بخشی از مقاله

ازدواج و بهداشت روانی:
خبرگزاري فارس: هدف ما از اين مطالعه درباره خانواده، بيان ارزش و اهميت آن، خانواده در اديان الهى به ويژه اسلام، مشكلات و نابسامانى‌هاى خانواده در جهان امروز، ازدواج نخستين سنگ بناى ايجاد خانواده، و تأثير ازدواج بر رفع ناهنجارى هاى روانى و كمك مؤثر در بهداشت جسمى و روانى است.

چكيده

خانواده اولين واحد تشكيل دهنده اجتماع است. خداوند اولين انسان سميع و بصير را، كه به عنوان پيامبر و پدر همه انسان ها در زمين تمكّن داد، برايش همسرى تعيين كرد. آن ها نخستين هسته اصلى خانواده را به وجود آوردند و به تدريج زمين را آباد ساختند و مردان و زنان بسيارى در زمين پراكنده شده، كارها را تقسيم كردند. خانواده اصالت پيدا كرد و هر فرد براى بقاى خود و نوع، وظايف خاصى عهده دار گرديد. هرقدر جمعيت كره زمين زيادتر شد، شكل زندگى و خانواده تغييرات عميق ترى پيدا كرد و نيازهاى انسان بيش تر و متنوع تر شد. نياز غريزى و گرايش به سوى جنس مخالف هميشه و در تمام موجودات وجود داشته است. اما اديان الهى و در نهايت، اسلام به اين نياز تقدّس بخشيدند. انسان علاوه بر بيمارى هاى جسمى، ناراحتى هاى روانى هم دارد. يكى از راه هاى يافتن آرامش و سلامت بهتر روان، اقدام به يافتن همسر و تشكيل خانواده است.

خانواده

ساده ترين، كوچك ترين و قديمى ترين شكل جامعه انسانى «خانواده» است.1 خانواده كوچك ترين واحد بنيادى جامعه نوين است.2 «خانواده» در لغت از دو جزء «خان» به معناى منزل و سرا و «واده» به معناى اهل منزل تشكيل شده است. پس در جمع، همه كسانى كه در خانه هستند، عضو خانواده مى باشند. در تعريفى ديگر، مى گويند: خانواده عبارت از روابط جنسى معيّن و بادوامى است كه توليد اطفال و پرورش آن ها را به عهده دارد. بحث در اين زمينه گسترده است، اما آنچه مسلّم است اين كه خانواده از مجموعه اى افراد تشكيل مى شود و قسمتى از شبكه بزرگ تر به نام جامعه است.3 خانواده از ابتداى پيدايش حيات انسان در زمين تا امروز تحولاتى عميق يافته و عوامل گوناگون دينى، اقتصادى، سياسى و زيست محيطى موجب اين تغييرات و دگرگونى ها شده اند. هدف ما در اين مقاله تجزيه و تحليل و كنجكاوى در اين تحولات نيست، كه اين مقوله نياز به تحقيق عميق جامعه شناسى دارد، بلكه هدف ما از اين مطالعه درباره خانواده، بيان ارزش و اهميت آن، خانواده در اديان الهى به ويژه اسلام، مشكلات و نابسامانى هاى خانواده در جهان امروز، ازدواج نخستين سنگ بناى ايجاد خانواده، و تأثير ازدواج بر رفع ناهنجارى هاى روانى و كمك مؤثر در بهداشت جسمى و روانى است.

ارزش و اهميت خانواده

هزاران سال كره زمين زيستگاه جانداران بسيار بود و شايد جاندارانى شبيه انسان در زمين بودند كه حياتشان چندان تفاوتى با ساير جانداران زمين نداشت، تا اين كه خداوند مخلوقى به نام آدم در زمين مستقر ساخت و براى رفع تنهايى و آسايش و آرامش او، همسرى به او داد و از ازدواج اين دو موجود انسان هاى بسيارى در زمين پراكنده شدند.4 جامعه شناختى و زيست شناختى و تشريح مقايسه اى (تطبيقى) و پيوستگى انواع و خلقت تدريجى و نظرات موافق و مخالف و كلام درباره كينونيّة الانسان الاولى5 فرصتى ديگر مى طلبد و هر نظريه اى درباره خلقت انسان و تداوم آن تا به امروز اثبات شود، موجوديت بحث حاضر را دچار مخاطره نمى كند و ارزش و اهميت آن را تغيير نمى دهد. انسان موجودى است اجتماعى، در بهترين قوام آفريده شده (تين: 14)، خليفه خدا در زمين (بقره: 30)، مسجود ملائكه (اعراف: 11)، مخلوق برتر (بقره: 30ـ33)، مشرّف به تشريف روح الهى (حجر: 29)، واجد عقل، فكر، استعداد، هوش، عواطف، احساسات، ادراك، حافظه، تخيّل و ده ها امتياز ديگر و در نهايت، اراده و قدرت اخذ تصميم و نيز قوّه نطق و بيان به او عنايت شده (الرحمن: 3) و از مسؤوليت هاى مهم او اقدام به عمران و آبادى زمين است. (هود: 61) مخلوقى به اين عظمت بيهوده رها نشده و براى هدايت و ارشاد او، افرادى مأموريت يافته اند كه آنان را «نبى» و «رسول» ناميده اند. اين مأموران الهى وظايف گوناگونى داشته اند.

تعداد كمى با كتاب و كلام وحى و سلاح اعجاز، مأمور هدايت گروه هاى بزرگ از مردم بودند و شمار كثيرى مأمور ناحيه يا بخش يا گروهى كوچك بودند و نام معدودى از آنان در كتاب هاى مقدّس و از جمله قرآن كريم ذكر شده است. همه انبيا بشر را به تشكيل خانواده و انتخاب همسر راهنمايى كرده اند. در جاى جاى كتاب مقدّس (تورات و انجيل)، عناوين احترام به ازدواج توسط والدين، ازدواج فاميلى، تأسيس ازدواج، ترغيب به ازدواج، جشن ازدواج، جشن عروسى و عناوينى مانند اين در فصل هايى مانند رساله اول تيموتائوس، امثال سليمان، رساله به عبرانيان و رساله اول به قرنتيان و ده ها مورد ديگر درباره عفّت زنان و موارد اخلاقى ديگر اشاره شده است.6 در آثار باقى مانده از زرتشت درباره پاك دامنى و درباره زنان پير و جوان سخن گفته شده و خانواده و عفّت و شرافت به بزرگى ياد شده است.7 آثار موجود از عرفان هند و هندوان از جمله گزيده اوپه نيشدها در جاى جاى، به زوجيت و خانواده عزّت نهاده، در بخش نخستين «تقديس خواندن سامه ويدا»از علاقه زوجيت سخن گفته و در بخش چهارم «مناجات و مراسم براى تناسل»، درباره مراسم ازدواج و داشتن فرزند نيكويى كه بتواند ويدا را بخواند و به سن كمال برسد سخن گفته است.8 در مجموعه جوگ باسشت، داشتن فرزند و حسب و نسب پسنديده موجب افتخار دانسته شده است.9 آنچه در كتاب آسمانى خودمان، قرآن، آمده در بحث اهميت و ارزش ازدواج در اسلام مطرح خواهد شد. 


مباحث مربوط به خانواده بيش از همه، در جامعه شناسى مطرح شده و بيش تر مؤلّفان كتاب هاى جامعه شناسى فصل يا فصل هايى به خانواده اختصاص داده اند. كتاب هاى اخلاقى هم خانواده را ارج نهاده، آن را سنگ بناى جامعه خوب و منظم و «مدينه فاضله» ناميده اند. جامعه شناسان خانواده را از مهم ترين نهادهاى اجتماعى مى دانند و نقش خانواده را در بروز يا بهبود و يا عدم ظهور بيمارى هاى روانى، در مرتبه اول مى دانند اصولا نهادهاى اساسى اجتماعى، كه مقام برتر را دارند، عبارتند از: خانواده، اشتغال، دين و سياست. معمولا اين مفاهيم ذيل مقوله «فرهنگ و ارزش ها» مطرح مى شوند. همه اين عناوين و مطالب دليل بر آن هستند كه خانواده در صعود و سقوط ملت ها و ساخت هاى اجتماعى نقش درجه اول دارد. خانواده در متعادل ساختن رفتار افراد و رشد استعدادها و رشد جسمى و عقلى افراد خود، سازگارى اجتماعى، رشد شخصيت و اجتماعى نمودن افراد خود، وظيفه سنگينى دارد و در يك كلمه، موجب بقا يا فناى جامعه مى شود. اولين مؤسسه اى كه فرزند را به زندگى اجتماعى آشنا مى كند خانواده است. تغييرات خانوادگى، شكل خانواده و ارتباط اعضا با يكديگر، جوّ عاطفى خانواده، موقعيت اجتماعى خانواده (ارزش ها، تمايلات و طرز تفكرها)، عادات چه زشت و چه زيبا، همه از خانواده نشأت مى گيرند. يكى از اركان سه گانه تعليم و تربيت خانواده است.10 بحث درباره خانواده و تعليم و تربيت، همانندسازى بچه ها، تلقين پذيرى و ساير مسائل تربيتى هر يك به مقالات مستقلى نياز دارد.

ازدواج و خانواده در اسلام
ازدواج يك سنّت لايتغيّر الهى است. ازدواج نه تنها در بين انسان ها، بلكه تمام در موجودات جاندار به شكل هاى گوناگون وجود دارد. گياهان (با عمل لقاح و گرده افشانى)، حيوانات از كوچك ترين آن ها تا حيواناتى بزرگ مانند كرگدن، فيل، شتر; پرندگان، آبزيان، نهنگ ها; حيواناتى كه نزديك ترين جانداران به انسان هستند مانند ميمون ها، همه توالد و تناسل و تكثيرشان حاصل رابطه جنسى نر و ماده است. به قول جلال الدين رومى: بهر آن ميل است از ماده ز نر *** تا بود تكميل كار همدگر ميل اندر مرد و زن حق زان نهاد *** تا بقا يابد جهان زين اتحاد مطالعه تاريخ اجتماعى ملت ها و تاريخ اديان، تحولات و تغييرات خانواده و همسرگزينى را براى ما شرح مى دهد، كه اين امر مقدّس همسرگزينى چگونه دچار دگرگونى هاى نفرت انگيز شده، زنان غالباً به عنوان وسيله اى در دست مردان يا همچون كالا خريد و فروش شده اند. حال زن نزد اقوام و ملل گوناگون، در آثار باقى مانده از مورّخان و جامعه شناسان و مردم شناسان جاى تأمّل و تفكر دارد. داشتن چند همسر به وسيله مردان و داشتن چند شوهر ـ كه به ندرت ديده مى شود و سابقاً در بعضى نقاط دنيا جريان داشته است ـ تا برسد به تك همسرى، سير مسأله ازدواج را روشن مى كند.

آثار و فوايد ازدواج

ازدواج امرى فطرى است. در اين مختصر، به فوايد ازدواج از ديد اجتماعى، اقتصادى و موارد مشابه اشاره مى شود و فايده ازدواج از ديد روانى و بهداشت روانى مستقلا ذكر خواهد شد. علّامه طباطبائى در زمينه حقوق زن در ملل گوناگون و از جمله تمدن غرب، بحث مفصّلى در جلد چهارم تفسير شريف الميزان (دوره چهل جلدى) دارند كه به اختصار به آن اشاره مى شود: عمل ازدواج از اصول كارهاى اجتماعى است و ازدواج از بدو پيدايش بشر بوده و هريك از دو انسان (مرد وزن) مجهّز به دستگاه هاى خاص خلقت براى ازدواج هستند و تمام احكام مربوط به حقوق مرد و زن و ارث و مهريه و طلاق بر اساس همين اصول است.11 اديان و حكومت ها و در نهايت، سازمان ملل اساس ازدواج را بر تشريك مساعى زن و مرد قرار داده اند. اگرچه همه اديان الهى اصول اخلاقى را محترم شمرده اند، اما آنچه را اسلام بيش از همه تأكيد نموده، فراموش كرده اند. فطرت انسان مايل به ازدواج است. اصول انسانى و مسلّم ازدواج نزد همه ملت ها محترم است. ازدواج موجب جلوگيرى از زنا و فحشا مى شود.

مسأله ازدواج و تشكيل خانواده آن قدر اهميت دارد كه علماى مذاهب، جامعه شناسان، حقوقدانان، روان شناسان و علماى تعليم و تربيت، زيست شناسان و كسانى كه در زمينه فرهنگ جهانى و فرهنگ قومى و ملّى و قبيله اى و علوم اقتصادى و سياسى مطالعه و تحقيق مى كنند، بخش مهمى از مطالعات و تحقيقاتشان، مستقيم يا غيرمستقيم، به امور ازدواج و جوانان اختصاص دارد. اكنون جهان شاهد بروز و ظهور بيمارى مهلك و كشنده و نابودكننده نسل و حرث آدميان، به نام «ايدز» است و پزشكان به شدت مشغول مطالعه راه هاى مبارزه با بيمارى هاى ناشى از مقاربت هاى غيرصحيح جنسى و فحشا هستند و هنوز نتوانسته اند آثار شوم سوزاك و سفليس را برطرف كنند. اين بيمارى بدون آن كه مرز و تمدن بشناسد بشريت و خانواده ها را به مخاطره افكنده اند. همه خيرخواهان انسان و پزشكان متفق القول اند كه غرق شدن در منجلاب بى عفّتى و آزادى هاى جنسى موجب پيدايش اين بيمارى ها شده است. اگر وضع ارتباطات جنسى به ويژه آميختن با مواد مخدر و پشتوانه ملى جنايت كاران مافيايى همچنان ادامه پيدا كند، نتيجه اى جز نابودى در انتظارمان نخواهد بود.

ازدواج پيوستگى عقل و روح و جسم مرد و زن با يكديگر است. تمايلات جنسى جزو اساسى يك ازدواج كامل هستند و ضرورت دارند، ولى بى نهايت مهم نيستند.12 امروزه روان شناسان عقيده دارند در مسأله زناشويى تملّك يا مورد تملّك قرار گرفتن مخالف شؤون انسان هاست و بايد هرفرد چه مرد و چه زن، خود را از آنِ كسى بداند و جزئى از وجود او شود تا براى هر دو طرف شور و شعف ايجاد گردد. اگرچه اين بحث دامنه گسترده اى دارد، اما به همين مختصر اكتفا مى شود.

آثار و فوايد ازدواج در اسلام

اسلام براى ازدواج تقدّس قايل است; مقررات و تشريفات خاصى براى آن در نظر گرفته شده است. ازدواج راهى براى رسيدن به كمال است. براى احتراز از تكرار مطالب، اهميت ازدواج و اصل همسرگزينى در اسلام به شرح ذيل تقسيم بندى مى شود:
الف. ازدواج در اسلام از ديد اجتماعى و سياسى:

هريك از افراد جامعه شؤون و وظايفى دارند; در جامعه اى كه زندگى مى كنند داراى حقوقى هستند كه بايد محترم شمرده شوند و متقابلا مسؤوليت هايى (فردى و اجتماعى) به عهده دارند. يكى از اهداف مهم انبياى الهى آشنا كردن افراد به وظايف و مسؤوليت هاى خودشان بوده است. مردم امّت واحدى بودند، خداوند انبيا را برانگيخت با بشارت و انذار، و همراه آنان كتاب (مجموعه قوانين) نازل نمود تا در ميان مردم به حق قيام كنند. (بقره: 213) اسلام در تمام شؤون اجتماعى، به زن و مرد حقوق برابر داده است. هرگاه مرد يا زن عمل صالح همراه با ايمان انجام دهند به حيات طيبّه مى رسند. (نحل: 97) و خداوند انسان را از دو جنس زن و مرد آفريده و آنان را به شعوب و قبايل تقسيم كرده است تا از يكديگر بازشناخته شوند. (حجرات: 13) كلام الهى قريب 240 مرتبه در قرآن كلمه «ناس» را به كار برده كه در تمام موارد، زنان و مردان را شامل است. در قضيه «مباهله» با نصاراى نجران، مقرّر شد زنى از مسلمانان به همراه بچه هايش و مردى كه به منزله نفس رسول الله باشد به همراه رسول خدا و در مقابل نيز همين تركيب از نصارا يكديگر را نفرين كنند كه قضيه به نفع مسلمانان پايان يافت (آل عمران: 61) و روحانى مسيحى حقّانيت رسول الله(صلى الله عليه وآله)را پذيرفت.
خداوند به وسيله يك زن و يك مرد انسان هاى بسيارى در زمين پراكند. (نساء: 1) كسانى كه در زمينه ارث انتقاد مى كنند، متأسفانه عميقاً مسأله را بررسى و مطالعه نكرده اند. به قول علّامه طباطبائى مهم استفاده از ارث است كه پسر و دختر برابر استفاده مى كنند. ملاك برترى مرد يا زن تقواست. خداوند عمل هيچ عاملى را، چه مرد باشد و چه زن، ضايع نخواهد كرد. (آل عمران: 195) اسلام لباس زواج را براى بندگان لباس افتخار دانسته، تصريح دارد كه كانون گرم خانوادگى موجب آسايش و زدودن غبار اندوه از سيماى زندگى است.13  

همان گونه كه ملاحظه مى شود، اسلام زن و مرد را از لحاظ تدبير شؤون زندگى به وسيله اراده و كار، مساوى مى داند، هر دو در تأمين نيازمندى ها و استفاده از امكانات مساوى اند. آنچه مسلّم است اين كه در بعضى از امور اجتماعى، اهميت زن و مرد هركدام شكل خاصى دارد; زن فرزند به دنيا مى آورد و لطافت و حساسيت دارد و مرد داراى قدرت بدنى و استحكام عقلانى بيش تر است. ملاك برترى هريك از زن و مرد كارهايى است كه از نظر ساختمان وجودى (فيزيولوژى) و موقعيت اجتماعى و صنفى بايد انجام دهند. (نساء: 32)14عمل ازدواج از اصول كارهاى اجتماعى است كه در اسلام، پايه و اساس آن بر فطرت و تأمين نيازهاى جسمى و تكميل يكديگر نهاده شده، منظور اصلى از آن بقاى نوع و دوام آن است. ساير احكامْ فرع بر اصل مذكورند. قوانين كنونى بشر و سازمان ملل دايره محدودى دارند و اساس آن ها بر تشريك مساعى زن و مرد قرار دارد و متعرّض ساير احكام مانند حجاب و عفّت نشده اند. اين ادعاها دعوت به اجتماع مى كنند، اما به اجتماع هر فرد با فرد ديگر به هر صورتى كه باشد، نه آن گونه همبستگى كه براساس فطرت است، بخصوص رابطه عميق عاطفى ميان مرد و زن كه در نهايت منجر به توليد مثل و داشتن فرزند مى شود. 

ب. ازدواج در اسلام از نظر قرآن و حديث :
ابتدا آيات قرآن: اول. احياى حقوق فطرى زنان با توجه به آياتى كه ذكر شد، ارث، عمل صالح، يافتن حيات طيبّه، آزادى در استفاده از اموال شخصى حتى مهريه، مشخص ساختن حقوق، وظايف و مسؤوليت هاى هر كدام از زن و مرد; (نساء: 124 / مؤمن: 40 / آل عمران: 195) دوم. جلوگيرى از قتل، خفّت، خوارى و تحقير زنان (نساء: 32)، سرزنش از خوار شمردن دختران (نحل: 59) زن مانند مرد عضوى است از خانواده كه فرزند مى آورد. (نساء: 1) سوم. زن باعث روشن شدن خانه و آوردن فرزند مى شود. (بقره: 222) چهارم. زن كالاى خريد و فروش نيست، اين مرد است كه به خواستگارى مى رود و مهريه مى پردازد و معيشت و مسكن زن را تأمين مى كند و زن حق دخالت در آنچه را به دست آورده است، دارد. (نساء: 32) پنجم. حرمت ساختمان وجودى زن رعايت شده; در ايام عادت ناراحت است و نبايد اذيت شود. اگر همسرش بميرد، پس از ايام عده مى تواند ازدواج كند. در همه حال، بايد فطرت رعايت شود. ششم. زن در شؤون زندگى فردى و اجتماعى، مانند مرد داراى حرمت و استقلال است،15 با اين تفاوت كه غالباً اسلام امور عاطفى و پرورشى و تربيتى را به زنان، و جنگ و جهاد و قضاوت را به مردان واگذار كرده است.

هفتم. به رعايت حقوق زنان، به ويژه در رابطه با عفّت و پوشش و پرهيزگارى سفارش شده است; زيرا مصالح اجتماع ايجاب مى كند كه زنان پوشيده باشند. در غير اين صورت، زشتى ها و فساد فراوان مى شوند. قرآن «حجاب» را به صراحت سفارش كرده16 و حتى در مواردى مردان را نيز به پوشش توصيه كرده است.اما احاديث، احاديث نيز درباره زنان و مسائل آنان از قبيل ارث، حالات خاص جسمى (حيض و نفاس و استحاضه) و ازدواج موقت (متعه) و دايم و تمام مسائلى كه حول زندگى زناشويى است، در كتب مهم شيعه و ساير مذاهب اسلامى نقل شده، در ميان شيعه دوازده امامى كتاب هايى همچون جواهر الكلام، محجّة البيضاء، فروغ كافى، وسائل الشيعه، شرح مرحوم مجلسى بر من لا يحضره الفقيه و بحارالانوار و در كتب اهل تسنّن، صحاح ستّه كليه احاديث را نقل نموده اند. در ذيل، به چند حديث مهم اشاره مى شود: در حديثى پيامبر مى فرمايد: «خداوند هيچ بنيانى را بيش تر از بنيان ازدواج دوست ندارد.17 همچنين مى فرمايد: «كسى كه ازدواج كند، نيمى از دينش را حفظ كرده است.»18 امام صادق(عليه السلام) از پدر بزرگوارش نقل مى كند: «دو ركعت نماز متأهّل از هفتاد ركعت فرد نماز مجرّد بهتر است.»19 

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «جهاد زنان خوب شوهردارى كردن است.»20 امام صادق(عليه السلام) نيز به زنان سفارش مى فرمايد كه با همسران خود نيكى كنيد و به مردان نيز مى فرمايد: خدا رحمت كند كسى را كه رابطه اش را با همسرش نيكو گرداند.21 رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديثى مى فرمايد: «خوبان شما كسانى هستند كه با همسرانشان نيكى كنند و من براى همسرانم بهترين شما هستم.»22 امام رضا(عليه السلام) هم مى فرمايد: «بر آن كه بدو نعمت داده شده لازم است به زندگى خانواده اش توسعه ببخشد.»23 سلمان و ابن عباس به نقل از رسول اللّه نقل كرده اند كه «از ثمرات ازدواج به دست آوردن فرزندى است كه دوستدار حضرت على(عليه السلام)و اهل بيت او باشد.»24
ب

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید