بخشی از مقاله
تعیین محل کارخانه های صنعتی
چكيده
در سالهاي اخير مطالعات مكانيابي به عنوان يکي از عناصر کليدي در موفقيت و بقاي مراکز صنعتي مطرح است. مطالعات مكانيابي (FacilityLocation) هم در سطح ملي و هم در سطح بين المللي بسيار مورد توجه قرار گرفته است. در اين ميان شناخت هدفها و روشهاي حل مسايل مكانيابي، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. در اين مقاله ضمن بيان اهميت مطالعات مكانيابي پيش از احداث واحد صنعتي، انواع مسايل مكانيابي و هدفهاي مطرح در مطالعات مكانيابي مورد بررسي قرار مي گيرد. در مرحله بعد عوامل عمده خطا در مطالعات مكانيابي براي مقابله با ريسک اين نوع مسايل، ارائه ميشود.
مقدمه
مكانيابي يکي از علوم مهندسي صنايع است که توجه به آن سبب كاهش هزينهها و موفقيت واحدهاي صنعتي مي شود. مكان يابي مراكز(مكانيابي ساختمانها و مراكز) را انتخاب مكان براي يك يا چند مركز، با در نظر گرفتن ساير مراکز و محدوديتهاي موجود ميدانند، بهگونهاي كه هدف ويژهاي بهينه شود. اين هدف ميتواند هزينه حمل و نقل، ارائه خدمات عادلانه به مشتريان، در دست گرفتن بزرگترين بازار و غيره باشد. انجام مطالعات مكانيابي نيازمند تخصصهايي، از جمله: تحقيق در عمليات، روشهاي تصميمگيري، جغرافيا (زمين شناسي و آب و هوا)، اقتصاد مهندسي، علوم كامپيوتر، رياضي، بازاريابي، طراحي شهر و ... است.
ضرورت انجام مطالعات مكانيابي
تعيين محل كارخانه، يكي از كليديترين گامهاي تأسيس كارخانه است، چرا كه نتايج اين تصميم در درازمدت ظاهر شده، اثرات بسزايي از بعد اقتصادي، محيط زيست، مسايل اجتماعي و ... دارد. يكي از جنبههاي تاثيرهاي درون سازماني، تاثير مستقيم آن در سوددهي كارخانه خواهد بود و از بّعد برون سازماني، ساخت كارخانههاي بزرگ در يك منطقه ميتواند شرايط مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، محيط زيست و غيره را تحت تاثير خود قرار دهد. تعيين محل كارخانه از نظر اقتصادي نقش مهمي در ميزان سرمايه گذاري اوليه به هنگام تاسيس کارخانه دارد. همچنين هنگام بهره برداري طرح، اين تصميم گيري، تاثير کليدي در قيمت تمام شده کالا/خدمت دارد.(منبع شماره1)
احداث يك يا چند واحد صنعتي در مكانهاي بهينه و در بهترين وضعيت ممكن، نه تنها گردش مواد و خدمات به مشتريان را بهبود ميبخشد، بلكه كارخانه را در يك وضعيت مطلوب قرار ميدهد. تصميمهاي مرتبط با انتخاب و فراگيري ويژگيهاي مكانيابي يك مرکز، ميتواند اثر بزرگي بر توانايي كسب و حفظ مزيت رقابتي باشد (Choo & Mazzrol, 2003). در بررسي مشاغل زود بازده مشخص شده است كه بيش از 50 درصد آنها در سال اول و حدود 30 درصد آنها پس از دو سال، ورشكسته ميشوند و به شغل ديگري رو ميآورند. با اينكه در آغاز راهاندازي اين مشاغل، تمام جوانب ارايه خدمات بررسي ميشود ولي بيتوجهي به مسئله مهم مكان سبب ميشود تا واحد توليدي به سوددهي موردنظر نرسد و از رسيدن به هدف خود باز ماند (Melaniphy, 1999).
انجام مطالعات مكانيابي درست و مناسب، علاوه بر تاثير اقتصادي بر عملکرد واحد صنعتي، اثرات اجتماعي، محيط زيستي، فرهنگي و اقتصادي در منطقه محل احداث خود خواهد داشت. در ضمن ويژگيهاي منطقه اي نيز به عنوان عوامل کليدي موثر در تعيين محل در مسايل مكانيابي محسوب ميشوند.
هدفهاي مسايل مكانيابي
مسايل مکان يابي، هدفهاي مختلفي را دربردارند. هدفها در شناسايي و اولويتبندي معيارهاي تصميمگيري در يك مساله مكانيابي و زير معيارهاي آنها، اهميت و نقش مهمي دارند. در يک تقسيمبندي (Drenzer, 1995)، هدفهاي مسايل مکانيابي با رويکرد برنامه ريزي رياضي و برحسب انواع تابع هدف، به سه دسته تقسيم شدهاند:
1. هدفهاي كششي (Pull): اين هدفها اشاره به نزديكي هر چه بيشتر محل استقرار كارخانه به مشتريان و كمتر كردن مسافت دارند كه شامل قديمي ترين مسايل مكانيابي مي شوند. در واقع مسايلي كه تابع هدف آنها بهصورت كمينهسازي است، هدفهاي كششي دارند.
2. هدفهاي فشاري (Push): اين هدفها مسايل مكانيابي مراکز نامطلوب را در بر مي گيرند و از اوايل دهه 1970 بوجود آمدند. هدف در اين مسايل، حداكثر كردن فاصله مراكز جديد از مراكز موجود است. مدل هايي كه براي اين نوع هدفها ارائه شدند بعدها به مدلهاي مكان يابي مضر(Noxious Location Models) معروف شدند. مثال براي اين هدفها، يافتن مكان مناسب براي دفن زباله است كه در آن، يكي از هدفها بيشينه كردن فاصله اين مكان، از مناطق مسكوني است.
3. هدفهاي متعادل (Balancing): هدفهايي هستند كه تلاش در متعادل ساختن مسافت بين مراكز و مشتريان دارند. اين هدفها پيوسته ترين نوع هدفها هستند و هدف اصلي آنها دستيابي به برابري است. اين هدفها بيشتر در تصميم گيري هاي عمومي كاربرد دارند؛ جايي كه هدف برقراري عدالت بين افراد است. مانند متعادل كردن حجم كاري مراكز پليس كه سبب متعادل شدن ارايه خدمات به متقاضيان ميشود.
انواع مسايل مكانيابي
مسايل مكانيابي دارا تنوع بسيار زيادي هستند، از اين رو براي سهولت در بيان، اين مسايل را به راههاي مختلفي دستهبندي کرده اند، اما به طور کلي مسايل تحليل مکان در يکي از دستههاي زير قرار ميگيرند:
1. مسئله P-Median (مسئله وبر): اين قبيل مسايل براي مكانيابي P مركز، درP مكان انجام ميشود و يك معيار هزينهاي را مينيمم مي كند. اگر 1=P باشد مسئله 1-MP خواهدبود. هزينه ممكن است بر حسب زمان، پول، تعداد سفر، مسافت كل يا هر مقياس ديگري بيان شود. به علت اينكه در اينگونه مسايل، هدف حداقلكردن هزينه كل است، با نام مسايل حداقل مجموع (Mini Sum) يا مسئله وبر نيز مطرح ميشوند.
2. مسئله P-Center : اين مسايل براي تعيين مكان P مرکز به منظور حداقلكردن حداكثر فاصله هر مرکز، تا نقطه تقاضايي كه براي خدمتدادن به آن نقطه مورد تقاضا تعيين شده است، استفاده ميشوند. در واقع اينگونه مسايل براي استقرار خدمات اورژانس، مانند: آتشنشاني، خدمات آمبولانس و مراكز پليس در جامعه مورد استفاده قرار ميگيرند. در اين مسايل تعداد مراكز از پيش مشخص است. اين مسايل به دو دسته تقسيم ميشوند. P-Center محدب كه مسئله را به مجموعهاي از مكانهاي كانديد براي استقرار مراكز محدود ميكنند و P-Center مطلق كه در آن مراكز ميتوانند در هر جايي از مكان مستقر شوند.
3. مسئله مكانيابي مراکز با ظرفيت نامحدود (UFLP): اين مسايل در دسته مسايل حداقل مجموع قرار ميگيرند اما در اين مسايل هزينه، هزينه ثابت را نيز شامل ميشود و هزينه ثابت به مكاني بستگي دارد كه مركز در آن قرار ميگيرد. تعداد مراكزي كه بايد استقرار يابند از پيش مشخصشده نيست، اما بهگونهاي معين ميشوند كه هزينه را كمينه كنند. به علت اينكه در اينگونه مسايل ظرفيت هر مركز نامحدود در نظر گرفته ميشود، تخصيص يك تقاضا به بيش از يك نقطه تأمين، هرگز سودبخش نخواهد بود.