بخشی از مقاله
ابوالوفا بوز جاني
اـ ابوالوفا بوز جاني 0
ابوالوفا محمدبن يحيي بن اسماعيل بورزجاني
(رياضيدان و منجم معروف ايراني (328ـ 388)
يكي از مفاخر علمي ايران و از بزرگترين رياضيدان دوره اسلامي بوده است بنا به گفته ابن نديم وي در روز چهارشنبه اول ماه رمضان سال 328 در شهر بوزجان (تربت جام فعلي) تولد يافت. علم عدد و هندسه را نزد عموي خود ابوعمرو مغازبي و دايي خود ابوعبدالله محمد بود هندسه آموخت. در سال 348 يعني در سن بيست سالگي به عراق مهاجرت كرد و تا آخر عمر در بغداد مي زيست.
ابن نديم تاريخ درگذشت ابولاوفاي بوزجاني را ذكر نكرده زير كتاب الفهرست او تقريبا" 10 سال پيش از فوت بوزجاني اتمام پذيرفته است. ابن اثير در كتاب الكامل في التاريخ تاريخ درگذشت بوزجاني را سال 387 نوشته و ابن فلكان در وفيات الاعيان از وي نقل كرده است. اما ابن قضي تاريخ درگذشت بوزجاني را سوم ماه رجب سال 388 ثبت كرده است.
بوزجاني بدون ترديد يكي از مشهورترين منجمان و مهندسان زمان خود بوده است اين مطلب از قضاوتي كه معاصران وي و مورخان بعدي درباره او كرده اند كاملا" پيداست. ابن نديم در كتاب الفهرست كه تقريبا" ده سال پيش از فوت بوزجاني آن را به
پايان رسانيده شرح احوال و آثار او را به تفصيل آورده و ابن فلكان كه در حدود سه
قرن بعد از بوزجاني مي زيسته در كتاب و فيات الاعيان كه درباره مشاهير نوشته و
فقط از چند تن از مهندسان نام برده، ترجمه حال بوزجاني را آورده و او را يكي از مشاهير در علم هندسه ناميده و نوشته است كه او را در اين علم استخراجات غريبه است و افزوده شيخ ما كمال الدين الوالفتح موسي بن يونس كه در علوم هندسه و حساب قدح اعلي و يد طولي داشت در وصف كتابهاي ابوالوفا مبالغه داشت و در اكثر مطالعات خويش بر آنها اعتماد مي كرد و قول ابوالوفا را در اثبات مقاصد خود حجت مي آورد و چند كتاب از تاليفات ابوالوفا نزد وي بود و ابوالوفا را در استخراج اوتار تصنيفي نيكو و سودمند است.
بوزجاني گاهي در كارهاي علمي با معاصر خود بيروني بوسيله مكاتبه شريك مساعي مي كرده است بيروني در كتاب تحديد نهايات الاماكن نوشته است كه در سال 387 هنگامي كه او در خوارزم و بوزجاني در بغداد كسوفي را با قرارداد قبلي با هم رصد كرده و نتيجه را مقايسه كرده اند.
همچنين بيروني در چند موضوع از آثار خود از رصد هاي بوزجاني ياد كرده و يا به مناسبتي از او نام برده و ازجمله در همان كتاب تحديد نهايات الاماكن نوشته است كه ابوالوفا در محسبطي خود آورده كه چندين سال به رصد ميل اعظم پرداخته و آن را مساوي با 23 درجه و 35 دقيقه يافته و بيشتر رصدهاي ابوالوفا در ايام عزالدوله (بختيار بن معزالدوله) در باب التبن بغداد انجام شد و بيشتر آنها در سالهاي 365 و 366 صورت گرفته است.
ابوعلي حبوبي كه معاصر بوزجاني بوده و ظاهرا" در حدود خوارزم مي زيسته نيز با
بوزجاني مكاتبه داشته و دستوري براي محاسبه مساحت مثلث از او خواسته بوده و بوزجاني جواب او را در رساله مختصري داده بوده است و نيز ابونصر عراق در مقدمه رساله ((ا الفلكيه)) از نامه اي كه بوزجاني به ابوعلي حبوبي در خصوص مسائل علمي نوشته بوده يا د كرده است.
اينكه بعضي از مولفان بوزجاني را استاد ابونصر عراق دانسته اند درست نيست .
اهميت آثار رياضي بوزجاني
الف) مثلثات
اهميت آثار رياضي بوزجاني بواسطه سهم بسزايي است كه وي در پيشرفت علم مثلثات دارد. كتاب اعمال هندسي وي نيز بديعترين كتاب و جالبترين اثري است كه در دوره اسلامي درباره هندسه عملي پديد آمده است.
بخش مهمي از كتاب محسطي بوزجاني را مي توان كتاب جامعي درباره علم مثلثات دانست كه در آن دستورهاي مهم مثلثات چه در مثلثات مسطح و چه در مثلثات كروي ثابت شده و در مسايل متعدد و متنوع مورد استعمال قرار گرفته است. در مثلث مسطح بوزجاني صحت روابط زير را ثابت كرد و آنها را به كار بسته است .
بوزجاني اين دستور را چنين بيان كرده است : (محاسبه جيب مجموع دو قوس و جيب تفاضل آنها به فرض آنكه هر يك از آن دو قوس معلوم باشد.جيب هر يك از دو قوس را در جيب تمام قوس ديگر كه بر حسب دقايق شصتگاني بيان مي كنيم ضرب كرده اگر مطلوب جيب مجموع باشد آنها را با جمع و اگر مطلوب جيب تقاضل باشد آنها را از هم كم مي كنيم. در مثلث قائم الزاويه كروي بوزجاني دستورهاي زير را به دست آورده و آنها و را به كار بسته است (در اين دستورهاي B زاويه قائمه فرض شده است).
قدما اين رابطه را كهالمروزه به قضيه سينوسها معروف است ((شكل منحني)) و گاهي نيز در قانون الهيئه ؟؟ مي ناميدند. وجه تسميه آن به ((شكل منحني)) اين است كه اين رابطه منجمان را از به كار بردن ((شكل قطاع)) كه به كار بستنش مشكل است بي نياز مي ساخت. البته كشف اين رابطه بين ابونص عراق و بوزجاني و خنجدي و كوشيار حيلي كه همه از رياضيدانان ايراني و معاصر يكديگر هستند مورد بحث است. بيروني در كتاب مقاليد علم الهئيه شرحي در اين باره نوشته و حق تقدم را در اين باره با استاد خود ابونصر عراق دانسته است با اين حال ظاهر امر اين است كه ابونصر عراق و بوزجاني هر يك جداگانه و مستقل از يكديگر به اين شكل دست يافته اند.
بوزجاني روشي نيز براي محاسبه جيب نيم درجه ابداع كرده و در محبسهاي خود جيب و سهم و ظل مستوي و معكوس زواياي صفر تا نود درجه را رد 15 دقيقه به 15 دقيقه تا رابعه و خامسه (دستگاه شصتگاني) حساب كرده و آنها را در جدولي ثبت نموده است. و اگر نتايج محاسبات وي را به دستگاه اعشاري تبديل كنيم تا هشت رقم
اعشاري آنها با مقدير واقعي است. براي تهيه جدولهاي ؟؟؟ وظل بوزجاني شعاع دايره را واحد اختيار كرده و اگر چه اين فكر بديع در بعضي از آثار بيروني نيز ديده مي شود ظاهرا" بوزجاني نخستين كسي است كه آن را عملي كرده است. بوزجاني بعد
از بيان روابطي كه بين خطوط مثلثاتي موجود است مي نويسيد: ((واضح است كه اگر شعاع دايره را واحد بگيريم نسبت جيب تمام قوس به جيب آن مساوي با ظل مستوي (كتانژانت) خواهد بود)). كارادو نوشته است كه گويي اين عبارات را يكي از رياضيدانان زمان ما به رشته تحرير درآورده است.
ب) هندسه:
كتاب اعمال هندسي بوزجاني مربوط به هندسه عملي است و در بين كتابهايي كه مسلمانان در هندسه تاليف كرده اند بي نظير است. در اين كتاب سه مطلب مهم زير بخصوص جلب توجه مي كند:
يك : ترسيمات مختلف هندسي به وسله خط كش و فقط يك گشادگي دهالنه پرگار (كه از ابتدا تا انتهاي ترسيم ثابت نگاه داشته مي شود) . اين ترسيمات به قول وپكه نخستين نمونه يك نوع از مسائل هندسي هستند كه در دوره رنسانس (سده هاي چهاردهم تا شانزدهم ميلادي) عده اي از مهندسان را به خود مشغول داشت و از نيمه دوم سده هجدهم به بعد نيز چندين مهندس عالي مقام درباره آنها آثاري بوجود آوردند.
دو : تحل كامل و بديع مساله زير:
تقسيم يك مربع به عده معلومي مربعات يا تشكيل يك مربع با عده معيني از مربعات به وسيله پهلو به پهلو قرارد دادن آنها و بدون استفاده از قضيه قيثاغورث.
وپكه مي نويسد كه مطالعه اين مبحث از كتاب اعمال هندسي بوزجاني تاثيري را كه
بررسي كتاب ديوفنطس وي داشته است ظاهر مي سازد و از طرفي كه بوزجاني مساله اي را مطرح مي سازد و آن را مورد بحث قرار مي دهد مي توان دانست كه رابطه هايي كه بين اين مساله و بعضي از مطالب مربوط به نظريه اعدا موجود است از نظر وي پوشيده نبوده است.
سه : ساختن چند وجهيهاي منظم او جند وجهي نيم منظم ) به طريقه اي غير از روشهاي متفاوت اقليدس و پاپوس بكار بسته اند. به وجهي كه به قول وپكه اگر قبول كنيم اين مسئله (( استرئومتري)) در دست مهندسان مكتب اسكندريه در حال ركود نمانده بود ناچاريم بپذيريم كه مسلمانان نيز وا گذاشتن آن به صورتي كه آن را از مكتب مذكور فرار گرفته بودند اكتفا نكردند بلكه توانستند آن را به وجهي بديع كه قابل عرضه كردن به مورخان علوم است مورد بررسي قرار دهند .
علاوه بر سه مطلب فوق كتاب اعمال هندسي بوزجاني از جهات ديگر نيز جالب توجه است و بايد مطالب آن را چداگانه مورد برسي قرار داد.
ج ) حساب:
كتاب حساب بوزجاني كه عنوانش كتاب في مايحتاج اليه الكتاب و العامل من علم الحساب است از جهت تاريخ علم حساب اهميت دارد. اين كتاب چنانكه از نامش پيداست . بيشتر مربوط به حساب عملي است و داراي هفت منزل و هر منزل آن داراي هفت باب است وبه همين جهت آن را كتاب المنازل السبع نيز مي نامند .
بوزجاني در سه منزل اول اين كتاب تعاريف و قاعده هاي مربوط به نسبت و ضرب و
تقسيم و مساحت را كه در زمان او معمول بوده مدون نساخته و هر جا ديگران درباره آنها اشتباهي مرتكب شده بودنده اند آنها را تصحيح كرده است چهار منزل ديگر كتاب او مربوط به حساب عملي است در كتابهايي يوشكويجي و فرهنگ زندگينامه علمي درباره كتاب حساب بوزجاني بحث شده است. مباحثه در آكادمي علوم فرانسه راجع به بوزجاني :
در سده نوزدهم ميلادي بحث مفصلي در آدكامي علوم كشورر فرانسه درباره كتاب محسبطي بوزجاني درگرفت كه چند تن از دانشمندان فرانسوي در آن شركت داشتند. اين بحث از اينجا شروع شد كه در 28 ماه فوريه سال 1836 لويي آمالي سديو در آكامي علوم فرانسه اداعا كرد كه ابوالوفاي بوزجاني، منجمي كه در سده دهم مسلادي مي زيسته، اختلاف سوم حركت ما را كه وارياسيون ناميده مي شود ( و تا آن موقع كشف آن را به تيكو براهه نسبت مي دادند) كشف كرده بوده است سديومتن عربي قسمتي از كتاب المحسطي ابولاوفاي بوزجاني را كه به زعم او مشتمل بر كشف مذكور بود با ترجمه فرانسوي آن در اختيار آكادمي علوم فرانسه گذاشت و آكادمي هياتي را مامور بررسي اين نكته شگفت انگيز تاريخ نجوم كرد و اين دو سوال ذكر شده است چرا منجمان مسلمان بعد از وي از بآن سخني به ميان نياورده اند؟ ثانيا" آيا قسمت مورد بحث از كتاب محبسطي بوزجاني بعد از زمان نيكو براهه به نسخه خطي كتاب بوزجاني ملحق نشده است.
اين بحث از سال 1836 تا 1871 در فواصل زماني مختلف از سر گرفته شد و بالاخره
هم به نتيجه نرسيد اينكه بالاخره در ماه ژوئن سال 1892 كارا دو موضوع را از نومورد بررسي قرار داد و نظريه خود را درباره آن در مقاله اي در روزنامه آسيايي منتشر ساخت و نشان داد كه نظريه سديو درست نبوده است.
آثار موجود رياضي بوزجاني:
1ـ كتاب مايحتاج اليه الكتاب و العمال من علم الحساب ـ كتاب المنازل السبع تفطي نام اين كتاب را به صورت المنازل في الحساب آورده است و در دره الاخبار نام آن به صورت المنازل ذكر شده و صاحب آن كتاب نوشته است : (( ابوالوفاي بوزجاني از واصلان محل اعلي بوده است در رياضيات و حساب و دليل بر آن تصنيف اوست معنون به ((منزل)) و زيجي كه ساخته است و حكيمي الجيب وقانع بوده است)).
اين كتاب داراي هفت منزل و هر منزل آن داراي هفت باب است و ترجمه فارسي عنوانهاي منازل آن از اين قرار است منزل اول : در نسبت ، منزل دوم در ضرب و تقسيم، منزل سوم در مساحت، منرل چهارم در اعمال خراج ، منزل پنجم در تصديف (صرافي) و مقياسها (تقسيم به نسبت) ، منزل ششم در انواع گوناگون حساب كه مورد احتياج دواير دولتي است و منزل هفتم در معاملات تجار .
بوزجاني اين كتاب را به نام عضدالدوله ديلمي تاليف كرده است.
وپكه عنوانهاي منازل و بابهاي اين كتاب را به زبان فرانسوي ترجمه كرده و قسمتهايي از آن كتاب توسط پژوهندگان مورد بررسي قرار گرفته است چند نسخه خطي از اين كتاب در لندن و قاهره و رامپور و اسكوريال موجود است . احمد سلم سعيد ان در سال 1971 ميلادي متن عربي اين كتاب را با مقدمه اي مفصل درباره تاريخ علم حساب (در 60 صفحه و تعليقات بسيار مفيد ( در 68 صفحه ) به چاپ رسانيده است.
2ـ كتاب في مايحتاج اليه الصانع من اعمال الهندسه
نام اين كتاب در الفهرست و تاريخ الحكماء نيامده ولي نسخه خطي نفيسي از آن كه براي كتابخانه الغليك نوشته شده بود در كتابخانه اياصوفيا ( به شماره 27535 ) در استانبول موجود است. يك نسخه خطي ناقص از آن در كتابخانه امبروزيان واقع در شهر ميلان هست كه سوتر آن را بررسي و قسمتهايي از آن را به زبان آلماني ترجمه كرده است.
شرحهاي كتاب اعمال هندسي:
بر كتاب اعمال هندسي بوزجاني دو شرح نوشته شده است:
يك: شرح الاعمال الهندسيه (عربي) اين شرح را كمال الدين اين يونس نوشته و نسخه خطي آن به شماره 5357 در كتابخانه آستان قدس رضوي موجود است.
دو: فتوحات غيبيه ( فارسي)
مولف اين شرح محمد باقر يزدي است و نسخه خطي آن به شماره 5371 در كتابخانه آستان قدس رضوي موجود است
3ـ رساله في تركيب عدد الوفق في المربعات
اين رساله مربوط به تركيب مربعات وفقي است و يك نسخه خطي آن در اياصوفيا موجود است.
4ـ جواب ابي لوفا محمد بن الوزجاني عما ساله الفقيه الوعلي الحسن بن حارث الحبوبي عن ايجاد مساحه المثلث بدلاله الاضلاع بدون معرفه الارتفاع . ابوعلي حبوبي از بوزجاني خواسته بوده كه دستوري براي محاسبه مساحت مثلث بدون بكار بردن ارتفاع آن تعيين كند و بوزجاني اين رساله مختصر را در جواب او نوشته است يك نسخه خطي (در دو صفحه) از اين رساله در جز و مجموعه اي در دمشق موجود است. داده و آن را به زبان انگليسي ترجمه كرده و با تاريخچه مختصر مساله و حل آن و همچنين فتوكپي صفحات متن رساله در مجله ي تاريخ علوم عربي جلد 3 ، سال 1979 انتشار داده اند.
در دستور بوزجاني a,b,cاندازه هاي اضلاع مثلث هستند. البته در رساله مذكور دستور بدون بكار بردن رمزها و اصطلاحات كنوني و فقط بوسيله عبارات عربي بيان شده است . مولف بعد از اثبات دستور فوق در دستور ديگر نيز براي تعيين مساحت مثلث بر حسب اضلاع آن مي دهد كه البته با دستور فوق معادل است .
6ـ رساله في السنبه و التعريفات:
نسخه خطي اين رساله در كتابخانه مجلس و نيز در جزو يك جنگ در كتابخانه شخصي آقاي حسن عراقي در تهران موجود است (سرگين).
خاطر نشان مي كنم كه موضوع باب اول از منزل اول كتاب المنازل السبع بوزجاني كه ذكر شده در شماره يك آثار رياضي بوزجاني گذشت عبارت است از ((في معني النسبه و …)).
5ـ المدخل الي صناعه الارثماطيقي
نسخه خطي اين رساله در رامپور موجود است و نيز نسخه ي خطي رساله اي با عنوان رساله الارثماطيقي در تاشكند هست.
7ـ رساله في جمع اضالع المرجحات و المكتبات:
اين رساله را بوزجاني در پاسخ ابوبشر 0(يا يحيي) اين سهل منجم تكويني نوشته است و نسخه آن در كتابخانه آستان قدس رضوي موجود است.
8ـكتاب المحبسطي:
سوتر نوشته است كه شايد كتاب محبسطي ابوالوفاي بوزجاني و كتاب زيج واضح او يك كتاب واحد بوده باشد و يا اينكه ذيج واضح جدوالي بوده كه همراه محسبطي بوزجاني مورد استفاده واقع مي شده است ولي چون محبسطي بوزجاني به صورت ناقص موجود است و كتاب زبج واضح او از بين رفته است نمي توان در اين باره تحقيق كرد. كمدي نوشته است كه بيروني در وسائل خود طوري از اين دو كتاب نام برده كه گويي دو كتاب جداگانه بوده اند.
يك نسخه خطي از قسمتي از محبسطي بوزجاني در كتابخانه ملي پاريس موجود است اين نسخه سابقا" در جزو كتابهاي كتابخانه شاهرخ بوده ، زيرا در چند صفحه آن مهري با عبارت در متن قرانه كتب السلطان الاعظم شاهرخ بهادر ) ديده مي شود . همين نسخه ناقص بود كه مورد استفاده سديو واقع شد و درباره آن گزارشي به آكادمي علوم فرانسه تسليم كرد ).
بوزجاني خود در مقدمه محبسطي آن را چنين تعريف كرده است:
(( هر چند اين موضوع را عده اي از دانسمندان متقدم مانند ابرجس و ابلو ينوس و بطليموس و غيره پيش از اين مورد توجه قرار داده اند، در اين كتاب ما روشي اتخاذ كرده ايم كه هيچيك از آنان نكرده اند . ما راه وصول به اين معلومات را ساده تر و كوتاهتر كرد كم و روشهاي متداولي كه براي متعلمان دشوار بود مانند شكل قطاع و نسبت مولفه، اجتناب ورزيديم و چنان كرديم كه از نزديكترين و ساده ترين راه بتوان اين معاني را، كه پيش از اين وصول به آنها بسيار دشوار بود،
به دست آورد. علاوه بر اين به روشهايي كه قدما براي رسيدن به هر يك از اين معلومات ايراد كرده بودند اكتفا نكرديم،، بلكه راههايي تازه و برهانهايي جديد آورديم و همچنين معاني ديگري كه در علم هيات مورد احتياج شديد است و قدما آن را ذكر نكرده بودند و به آنها افزوديم. و نيز استدلالهاي هندسي را از اعمال حسابي جدا ساختيم تا اگر مهندس و محاسباني باشند كه هر يك به فن ديگري آشنايي نداشته باشد بتوانند به تنهايي كتاب را مورد استفاده قرار دهند و كسي كه در هر دو فن دست دارد از هر دو بهره مند گردد و براي هر يك از موضوعها مثالي آورده ايم تا مبتدي از آن كمك بگيرد و كسي كه در اعمال حساب كار آزموده نيست آن را نقطه اتكايي قرار دهد . و همچنين جداول را با دقت كامل فراهم آورديم و آنچه را اهل اين فن قبلا" تهيه كرده بودند تصحيح كرديم. پس اگر كسي كه به اين كتاب نظر مي افكند در جوابهاي مسايل اختلافي درباره ثانيه هاي و ثالثه ها با آنچه مورد قبول است، مشاهده كرد نبايد در صحت اين كتاب
شك كند علت اين اختلافات تقريبات زيادي است كه در محسابه جيبها (سينوسها) و وترها و ضلعها (تانژانتها) كه اصول اعمال حساب هستند به كار برده ايم.
مدتها دانشمندان مغرب زمين گمان مي كردند كه محسبطي بوزجاني ترجمه المحبسطي بطليموس است ولي بعدا" سديو و كارادو و وپكه درباره اين محبسطي مقالاتي نوشتند و اشاره دادند كه محبسطي بوزجاني كتابي است مستقل.
دانشمندان دوره اسلامي اين محبسطي را به نام ابوالوفاي بوزجاني مي شناختند و در آثار خود از آن نام مي بردند مثلا" بيروني در كتاب تحديد النهايات الاماكن نوشته است و ابوالوفا در محبسطي خود گفته است كه سالها ي فروان رصد كرده….)).
المحبسطي بوزجاني به سه جنس و هر جنس به مقالات و هر مقاله به انواع وفصول تقسيم مي شود و عنوان جنس اول آن چنين است : در الامورالتي ان يقدم ذكرهاي لحركات الكواكب و عنوان اين جنس با عنوان مقاله اول از كتاب الكامل كه ابن نديم به بوزجاني نسبت داده شباهت دارد و از اين روست كه دانشمندان غربي گمان كرده اند كه شايد اين محبسطي با كتاب الكامل و يا با زيج الواضح يكي باشد.
به نظر كارادوو مي توان محبسطي بوزجاني را به سه بخش عمده تقسيم كرد (هر چند اين تقسيم با تقسيم خود ابوالوفا متفاوت است) كه بخش اول آن شامل علم مثلثات است و بخش دوم آن روش به كار بردن دستورهاي مثلثاتي درباره رصد هاست و بخش سوم مربوط به نظريه سيارات است.
نام محبسطي بوزجاني در فهرستي كه ابن نديم از تاليفات بوزجاني بدست داده نيامده
است . علت اين امر اين است كه ابن نديم كتاب الفهرست را در سال 377 به پايان رسانيده و حال آنكه در محبسطي ابوالوفا از رصدهايي كه در همان سال صورت گرفته گفت و گو شده است و بنابراين به احتمال قريب به يقيين تاليف محبسطي بوزجاني بعد از سال 377 پايان يافته. اين فرض با فرض اينكه محبسطي بوزجاني يا كتاب الكامل يا زيج الواضح او كه نامشان در الفهرست آمده است يكي باشد منافات دارد.
2 ـ جمال الدين صاحد تركستاني
جمال الدين صاعد بن مصدق سعدي تركستاني
(زنده در 712)
دانشمند و رياضيدان و استاد كمال الدين فارسي و به قول او ((افضل الحكماء الماخرين )) بود وكمال الدين فارسي كتاب البصائوفي اختصار تنقيح المناظر را به نام او نوشت و در كتاب تنقيح المناظر او را استاد خود ناميد. وي در سال 712 به تاليف مي پرداخته است.
اثر رياضي موجود وي : العلائيه (درحساب)
نسخه خطي اين كتاب در اپسالا موجود است . ابوالحسن علي بن محمدبن كيخسرو بهمني كتابي در حساب دارد كه ممكن است شرح الغائيه باشد.
3ـ جوهري
عباس بن سعيد جوهري
رياضيدان و منجم (اواخر سده دوم و اوايل سده سوم)
در زمان خلافت مامون (198ـ218) شهرت و اعتبار داشت. ملخمي خبير و رياضيداني عالي قدر بود و بيشتر به هندسه مي پرداخت. ولي نخستين كساني بود كه در جهان اسلام به رصد پرداخته اند. درصد هاي نجومي كه در سال 214 در بغداد و در سال 217 در دمشق صورت گرفت شركت داشت.
ابن نديم در الفهرست دو كتاب به نام وي ثبت كرده است : كتاب تفسير كتاب اقليدس و كتاب الاشكال التي زادها في المقاله الاولي من اقليدس. اين دو كتاب ظاهرا" از بين رفته. وي مولف زيجي نيز بوده كه مفقود شده است.
اصل عباس بن سعدي معلومم نشد اگر چه بعضي او را بدون ذكر ذليل از اهل فاراب معرفي كرده اند.
آثار موجود رياضي وي : 1ـ اصلاح كتاب اقليدس
اصل اين كتاب از بين رفته است . اما نصير الدين طوسي در رساله در الشافيه عن الشك في خطوط المتوازيه قسمتي از اين كتاب را از قول عباس بن سعيد نقل كرده است . در فرهنگ زندگي نامه علمي توضيحاتي درباره اين قسمت خواهيد يافت. نشايد اين اصلاح الكتاب اقليدس همان تفسير كتاب اقليدس بوده كه نام آن را ابن نديم آورده است.