بخشی از مقاله
در اثر توسعه اقتصادي ساليان گذشته، خصوصاً 20 سال اخير، كشورهاي در حال توسعه به طور چشمگيري تغيير نموده اند. تمركز جمعيت و اطلاعات در شهرهاي بزرگ به طور محسوسي پيشرفت داشته است. امكانات جديدي كه تاكنون در مورد يك زلزله قوي تجربه شده اند، در حال رشد و توسعه است: آسمان خراشها، ساختمانهاي با سيستم هاي هوشيار، پلهاي معلق عظيم، بزرگراههاي زيرزميني، مراكز خريد زيرزميني، مترو، انواع و اقسام كامپيوترها و … در نتيجه اين پيشرفتها وضعيت و آثار ناشي از خرابي هاي زلزله هم تغييراتي نموده است.
مقدمه اي بر توسعه شهرها و افزايش خسارات اقتصادي
جالب است بدانيم كه اكثريت مردم جهان معتقدند هر چه زمان پيش مي رود زلزله هاي بيشتر و قويتري روي مي دهد. اين عقيده گرچه از نظر فيزيكي و توجيه وقوع زلزله ها ممكن است منطق درستي نداشته باشد؛ ليكن با توجه به سه مطلب زير بطور منطقي درست مي باشد:
الف- ظهور شهرها و شهركهاي جديد در مناطق مختلف، كه اين امر باعث مي شود تا زلزله هايي كه قبلاً در بيابان و در مناطق عاري از سكنه روي مي دادند، اين بار پس از دوره بازگشت خود در منطقه اي روي دهند كه تاسيسات مختلفي در آن درست شده و جمع زيادي در آن زندگي مي كنند.
ب- گسترش جمعيت و تاسيسات شهري كه خود عامل ديگر افزايش خسارات و تلفات مي باشد. هر چه شهرها مدرن تر شوند، خسارات بيشتري از نظر ارزش بوجود مي آيد. مثلاً در سال 1995 شهر مدرني مانند كوبه ژاپن و شهرهاي حومه آن بواسطه خسارت (مستقيم و غيرمستقيم) تاسيسات پيشرفته آنها متحمل هزينه بسيار سنگيني بالغ بر 150 ميليارد دلار آمريكا گرديد.
ج- پيشرفت دانش بشر در زمينه لرزه شناسي قادرست لرزه هاي زيادي در اقصي نقاط جهان ثبت نمايد، در حاليكه در قديم خيلي از زلزله ها ثبت نمي شد. لذا به نظر مي رسد كه زلزله ها افزايش يافته اند.
تقسيم بندي خسارات اقتصادي
پس از وقوع زلزله، خسارات اقتصادي را به طور كلي بهتر است به دو قسمت تقسيم نمود:
1- خسارات مستقيم
اينگونه خسارات بطور عمومي عبارتند از خسارات ناشي از خراب شدن ساختمانها و تاسيسات، جاده ها، پلها، راه آهن، لوله هاي آب و گاز، خطوط برق و مخابرات و تاسيسات آنها. خسارت مستقيم تقريباً هزينه آن چيزي است كه در اثر خرابي از دست رفته است و از سرويس خارج مي گردد. اين مثل آن است كه بطور مستقيم بايستي براي برگشت مجدد آنها هزينه نمود.
2- خسارت غيرمستقيم
وقتي تاسيسات و ساختمانها آسيب ببينند، نمي توانند مورد بهره برداري قرار گيرند. عدم امكان بهره برداري از آنچه كه در زلزله آسيب ديده است، قطع گردد. در واقع در خسارتهاي غيرمستقيم عايدي ناشي از بهره برداري قطع مي گردد كه مي تواند رقم بسيار قابل ملاحظه اي و گاهي اوقات برابر يا حتي بيشتر از خسارات مستقيم شود. معطل ماندن سرمايه گذاريها، فرار سرمايه ها از مناطق آسيب ديده، بيكاريها، ورشكستگيها و نظاير آنها از جمله مهمترين مصاديق خسارات غيرمستقيم هستند.
خسارات اقتصادي و آسيب هاي وابسته
تاكنون، تمامي كوشش ها مصروف كاهش دادن تلفات جاني تا حداقل ميزان ممكن، در يك زلزله بوده است. در واقع اين امر هنوز هم مساله اساسي محسوب مي شود و وضعيت كنوني شهرهاي بزرگ، كه شرايط پيچيده اي دارند، از عوامل آن است. امروزه در كلان شهرها حجم بالايي از پول و اطلاعات، صرف تهيه و تنظيم بهترين مكانيسم ممكن مي شود. مكانيسمي كه در آن نه تنها حداقل تلفات جاني رخ دهد، بلكه ميزان آسيبهاي اقتصادي نيز به حداقل ممكن كاهش يابد.
خسارات ناشي از عدم بهره برداري
ماشينهايي كه از آنها جهت تنظيم و اداره مكانيسم هاي مذكور استفاده مي شود، به راحتي خراب مي شوند و تعميرات مجدد آنها به راحتي امكان پذير نيست. در مورد وسايل الكتريكي كه اخيرا ساخته مي شود، اگر يك قسمت وسيله خراب شود، بجاي تعويض كل وسيله مي توان آن قسمت را با يك قسمت سالم تعويض و جابجا نمود. اما در مورد شهرها چنين نيست و نمي توان قسمتهاي مختلف شهري را به راحتي عوض نمود. يكي از مشكلاتي كه در مورد خسارات ناشي از زلزله وجود دارد، جابجايي گسل ها و آثار آن براي يك شهر مي باشد. در اين باره مي توان گفت كه حتي اگر جان افراد به خطر نيفتد و كسي هم كشته نشود، اما آثار و خسارات وابسته به آن در شهري مانند تهران كه داراي جايگاه مهمي از نظر موقعيت كليدي آن در منطقه مي باشد، (از نظر ايجاد مشكلات ترافيكي و يا ارتباطاتي) در حدي است كه منجر به فلج شدن امور شهري مي گردد و عدم بهره برداري از منابع انساني و مادي مي گردد.
حتي اگر زماني برسد كه قادر باشيم زمان وقوع زلزله را پيش بيني نماييم، آسيب هاي فيزيكي امري غيرقابل اجتناب است. به دليل تمركز بالاي جمعيت در يك شهر تعداد آسيب هاي معمولي ممكن است به هزاران برسد. همچنين هزينه ها و خسارات اقتصادي ناشي از تعمير ساختمانها و يا وسايل آسيب ديده ممكن است بسيار زياد گردد. در ابر شهرهايي همچون توكيو و تهران مجموعه هاي نفيس و گرانقيمت و موزه هاي زيادي از اشياء باارزش وجود دارد كه احتمال آسيب ديدگي آنها هم وجود دارد.
پيشتر، ژاپنيها اين تصور را داشتند كه خسارات اقتصادي هر قدر هم كه بزرگ شد در صورتي كه تلفات جاني در پي نداشته باشند و افراد بتوانند زنده بمانند، قابل تحمل و قبول هستند. همچنين در گذشته نگرش ساده اي نسبت به بازسازي وجود داشت. اما از آنجا كه هم اكنون ژاپن يك كشور صنعتي محسوب مي شود، ميزان خسارات اقتصادي ناشي از زلزله بسيار مهم مي باشند.
زلزله اي كه خسارتي در حدود 200 ميليارد دلار در پي داشته (26 تريليون ين) بسيار جدي بوده و مي توانست كشور ژاپن را در شرايطي قرار دهد كه ديگر نتواند پذيراي سرمايه گذاريهاي خارجي باشد و باعث مشكل سرمايه گذاريهاي اين كشور در خارج گردد. اگر اين اتفاق رخ مي داد، بي شك اثرات قابل توجهي بر بازارهاي مالي كشورهاي ديگر هم اعمال مي گرديد. لذا هم اكنون در مطالعات محققين، كنترل خسارات اقتصادي نيز بايد كاملا لحاظ گشته و تنها به كنترل تلفات جاني بسنده نشود.
براستي آيا 26 تريليون ين حجم هنگفتي از سرمايه هاي كشور را شامل نمي شود؟
هم اكنون در حدود 20% از مردم كشور ايران در تهران زندگي مي كنند و اين شهر نه تنها به عنوان قطب اقتصادي كشور، بلكه دربرگيرنده تعداد زيادي از مديران، متخصصان و صاحبنظران رشته هاي مختلف مي باشد. بروز زلزله اي حتي با سطح پائيني از خسارات، مي تواند لطمات جبران ناپذيري بر اقتصاد و مديريت كشور ايفا نمايد. آسيبي كه شايد جبران آن به راحتي ممكن نباشد. بررسي شرايط اقتصادي كشور و همچنين نحوه مديريت آن در صورت بروز زلزله در اين شهر، نياز به بررسي جامع و هماهنگي كامل بين كليه نهادهاي مديريتي كشور دارد.