بخشی از مقاله

چکیده

لزوم احیای ارزشهای بافت های قدیمی و تاریخی از دیرباز مورد توجه بوده و کشورهای پیشرفته جهان با اجرای برنامه ها و دستورالعملهای خاص، به رونق بافتها و نواحی با ارزش قدیمی خود همت گماشته و هویت فرهنگی گذشته خود را دوباره زنده کردهاند. احیاء و هویت بخشیدن به بافت های با ارزش و تاریخی باعث رونق و پویایی گذشته و ایجاد حس تعلق در افراد خواهد شد،. در روند تنوع و تجدید سازمان در این بافت ها باید چنان عمل شود که هویت و اصالت آنها از دست نرود.

در بافت قدیمی شهر قزوین در محله درب کوشک به منظور طراحی فضاهای جهت بالا بردن این حس و هویت بخشیدن به این بافت پرداخته شده است. سوال اصلی این تحقیق چه عواملی درمحله بیشترین تاثیر برشکل گیری حس تعلق را دارد؟ طرح شده و هدف اصلی شناسایی عوامل موثر بر شکلگیری حس مکان در محله درب کوشک قزوین می باشد وارائه راهکار ها وسیاست هایی جهت حل محدودیت ها و تقویت فرصت های ارتقا حس تعلق در این محله با تاکید بر الگوی swot می باشد.

ماهیت این تحقیق در زمره پژوهش های کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای، و در بخش مطالع موردی برای شناخت بیشتر محله از مقالات و روش های شناخت میدانی و نقشه های تحلیلی استفاده شده است در این تحقیق یک پرسشنامه برای ساکنان محله تهیه گردید که تعداد آن با توجه به حجم نمونه مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران و حجم آماری برابر 300 پرسش نامه محاسبه شده است و ارزیابی نتایج پژوهش از طریق روش سوات استفاده شده و جهت رسیدن به اهداف کلان به شکل راهبرد هایی ارائه شده است و از پتانسیل های داخل محله درب کوشک و افزایش تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در جهت بازسازی و بهسازی محله و اطراف عناصر تاریخی و ایجاد فضای گردشگری به منظور ارائه خدمات بهتر در شهر پیشنهاد گردیده است.

.1 مقدمه

بحران مکان از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است بحرانی که در ایجاد فضای شهری فاقد هویت و فاقد ارتباط تبلور یافته است. شهرسازی سده بیستم بیش از آن معطوف به کیفیت ارتباطات باشد متوجه کمیت ارتباطات بوده از این رو پیوستگی احساس با مکان مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است و نیازمند توجه بیشتری است. حس مکان در بعضی از محلههای شهرهای قدیمی ایران همچنان حس آشنا برای افراد ساکن در آنهاست ولی به دلیل رشد سریع شهرها، مقیاس محله و هویت محلههای قدیمی از بین رفته است.

از این رو در بافتهای قدیمی به دلیل حفظ هویتبخشی از هویت محلی موجود میتوان به بازیابی حس مکان و ارتقا کیفیت سکونت در محله کمک کرد. با گذشت زمان و عدم نظارت شهرداریها بر حیات شهری و کالبدی محلههای قدیمی تبدیل به محلههایی با بافتهای فرسوده شدهاند ولی در حال حاضر توجه زیادی از طرف شهرداری و دیگر نهادهای مرتبط در سطح کشور و شهر قزوین به بهبود این موضوع شده است 

طرح باززندهسازی در واقع ایفا کننده این وظیفه است که به اتکای شناخت روند زندگی شهر موجب توسعه پدیدههای موجود و تداوم بافتهای تاریخی میگردد و همچنین با استفاده از تبلیغات و معرفی این آثار به رونق اقتصادی شهر کمک کرد.مساله و مفهوم باززندهسازی و احیاء بافتهای تاریخی به معنی مدلسازی و شبیهسازی طرح قدیم این بافتها در زمان حال است و همچنین دمیدن روح تازه و جدید با توجه به شناخت کامل و جنبههای مختلف این بافت در آنها می باشد و این موضوع با حرکت و سرزندگی و حس تعلق خاطر در بافتها میسر میشود.

شهر قزوین دارای مکانهای تاریخی بسیاری است که محله درب کوشک به عنوان محله مورد مطالعه دارای مکانهایی مانند دروازه درب کوشک به عنوان هسته تاریخی قزوین قلمداد میشود. با توجه به مشکلاتی نظیرتخریب بناهای تاریخی که موجب فراموش شدن این بناها توسط شهروندان میگردد. احیای بافتهای تاریخی موجب خاطره انگیزی و استفاده گردشگران و مردم شهر و رونق اینگونه بافتها میباشد.

یکی از مهمترین ویژگی هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری با ارزش است. این ویژگی در شرایط کنونی که بخش جدید و نوظهور شهرهای معاصر از کمبود فضاهای شهری رنج می برد اهمیتی 2 چندان پیدا می کند. زیرا گسترش و تغییر اینگونه عناصر و فضاها تا قبل از مداخلات شهرسازی معاصر، ریشه در فرهنگ و هویت تاریخی ما داشته و همگام با سایر تحولات اجتماعی فرهنگی بوده است. زیرا اینگونه فضاها هم تبلور کالبدی جهان بینی، ایدئولوژی، روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما هستند و همچنین متناسب با فرهنگ و سنن بومی افراد می باشد.

از این رو حتی هنوز هم قرارگیری اینگونه فضاها و مکان ها ما را از تجربه خوشایند حس تعلق خاطر به فضا بهره مند می کند . به همین دلیل ساماندهی کالبدی بافت های تاریخی ضرورت دارد، که با حفظ و تقویت عناصر و فضاهای تاریخی امکان تقویت پیوستگی و اتصال به تاریخ شهرسازی سنتی به وجود آید.

با توجه به موارد فوق محله ی درب کوشک دارای بنای تاریخی است که پتانسیل تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس تعلق خاطر در افراد را داراست ولی به دلیل از بین رفتن بافت این حس در افراد کمرنگ شده است که ضرورت دارد با احیاء این بافت حس مکان را در افراد زنده کرد و با استفاد از الگوی تحلیل swotراهبرد هایی در جهت احیا این بافت ارائه می گردد و در این سوالات این پژوهش به شرح زیر می باشد :

-چه عواملی در محله بیشترین تاثیر بر شکل گیری حس مکان را دارند؟ 

-چگونه می توان حس تعلق شهروندان را به محله سکونتشان افزایش داد؟

.2 ادبیات تحقیق ومبانی نظری

فلاحت به بررسی مفهوم حس مکان و عوامل موثر بر آن پرداخته و تأثیر عوامل کالبدی و عوامل شناختی استفاده کنندگان بر احساس افراد نسبت به فضا را بررسی کرده است؟ وی در ابتدا به معنای حس مکان و مفهوم آن از دیدگاههای مختلف پرداخته و در نهایت سطوح مختلف و عوامل شکلدهنده آن را بیان میکند و در نهایت مدلی برای نشان دادن چگونگی تاثیرات این عوامل ارایه داده است

بر اساس این مدل محیط کالبدی از طریق تأثیرگذاری بر فعالیتها و ایجاد معانی خاص بر احساس و رفتار افراد تأثیر میگذارد و با توجه به اینکه روابط متقابل اجتماعی افراد یکی از مهمترین فعالیتهای انسانی و قرارگاهها است چگونگی فرایند ادراک نیز در ایجاد تصورات ذهنی و تعلق افراد نسبت به قرارگاه با اهمیت است. از سوی دیگر چگونگی نیاز افراد، توقعات آنها از مکان و چگونگی ارتباط با مکان نیز از عوامل موثر در حس مکان افراد است و در بررسی و مطالعات، این عوامل باید مورد توجه قرار گیرند

خانم فاطمه امید جانی در رساله خود تحت عنوان ارتقائ مفهوم حس مکان در محلههای بافت فرسوده در محله سیروس تهران عوامل موثر در ایجاد حس تعلق را بررسی نموده است. صدریان و حسینی مقالهای تحت عنوان - ارتقا حس تعلق به مکان از طریق نوسازی بافت فرسوده با توجه به فضای باسط در محله باغ شاطر تهران به این موضوع اشاره میکند.

·    پدیده مکان

پدیده مکان از دیدگاه پدیدار شناسی چون کریستیان نوربرگ -شولتس ،بخشی کامل و جدایی ناپذیر از وجود است. در این دیدگاه ،مکان چیزی بیش ازیک محل انتزاعی است. -

درواقع ،مکان پدیده ای کلی و کیفی است که تمی توان آن را یه هیچ یک از خصوصیات آن ،بدون از دست دادن طبیعت واقعی اش کاهش داد

از دیدگاه مارتین هایدگر، "مکان " و "رویداد" اکثرا به یک معنا هستند :یعنی مکان جایی است که بودن در آن اتفاق می افتد - رویدادی که مرتبا در حال تغییر بوده و جا برای پرسش کردن دارد

لپاس معتقد است که بهترین راه برای توصیف رابطه بین مکان و تجربه ،بررسی پیچیدگی ساختار مکان است.

پدیده مکان بیشتر بین یک فرآیند موقت است یعنی همان طور که انسان ها موقت و در حال تغییرند ،مکان های سکونت نیز این گونه اند

مکان ،عنصر اصلی هویت ساکنان آن است. انسان با شناخت مکان می تواند به شناخت خود نائل شود 

مکان جایی است ما ادراکی کامل از هستی و بودن خود داشته باشیم. انسان از مکان های متفاوت تصویر های متفاوتی در ذهن دارد.احساسات او میتواند بر روی ادراکاتش از محیط و شکل گیری تصویر ذهنی از مکان تاثیر گذار باشد . همین تصاویر ذهنی انسان هاست که به مکان هویت می دهد. علاوه بر ساختار کالبدی مکان ،خاطرات افراد در هویت بخشیدن به مکان موثر است . بحران مکان به مفهوم بحران معنی اجتماعی از فضا و زمان ، از بارزترین مشکلات شهر سازی معاصر است ،بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت ، فاقد تاریخ و ارتباط تبلور یافته است.

·    حس مکان

محیط علاوه بر فضای عناصر کالبدی شامل پیام ها، معانی و رمزهایی است که مردم بر اساس نقشها، توقعات، انگیزهها و دیگر عوامل آن را رمز گشایی و درک میکنند و در مورد آن به قضاوت میپردازند. این حس کلی که پس از ادارک و قضاوت نسبت به محیط خاص در فرد به وجود میآید حس مکان نامیده میشود. حس مکان عامل مهمی در هماهنگی فرد و محیط بوده و باعث بهره برداری بهتر از محیط، رضایت استفاده کنندگان و در نهایت احساس تعلق آنها با محیط و تداوم حضور در آن میشود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید