بخشی از مقاله

بیماری های چشم


گلوكوم (آب سياه)
گلوكوم يا آب سياه بيماري است كه مي تواند سبب آسيب عصب بينايي و در نتيجه كوري شود. اين بيماري در آغاز هيچ علامتي ندارد ولي مي تواند در طول چند سال سبب كاهش بينايي و نهايتاٌ كوري شود. درمان زودرس مي تواند مانع پيشرفت بيماري و كاهش ديد بيمار گردد.


عصب بينايي:
عصب بينايي از بيش از يك ميليون رشته عصبي تشكيل شده است كه بصورت دسته اي از رشته ها گرد هم آمده اند. اين عصب شبكيه (پرده نازك حساس به نور در قسمت عقب كره چشم) را به مغز متصل مي كند (شكل 1). براي داشتن ديد خوب، سالم بودن عصب بينايي ضروري است.

شكل 1
تأثير گلوكوم بر عصب بينايي:
در بسياري از افراد افزايش فشار داخل چشم سبب گلوكوم مي شود. در جلوي چشم فضايي وجود دارد كه "اتاق قدامي" خوانده مي شود. مايع شفافي همواره وارد اين فضا شده و از آن خارج مي شود و وظيفه تغذيه بافت هاي مجاور را بعهده دارد. به محلي كه مايع از اتاق قدامي خارج مي شود اصطلاحاٌ "زاويه" گفته مي شود كه محل تلاقي قرنيه و عنبيه است (شكل 2). زماني كه مايع به زاويه مي رسد از طريق يك شبكه اسفنجي شكل شبيه يك سيستم زه كشي از چشم خارج مي شود.

شكل 2
گلوكوم زاويه باز از آنجا به اين نام خوانده مي شود كه زاويه اي كه مايع از آن خارج مي شود "باز" است. با اين حال، به دلايل نا مشخص، سرعت حركت مايع از خلال شبكه تخليه كند است. كندي حركت مايع سبب تجمع آن و بالا رفتن فشار داخل چشم مي شود و اين افزايش مي تواند سبب آسيب ديدن عصب بينايي و كاهش ديد شود، مگر آنكه فشار چشم پايين آورده شود.
چه كساني در خطرند؟
• افراد بالاي 40 سال
• كسانيكه در خانواده شان سابقه اين بيماري وجود دارد.
علائم بيماري:


گلوكوم زاويه باز در ابتدا علامت خاصي ندارد. ديد طبيعي بوده و دردي وجود ندارد. با ادامه يافتن بيماري، بيمار متوجه مي شود كه هر چند اشيايي را كه جلويش قرار دارند خوب مي بيند ولي اشيايي را كه در كنار قرار داشته و بايد از گوشه چشم به آنها نگاه كند بخوبي نمي بيند.
بيمار مبتلا به گلوكوم در صورت عدم درمان ممكن است ناگهان متوجه شود كه "ديد كناري" ندارد. درست مانند اين است كه دارد از درون يك لوله به اطراف نگاه مي كند. ادامه يافتن بيماري ممكن است سبب از بين رفتن باقيمانده ديد حتي در مركز شده و بيمار كور شود. (شكل هاي 3 و 4)

شكل 3: ديد طبيعي


شكل 4: ديد بيمار مبتلا به گلوكوم
تشخيص بيماري:
بسياري تصور مي كنند كه در صورتي مبتلا به گلوكوم هستند كه فشار چشمشان بالا باشد اما هميشه چنين نيست. فشار بالاي چشم خطر ابتلا به گلوكوم را افزايش مي دهد. بالا بودن فشار چشم الزاما به معناي ابتلا به گلوكوم نيست.


ابتلا يا عدم ابتلا به گلوكوم بر اثر بالا بودن فشار چشم بستگي به ميزان تحمل عصب بينايي در مقابل فشار بالاي چشم دارد و اين ميزان در افراد مختلف متفاوت است. هر چند فشار طبيعي معمولاٌ بين 12 تا 21 ميلي متر جيوه است، ولي حتي در اين فشار نيز ممكن است شخصي به گلوكوم مبتلا باشد و اين نشان مي دهد كه معاينه چشم اهميت بسيار زيادي دارد.
چشم پزشك براي تشخيص گلوكوم بايد اقدامات تشخيصي زير را انجام دهد:
• حدت بينايي (Visual Acuity): در اين تست كه با استفاده از چارت هاي بينايي انجام مي شود بينايي بيمار در فواصل متفاوت مشخص مي شود.
• ميدان بينايي: در اين تست ديد كناري (محيطي) بيمار اندازه گيري مي شود. با توجه به اينكه از دست دادن ديد كناري يكي از علائم گلوكوم است اين تست به تشخيص بيماري كمك مي كند.
• اتساع مردمك: در اين تست با استفاده از قطره مردمك چشم بيمار متسع مي شود و بدين ترتيب چشم پزشك ديد بهتري براي معاينه عصب بينايي پيدا مي كند. بعد از معاينه ممكن است ديد نزديك تا چند ساعت تار باشد.


• تونومتري: در اين تست فشار مايع داخل چشم اندازه گيري مي شود.
درمان:
هر چند گلوكوم علاج قطعي ندارد ولي درمان هاي رايج بيماري را كنترل مي كنند و اين تأييدي بر اهميت تشخيص و درمان زودرس است. بيشتر چشم پزشكان گلوكومي را كه تازه تشخيص داده شده است با دارو درمان مي كنند ولي تحقيقات جديد نشان داده است كه جراحي با ليزر، جايگزيني مطمئن و مؤثر است.
روش هاي درماني گلوكوم شامل موارد زيرند:


• درمان دارويي: شايعترين نوع درمان زودرس گلوكوم درمان دارويي است. داروهاي گلوكوم بصورت قطره هاي چشمي و قرص تجويز مي شوند. اين داروها به دو شكل سبب كاهش فشار داخل چشم مي شوند. بعضي باعث كاهش توليد مايع در چشم شده و بعضي به تخليه بيشتر مايع از درون چشم كمك مي كنند.
داروهاي ضد گلوكوم ممكن است تا چند بار در روز تجويز شوند. بيشتر بيماران عوارضي نشان نمي دهند ولي بعضي از اين داروهاي ممكن است سبب سردرد شده و يا بر روي اعضاء ديگر بدن عوارضي داشته باشند. قطره ها ممكن است سبب سوزش و قرمزي چشم شوند.


داروهاي ضد گلوكوم بايد تا زماني كه به كنترل فشار داخل چشم كمك مي كنند مصرف شوند. از آنجا كه گلوكوم معمولا علامتي ندارد، گاهي بيماران داروي خود را قطع كرده و يا فراموش مي كنند مصرف كنند.
• جراحي با ليزر: جراحي با ليزر به تخليه مايع از درون چشم كمك مي كند. هر چند از اين روش مي توان در هر زماني استفاده كرد ولي معمولا بعد از آزمايش درمان دارويي بكار مي رود. در بسياري موارد بيمار بايد بعد از جراحي ليزري نيز دارو مصرف كند.


• روش هاي جراحي رايج: در جراحي گلوكوم، هدف ايجاد محل خروج جديدي براي مايع داخل چشم است. هر چند چشم پزشك در هر زماني ممكن است تصميم به جراحي بگيرد ولي معمولا اين كار را پس شكست درمان دارويي و جراحي ليزري انجام مي دهد.
جراحي در كلينيك يا بيمارستان صورت مي گيرد. قبل از جراحي به بيمار داروهايي جهت آرام و شل شدن داده شده و سپس چشم توسط تزريق موارد بي حس كننده در اطراف آن بي حس مي شود.
جراح قطعه كوچكي از بافت سفيدي چشم (صلبيه) را بر مي دارد و اين باعث بوجود آمدن كانال كوچكي براي عبور مايع درون چشم مي شود. سپس قسمت سفيد چشم كه برداشته شده است با لايه نازك و شفافي از ملتحمه پوشانده مي شود. مايع از مجراي ايجاد شده و از زير ملتحمه اي كه روي آن را پوشانده عبور كرده و از چشم خارج مي شود. (شكل هاي 5 و 6)

شكل 5
بيمار پس از جراحي بايد تا چند هفته از قطره هاي آنتي بيوتيك و ضد التهاب براي مقابله با عفونت و تورم استفاده كند. بايد توجه داشت كه اين قطره ها با قطره هايي كه بيمار قبلاً براي درمان گلوكوم مصرف مي كرده است متفاوتند. بيمار بايد همچنين بويژه در چند هفته اول پس از جراحي مرتباً ويزيت شود.
در بعضي از بيماران، جراحي حدود 80 تا 90 درصد در كاهش فشار مؤثر است. با اين حال، اگر مجراي جديد كه طي جراحي بوجود آمده است مسدود شود ممكن است به جراحي ديگري نياز باشد. در صورتيكه بيمار قبلاً تحت جراحي چشمي (نظير جراحي كاتاراكت) قرار نگرفته باشد جراحي گلوكوم بهترين اثر را دارد.
بايد بخاطر داشت كه با اينكه جراحي گلوكوم باقيمانده ديد بيمار را حفظ مي كند ولي باعث بهبود ديد نخواهد شد. در واقع، ديد بيمار ممكن است به خوبي ديد قبل از جراحي نباشد، هر چند كه در صورت انجام ندادن جراحي در درازمدت بيمار ممكن است ديد خود را كاملاً از دست بدهد.

شكل 6
جراحي گلوكوم نيز مانند هر جراحي ديگري ممكن است با عوارضي همراه باشد. اين عوارض عبارتند از: كاتاراكت، مشكلات قرنيه، التهاب يا عفونت داخل چشم و تورم عروق خوني پشت چشم. البته براي هر يك از موارد گفته شده درمان هاي مؤثري وجود دارد.
انواع ديگر گلوكوم: هرچند گلوكوم زاويه باز شايعترين نوع اين بيماري است ولي گلوكوم انواع ديگري نيز دارد:
• در گلوكوم با فشار طبيعي يا پايين، تخريب عصب بينايي و محدود شدن ديد كناري بصورت غير منتظره اي در افرادي رخ مي دهد كه فشار چشمشان طبيعي است. در درمان اين بيماران از همان روش هاي درمان گلوكوم زاويه باز استفاده مي شود.


• در گلوكوم زاويه بسته مايعي كه در قسمت جلوي چشم قرار دارد بدليل مسدود شدن زاويه توسط قسمتي از عنبيه (قسمت رنگي چشم) راهي به زاويه نداشته و نمي تواند از چشم خارج شود. در اين بيماران يك افزايش ناگهاني در فشار چشم ديده مي شود. علائم اين نوع گلوكوم شامل درد شديد و تهوع و همچنين قرمزي چشم و تاري ديد است. گلوكوم زاويه بسته يك مورد اورژانس است و بيمار بايد سريعاً درمان شود. در صورت عدم درمان، بيمار ممكن است ظرف 1 يا 2 روز كور شود. جراحي ليزري فوري بطور معمول انسداد را برطرف كرده و بيمار را از كوري نجات مي دهد.


• در گلوكوم مادرزادي، كودك به دليل وجود يك نقص مادرزادي در زاويه به گلوكوم مبتلاست. كودكان مبتلا معمولاً علائم واضحي نظير چشم هاي كدر (cloudy eye)، حساسيت به نور، و اشكريزش شديد دارند. درمان معمولاً بصورت جراحي صورت مي گيرد زيرا داروهاي ضد گلوكوم ممكن است اثرات نامشخصي بر روي شيرخواران داشته باشند و همچنين تجويز اين داروها در اين بيماران مشكل است. در صورتيكه جراحي بلافاصله پس از تشخيص انجام شود اين كودكان شانس بسيار بالايي براي داشتن يك ديد خوب خواهند داشت.


گلوكوم ثانويه مي تواند عارضه اي از بيماري هاي ديگر باشد. اين نوع گلوكوم بعضي اوقات ناشي از جراحي چشم يا كاتاراكت پيشرفته، آسيب هاي چشمي، بعضي تومورهاي چشمي، يا يووئيت (التهاب چشم) باشد. يكي از انواع به نام گلوكوم رنگدانه اي (Pigmentary Glaucoma) زماني رخ مي دهد كه رنگدانه ها بصورت فلس از عنبيه جدا شده و با انسداد شبكه خروج مايع چشمي، مانع عبور آن شوند. نوع شديدي نيز به نام گلوكوم نئوواسكولار (Neovascular Glaucoma) با ديابت مرتبط است. همچنين، داروهاي كورتيكواستروئيدي (داراي كورتون) كه در درمان التهاب هاي چشمي و ديگر بيماريها كاربرد دارند نيز مي توانند در درصد كمي از بيماران سبب شروع گلوكوم شوند.

نزديك بيني (Myopia)
يش از 25% افراد جهان دچار درجاتي از نزديك بيني هستند (تقريبا 15 ميليون ايراني). ميوپي واژه پزشكي براي نزديك بيني است. مهمترين علت نزديك‏بيني, حالت ارثي آن مي‏باشد. نزديك بيني معمولا از اوايل دهه دوم زندگي شروع شده و با رشد اندازه چشم در طي بلوغ افزايش مي‏يابد و معمولا بعد از 18 سالگي متوقف مي‏شود. تاكنون ثابت نشده است كه مطالعه در سنين كودكي, مطالعه طولاني, مطالعه در شب، تماشاي تلويزيون از نزديك و يا استفاده از عينك نامناسب باعث ايجاد نزديك بيني گردد.


اگر قرنيه نسبت به اندازه چشم انحناي بيشتري داشته باشد يا اندازه چشم نسبت به انحناي قرنيه بيشتر از حد معمول باشد, نزديك‏ بيني ايجاد مي‏گردد. درنتيجه نور وارده به چشم بصورت دقيق بر روي شبكيه متمركز نمي‏شود و وضوح تصاوير كاهش مي‏يابد. واژه نزديك بيني بدين معناست كه شما مي توانيد اشياي نزديك را واضح‏تر از اشياي دور ببينيد. البته اشياي نزديك در فاصله متناسب با نمره چشم واضح ديده مي‏شود. براي مثال فردي كه دو نمره نزديك بيني دارد, اشيا را در فاصله 50 سانتي‏متري از چشم واضح مي بينيد. افرادي كه كمتر از سه نمره نزديك بيني دارند, اين امتياز را دارند كه بدون عينك اشياي نزديك را واضح مي‏بينند. بسياري از افراد نزديك‏بين در هنگام مطالعه از عينك استفاده نمي‏كنند.


انحراف چشم (استرابيسم)
استرابيسم چيست؟
استرابيسم نوعي مشكل چشمي است كه در آن چشم ها وضعيت ناهمگوني نسبت به يكديگر داشته و نگاه آنها به جهات مختلف است. اين ناهمگوني ممكن است واضح بوده و يا آنكه صرفاً بعضي اوقات وجود داشته باشد. در حاليكه يك چشم مستقيماً به سمت جلو نگاه مي¬كند چشم ديگر به سمت داخل، خارج، بالا و يا پايين چرخيده است. چشم چرخيده بعضي اوقات به وضعيت اصلي و مستقيم برگشته و بر عكس چشم مستقيم از موقعيت خود خارج مي-شود.


استرابيسم در ميان گروه سني اطفال مشكل شايعي بوده و در حدود 4% كودكان ديده مي¬شود ولي ممكن است زمان بروز آن در سنين بالاتر نيز باشد. شيوع آن در پسر و دختر به يك نسبت بوده و گاهي ابتلا فاميلي دارد. با اينحال، بعضي از مبتلايان سابقه چنين مشكلي را در فاميل خود ذكر نمي¬كنند.
بينايي و مغز
با يك ديد دو چشمي طبيعي، هر دو چشم به يك نقطه نگاه مي¬كنند. بخش بينايي مغز، دو تصوير رسيده را به صورت يك تصوير سه بعدي تركيب مي-كند.
وقتي به علت استرابيسم يكي از چشم ها از موقعيت خود خارج مي¬شود، دو تصوير متفاوت به مغز ارسال مي¬گرد. در يك كودك خردسال، مغز چنين ياد مي¬گيرد كه تصوير چشم منحرف شده را ناديده گرفته و تنها تصوير چشم مستقيم يا چشم با ديد بهتر را بپذيرد. اين امر سبب از بين رفتن درك عمق و ديد دو چشمي مي¬شود. بالغين كه دچار استرابيسم مي¬شوند اغلب بدان علت كه مغز توانايي پذيرش يا دريافت تصوير هر دو چشم را پيدا كرده است، دو بيني پيدا مي¬كنند. در اين حالت مغز قادر به حذف تصوير چشم منحرف نخواهد بود. ولي متاسفانه در كودكان اين اتفاق يعني حذف تصوير چشم منحرف بسرعت رخ مي¬دهد و اين وضعيت منجر به تنبلي يا آمبليوپي مي شود.


آمبليوپي
قرارگيري طبيعي چشم ها در طي دوره كودكي امكان تكامل ديد مناسب اين سنين را فراهم مي-سازد. قرارگيري غير طبيعي مانند آنچه در استرابيسم ديده مي¬شود، سبب كاهش ديد يا آمبليوپي خواهد شد. مغز تصوير چشم بهتر را تشخيص داده و تصوير چشم ضعيف تر يا آمبليوپيك را حذف مي¬كند. اين موضوع تقريباً در نيمي از كودكان مبتلا به استرابيسم اتفاق مي¬افتد.
آمبليوپي را مي¬توان با بستن چشم بهتر و تقويت و بهبود بينايي چشم ضعيف تر، درمان نمود. اگر آمبليوپي در همان سالهاي نخست زندگي تشخيص داده شود، درمان آن اغلب موفقيت آميز خواهد بود ولي درصورتيكه درمان آن به تاخير افتد، آمبليوپي يا آفت ديد وضعيتي دائمي پيدا خواهد كرد. قاعدتاً هر قدر آمبليوپي زودتر درمان شود، ديد بهتري تامين خواهد گرديد.
علل و علائم استرابيسم
به ديواره خارجي هر چشمي، شش عضله چسبيده است كه مسئوليت كنترل حركات چشم را بعهده دارند. در هر چشم، دو عضله چشم را به سمت راست يا چپ مي¬برند. چهار عضله ديگر مسئوليت حركت چشم به سمت بالا و پايين و يا كنترل حركات مورب چشم را بعهده دارند. براي تمركز هر دو چشم بروي يك نشانه مشخص، لازم است تمامي عضلات چشم با يكديگر و با عضلات همكار چشم مقابل هماهنگ باشند. هر علتي كه در اين هماهنگي اختلال ايجاد كند مي تواند منجر به استرابيسم شود.


نقش كنترلي مغز نير بر عضلات چشم از اهميت بسزايي برخوردار است. بنابراين كودكان مبتلا به مشكلات مغزي از قبيل فلج مغزي، عقب افتادگي مغزي، هيدروسفالي و تومورهاي مغزي اغلب دچار استرابيسم مي¬شوند. هر عاملي كه منجر به كاهش بينايي شود مانند عيب انكساري، آب مرواريد، صدمات چشمي و ...مي¬تواند عاملي براي استرابيسم باشد.
اصلي ترين علامت استرابيسم، در واقع چشمي است كه در جاي خود قرار ندارد. گاهي طفل در نور آفتاب يك چشم خود را مي بندد و گاه با كج كردن سر خود به يك موقعيت بخصوص تلاش مي كند كه از هر دو چشم خود استفاده كند و گاه بصورت خستگي شديد چشم و سردرد در حين فعاليت چشمي و گاهي علايم فقدان يك ديد عمق مناسب نيز ديده مي شود. بالغيني كه دچار استرابيسم مي شوند نيز اغلب از دوبيني شكايت مي كنند.


تشخيص
لازم است هر كودكي در طي دوره شيرخواري يا سنين قبل از مدرسه توسط پزشك خانواده، متخصص اطفال يا چشم پزشك معاينه و مشكلات احتمالي او تشخيص داده شود. اين موضوع بويژه در موارديكه عضو ديگري از خانواده مبتلا به استرابيسم يا آمبليوپي است اهميت بيشتري پيدا مي كند. در شيرخواران اغلب درك اختلاف بين انحراف ظاهري دو چشم از استرابيسم واقعي مشكل است. در كودكان كم سن و سال بيني پهن و عريض و چين پوستي قسمت داخلي پلك سبب مي شود كه در نگاه به چپ و راست چشم ها مخفي شده و بدين ترتيب منحرف بنظر برسند. اين ظاهر استرابيسمي بتدريج و با رشد كودك بهبود مي يابد و حال آنكه استرابيسم واقعي ارتباطي با رشد كودك ندارد و در اين ميان چشم پزشك بخوبي قادر به تمايز بين استرابيسم واقعي و كاذب است.
درمان
اهداف درمان استرابيسم، حفظ ديد، مستقيم كردن چشم ها و بازگرداندن ديد دو چشمي است. بسته به علت استرابيسم، درمان ممكن است بصورت تجويز عينك، برداشتن كاتاراكت يا اصلاح ساير علل زمينه اي ايجاد انحراف و يا تغيير دادن موقعيت عضلات نامتعادل چشم باشد. بعد از انجام يك معاينه كامل چشمي شامل مطالعه دقيق قسمت هاي داخلي، چشم پزشك درمان مناسب اپتيكي، طبي يا جراحي را انتخاب خواهد نمود. اغلب بستن چشم بهتر جهت تقويت بينايي چشم آمبليوپيك نيز ضروري خواهد بود.
ايزوتروپي (انحراف چشم به داخل)


ايزوتروپي در واقع انحراف چشم ها به سمت داخل بوده و شايعترين نوع استرابيسم شيرخواران است. كودكان خردسال مبتلا به ايزوتروپي هيچگاه از هر دو چشم خود بطور همزمان استفاده نمي كنند.
در اكثر موارد براي تراز كردن چشم ها، تامين ديد دو چشمي و اجتناب از افت ديد دائمي، جراحي زودهنگام ضروري خواهد بود.

ايزوتروپي انحراف چشم ها به سمت داخل بوده و در واقع شايعترين نوع استرابيسم است.

در جريان جراحي، ميزان نيروي عضلات در يك يا دو چشم تنظيم مي¬شود. مثلاً در جراحي ايزوتروپي، ممكن است عضله داخلي محكم تر را از چشم جدا نموده و مقداري عقب تر مجدداً به چشم وصل نمايند. اين كار اثر كِشنده عضله را تضعيف نموده و امكان چرخش چشم به سمت خارج را فراهم مي¬سازد. بعضي اوقات نيز مي¬توان براي تسهيل حركت چشم به سمت خارج، عضله خارجي را كوتاهتر نموده و بدين ترتيب نيروي كِشنده آن را افزايش داد.
ايزوتروپي تطابقي


ايزوتروپي تطابقي شكل شايع ايزوتروپي است كه بيشتر در كودكان دور بين سنين 2 سال يا بالاتر اتفاق مي¬افتد. كودك در سنين پايين، قادر است براي جبران دوربيني خود، تلاش تطابقي خود را افزايش دهد ولي اينكار مشخصاً سبب انحراف چشم ها به سمت داخل مي¬شود. براي جبران ايزوتروپي تطابقي، به كودك عينك داده مي¬شود.

براي جبران ايزوتروپي تطابقي، به كودك عينك دو كانوني داده مي¬شود.

عينك تلاش تطابقي مزبور را كاهش داده و مي تواند چشم ها را به وسط ¬آورد. در برخي موارد استفاده از نوع بخصوصي از عينك هاي دو كانوني ضروري است (كه در شكل روبرو نشان داده شده است). و گاهي مي توان از قطره هاي چشمي، و لنزهاي مخصوصي بنام منشور (Prism) استفاده نمود. گاهي اوقات ورزشهاي چشمي نيز به اصلاح اين حالت در كودكان بزرگتر كمك مي¬كند.


اگزوتروپي( انحراف چشم به خارج)
اگزوتروپي، يا انحراف چشم به سمت خارج، ديگر نوع شايع استرابيسم است. اين حالت بيشتر زماني اتفاق مي¬افتد كه كودك روي شي اي در دور دست تمركز مي¬كند. اگزوتروپي اغلب متناوب (Intermittent) بوده و مخصوصاً در هنگام خستگي يا استرس در كودك بروز مي¬كند. والدين اظهار مي-دارند كه كودك در مقابل نور آفتاب يك پلك خود را جمع مي¬كند. گر چه عينك، ورزش چشمي يا منشور در اين حالت نيز به كنترل چرخش چشم به سمت خارج كمك مي¬كند ولي در اكثر موارد لازم است نوعي عمل جراحي صورت گيرد.
جراحي استرابيسم


هيچ گاه و در جريان هيچ نوع عمل جراحي، كره چشم از محل خود خارج نمي¬شود. جراحي استرابيسم در واقع ايجاد برشي كوچك در بافت پوشاننده چشم است كه به چشم پزشك امكان مي¬دهد تا به عضلات زيرين اين بافت دسترسي پيدا كند. اينكه كدام عضلات تحت عمل جراحي قرار گيرند بستگي به جهت چرخش چشم دارد. گاهي اوقات لازم است هر دو چشم تحت عمل جراحي قرار گيرد.


جهت عمل جراحي استرابيسم در اطفال، بيهوشي ضرورت دارد ولي جراحي بزرگسالان با بي حسي موضعي نيز امكان پذير است.
بهبودي سريع است. فرد اغلب ظرف چند روز به فعاليتهاي طبيعي¬ اش بر مي گردد. بعد از جراحي، گاهي استفاده از عينك يا منشور نيز ضرورت پيدا مي¬كند. گاهي اوقات ممكن است اصلاح انجام شده بيشتر يا كمتر از مقدار موردنظر باشد كه در آن صورت انجام عملي ديگر ضرورت خواهد يافت.
توصيه مي¬شود جراحي اصلاحي استرابيسم هر چه سريعتر صورت گيرد زيرا شيرخوار به محض اينكه چشم هايش مستقيم شد امكان ديد طبيعي و ديد دو چشمي را پيدا خواهد كرد. از طرف ديگر لوچي چشم مي¬تواند بر اعتماد به نفس كودك نيز نقشي منفي داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید