بخشی از مقاله
آسیبهای اسکلتی (شکستگیها) سه استاد.
اصولاً باید شکستگی را یک آسیب بالقوه جدی تلقی کرد چون نه تنها اسکلت بلکه بافتهای نرم مجاور آن مانند عروق، اعصاب، تاندونها، رباطها، عضلهها و پوست دچار آسیب میشود.
شکستگی ممکن است نتیجهی یک ضربه مستقیم باشد مثل ضربه به ساق پا
یا غیرمستقیم باشد مثل از دست دادن تعادل و خوردن به زمین
«شکستگیها را میتوان به انواع طولی، عرضی، مایل، مارپیچی، فشرده، خرد شده، کمانی، ترکهای تقسیم کرد (جزوهی دکتر براتی)
هنگامیکه دو سر استخوان شکسته پوست را بشکافد شکستگی باز یا مرکب و زمانیکه پوست صدمه نبیند بسته یا ساده است.
اگر شکستگی سطح مفصل مجاور را نیز دربرگیرد شکستگی را مفصلی گویند.
شکستگی مفصلی:
داخل مفصلی: به داخل مفصل راه یافته است.
خارج مفصلی: به داخل مفصل راه نیافته است.
شکستگی ؟؟: نوع دیگری از شکستگی که در آن بخشی از استخوان که به ماهیچه یا رباط متصل است کنده میشود.
انواع مختلف جابهجایی استخوان در اثر شکستگی عبارت است از: زاویهدار شدن، چرخیدن و کوتاه شدن.
آسیبهای مربوط به بافتهای نرم:
معمولاً لبههای تیز استخوان شکسته به بافتهای نرم مجاور آسیب میرساند در مواردی نادر ممکن است عروق و اعصاب اصلی بر اثر شکستگی صدمه ببیند.
شکستگیها: آسیبشناسی خداداد.
انواع شکستگی
شکستگی جزئی، کامل، ساده، باز
شکستگی کامینوت (Comminute) استخوان جدا شده و قطعههای کوچک استخوان بین دو قسمت اصلی یافت میشود.
شکستگی ترکهای (Green Stick) یک شکستگی ناقص است که در آن یک طرف استخوان جدا میشود.
شکستگی درهم فرورفته یا فشرده (Impact) یک قسمت استخوان به داخل قسمت دیگر رانده میشود.
شکستگی پاتس(Putts) در ناحیه دیستال استخوان نازکنی، همراه با آن آسیب شدید به مفصل پائینی درشتنی و یا پارگی رباط جانب خارجی اتفاق میافتد.
شکستگی کالیس (Calls's) در ناحیه دیستال استخوان زنداعلی، تغییر مکان در جهت خلفی
شکستگی مایل (Obligue): مکانیزم آن مانند مارپیچی عبارت است از چرخش یک انتهای استخوانی وقتی که انتهای دیگر ثابت باشد.
شکستگی فشرده (Depressed): اغلب در استخوانهای پهن مانند جمجمه اتفاق میافتد.
علائم شکستگی: سه استاد.
1- تورم و خونمردگی در محل جراحت (آسیبدیدگی بافتهای نرم و عروق کوچک)
2- حساسیت و احساس درد بر اثر حرکت یا فشار دادن عضو آسیبدیده
3- تغییر شکل و ایجاد ناهنجاری حرکتی در استخوان شکسته
درمان:
هنگام شکستگی اندامهای فوقانی (دستها) معمولاً عضو را با بستن به بدن حمایت و اندامهای تحتانی را به اندام قرینه میبندند تا ثابت بماند. مفاصل مجاور محل شکستگی را نیز باید بیحرکت نگه داشت.
مراحل التیام شکستگی: (خداداد)
1- بر اثر پارهشدن رگها، خون خارج شده، خون منعقد شده و در اطراف محل شکستگی تشکیل لخته خون (hematome) میدهد.
2- بافتهای جدید استخوانی در محل و اطراف شکستگی شروع به رشد مینمایند. این بافت جدید را کالوس (Callus) مینامند.
3- مرحله شکلداند مجدد محل شکستگی، در محل شکستگی بافتهای مرده تدریجاً جذب میشوند.
آسیبهای رباط مفصلی (سه استاد)
واژه مفصل به محل ارتباط دو یا چند استخوان اطلاق میشود. معمولاً ساختمان مفصل مشخصکنندهی عمل آن میباشد. گروهی هیچگونه محدودیت حرکتی ندارند در حالیکه بعضی فاقد هرگونه حرکت هستند هرچه استخوانها در فاصله کمتری از یکدیگر قرار داشته باشند آن مفصل دارای استحکام بیشتری خواهد بود و حرکات محدود میباشد و هر اندازه درجه حرکت مفصل بیشتر باشد آن مفصل از استحکام کمتری برخوردار است و این گونه مفاصل در معرض صدمات و دررفتگی قرار دارند.
دامنه حرکت یک مفصل با عواملی در ارتباط است که این عوامل عبارتند از:
درجه انعطافپذیری بافت پیوندی، محل اتصال عضلات، تاندون لیگامنتها، توده عضلانی، چربی، وجود یا عدم وجود استخوانهای دیگر در مسیر حرکت.
طبقهبندی مفاصل:
مفاصل مختلف بدن را به دو صورت تقسیمبندی میکنند: (خداداد)
1- بر حسب کار: برحسب مقدار حرکت 1- متحرک 2- نیمه متحرک 3- غیرمتحرک
2- بر حسب ساختمان: وجود یا عدم وجود حفرهای به نام حفره مفصلی و یا نوع بافت پیوندی که استخوانها را به یکدیگر متصل میکند انجام میگیرد.
مفاصل نوع دوم شامل: 1- فاصل فایبروس 2- مفاصل غضروفی 3- مفاصل سیفدیال میشود.
1- مفاصل فایبروس که در آنها حفره مفصلی وجود ندارد و استخوانها به وسیله بافت پیوندی متشکل از الیاف محکم به یکدیگر متصل میشوند این مفاصل فاقد حرکت ولی در مواقعی حرکت جزئی دارند 2 نوع مفصل فایبروس در بدن وجوددارد (ساچورز، سین دس
موز)
ساچوز غیرمتحرک است. سین دس موز: بین زند زیرین و زبرین در ناحیه دیستال است.
2- مفاصل غضروفی: مفاصلی که در آنها حفره مفصلی وجود ندارد و استخوانها به وسیله غضروف به یکدیگر متصل میشوند از این مفاصل نیز دو نوع در بدن وجود دارد 1- سین کند زرد 2- سیمفیوز
نوع سین کندرزو مفاصل بین اپی فیزور یا فیز استخوانهای در حال رشد (این مفاصل موقتی هستند) ارتباط دهنده صفحه عضلانی میباشد این مفاصل فاقد حرکت بعضی مواقع حرکت جزئی دارند.
2- مفاصل سنیمدیال: مفاصلی که دارای حفره مفصلی میباشند.
مفاصل بین مهرههای ستون فقرات از نوع سیمفیوز هستند که این مفاصل بهوسیله یک دیسک غضروفی پهن به یکدیگر مرتبط میشوند و حرکت به مقدار جزئی وجود دارد و در گروه مفاصل نیمه متحرک هستند.
در مفاصل سینودیال حفرهی مفصل را، حفره سینودیال مینامند حرکت دراین گونه مفاصل آزادانه صورت میگیرد و در دسته مفاصل متحرک قرار دارند.
مفاصل سینودیال دارای پرده سینودیال هستند این پرده مایع سینودیال ترشح میکند مایع سینودیال باعث لغزندهشدن سطح مفصل میشود.
مفاصل سینودیال به وسیلهی بندهای محکمی به نام رباط لیگامنت تقویت میشوند حرکت در مفاصل سینودیال به وسیله محل عضلات وتریا تاندون لیگامنت، وجود استخوانهای دیگر که در مسیر حرکت قرار دارند تعیین میشود مفصل زانو نمونه بارز این مفاصل است.
آسیبهای رباط مفصلی (سه استاد)
ساختمان مفصل تشکیل شده از حفره مفصلی، غضروف مفصلی، مایع مفصلی، سطح مفصلی، لیگامان
ثبات مفصل:
دینامیک (پویا): ماهیچه: نمونه شانه (جزوهی دکتر براتی)
استاتیک(ایستا): رباط: نمونه زانو
مفصل متشکل از غضروفی است که انتهای استخوانها را در سطح مفصلی میپوشاند ساختار همهی مفاصل مشابه نیست اما معمولاً یک سطح مفصل محدب و سطح دیگر مقعر است این دو سطح در مفاصل مختلف به اشکال گوناگون روی یکدیگر قرار میگیرند: مثلاً در مفصل ران بخش حفرهای (مقعر) قسمت توپی شکل (محدب) را کاملاً احاطه میکند حال آنکه حفرههای مفاصل زانو و انگشتان بسیار کم عمق است.
استخوانهای تشکیلدهندهی مفصل با کپسولی از بافت پیوندی به یکدیگر متصل میشود این کپسول مفصل را در میان میگیرد. کپسول مفصلی شامل غشایی است که مایع سینودیال را در میان میگیرد و نقاطی که فشار وارده را به مفصل بیشتر تحمل میکند با رباطهایی از جنس بافت پیوندی تقویت و محافظت میشود، این رباطها، بروز حرکات غیرطبیعی در مفصل را محدود میکنند عضلهها و وترها مفصل را احاطه میکنند.
عوامل فعال و غیرفعال بر ثبات مفصل تأثیر میگذارد. ثبات مفصل (ثبات فعال) حاصل عملکرد عضله است که فرد آن را کنترل میکند، در حالیکه اثبات غیرفعال بیشتر حاصل عملکرد رباطها است مفصل بدون برخورداری از ثبات غیرفعال کافی نمیتواند عملکرد طبیعی داشته باشد.
پارگی رباط و تقسیمبندی آن:
پارگی رباط:
پارگی کامل:
درجه2: پارگی بیش از 50% تارها (مفصل ناپایدار است)
درجه3: پارگی کل تارهای رباط (مفصل ناپایدار است)
پارگی جزئی:
درجه 1: پارگی چند تار (ثبات مفصل باقی است)
درجه2: پارگی تارها تا 50% (ثبات مفصل باقی است)
انواع آسیب در رباط مفصلی:
آسیب رباطی هنگامی اتفاق میافتد که نیرویی مفصل را بیش از دامنه طبیعی به حرکت وادارد پارگی رباط اغلب با خونریزی همراه است که به بافتهای اطراف انتشار یافته و اغلب به شکل کوبیدگی ظاهر میشود. صدمه رباط یا کپسول ممکن است باعث تجمع خون در فضای مفصلی شود، همچنین میتواند به تخریب غضروف مفصل منجر شود.
موضع آسیبدیدگی:
آسیبهای مفصل و رباط در ورزش شایع است و معمولاً بیشتر مچ پا، زانو، آرنج، مچ دست و شانه آسیب میبینند.
درمان:
در طول جریان درمان حمایت رباط با بانداژ و بریس از ارزشهای زیادی برخوردار است و پزشک در صدمه مفصل زانو از آرتروسکوپی استفاده میکند در کل باید بعد از آسیبدیدگی:
1- موضع را سرد نگه داشت.
2- با استفاده از باند کشی مفصل را حمایت کرد.
3- به موضع آسیبدیده فشار نیاورد و استراحت کرد.
4- عضو را بالا نگه داشت.
اسپرین: (آسیبشناسی خداداد)
صدمات وارد بر رباط یا لیگامنت را اسپرین مینامند.
اگر محل اتصال رباط به استخوان همراه با قسمتی از استخوان از بقیه استخوان جدا شود اسپرین فراکچر خوانده میشود.
اسپرین به سه درجه تقسیم میشود:
در اسپرین درجه1 رباط ضعیف نمیشود و درمان به روش (Symptomatic) انجام میگیرد.
در اسپرین درجه 2 مقداری از کار رباط از بین خواهد رفت.
در اسپرین درجه 3 احتمالاً مقداری بافت لیفی در عضو به وجود میآید که برای همیشه در آن باقی خواهد ماند اما با جراحی درمان انجام خواهد شد.
دررفتگی:
تغییر محل سرد و استخوانی که در مجاورت یکدیگر قرار گرفته و تشکیل مفصل را دادهاند دررفتگی نامیده میشود. (خداداد)
زمانی در رفتگی اتفاق میافتد که حداقل بخشی از کپسول و رباطها دچار پیچخوردگی شود (به طور غیرطبیعی حرکت کرده و بچرخد) لذا در رفتگیها این ساختارها آسیب میبیند و گاهی اوقات غضروف مفصلی هم دچار صدمه میشود.
دررفتگی کامل: دو سطح مفصلی استخوانها کاملاً از هم جدا شده بهطوریکه دیگر مقابل هم نباشند.
دررفتگی ناقص: دو سطح مفصل کاملاً از مقابل یکدیگر کنار نرفتهاند ولی تقابل آنها به شکل طبیعی نیست.
موضع:
در رفتگی کامل اغلب در شانه، آرنج، مفاصل انگشتان و کشکک اتفاق میافتد.
دررفتگی ناقص معمولاً در زانو، مچ پا و مفصل ترقوهای- آخرمی رخ میدهد.
در این نوع آسیبدیدگی عملکرد پزشک جاانداختن مفصل است که عبارت است از برگرداندن سطوح غضروفی استخوانها به وضعیت طبیعی، این کار معمولاً پس از رادیوگرافی و حصول اطمینان از عدم وقوع شکستگی انجام میشود.
(آسیبشناسی خداداد)
همراه هر دو حالت دررفتگی عملکرد رباط ازبین خواهد رفت.
به همراه دررفتگی نوع حاد چه از نوع کامل و چه ناقص، پارگی رباط احتمالاً اتفاق میافتد لذا عمل جراحی ضرورت دارد.
در دررفتگی مزمن یا کهنه رباطها به اندازهای کشیده شدهاند که دررفتگی در محدودهی توانایی رباطهای دیگر اتفاق میافتد. حتی در بهترین شرایط حداقل به شش هفته زمان نیاز دارد تا رباط آسیبدیده در محل دررفتگی درمان شود.
کبودی: (Contusion)
تراوش خون در بافتهای اطراف که نتیجهی پارهشدن رگها میباشد.
زمانیکه ضربه مستقیم به کشکک وارد آید سطحی، و اگر ضربه به عضله چهارسر وارد آید عمقی میباشد تا 12 ساعت از سرما و فشار استفاده میشود و پس از قطع کامل خونریزی از گرما استفاده میشود ضمناً میتوان داروهایی مانند (Hyaluronidase) را در موضع تزریق کرد تا خون سریعتر تخلیه شود.
خونمردگی (هماتوم)
جمع شدن خون در یک فضای محدود بهطوریکه خون هویت خود را حفظ نماید. جمعشدن خون در یک فضای خالی مانند حفره مفصلی خونمردگی محسوب نمیشود.
خونمردگی هنگامی به وقوع میپیوندد که خون با فشار بافتهای اطراف را کنار زده و فضایی برای خود ایجاد کند. قسمتهایی که بیشتر مبتلا میشوند: قلعه پا و بالا و پایین ستون فقرات
خونمردگی به انواع سطحی و عمقی تقسیم میشود.
میوزیت اسی فیکن:
بعد از کبودی و خونمردگی تغییرات شیمیایی ممکن است در خون ایجاد شده و آن را تبدیل به یک توده سخت و غیرمتحرک نماید. میوزیت اسی فیکن در شکم عضله، محل نشست عضله به استخوان اتفاق میافتد به محض تشخیص از فعالیت عضله باید جلوگیری کرد. استفاده از حرارت به عنوان درمان مجاز میباشد از دادن ماساژ مستقیم خودداری کنید.
بورلیست:
کیسههای زلالی اندامهایی هستند که از اصطکاک مستقیم اندامها بر روی یکدیگر جلوگیری مینماید در ضمن حرکت اندامها را به روی یکدیگر آسانتر مینماید بر اثر استفاده بیش از حد و یا ضربات مستقیم کیسه زلالی ممکن است متورم شود که به این آسیب تورم کیسه زلالی یا بوریست اطلاق میشود.
این آسیب از آزردگی جزئی تا تجمع چرک و درد بسیار شدید ممکن است اتفاق بیافتد.
کیسههای زلالی بدن که در فعالیتهای ورزشی بیشتر به بورلیست مبتلا میشوند:
کیسه زلالی کشککی، کیسه زلالی زائدهی آرنجی و کیسه زلالی نیم غشایی.
در ارتباط با درمان بورلیست اسپراسیون (Aspiration) نیز اعمال میشود.
استرس فراکچر:
دوندگانی که در پیستهای دومیدانی کوتاه تمرین مینمایند ناحیه دیستال استخوان نازکنی آنان مبتلا به استرس فراکچر میشود. استرس فراکچر در ناحیهی مهرههای کمر اسپاندیلولیز نامیده میشود. استخوانهایی که بیشتر وزن بدن را تحمل میکنند دچار این آسیب میشوند. ضربات نزدیک به حداکثر و مداوم بر روی سطح یا قسمتهایی از استخوان باعث میشود سلولهای استخوانی که زیر ضربات قرار دارند حیات خود را از دست بدهند یک چنین آسیبی استرس فراکچر نامیده میشود تکرار ضربات به شکلی است که سلولهای آسیبدیده فرصت ترمیم پیدا نمیکنند.
آسیب غضروف مفصلی:
برخورد شدید در استخوانها به یکدیگر و یا ضربات مداوم باعث تورم غضروف مفصلی میشود که استئوکاندریت (Osteochondritis) نامیده میشود. در بعضی مواقع ممکن است قسمتی از غضروف جدا شده و موش مفصلی ایجاد کند. (قسمت جدا شده موش مفصلی نامیده میشود)
مفاصلی که بیشتر به این آسیب دچار میشوند عبارتند از:
مفاصل آرنج تا زانو، لگن خاصره و مفصل مچ پا.
کشیدگی زائدهای:
عضلات توسط وتر به استخوانها مینشینند اگر در محل نشست وتر به استخوان صفحه رشد وجود داشته باشد در این صورت تشکیل اپافیز را میدهد کشش با انقباض شدید عضلانی باعث میشود که اپافیز در ناحیه صفحه رشد از بقیه استخوان جدا شود که در این صورت به یک چنین آسیبی کشیدگی زائدهای اطلاق میشود.
وقوع این آسیب در کودکان، نوجوانان، و جوانان به خصوص در اندام پایین بیشتر است.
کشیدگی زائدهای در زیر زانو (ازگودشلاتر) نامیده میشود.
فوتبالیستها، دوندگان، به خصوص دوندگان مانعرو در ناحیه لگن خاصره به این کشیدگی مبتلا میشوند.
آسیبهای عضلانی- پیچ خوردگی (رگ به رگ شدگی): (سه استاد)
آسیبهای عضلانی در زمرهی شایعترین آسیبها به شمار میآیند که در طب ورزشی معمولاً به خوبی درک نشده است و به شکل کامل درمان نمیشود با توجه به اینکه فرد مصدوم اندکی پس از وقوع عارضه میتواند به فعالیتهای روزمرهی خود ادامه دهد لذا اغلب شدت آسیبهای عضلانی به خوبی تخمین زده نمیشود مطالعات نشان میدهد آسیبهای عضلانی ده تا سی درصد کل آسیبهای ورزشی را شامل میشود پارگی ممکن است کامل یا جزئی باشد و میتوان آن را حاصل کشیدگی یا فشار دانست و خونریزی ممکن است از نوع داخل عضلانی یا بین عضلانی باشد.
پارگی عضلانی:
پارگی کامل:
درجه 3 یا شدید (Sever) پارگی کل تارهای عضلانی
پارگی جزئی:
درجه یک یا خفیف (mild) پارگی حداکثر 5% تارهای عضلانی عدم محدودیت در حرکت و عدم کاهش قدرت
درجه 2 یا متوسط (Moderate) حدفاصل درجه 1 و درجه 2
انواع مختلف پارگیهای عضلانی:
1- پارگی ناشی از کشش غیرعادی: در نتیجهی کشش یا بار بیش از حد ایجاد میشود و معمولاً در بخش سطحی عضله یا در ابتدا و انتهای عضله اتفاق میافتد و نتیجهی نیروی درونی است که ورزشکار در عضله خویش تولید میکند.
در ورزشهایی مثل بیسبال، دو سرعت، پرشها فوتبال آمریکایی و فوتبال که مستلزم انقباضهای انفجاری عضله است پارگی ممکن است هنگام نیاز به افزایش قدرت درونی عضله ایجاد شود مانند هنگامیکه انقباضی برونگرا در مقابل یک نیروی مقاوم فزاینده انجام میشود.
این پارگی اغلب در عضلههایی که بر دو مفصل عمل میکنند واقع میشود مانند (پشت زانو)
بازسازی عضله مصدوم مشتمل بر دو رویداد «رقابتجو» است.
تشکیل تارهای عضلانی جدید (بازسازی) 2- ایجاد بافت ناشی از زخم (بافت گوشت مانند در زخمها)
پارگی ناشی از فشار:
آسیب ناشی از برخورد و تصادم مستقیم. عضلهی میان نیروی خارجی و استخوان زیر آن له میشود.
خونریزی عضلانی: در خلال فعالیتهای عضلانی، خون بیشتری در عضلات توزیع میشود (15 تا 72 درصد از برونده قلبی)
گستردگی خونریزی عضله به هنگام بروز آسیب با جریان خون نسبت مستقیم و با میزان تنش نسبت معکوس دارد. تأثیر آسیب وارده به موضع بروز آن و بیشتر به عامل ایجاد آن بستگی دارد.
عوامل موثر در بروز پارگی عضلانی:
عضله ممکن است در اثر تمرین ناکافی یا گرم نکردن از آمادگی لازم برخوردار نباشد.
عضله ممکن است به دلیل آسیبدیدگی قبلی و عدم اجرای صحیح برنامه توانبخشی در حالت ضعف باشد عضله ممکن است به دلیل آسیبدیدگی قبلی دارای بافت لیفی ناشی از بافت زخم جوشگاهی باشد (این بافت نسبت به عضله خاصیت ارتجاعی کمتری دارد و مستعد صدمه است)
عضلهای که فشار زیادی تحمل کرده و خسته است به سادگی آسیب میبیند.
عضلههای کشیده که به مفصل اجازه حرکت کامل نمیدهند در ورزشهایی که به انعطافپذیری نیاز دارند صدمه خواهند دید. عضلههایی که بیشتر در معرض سرما قرار میگیرند از خاصیت انقباضی کمتر از حد طبیعی برخوردارند. در فعالیتهایی که در مدت زمان 5/0 تا 4 دقیقه انجام میشوند تولید اسید لاکتیک در سلولهای عضلانی از عوامل محدودکننده فعالیت است، وضعیت سلول به سمتی میرود که فرآیندهای شیمیایی معمول آن دچار بینظمی میشود و همین امر احتمال بروز آسیب را افزایش میدهد.
خونریزی درون عضلانی:
خونریزی درون عضله ممکن است در اثر پارگی یا لهشدگی باشد این حالت از غلاف عضله آغاز و موجب افزایش فشار درون عضله میشود که به دلیل ایجاد فشار بر عروق خونی سبب خنثیشدن زمینه هر گونه خونریزی بعدی خواهد گردید اگر غلاف عضلانی تخریب شده باشد خونریزی به فضای بین عضلهها یا بافتهای اطراف وارد میگردد خونریزی درون عضلانی ممکن است به دلیل افزایش فشار داخلی کوپهها موجب (سیندروم کمپارتمنت) شود.
خونریزی بین عضلانی:
هنگامیکه غلاف عضلانی و عروق مجاور آن آسیب ببیند خونریزی بین عضلانی اتفاق میافتد. معمولاً 24 تا 48 ساعت پس از بروز صدمه، در اثر نیروی جاذبه، با فاصلهای نسبت به محل آسیب خونمردگی و تورم ناشی از خونریزی مشاهده میگردد با توجه به عدم استمرار افزایش فشار، تورم موقتی است و عملکرد عضله به سرعت باز خواهد گشت.
کاهش تورم و بازگشت سریع عملکرد، نشانهی خونریزی بین عضلانی است و عدم تغییر یا افزایش تورم توأم با عملکرد ضعیف حاکی از خونریزی درون عضلانی است.