگرافي به نحو موثر قا بل استفاده باشد . در اراضي صخره اي ، حتي اگر فاصله بين درختان نامنظم و اندازه آنها متفاوت باشد ، مي توان آبياري قطره اي را به نحوي موثر به كار گرفت زيرا آب بسيار نزديك به هر درخت پخش مي شود .