بخشی از مقاله
كاربرد مدل AHP براي خريد بهينه سهام در بورس اوراق بهادار تهران
چكيده:
شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نقش چشمگيري در بازار سرمايه و اقتصاد كشور ايفا مينمايند، سرمايهگذاران در اين شركتها ميبايست عوامل متعدد تاثيرگذار بر آنها را ارزيابي نمايند. البته اين شناسايي و ارزيابي و در نتيجه رتبهبندي شركتها مستلزم بكارگيري سرعت و دقت لازم ميباشد چرا كه در جهان امروزي فرايند تصميمگيري شتاب زيادي به خود گرفته است. فرايند تحليل سلسله مراتبي كه در اين تحقیق در خصوص آن بحث ش
ده است، يكي از معروفترين فنون تصميمگيري است كه در آن همه معيارهاي كمي و كيفي كه در اخذ تصميم بكار ميروند، در نظر گرفته شده است.
1_اين فرايند با انجام يكسري مقايسات زوجي انجام گرفته 2_اين مقايسات وزن هر يك از فاكتورها را در راستاي گزينههاي رقيب مشخص ميسازد. 3 _در نهايت منطق AHP به گونهاي مقايسات زوجي را با همديگر تلفيق ميسازد كه تصميم بهينه حاصل آيد.. 4_ميزان اعتبار مقايسات از طريق نرخ سازگاري مورد ارزيابي قرار ميگيرد. براي انتخاب چند نسبت از بين نسبتهاي ارائه شده از تكنيك تجزيه عاملي استفاده.میشود. رتبهبندي شركتها با استفاده از مقايسات زوجي انجام میشود
- مقد مه
آنچه مسلم است تصمیم گیری جزء لاینفک مدیریت است و به قول برخی بزرگان علم مدیریت از جمله هربرت سایمون تصمیم گیری جوهر و اساس مدیریت تلقی می¬شود. اگر تصمیم¬گیری را یک دانش و شیوه¬های آن را فن یا هنر بدانیم بطور قطع اطلاعات نقطه شروع و موجد این دانش است که می¬توان گفت اطلاعات و تصمیم گیری دو روی یک
سکه¬اند.
بطور کلی هر تصمیم¬گیری مبتنی بر یک سری اطلاعات، راه حل¬ها، گزینه¬ها و نهایتاً انتخاب بهینه است و از آنجا که معمولا با پیش¬بینی توام است از اهمیت برخوردار نیست و با مخاطراتی همراه است. لیکن توانایی تصمیم گیران در استفاده از روشهای مناسب و تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات موثق می¬تواند این پیامدها را به حداقل برساند و در این راستا رتبه-بندی از روشهای بسیار کار آمد بوده و تحلیل سلسله مراتبی یکی از این تکنیکها می¬باشد.
نکته دیگر در سرمایه گذاری سهام این است که تصمیم گیری
تنها براساس یک معیار نمی¬تواند بهینه و مطلوب باشد، بلکه بایستی از چندین معیار بطور مشترک استفاده کرد. این معیارها می¬توانند کمی یا کیفی باشند. برای حل تصمیم گیری در این مسایل بهتر است از مدل¬های تصمیم¬گیری چند معیاره که می¬توانند معیارهای کمی و کیفی را با هم تلفیق کنند استفاده شود. یکی از جامعترین مدل¬های تصمیم¬گیری چند معیاره فرآیند تحلیل سلسله مراتبی می¬باشد که در این تحقیق بکار رفته است.
كليد واژهها:
تصميمگيري چند معياره – تحليل سلسله مراتبي – مدل- رتبهبندي – تكنيك تحليل عاملي
تعاریف عملیاتی:
_1مدل:چهارچوب صوری وغیررسمی تحلیلی است که می خواهد از پیجیدگی دنیای واقعی، خصوصیات یک نظام راجداکند وبرای درک رابطه رفتاری و نهادی آن نظام اهمییت اساسی دارد. (آذر، 1379،ص.13)
2- تحلیل سلسله مراتبی: نوعی از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی می¬باشد که در جهت تصمیم¬گیری مطلوب و بهینه و انتخاب یک گزینه با توجه به شاخصها و اولویتهای متفاوت کمک می¬نماید (اصغرپور 1377، 219)
3- تصمیم گیری چند معیاره: یکی از مدلهای تصمیم¬گیری می¬باشد که به تصمیم¬گیری¬های پیچیده معطوف می¬شود و در آن به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چندین معیار سنجش بهینگی استفاده می شود. (اصغرپور، 1377، 290)
4- رتبه بندی: در لغت به معنی آراستن و به ردیف در آوردن است اما در بحث مالی یعنی مرتب کردن شرکتها براساس توانایی، کیفیت، کارایی و بهره¬وری است. (فرهنگ، 1371، 1801)
5- تکنیک تحلیل عاملی: تحلیل عاملی تکنیکی است که کاهش تعداد زیادی از متغیرهای وابسته به هم را به صورت تعداد کوچکتری از ابعاد پنهان یا مکنون
امکان¬پدیر می¬سازد. هدف عمده آن رعایت اصل اقتصا
د و صرفه¬جویی از طریق کاربرد کوچکترین مفاهیم تبیین کننده و به منظور تبیین مشترک در ماتریس همبستگی است.
رتبهبندي:
رتبهبندي در لغت به معني آراستن و به رديف درآوردن است اما در بحث مالي يعني مرتب كردن شركتها بر اساس توانايي، كيفيت، كارايي و بهرهوري است. (فرهنگ، 1371، 1801)
اهميت و مفهوم رتبه بندی:
يك فرض اساسي اين است كه در تحليلها همه چيز نسبي است. به عنوان مثال دانستن اين مطلب كه يك سهم 20 ميباشد. براي قضاوت در خصوص ارزش آن سهم كفايت نميكند. اما دانستن اين موضوع كه شركت مورد نظر در حدود ميانگين بازار است و يا اينكه پايينتر از 40% از شركتهاي صنعت مربوطه ميباشد در واقع موجب ميگردد شكل خام به صورت اطلاعات مناسبي براي تصميمگيري تبديل شود.
رتبهبندي (در صنعت و يا كل بازار) يكي از راهكارهاي دستيابي به مفهوم تبديل اطلاعات خام به اطلاعات مناسب براي تصميمگيري ميباشد. رتبهبندي را ميتوان بر پايه پارامترهاي مختلف كه به عنوان عناصر تجزيه و تحليل بنيادي هستند انجام داد.
- تاريخچه درجهبندي و رتبهبندي:
رتبهبندي يكي از خدمات بسيار مهمي است كه شركتها و موسسات خدمات مالي در جهت كاراتر كردن بازار اراق بهادار و ايجاد سلامت اقتصادي از طريق انتقال كارا و موثر وجوه پسانداز كنندگان و عرضه كنندگان وجوه به سوي متقاضايان وجوه سرمايهاي و همچنين اتخاذ تصميمات مناسب ايفا ميكنند. از زمان تاسيس نخستين موسسات رتبهبندي اعتباري در سال 1909 كه با انتشار ليست رتبهبندي اوراق راهآهن آمريكا توسط جان موديز آغاز به كار كرد، صنعت رتبهبندي به سرعت رشد كرده و جايگاه ويژهاي در بازارهاي مالي به خود اختصاص داد است. امروزه بيش از 130 موسسه رتبهبندي اعتباري در سراسر دنيا رتبهبندي شركتها، اوراق قرضه، اوراق بهادار با پشتوانه دارايي، اوراق تجاري، عرضه خصوصي سهام، گواهس سپرده، سهام ممتاز و ... را بر عهده دارند.
- درجهبندي و رتبهبندي در ايران:
با توجه به گستردگي بخش عمومي در اقتصاد كشور، ميزان
دخالت آن در فعاليتهاي اقتصادي و غلبه سيستم بانكي – دولتي بر بازار مالي كشور، و تك محصولي بودن اقتصادي ملي و وابستگي آن به صادرات نفت خام و محدوديت انواع ابزارهاي مالي، كمبود عرضه اوراق بهادار، و عدم وجود تقاضا براي اوراق، فقدان كارايي عملياتي، سيستم اطلاعرساني ناقص و نارسا در بورس و كمبود مقررات جهت جلوگيري از فريبكاري و ايجاد قيمتهاي كاذب و … از جمله دلايل عمده توسعه و گستر
ش بازار توسعه منسجم و به تبع آن موسسات خدمات مالي است. (ختايي، 1378، 211)
در ايران به علت انتشار اوراق قرضه، موسسهاي كه وظيفه درجهبندي آنها را انجام دهد، وجود ندارد. تنها رتبهاي كه از شركتها انجام ميشود، به وسيله سازمان مديريت صنعتي است كه اين سازمان هر ساله (از سال1375) ليست صد شركت برتر را تحت عنوان IMI-100 منتشر ميكند. فهرست 100 شركت برتر كسب و كار، قدرت انحصاري در بازار و توان اثرگذار شركتها بر متغيرهاي كشور از ديدگاه اقتصاد خرد تهيه ميشود. در فهرست IMI-100 همانند فهرست 500 شركت برتر (Fortune-500)، اصالت بر ميزان فروش است. البته «اداره بررسيها و تحقيقات اقتصادي بورس اوراق بهادار تهران» بر پايه تركيبي از قدرت نقدشوندگي سهام و ميزان تاثيرگذاري شركته بر بازار، و در چارچوب معيارهاي سه گانه زير، ليستي به نام «پنجاه شركت فعالتر» بورس اوراق بهادار تهران ارايه ميكند:
الف) ميزان داد و ستد در تالار معاملات شامل:
1- تعداد سهام داد و ستد شده
2- ارزش سهام داد و ستد شده
ب) تناوب داد و ستد سهام در تالار معاملات شامل:
1- تعداد روزهاي داد و ستد
2- دفعات داد و ستد انجام شده
پ) متغيرهاي مقياس نماگر تاثيرگذاري بر بازار شامل:
1- ميانگين تعداد سهام منتشر شده
2- ميانگين ارزش جاري سهام شركت در دوره بررسي متضاد ارزيابي ميشوند.
تصمیم گیری:
تصميمگيري همواره فرايندي دشوار بوده تصميمگيري را ميتوان طريقه عمل و يا حركت در مسير خاصي تعريف كرد كه با تامل و آگاهانه از ميان روشهاي گوناگوني براي نيل به يك هدف مطلوب انتخاب شده است.
در فرايند تصميمگيري انتخاب عواملي كه بر ارزيابي راهحلها و انتخاب راهحل رضايت بخش موثرند از جمله گامهاي اساسي به شمار ميآيد. معيارهايي كه در اخذ ت
صميم به كار ميروند، عواملي هستند كه انتخاب يك راه از ميان راه كارهاي مختلف در راستاي نيل به هدف را ميسر ميسازند. بنابراين تصميمگيري غالباً با توجه به معيارهاي متعدد انجام ميپذيرد.
- تصميمگيري چند معياره، (MCDM)
يكي از انواع مدلهاي تصميمگيري ميباشد كه به تصميمگيريهاي پيچيده معطوف مي شود و در آن به جاي استفاده از يك معيار سنجش بهينگي از چندين معيار سنجش بهينگي استفاده ميشود. (اصغرپور، 1377، 20)
روشهاي تصميمگيري با معيارهاي چندگانه، خود به دو گروه تقسيم ميشوند:
1- تصميمگيري با اهداف چندگانه (MODM)
2- تصميمگيري با شاخصهاي چندگانه (MADM)
تصميمگيري با اهداف چندگانه (MODM)
در شرايط واقعي بسيار اتفاق ميافتد كه براي تصميمگيرنده، تعريف يك هدف كلي بسيار مشكل است و مطلوب اين است كه در مسئله چند هدف تواماً تامين شود.
براي حل اينگونه مسائل روشهاي تصميمگيري با اهداف چندگانه مناسب خواهد بود. در اين روشها بايد محدوديتها و اهداف به صورت كمي تعريف شوند. براي حل مسائل MODM تكنيكهايي وجود دارد كه برنامهريزي آرماني از مهمترين آنهاست.
- تصميمگيري با شاخصهاي چندگانه (MADM)
در مسائل تصميمگيري با شاخصهاي چندگانه معيارها با مشخصهها هم به صورت كيفي و هم به صورت كمي بيان ميشوند. در اين گونه مسائل هر گزينه با چند مشخصه ارزيابي ميشود و انتخاب گزينه از طريق تعيين سطح مورد نظر براي معيارها و يا از طريق مقايسات زوجي معيارها و آلترناتيوها صورت ميگيرد. مسائل تصميمگيري با شاخصهاي چندگانه را ميتوان به صورت يك ماتريس كه به ماتريس تصميم معروف است،خلاصه نمود. در اين روشها شاخصهاي كيفي به اعداد كمي تبديل ميگردد و با مقايسه يكديگر و تعيين اهميت وارجحيت هر يك، گزينه بهتر انتخاب ميشود. براي حل مسائل MADM تكنيكهايي وجود دارد كه فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP) از معروفترين آنهاست.
_فرايند تحليل سلسله مراتبي (AHP) :
اين روش بر اساس تحليل مغز انسان براي مسائل پيچيده و فاز
ي پيشنهاد گرديده است. اين روش توسط پرفسور ساعتي در سال 1980 پيشنهاد گرديد به طوري كه كاربردهاي متعددي از آن زمان تا كنون براي اين روش مورد بحث قرار گرفته است. ميتوان گفت يكي از جامعترين سيستمهاي طراحي شده براي تصميمگيري با معيارهاي چندگانه فرايند تحليل سلسله مراتبي ميباشد. زيرا اين تكنيك امكان فرموله كردن مسئله را به صورت سلسله مراتبي فراهم ميكند و همچنين امكان در نظر گرفتن معيارهاي مختلف كمي و كيفي را در مسئله دارد اين فرآيند گزينههاي مختلف را در تصميمگيري دخالت داده و امكان تحليل حساسيت را تسهيل مينمايد. همچنين ميزان سازگاري و ناسازگاري تصميم را نش
ان ميدهد كه از مزاياي ممتاز اين تكينك در تصميمگيري چند معياره ميباشد.
- اصول فرآيند تحليل سلسله مراتبي (قدسيپور، 1385، 6)
پرفسور ساعتي (بنيانگذار اين روش) چهار اصل زير را به عنوان اصل فرايند تحليل سلسله مراتبي بيان نمود و كليه محاسبات، قوانين و مقررات را بر اين اصول بنا نهاده است. اين اصول عبارتند از:
1 اصل شرط معكوس (Reciprocal condition): اگر ترجيح عنصر A بر عنصر B برابر n باشد، ترجيح عنصر B بر عنصر A برابر خواهد بود.
اصل 2: اصل همگني (Homogeneity):عنصر A با عنصر B بايد همگن و قابل مقايسه باشند. به بيان ديگر برتري عنصر A بر عنصر B نميتواند بينهايت يا صفر باشد.
اصل 3: وابستگي (Dependency): هر عنصر سلسله مراتبي به عنصر سطح بالاتر خود ميتواند وابسته باشد و به صورت خطي اين وابستگي تا بالاترين سطح ميتواند ادامه داشته باشد.
اصل 4: انتظارات (Expectations): هر گاه تغييري در ساختمان سلسله مراتبي رخ دهد پروسه ارزيابي بايد مجدداً انجام گيرد.
- ويژگيهاي فرآيند تحليل سلسله مراتبي (قدسيپور، 1385، 7)
پرفسور ساعتي در يكي از كتابهاي خود تحت عنوان تصميمگيري براي مديران كه در سال 1990 به چاپ رسانده است، ويژگيهاي فرايند تحليل سلسله مراتبي را به شرح زير بيان ميكند:
1- يانگي و يكتايي مدل (Unity ب): فرايند تحليل سلسله مراتبي يك مدل يگانه، ساهد و انعطافپذير راي حل محدوده وسيعي از مسايل بدون ساختار است كه به راحتي قابل درك براي همگان ميباشد.
2- پيچيدگي (Complexity): براي حل مسائل پيچيده، فرآيند تحليل سلسله مراتبي هم نگرش سيستمي و هم تحليل جزء به جزء را به صورت توام به كار ميبرد.
3- همبستگي و وابستگي متقابل (Interdependence): فرآيند تحليل سلسله مراتبي وابستگي را به صورت خطي در نظر ميگيرد. ولي حل مسايلي كه اجزاء به
صورت غيرخطي وابستهاند نيز به كار گرفته ميشود.
4- ساختار سلسله مراتبي (Hierarchy structuring):فرآيند تحليل سلسله مراتبي اجزاي يك سيستم را به صورت سلسله مراتبي سازماندهي ميكند. كه اين نوع سازماندهي با تفكر انسان تطابق داشته و اجزاء در سطوح مختلف طبقهبندي ميشوند.
5- اندازه¬گيري (Measurement): فرآيند تحليل سلسله مراتبي مقياسي براي اندازهگيري معيارهاي كيفي تهيه كرده و روشي براي تخمين و برآورد او
لويتها فراهم ميكند.
6- سازگاری:
7- تلفيق (Synthesis): فرايند تحليل سلسله مراتبي منجر به برآورد رتبه نهايي هر گزينه مي شود.
8 (Tradeof- تعادل fs): فرايند تحليل سلسله مراتبي اولويتهاي وابسته به فاكتورها در يك سيستم را در نظر گرفتند و بين آنها تعادل برقرار ميكند و فرد را قادر ميسازد كه بهترين گزينه را بر اساس اهدافش انتخاب كند.
9- قضاوت و توافق گروهي (Judgment and consensus): فرآيند تحليل سلسله مراتبي بر روي توافق گروهي اصرار و پافشاري ندارد ولي تلفيقي از قضاوتهاي گوناگون را ميتواند ارائه نمايد.
10- تكرار فرآيند (Process Repetition): فرآيند تحليل سلسله مراتبي فرد را قادر ميسازد كه تعريف خود را از يك مساله تصحيح كند و قضاوت و تصميم خود را بهبود دهند.
- شرح روش فرآيند تحليل سلسله مراتبي:
فرآيند تحليل سلسله مراتبي با تجزيه مسائل مشكل و پيچيده، آنها را به شكلي ساده تبديل كرده و به حل آنها ميپردازد اين روش كاربردهاي فراواني در مسائل اقتصادي و اجتماعي پيدا كرده است و در سالهاي اخير در امور مديريتي نيز به كار رفته است.
فرآيند تحليل سلسله مراتبي داراي مراحل مختلفي است كه به آنها اشاره ميشود:
- ساختن سلسله مراتب
اولين قدم در فرآيند تحليل سلسله مراتبي ايجاد يك نمايش گرافيكي از مسئله ميباشد كه در آن هدف، معيارها و گزينهها نشان داده ميشود كه در راس آن هدف كلي مساله و در سطوح بعدي معيارها و گزينهها قرار دارند. هر چند يك قاعده و قطعي براي رسم سلسله مراتبي وجود ندارد اما برخي افراد سعي نمودهاند تا يك سري قواعد كلي در اين زمينه بيان كنند. به طور مثال داير و فورمن بيان ميكنند كه سلسله مراتبي ممكن است به يك
ي از صورتهاي زير باشد:
هدف – معيارها – زيرمعيارها – گزينهها
هدف – معيارها – عوامل – زيرعوامل – گزينهها
سلسله مراتبيها در يك تقسيمبندي به دو گروه زير تقسيم ميشوند: (قدسيپور، 1385، 30)
1- سلسله مراتبي ساختاري (Structural Hierarchies)
در سلسله مراتبي ساختاري عناصر عموماً به صورت فيزيكي با هم در ارتباط ميباشند مثلاً موجودات جهان هستي.
2- سلسله مراتبي وظيفهاي (Functional Hierarchies)
در سلسله مراتبي وظيفهاي اجزاء به صورت اعتباري يا وظيفهاي با هم مرتبط بوده و تشكيل يك سيستم را ميدهند. اين سلسله مراتبي كمك ميكند كه انسانها يك سيستم را به سمت دلخواه (افزايش بهرهوري، بهبود اجرا، اتخاذ تصميم بهينه و ...) هدايت كنند.
نمودار AHP
عمليات رياضي AHP به منظور رسيدن به هدف (تصميم بهينه) آغاز ميگردد. اين عمليات در قالب مراحل 1 الي 4 با استفاده از گامهاي طرح شده تشريح ميشوند.
گام اول: مقايسات زوجي: مقايسه دو به دو با استفاده از مقياسي كه از ترجيح يكسان تا بياندازه مرجح،طراحي شده است انجام ميگيرد. هنگام مقايسه دو به دو در آغاز بايد معادل اهميت دو به دو به طريق رتبهاي مشخص گردد، سپس مقدار عددي متناظر با آن در جدول مقايسه آورده ميشود
گام دوم: استخراج اولويتها از جدولهاي مقايسه گروهي:
براي استخراج اولويتها صرفاً جدولهاي مقايسه گروهي را در نظر ميگيريم. براي تعيين اولويت از مفهوم نرمالسازي و ميانگين موزون استفاده ميشود،
گام سوم: انتخاب بهترين گزينه
براي انتخاب بهترين سيستم لازم است كه مقادير هر رديف (سيستم) در مقادير متناظر عوامل ضرب شوند. اين محاسبه رياضي چيزي جز ميانگين موزون براي هر سيستم نيست.
گام چهارم: نرخ سازگاري
اهميت AHP علاوه بر تركيب سطوح مختلف سلسله مراتب تصميم و در نظر گرفتن عوامل متعدد، در محاسبه نرخسازگاري (C.R) ميباشد. اين سازگاري نشان ميدهد كه تا چه اندازه ميتوان به اولويتهاي حاصل از اعضاي گروه و يا اولويتهاي تركيبي اعتماد كرد
:
نتیجه گیری:
تصمیم گیری فعالیتی در جهت رسیدن به موقعیتی است که ما را به اهدافمان نزدیک نماید و وجود عوامل و شرایط در حال تغییر، کیفیت مناسب تصمیم¬گیری را تحت تأثیر قرار می¬دهد که نیاز به طراحی و تدوین سیستم جامع ارزیابی عملکرد را به وجود می¬آورد. رتبه¬بندی در جهت تصمیم¬گیری مناسب و تعیین اهداف بهینه، موثر است. با وجود شرایط فعلی که دگرگونی¬های سریع و فزاینده وجود دارد و با وجود معیارهای مختلف و همزمان، نیاز به مدلی چند معیاره برای تصمیم¬گیری¬های پیچیده الزامی است زیرا در بسیاری از موارد نتیجه تصمیم¬گیری به حدی مهم است که بروز خطا در تصمیم¬گیری ممکن است زیانهای جبران ناپذیری را بر تصمیم گیرندگان، تحمیل نماید، لذا دخالت دادن تمامی فاکتورهایی که در تصمیم¬گیری موثر هستند امری اجتناب ناپذیر می¬باشد در این راستا در زمینه آکادمیک دانش تحقیق در عملیات تلاشی سودمند در جهت اتخاذ تصمیمات بهتر در سازمانها از طریق مدلسازی و تجزیه و تحلیل تصمیمات پیچیده فراهم آورده است. از ابزارهای قدرتمندی که علم تحقیق در عملیات جهت تصمیم¬گیری در اختیار تصمیم گیرندگان قرارداده تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی (AHP) می¬باشد.
بنابرین استفاده از نتايج مدل AHP با توجه به دخالت دادن چندين متغير موثر بر ارزش شركت براي تصميمگيري مناسب ميباشد.
منابع:
1) آذر، عالد، رجبزاده، 1381، تصميمگيري كاربردي (رويكرد M,A,D,M)، تهران: انتشارات نگاه دانش.
2) آذر، عادل، مطالعات تطبيقي تحليل پوششي دادهها (DEA) و فرآيند تحيل سلسله مراتبي (AHP)، فصلنامه مطالعات مديريت، شماره 25، 1381.
3) آذر، عادل منصور مومني، 1380، آمار و كاربرد آن در مديريت، جلد دوم، چاپ پنجم، تهران انتشارات سمت.
4) آذر، عادل، عبدالله معمارياني، AHP تكنيكي نوين براي تصميمگيري گروهي، دانش مديريت، شماره 27 و 28، زمستان 1373 و بهار 1374.
5) اصغرپور، محمد جواد، 1377، تصميمگيري چند معياره، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
6) انوري رستمي، علي اصغر،1378، مديريت مالي و سرمايهگذاري، تهران : انتشارات طراحان: