بخشی از مقاله

خلاصه:

از حدود بیش از سه هزار سال پیش تا دوره معاصر، معماری ایرانی متاثر از بوم و زمینهی خود بوده است ولی ورود مدرنیته این روند را متوقف کرد و سبب ایجاد نوعی سردرگمی هویتی گردید تا برخی از طراحان چاره را یا در رجوع به گذشته و یا در قطع ارتباط با آن بدانند اما درکشورهای دیگری که همچون ایران از سابقه تمدن دیرینهای برخوردار بوده نوعی گفتگو میان معماری بومی خود و معماری جهان برقرار کردهاند. رویکرد منطقهگرایی انتقادی توسط کنت فرامپتون، راه سومی را برای بهرهگیری از اصول معماری بومی و تکنولوژیهای جدید مطرح کرد. آثار معمارانی که با این نگرش توانستهاند در سالهای اخیر جایزههای معتبر معماری مانند جایزه پریتزکر یا نوبل معماری را به دست بیاورند خود گواه بر اهمیت چنین دیدگاهی در طراحی می باشد. و این پرسش مطرح میشود که آیا رویکرد منطقهگرایی میتواند به عنوان پلی بین معماری گذشته و معماری امروز برای طراحان عمل کند؟ و به چه صورت؟ هدف این پژوهش تحلیلیتوصیفی از نوع کیفی- تفسیری و از گونه پژوهش موردی، ارائه و شناخت اصولی در طراحی متناسب با زمینه برای طراحان می باشد که نه تنها بنایی سازگار با زمینه طراحی کنند، بلکه قابل عرضه به دنیای معماری نیز باشد. در این پژوهش ابتدا اصول معماری منطقهگرایی انتقادی از دیدگاه کنت فرامپتون بیان میگردد و سپس با تحلیل نمونههای موردی، در نهایت راهکارها و اصول کاربردی این رویکرد در طراحی به ترتیب اولویت ارائه میگردد. از جمله این راهکارها میتوان به فرایند تجریدسازی، ترکیب عناصر هویتبخش و روشهای ساخت اشاره کرد.

×کلمات کلیدی: منطقه گرایی انتقادی، معماری بومی، تکنولوژی، پریتزکر

مقدمه:

منطقه گرایی انتقادی به دنبال معماری مدرن و از بطن پست مدرنیسم، با هدف تعادل و توازن بین هویت محلی و فرهنگ جهانی، سنت های بومی و مدرن، کارهای تکنولوژیک ساختمان سازی است. نتیجهی چنین تفکری سبب شکل گیری نظریات کنت فرامپتون در سال 1983تحت عنوان " بسوی منطقهگرایی انتقادی: شش نکته برای معماری مقاومت" شد. منطقهگرایی انتقادی رویکردی است که ضد بی مکانی و فقدان معنا در معماری مدرن، با استفاده از ابزار و اصول معماری بومی است. برخی اوقات منطقهگرایی به غلط بازگشت به گذشته و تکرار کورکورانه آن تفسیر می شود، به طور مثال ارجاع مستقیم از فرم های معماری گذشته می باشد. در حالیکه منطقه گرایی انتقادی ریشه هایی از معماری سنتی را جستجو میکند که عمیقاٌ ریشه در شرایط بومی و محلی دارند. منطقه گرایی انتقادی متفاوت از آن نوع منطقه گرایی است که سعی در تطابق دقیق با معماری بومی بدون استفاده آگاهانه از فرهنگ جهانی دارد. امروزه با نگاهی به آثار معماری سایر کشورها نوعی بازخوانی و الهام گرفتن از معماری اصیل خود برای کارآیی بهتر معماری و

شناساندن آن به دنیای معماری مشاهده می گردد. در چنین زمانی اگر معماران هر بوم برای ارائه فرهنگ و هویت آن بوم تلاشی نکنند، ممکن است بعد از چند دهه، سایرین چنین کاری را انجام دهند و معماران آن منطقه به جای نو آوری

æ خلاقیت کاری جز تقلید از تقلید نداشته باشند. منطقه گرایی انتقادی رویکردی خاص برای ساختن ساختمان ها بر پایه این تفکر که ساختمانها باید پاسخ گو و منعکس کننده شرایط محلی خاص باشند و به عنوان توسعه دهنده یک فهم عمیق از ساختار منطقه دیده شود. فرقی بین رویکرد طراحی بومی با رویکرد طراحی منطقه گرای انتقادی می بایست قایل شد، در منطقه گرایی انتقادی، معماران و طراحان به طور خود آگاه مطالعه و تفسیر می کنند در این دیدگاه فرم ها

æ سبک های سنتی به طور مداوم با تکنیک ها و تکنولوژی های ساختن معاصر دوباره تفسیر می شوند. منطقه گرایی از آن جهت که معماری پا را از زمینه فراتر می نهد و می تواند، با معماری جهان پیوند بدهد و وسعت بیشتری برای معماری در نظر می گیرد اهمیت می یابد. منطقهگرایی انتقادی در معماری به لزوم وارد نمودن ویژگی های تاریخی،

فرهنگی و طبیعی بستر طرح در مقیاس منطقه و ممانعت از گسترش بی قید و شرط سبک بین الملل را دنبال می کند. اوکتاویو پاز می گوید: " برای آنکه به درستی مدرن بود، ما نخست می بایست خودمان را با سنت ها آشتی بدهیم." در این مقاله به طور مختصر به اصول و نکات مهم این رویکرد پرداخته میشود و دلایل و ریشه های تاریخی منطقهگرایی را همراه با نمونه کارهایی از معماران برجسته بیان می شود (شیرازی، .(1388 در خصوص اینکه سایر کشورهایی که دارای معماری غنی بوده و با مشکلات دوران مدرن همانند کشور ما مواجه بوده و هستند ولی امروزه توانسته اند با برخوردی مناسب مسیر خود را بیابند و در دنیای معماری حرفی برای زدن داشته باشند (خادمی و همکاران، .(1388

هدف این مقاله بررسی نحوی بازخوانی و تفسیر دوبارهی معماری بومی با تکنیک ها و تکنولوژی های ساخت معاصر با بررسی آثارمعمارانی است که بین معماری بومی و معماری مدرن ارتباطی منطقی ایجاد کردهاند. و در نهایت ارائه راهکارهای استخراج کانسپت از منطقه در جدولی ارائه میگردد.

.1 روش تحقیق:

در این مقاله ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانهای به جمعآوری اطلاعات نمونههای موردی از پیش تعیین شده (برندگان جایزه پریتزکر) پرداخته شده است. برای اینکه اصول نظری فرامپتون به صورت مملموستر دیده شود چند نمونه از آثار معماران برجسته که توسط فرامپتون منطقهگرایی انتقادی نامیده شده است بررسی شد تا در نهایت بتوان راهکارها و اصول عملی طراحی را استخراج نمود. سپس مطابق شکل1 با روش تحلیلی – توصیفی به بررسی و تحلیل این اطلاعات پرداخته شده و اصول طراحی (بر اساس اصول کنت فرامپتون) از این نمونههای موردی استخراج شده است.

پژوهش حاضر ماهیت کاربردی دارد و روش تحقیق از نوع ترکیبی می باشد.

مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی: روش توصیفی- تحلیلی:


بررسی نمونه های موردی به منظور استخراج بررسی و تحلیل اطلاعات به دست
اصول کاربردی رویکرد طرح آمده بر اساس اصول کنت
فرامپتون

شکل -1 فرایند روش تحقیق پژوهش، ماخذ: (نگارندگان)


.2 اصول منطقه گرایی انتقادی کنت فرامپتون:

تزونیس و لفایور در گفتگویی تحت عنوان - چالش پایان ناپذیر منطقه گرایی- می گویند " سعی بر تاکید ویژگیهای فرهنگی ما، اصلاح منطقه گرایی را بکار می گیریم. منطقه گرایی نه مفهومی تازه بود و نه توسط این معماران گفته شد. ما آن را بعد از مدتی به عنوان احترامی برای معمارانی در نظر گرفتیم که در راه سومی سعی در ساختن بناهایی داشتند که از خصوصیات ارزشمند یک منطقه استفاده می کردند.((Tzonis & Lefaivre, 1981 جنبه انتقادی بر ویژگی های مشترک معماری تاکید داشت که زمان خود را در نظر نمیگرفت. فرامپتون در نظریات خود یکسری اصول کلی را برای معماران ارائه داده است که این اصول به صورت دوتایی و به نوعی متضاد هم میباشند که به نحوی اشاره به جنبه انتقادی بودن رویکرد منطقه گرایی انتقادی دارد. نکات و اصول به صورت مختصر بر اساس نظرات فرامپتون در جدول1 ذکر گردیده است:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید