بخشی از مقاله
معدن سرب و روي کوشک
معدن سرب و روي کوشک در فاصله 165 کيلومتري شرق يزد و در 45 کيلومتري شمال شرق شهرستان
بافق در عر ض جغرافيايي 31درجه و 40 دقيقه و طول جغرافيايي 55 درجه و45 دقيقه در حاشيه کوير لوت واقع شده است . ارتفاع بلند ترين کوه همجوار معدن از سطح دريا 2302 متر و ارتفاع نواحي ساختماني و تاسيساتي حدود 2000 متر است . معدن سرب و روي کوشک از ديرباز مورد توجه معدنکاران قديمي بوده
است. آثار کارهابي قديمي نشان دهنده استخراج کلوخه هاي پر عيار سرب از رخنمون هاي شرق معدن که به کوشک قديمي موسوم است مي باشد . طي اين مدت استخراج بسيار ساده و با ابزار ساده و بدون استفاده از هر گونه چالزني و آتشباري بوده است .و بعد از آن دوره مکانيزاسيون شروع شد و استفاده از روش هاي چالزني و انفجاري انجام گرفت و ميزان کل کنسانتره روي توليد شده در دوره مکانيزاسيون 553000 تن و کنسانتره سرب توليد شده حدود 99000 تن مي باشد .استخراج سنگ معدني روي با عيار 12-10درصد و سرب با عيار 3.5-2.5 درصد از معدن رو باز و زير زميني مي باشد .
مورفولوژي معدن کوشک شامل دو بخش شمالي و جنوبي است بخش شمالي که شامل سري اصلي معدن است داراي رخساره اي کوهستاني با دره هاي باريک و بلند است و بخش جنوبي رخساره تپه ماهور است .
زمين شناسي عمومي :
در روي نقشه زمين شناسي ايران ناحيه کوشک در محدوده اي از سنگهاي تفکيک نشده پالئوزوئيک که در واقع مخلوطي از رسوبات و ولکانيکها هستند واقع گرديده است اين سنگها اساسا" به طرف غرب شيب دارند و با روندغرب شمال غرب در بالاي کمربند کاني زايي شناخته شده واقع شده اند که روند آنها در 4 تا 8 کيلومتري غرب معدن بتدريج انحنا ميابد . کاني زايي سب وروي به صورت عدسي هايي به اندازه هاي مختلف بنحو شاخصي در رگه هاي پيريتي که بطور
همشيب با لايه ها قرار گرفته است . نواحي با بيشترين بهره دهي شامل کمربند شيلي ,کوشک, زردو, پهنو ميباشد و تمام تحقيقات در طول اين کمربند و بخصوص در ناحيه زردو متمرکز بوده است . معدن کوشک در مرکز حوزه رسوبي – آتشفشاني بافق که حدود 700 کيلومتر مربع وسعت دارد که از شمال غرب با ماسه سنگهاي ژوراسيک و از طرف شمال شرق با آهکهاي ميلا کنتاکت گسله دارد و در قسمت جنوبي آن گرانيت صورتي رنگ ناريگان است و از نظر تقسيمات زمين شناسي ايران به ايران مرکزي مربوط ميشود و از نظر ساختماني ناحيه اي بسيار چين خورده و گسله است . سنگهاي قديمي تر منطقه شامل سري هايي از شيل هاي خاکستري ,دولوميت, ماسه سنگ و توف مي باشد .
چينه شناسي معدن از قديم به جديد:
1- قسمت تحتاني شامل مداد آذرين اسيدي نيمه عميق از جنس ريوليت کوارتز پورفير ,توف و ميکرو ديوريت است.
2- آهکهاي سياه رنگ به صورت عدسي هايي پراکنده با ضخامت هايي متفاوت.
3- شيلهاي تيره رنگ کربناته مينراليزه که عدسي هاي سولفوره کانسار را در بر ميگيرد در ناحيه تحتاني شيل ها ي مذکور يک لايه ميکرو ديوريت به صورت سيل وجود دارد.
4- عدسي هاي آهکي دولوميتي
5- توفهاي سبز و قهوه اي که از پايين به بالا ضخيم لايه ميگردند و درصد سيليس آنها زياد ميشود
6- دولوميتهاي قهوه اي رنگ چرت دار که فوق العاده خرد شده اند و در قاعده خود داراي عدسي هاي پراکنده اي از هماتيت است.
از آنجايي که معدن از قسمتهاي مختلف تشکيل شده است و چينه شناسي هر منطقه با منطقه ديگر متفاوت است در ادامه چينه شناسي هر منطقه جداگانه آورده شده است :
1-1 ناحيه چاه اصلي زردو:
2-1 دولوميت با عدسي هاي دولوميتي ولکانيکي
3-1 توف
4-1 شيل هاي سياه , شيلهاي دولوميتي 5-1شيل هاي سياه پيريتي
6-1 افق رگه با شيلهاي سياه پيريتي و لايه هاي فرعي خاکستر
7-1 شيلهاي سياه پيريتي,گل سنگها (مادستون ) و افقهاي خاکستر
8-1 شيلهاي سياه پيريتي , شيلهاي دولوميتي
9-1 آهک و دولوميت
1-2 چاه گز:
2-2 دولوميت و ولکانيکها 3-2 توف و توفهاي شيلي
4-2 ولکانيکهاي بازيک 5-2 شيلهاي خاکستري و توفهاي شيلي
6-2 افق رگه اي با شيلهاي خاکستري و سياه , لايه هاي ولکانيکي وسيع
7-2 توفهاي شيلي , شيلهاي سياه و ولکانيکهاي توده اي 8 -2 شيل هاي سياه ,شيلهاي دولوميتي 9-2 توف و ولکانيکهاي توده اي 10-2 دولوميت
1-3 چينه شناسي رگه ( کانسار) زردو:
مقطع کمر بالا و کمر پايين حدود 80-50 متر ميباشد که سهم کمر بالا در حدود 45-28 متر است و اين مقدار شامل چينه شناسي شيل هاي سياه پيريتي ,رگه هاي پيريتي – دولوميتي با شيل هاي خاکستري و شيل هاي سياه ,خاکستر –دولوميت است .
سهم کمر پايين حدود 20-15 متر است که اساسا" رگه اي به شدت پيريتي با سولفيدهايي که غالبا" در پايين هستند و اساسا" عدسي هاي فرعي شيل مي باشند .
سن سري تشکيلات کوشک:
کنتاکت شرق و شمال شرق آن با آهکهاو دولوميت هاي ميلا با سن کامبرين,گسله است.
کنتاکت غرب و شمال غرب با ماسه سنگهاي ژوراسيک(شمشک).
خود سري معدني داراي سن پرکامبرين بالايي اشکوب وندين است اين مطالب با توجه به فسيل هاي يافت شده در شيل هاي سياه سري معدن و نيز سن قديمي ترين کانسار زايي در ايران بيان شده است.
منشا کانسار کوشک:
نظر بر اين است که زمين ساخت پهنه اي همزمان با فاز کوهزايي (آسينتيک ) منجر به تشکيل کمربند آتشفشاني يا جزاير قوسي گرديده است .منشاء کانسار کوشک را ماسيو سولفايد در نظ گرفته اند .
در مراحل آرامش آتشفشاني و در مراحل خاصي که شيلهاي کربن دار در حوزه ته نشين مي شده است بخارات و گازها ي يونيزه بصورت همزمان در شيلهاي تزريق شده بطوري که اين افق شيلي از يونهاي فلزي اشباع شده است و با توجه به کم بودن اکسيژن بوجود آمدن يک محيط احيا کننده تحت فعاليتهاي فيزيکو شيميايي زمينه تکوين و پيدايش کانسار سرب و روي کوشک فراهم گرديده است .
گمانه هاي حفاري اکتشافي در محل به طرف جنوب و جنوب غرب هنوز هم کاهش بيشتري را تا حد مسطح شدگي نشان مي دهد در اين ناحيه مته در ستبراي 60 متري از کانسار نفوذ کرده است . نتيجه واضح و آشکار اين است که کانسار کوشک يال شرقي يک ناوديس را پر مينمايد که در موقعيت کنوني خويش از شمال شرق به سمت بالا انحراف پيدا کرده است يال جنوب غربي به وسيله يک گسل با امتداد شمال غرب- جنوب شرق و شيب تقريبا قائم بريده شده .
کانسار به شدت پيريتي بوده و بي اندازه ريزدانه هستند در واقع اسفالرتيها در بعضي مناطق به طوري سياه هستند که با بررسي چشمي نمي توان آنها را از شيلهاي سياه تميز داد و اگر با دست لمس شود رنگ مي گيرد . در منطقه کوشک دو سيستم گسله وجود دارد .
1- گسل شمال غرب – جنوب شرق با نام گسل کنج که هم روند ماده معدني بوده و فقط در معدن رو باز ماده معدني را معدود کرده ولي جاهاي ديگر را قطع نکرده است .
2- گسل شمالي جنوبي که گسلي امتدادي است و زردو –پهنو نام دارد و عدسي اوليه ماده معدني را قطع کرده اند
گسل زرد و ناحيه پهنو را از زردوي جنوبي جدا ميکند .
گسل پهنو ناحيه پهنوي جنوب را از شمال جدا ميکند .
کانيهاي منطقه به شرح ذيل است:
اسفالريت – پبريت – شيل – گالن – کلسيت – دولوميت – ژيپس – وارسکايت – ملانتريت – اسميت زونيت – سروسيت و يک نوع فسيل به نام پرسي مدوزيت چاه گزنسيس و علت نام گذاري آن به دليل پيدا شدن آن در اطراف چاه گز است .
اسفالريت جزءکاني هاي هيپوژن است و 60درصد روي دارا مي باشد و داراي وزن مخصوص 4 مي باشد
گالن : جزء کاني هاي هيپوژن است و در آن 86 درصد سرب وجود دارد و وزن مخصوص آن 7.5 است سروسيت :جزء کاني هاي سوپرژن است و77 درصد سرب دارد و داراي وزن مخصوص 6.5 ميباشد
اسميت زونيت : جزء کاني هاي سوپرژن است و52 درصد روي دارد و وزن مخصوص 4.3 را دارا مي باشد
وارسکايت : وارسکايت براي اولين بار در ايران در معدن کوشک شناخته شد و ترکيب آن فسفات آلومينيوم آبدار است که رنگ آن سبز تيره است و به محض از دست دادن آب خود رنگ آن سبز کم رنگ ميشود و با حرارت دادن رنگ صورتي تا بنفش را به خود مي گيرد.
معدن کوشک از دو قسمت پر عيار و کم عيار تشکيل شده است قسمت پر عيار شامل گالن , اسفالريت است و گانگ آن پيريت و شيل مي باشد .
قسمت کم عيار معدن پيريت , دولوميت و گه اسفالريت ,گالن و کمي شيل است که شيل و دولوميت به عنوان گانگ ميباشد.
شکل و پاراژنز:
اين نهشته احتمالا" همزمان با تشکيل سنگ ميزبان و در اثر فعاليتهاي آذرين زير دريايي به درون سنگ ميزبان نفوذ کرده است و رگه هايي به ضخامت 5 الي 25 متر را تشکيل داده است و بعدها بر اثر چين خوردگي ها و گسلها ي متعدد ناشي از نيروهاي تکتونيکي اين نهشته به قطعات مجزا تقسيم شده است و در نهايت شکل توده هاي عدسي به خود گرفته است يکي از اين توده هاي عدسي شکل در قسمت کوشک قديم مشخص شده و جهت آن شمال جنوبي است
که در حال حاضر از آن بهره برداري نمي شود توده هاي ديگري در قسمت زردو و پهنو وجود دارد که با جهت عمومي شمال غرب جنوب شرق داراي شيب متوسط 40 درجه به سمت غرب بوده است و طول آن در حدود يک کيلومتر و عرض آن در حدود 200 متر بوده و ارتفاع کانسار از عمق 20 متري تا 170 متري مشخش شده که در نتيجه ارتفاع ان 150 متر مي باشد اين توده هم اکنون فعا ل بوده و در حال بهره برداري از آن ميباشند تا کنون بيش از نصف ذخيره آن استخراج شده است.
اکتشافات :
اکتشافات معدن کوشک با استفاده از کاوشهاي ژئوشيميايي و ژئوفيزيکي شروع و با حفاريهاي مغزه گيري پيگيري شده است .
کار اصلي واحد زمين شناسي و اکتشافات تعيين ذخيره معدن ميباشد به اينصورت که يک سري کارهاي او ليه و نقشه هاي سطحي تعيين ميکنند و در مرحله اکتشافات مقدماتي نقشه هايي با مقياس 1:10000 و در مرحله تکميلي نقشه ها با مقياس 1:100 و 1:250 تهيه ميشود و چيزي که اين نقشه ها نشان
ميدهند بيرون زدگي سنگها است وهمچنين جنس آنها و در ضمن ارتباط اين لايه ها و بيرون زدگي را مشخص ميکند و محل تماس آنها را مشخص ميکند کانسار کوشک در شيلهاي سياه قرار دارد و ما ميتوانيم با نقشه هايي که تهيه شده است و داراي مقياس 1:100000 و 1:200000 است کارهاي اکتشافي را روي اين مناطق حاوي شيل هاي سياه رنگ معطوف کنيم . کارهاي ژئوفيزيکي انجام شده در سال1377 توسط سازمان زمين شناسي کشور انجام شده است که
شامل روشهاي ژئوفيزيکيIP,مقاومت سنجي , مغناطيس وغيره ميباشد.در روشهاي ژئوفيزيکي ولتاژ مناسبي از برق را به زمين تزريق ميکنند و سپس توسط گيرندهاي حساس سنگهايي که مغناطيس شده اند مشخص ميکنند و سپس حد ماده معدني را مشخص کرده و شروع به کارهاي گمانه زني و اکتشاف ميکنند .هدف از نقشه برداري الکترومگنتيت تعيين محل انتهاي شيلي و ارائه روشي براي دستيابي به بخشهايي از اين افق هاست که قابليت هدايت بيشتري را
نشان ميدهند و منابع بالقوه را در بر دارند.
در معدن کوشک براي تکميل يافته ها و براورد ذخيره کانسار و محدوده نهشت کانسار از روشهاي ژئوشيمياي استفاده شده است به اين صورت که از آبراهه هاي منطقه و آبرفت هاي رودخانه اي نمونه برداري شده است و با تعقيب نشانه هاي کانسار به محدوده مورد نظر دست يافتند .
حفاري يا کر گيري(core) بيشتر جهت کارهاي اکتشافي استفاده ميشود اين حفاري به دو صورت است
1- متريک 2- وايرلن
در سيستم متريک براي بيرون آوردن core از داخل corbarel بايد کليه رادها را بيرون آورد و core را بيرون کشيد در سيستم متريک از رادهاي 36 و 46 استفاده مي شود و دستگاهي که در اين معدن استفاده ميشود cralius x4است و با هواي فشرده کار ميکند و به جاي گل حفاري از آب استفاده مي شود
در سيستم وايرلن براي بيرون آوردن core نياز به بيرون آوردن کليه رادها نيست و يک مزيت بسيار بزرک براي اين سيستم است
براي جلوگيري ازبين رفتن سرمته حفاري از آب يا گل حفاري براي خنک کردن آن استفاده ميکنيم و دليل ديگر استفاده از گل حفاري به دليل وزن مخصوص زياد آن است و بر اساس وزن خود پايين رفته و خرده سنگها را بالا مي آورد و امروزه از مواد شيميايي به جاي گل حفاري استفاده ميکنند از جمله مواد شيميايي که مورد استفاده است انواع سوپر ميکس ها و سوپر پلاک ها هستند که هر ليتر آن در هزار ليتر آب مخلوط ميشود و در آب افزايش حجم مي يابد. سوپر پلاک ها
زماني استفاده ميشوند که در جدار چاه ريزش داشته باشيم و يا اينکه سنگ پر درز و شکاف باشد و ياسنگ سست و شکننده باشداستفاده مي کنند
زماني از آن استفاده ميکنيم که ديگر از دهانه چاه گل حفاري يا آب و يا خرده سنگ بالا نيايد يا اصلا" کر تهيه نشده باشد تمام اين موارد ممکن است در اثر عوامل ذکر شده پديد آمده باشند.
سوپر پلاک ها زماني که به چاه تزريق شود و به محض دريافت آب به 20 برابر حجم اوليه خود ميرسند و به داخل درز و شکاف ها نفوذ ميکنند وباعث جلوگيري از فرار آب و گل حفاري شده و باعث تهيه يک مغزه خوب ميشود. سپس کرهاي بدست آمده را در درون جعبه هاي core قرار ميدهنند و آن را شماره گذاري ميکنند هر نمونه core حفاري شده داراي يک سري مشخصات مانند شيب گمانه , مختصات, نام حفار , آزيموت , طول گمانه , طول مغزه حفاري و درصد مغزه حفاري , نام زمين شناس و............. و اين اطلاعات براي همه core ها موجود بوده و براي هر مغزه يک نمودار که نشانگر جنس سنگها و طول مغزه و...... است نيز رسم مي شود و سپس اطلاعات اين گمانه ها را جمع اوري کرده و به اصطلاح log ميکنند و اطلاعاتي در باره گمانه و ماده معدني به دست مي آورند .
نقشه برداري :
نقشه برداري معدن روباز کوشک معمولا" بوسيله د يستوما ت انجام مي پذيرد به طوريکه هر گاه سينه کاري باز مي شود و جهت ثبت آن بر روي نفشه بايد قبل و بعد از آتشباري نقاط مورد نظر را برداشت و با مقياس مشخص روي نقشه کلي روباز معدن کشيده شود تا در نهايت حجم سنگ استخراج شده و ذخيره آتي
که جهت راحتي در محاسبه زوايا يي که به آن برخورد مي شود شمال معدن را 51 درجه تغيير داده و آن را صفر ميکنند از افق تمام زوايا با شمال معدن اندازه گيري مي شود و نيز مختصات جغرافيايي معدن را نسبت به چاه زردو محاسبه ميکنند که ارتفاع ان 1000 متر از سطح دريا است و مختصات آن10000E و 10000N نامگذاري نموده اند و تمام مختصات نقشه ها بر اساس اين مختصات ميباشد و تمام نقشه هاي معدن از اين مختصات پيروي ميکنند .
در معدن روباز سه کار عمده انجام ميشود که عبارتند از:
1- حدود هر پله 2- کنترل پيشروي و يا کنترل رمپها 3 – برداشت پله ها
نقشه برداري زير زميني:
در نقشه برداري زير زميني نيز همانند روباز چندين نقطه و ايستگاه را در نظر گرفته و اقدام به برداشت مي شود اما در زير زمين به دليل اينکه نمي توان از مناطق وسيع استفاده نموده و به علت تاريکي منطقه قابل برداشت کار مقداري مشکل تر بوده و تفاوتهاي جزئي دارد در معدن زير زميني ايستگاه ها در سقف مشخص مي شود تا در اثر عبور و مرور و ريل از بين نرود و براي نشانه روي آنها از شاقول استفاده مي شود به طوري که دو شاقول را در يک امتداد با دور بين قراول روي کرده و يک نفر که در سينه کار قرار دارد با نور چراغ شاقول ها را مشخص مي کند در زير زمين اولين قدم برداشت از روي نقشه است دومين قدم کنترل پيشروي است و سومين قدم برداشت تونلها و حفريات است .
ارزيابي ذخيره :
تونل هايي که داخل ماده معدني ميرود عيار سنجي ميشوند. عيار سنجي هم براي تناژ است و هم براي عيار .
براي عيار سنجي به فاصله يک متر, يک متر يک در ميان از طرف چپ و راست از کف تا سقف به صورت خطي نمونه برداري ميکنند . با اين نمونه گيري و تعيين عيار و تعيين حجم ماده معدني مي توان ميزان ذخيره را بدست آورد. با تو جه به عيار محدوده ماده معدني مشخص مي شود و ماده معدني از باطله جدا ميشود هر گمانه يک منطقه اثر دارد يعني نمونه گيري از گمانه براي يک محدوده خاص قابل تعميم است براي بدست آوردن متوسط عيار گمانه از فرمول زير استفاده ميکنيم :
A=
A:متوسط عيار B: طول کل گمانه B1- Bn:عيارهاي قسمت هاي مختلف
C1-Cn: طول هاي مختلف گمانه
و براي محاسبه تناژ از فرمول زير استفاده ميشود:
A×ρ= تناژ ρ:تناژ
و براي بدست آوردن عيار متوسط حجم بين دو سکشن از فرمول زير استفاده ميکنيم:
Á:
Á:عيار متوسط حجم بين دو سکشن D1-N: مساحت سطوح سکشن
A1-An:عيار متوسط هر سکشن
معدن روباز که هم اکنون بيش از 3/2 خوراک ساليانه کارخانه را تامين ميکند .
معمولا"در معادن روباز استخراج به صورت پله صورت ميگيرد هر پله ارتفاع مشخص و سطح نسبتا" صاف و مسطح دارد که استخراج ماده معدني يا باطله از دامنه پله صورت مي گيرد تعداد پله بستگي به عمق معدن و ارتفاع ماشين بار گيري و شرايط ژئومکانيکي معدن و عوامل ديگري دارد که ممکن است هر پله بطور کامل استخراج شود و سپس پله بعدي ايجاد شود و يا اينکه از پله به قدري استخراج شودکه از نظر ايمني براي ماشين آلات حفاري و بارگيري وحمل مشکلي نباشد
در زير خصوصيات کامل معدن رو باز آورده شده است :
جبهه شرقي ناحيه رمپ ها
جبهه جنوبي در سنگهاي ريوليتي
جبهه غربي ( کمر بالا )
مشخصات پله ها
رديف
990-950
1080-990
10-0 متر
10 متر
10متر
10 متر
ارتفاع
1
60 درجه
60 درجه
70 درجه
70 درجه شيب ديواره
2
12 متر
40 متر
40متر
40 متر
عرض در حال کار
3
شيب کف پله در تمام قسمتها از لب پله به طرف بيخ و با اندازه 5 درجه مي باشد.
4
12 متر
-
-
-
عرض رمپها
5
7 متر
7 متر
6.6 متر
6.6 متر
عرض نهايي
6
34 درجه
40 درجه
50 درجه
45 درجه
شيب نهايي معدن
7
3.4 درجه = 6%
-
-
-
شيب رمپها
8
در معدن روباز عمليات پيشروي در باطله برداري و استخراج سنگ معدني به شرح جدول زير مي باشد :
ore waste مشخصات رديف
6.0m 11-12M BENCH HIGHT ارتفاع پله 1
62.5-75mm 91mm HOLE DIAMETER قطر چال 2
2.5-3m 3- 4m BURDEN فاصله رديف ها 3
3-3.5m 3.5- 4.5m SPACING فاصله چالها 4
0.75m 0.5m BOTTOM CHARGE شارژ تحتاني 5
3.5m 7.0m COLUMEN CHARGE شارژ اصلي 6
1.75m 3.5-4m STEMMING گل و ماسه مرطوب 7
REC & LOZ REC & LOZ BLAS.PATT الگوي حفاري انفجاري 8
آتشباري :
ماده منفجره در اين معدن آنفو ميباشد حدود 3/2 چال را با آنفو پر ميکنند و فتيله انفجاري آن کرتکس است و نوع مدار بسته شده هم به صورت موازي است . برا ي انفجار کرتکس در ابتداي خط آتش به آن يک فشنگ ديناميت و يک چاشني برق مي بندند چاشني برق توسط دستگاه آتشزنه برق منفجر و متعاقب آن فشنگ ديناميت و سپس کرتکس و در نهايت چال منفجر ميشود و براي تاخير در انفجار در چالها از چاشني تاخيري استفاده ميگردد.
وضعيت آب در معدن رو باز:
در معدن روباز به علت پايين بودن سطح ايستابي در فصلهاي خشک مشکل زيادي وجود ندارد ولي در نزديکي هاي کف معدن ميتوان اثر آب را به وضوح ديد اخيرا" براي رفع اين مشکل از طريق معدن زير زميني يک تونل تا کف معدن آورده شده است و آب معدن روباز از طريق اين تونل و پمپ به سطح انتقال داده مي شود .
معدن زير زميني :
معدن زير زميني کوشک يکي از بزرگترين معادن زير زميني در ايران محسوب مي شود که در حال حاضر سنگ معدني از آن به صورت مکانيزه صورت مي گيرد .
روش استخراج کنوني ساب لول استپينگ sub level stopping مي باشد .
همانطور که گفته شد در حال حاضر روش استخراج سنگ معدني ساب لول استپينگ (احداث طبقات فرعي) است در اين روش ماده معدني خرد شده و از کار گاه خارج مي شود در اين حالت ابعاد کارگاه خيلي بزرگ بوده و بزرگترين بعد آن در جهت شيب لايه ها مي باشد بمنظور جلوگيري از ريزش ديواره و سقف کارگاهها بين آنها ستونهايي از ماده معدني بر جاي گذاشته مي شود که در زمان مناسب باز يابي مي شوند .
طبقات فرعي را بين طبقات اصلي آماده سازي مي کنند بمنظور استخراج از طبقات فرعي به داخل ماده معدني وارد شده و عمليات چالزني و آتشباري را انجام مي دهند که در نتيجه تکه هاي ماده معدني کنده شده و به ته کارگاه بر روي قيف ها مي ريزند از زير اين قيفها موادمعدني تخليه مي شوند .
آماده سازي کارگاه استخراج در اين روش به ترتيب الويت به قرار زير است :
1- تونل بار بري در طبقه اصلي در زير کارگاه ( طبقه 110 متري و 130 متري )
2- حفر دويلهاي راهرو و خاکريز در دو طرف راهرو
3- حفر تونلهاي بند 2 در امتداد ماده معدني در کمر پايين سنگ به فاصله قائم 5تا 10 متر
4- حفر کراسکات از راهروهاي فرعي عمود بر امتداد ماده معدني
5- ايجاد قيف هاي بار گيري در کف کار گاه زير ماده معدني ( طبقه قيف ها )
6- باز کردن يک برش قائم در عرض ماده معدني در انتهاي بلوک ( دويل اسلات )
7- احداث تونل اسکيپري يا خاک جمع کن ( تونل بار بري فرعي (
در روش استخراج طبقات بصورت پلکاني معکوس مي باشد و طبقه بالاتر جلوتر از طبقات پاييني قرار گرفته است و اين از نظر ايمني بسيار حائز اهميت است گرفتن ماده معدني توسط پله BENCHبا حفر چال کف ( ميخ) يا گرفتن ديوار ( بغل تراش ) و چال سقف با مته هاي پيچ صورت ميگيرد .
عمليات کوهبري در معدن توسط چکش هاي بادي ( هواي فشرده ) صورت مي گيرد اين چکشها داراي مته 60, 80, 120 , 160 , 200 سانتيمتري مي باشد.قبل از آتشباري کوهبرها مامورآماده کردن محل براي آتشباري ميشوند در اين کار سه کوهبر هستند که عبارتند از کوهبر شماره 1 شماره 2 و شماره 3 که هر کدام وظيفه خاص خود را دارند کوهبر شماره 3 مسئول پوسته گيري ولقه گيري و تميز کردن محل چالزني است , شماره 2 مسئول هدايت مته و شماره 1 مسئول حفاري است .
آرايش چالها در سينه کار به دو روش چهار چالي و رديفي مي باشد که با توجه به سطح مقطع و جنس سنگها انتخاب مي شوند عمليات ترابري در معدن به سه سيستم بارگيري , اسکيپري , لدري , اتو لدري تقسيم مي شود.
در معدن از اسکريپر دو طبلکه استاده مي شود که توسط برق کار مي کند سيم اسکريپر به قطر 16 ميليمتر ي مي باشد .در بعضي از کار گاهها به علت شيب کم ( 40-30 درجه ) و ضخامت زياد ماده معدني و عدم تمرکز قيفها در يک رديف از لدرهاي ( LOAD HAULAGE DUMP) L.H.D استفاده مي شود .
در بعضي از کارگاهها از اتولدر ( rocker shovel) استفاده مي شود که توسط هواي فشرده کار ميکند . لازم به ذکر است که خاکبرداري و تميز کاري سينه کارهاي پيشروي توسط اتولدر و ائمکو انجام ميگيرد .
پر عيار کردن مواد معدني در کار خانه تغليظ:
خوراک کار خانه از دو ناحيه معدن زير زميني و روباز تامين ميشود . سنگ قبل از وارد شدن به کار خانه وارد بنکر اصلي سنگ شکن شده و توسط يک فيدر زنجيري آرام آرام روي نوار نقاله حمل شده و بوسيله اين نوار وارد سنگ شکن فکي شده در اين سنگ شکن ابعاد سنگ تا حدود 3 اينچ کاهش مي يابد و خروجي آن پس از عبوراز زير آهن ربا وارد سرند لرزان ميشود ابعاد سوراخ هاي سرند در حدود 1 اينچ است و باعث مي شود سنگهاي درشت جدا شده و
مجددا" به سنگ شکن مخروطي فرستاده شود و خروجي سنگ شکن مخروطي دو باره به سرند فرستاده مي شود و به اين ترتيب يک مسير بسته مرتبا" طي مي شود سنگ جدا شده تو سط سرند تو سط نوار نقاله به سيلو هاي ذخيره فرستاده مي شودظرفيت هر سيلو در حدود 500 تن مي باشد دليل ذخيره
استفاده از سنگ در شيفتهايي است که بخش زير زميني کار نمي کند . از زير سيلوها سنگ بوسيله نوار نقاله به طرف آسياب هاي ميله اي هدايت مي شود .قبل از آسياب ميله اي يک باسکول موجود مي باشد که ميزان سنگ وروددي شيفت را ثبت مي کند . به طور کلي فلوتاسيون مواد معدني در اين کار خانه طي سه مرحله صورت مي پذيرد ابتدا شيل هاي کربن دار به عنوان باطله جدا مي شوند و از سيستم خارج مي شوند سپس به ترتيب سولفورهاي سرب و روي پر عيار مي شوند. .
پس از آسياب سنگ در آسياب هاي ميله اي که ابعاد سنگ در حدود 0.8 تا 1.5 ميليمتر يا 10 مش است به سيکلون فرستاده ميشوند تا ذرات داراي اندازه 200 مش جدا و براي قسمت شيل گيري فرستاده شوند و ذرات درشت تر براي خرد شدن به آسياب گلوله اي فرستاده مي شوند.
به سر ريز سيکلون ماده کف زاي M.I.B.C(متيل ايزوبوتيل کربونيل) و گازوئيل اضافه ميکنند دليل اضافه کردن کف زا به خاطر دوام بيشتر کف ها وگازوئيل به خاطر چسبيدن مواد باطله ( شيل) به جدار خارجي حبابها است سر ريز اين قسمت که به عنوان باطله است توسط پمپ به تيکنر باطله حمل شده و ته ريز اين قسمت به فلوتاسيون سرب فرستاده مي شود در اين مرحله به ته ريز مرحله اول اتيل اگزانتات و سيانور سديم که ديکر استفاده نمي شود و به جاي آن از
سولفور آهن استفاده ميکنند به آن اضافه ميکنند. کار سولفور آهن بازداشت اسفالريت و پيريت و اتيل اگزانتات کلکتور گالن است در اين محيط PH بايد قليايي باشد که اين کار را با آهک و در حدود 8.5 نگه مي دارند به اين ترتيب در سلولهاي رافر سرب جدا شده و در قسمت کلينر تا عيار 48 تا 55 درصد سرب پر عيار مي شود . پالپ کنسانتره سرب به تيکنر سرب و از آنجا به استخرهاي سرب براي خشک کردن فرستاده مي شود و در اين مرحله ته ريز اين مرحله وارد مرحله
روي گيري مي شود در اين قسمت سولفات مس جهت فعال کردن سولفور روي وپتاسيم اميل اگزانتات(PEX) بعنوان کلکتور و آهک براي تنظيم PH محيط تا حدود 11 اضافه مي شود در نهايت محصول روي با عيار 48-50 درصد توليد شده و به تيکنر روي هدايت شده و بعد از آنجا براي خشک کردن فرستاده مي شود در هر شيفت از قسمتهاي مختلف کار خانه از جمله باطله شيل , کنسانتره سرب و روي نمونه بر داري مي شود و نمونه ها به آزمايشگاه شيمي فرستاده مي شوند در آزمايشگاه شيمي نمونه ها از نظر مورد نياز سرب وروي تجزيه مي شوند و گزارشات آن به کار خانه فرستاده مي شود اين گزارشات جهت اطلاع از چگونگي وضعيت کار خانه و اصلاح نارساييها مورد استفاده قرار ميگيرد .