بخشی از مقاله
کلام نخست
نماز، اساسیترین رشته الفت و عالیترین عامل محبت بین بندگان و حضرت حق است. نماز، نور دل و صفای قلب و روح و جان است و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح است.
نماز همچون ریسمانی است که تمام هستی انسان را به ملکوت هستی پیوند میدهد. نماز، پناه بیپناهان، سنگر جهادگردان، گلستان روح افزای عاشقان، چراغ سحر مشتاقان، نور وجود عارفان، آرامش دل بینایان و سیر کمال آگاهان است.
نماز، زنده کننده جان، ظهور دهنده حیات جاودان، راز و نیاز دردمندان روشنی راه رهروان، نور دیده بیداران، دلیل گمراهان امید امیدواران، سر حقیقی سحر خیزان و دستگیره نجات انسان است.
نماز برتر از همه عبادات، منبع برکات، تزکیه کننده صفات و حقیقت کاینات است. نماز، عشق سالکین، عبادتی آتشین، امنیت جان غمین و رحمت واسعه حضرت ارحم الراحمین است.
نماز، واقعیتی روحانی، نغمه یزدانی و امر واجب حضرت سبحان است. نماز، حقیقت جهان، هویت ایمان و مایه بهشت رضوان است.
و انسان خاکی، پیوسته در پی آن بوده که با شهپر نماز، خود را به اوج ملکوت برساند و به خدای محبوب نزدیک سازد، زیرا نماز، معراج مومن است.
اهمیت ویژه نماز، باعث شده که در این رساله به جنبههای مختلف آن بپردازیم.
البته پر واضح است که سخن راندن در باب این سر الهی، کاری بس دشوار بوده و با این چند صفحه نمیتوان حق مطلب را ادا نمود بنابراین در این رساله، به برخی جنبهها و آثار نماز پرداخته شده و از بررسی دیگر جنبههای آن صرفنظر کردهایم. امیدواریم که این مطالب برای تشنگان دانش و عاشقان نیایش، مفید و سودمند باشد.
انشاء الله
1- عبادت
1-1مفهوم عبادت :
هر جنبندهای که در زمین و آسمان است خداوند را تسبیح میکند. قرب به خدا تنها به وسیله یا دو ذکر حاصل میشود و به وسیله نیایش اوست که حجابهای حائل بین او و بندهاش بر طرف میشود. خداوند در قرآن میفرماید رعد با حمدش خدا را تسبیح میکندو و بدین جهت آواز هول انگیز رعد را تسبیح خوانده که زبانی گویا را مجسم کند. حتی گیاهان و درختان نیز خدا را ستایش میکنند.
از امام سجاد روایت شده: مرغان هر صبحگاه خدا را تسبیح نموده، قوت و غذای روزشان را مسئلت می دارند. و این همان تسبیح صبحگاهی است. خداوند در سوره ق آیه 39 میفرمایند: پس در برابر آنچه میگویند خویشتن داری کن و به حمد پروردگار خود تسبیحگوی، هم قبل از طلوع خورشید و هم قبل از غروب.
این آیه دستور میدهد که خداوند را از آنچه دربارهاش میگویند تسبیح کند و منزه بدارد. تنزیهی که توام با حمد او باشد. و حاصلش این است که میخواهد هر نقصی را از او دور بدارد. تسبیح قبل از طلوع آفتاب میتواند نماز صبح و قبل از غروب، نماز عصر باشد.
به طوری که تاریخ نشان میدهد، مسئله خضوع در برابر کسی به عنوان ربوبیت، مسئلهای است که همواره همراه با بشر بوده. ولی پرستش خداوند تنها برای این که سزاوار پرستیدن است، فقط از خواص انبیا می باشد. دعوت و دعای بندگان عبارت است از این که بنده خدا با خواندن پروردگارش رحمت و عنایت او را به سوی خود جلب میکند. و خواندنش این است که خود را در مقام عبودیت و مملوکیت و اتصال به مولای خویش قرار داده و اعلام تبعیت و بندگی می کند. وقتی انسان می داند که برای این جهان، خالق و خدایی وجود دارد که با علم و قدرت همه چیز را آفریده چارهای جز این ندارد که در برابر او خاضع گردد و این معنای عبادت است.
خداوند به سه وجه عبادت میشود:
1- خوف
2- رجاء
3- جب
بعضی از مردم، مسئله ترس از عذاب در دلهایشان چیره گشته و از انحراف و عصیان گناه، بازشان میدارد. اینها هر چه بیشتر به تهدید و وعیدهای الهی بر میخورند، بیشتر ترسیده و به عبادت میپردازند.
بعضی دیگر حس طمع و امیدشان بر آنها غلبه دارد. اینان هر چه بیشتر به وعدههای الهی و ثوابها و درجاتی که خداوند نوید داده برمیخورند، امیدشان بیشتر شده به خاطر رسیدن به نعمتها و کرامتها و حسن عاقبتی که خداوند به مردم ایمان و عمل صالح وعده داده، بیشتر به تقوا و التزام اعمال صالح میپردازند تا شاید بدینوسیله به مغفرت و بهشت خدایی نایل آیند.
ولی دسته سوم که همان طبقه علما هستند، هدفشان عالیتر از این 2 دسته است. اینان خدا را عبادت میکنند زیرا اهل و سزاوار عبادت است. چون خدا را دارای اسماء حسنی و صفات علیایی که لایق شان اوست شناختهاند و رضای او را به رضا و خواست خود مقدم میدارند.
عبادت از روی ترس، انسان را به زهد وادار میکند. یعنی چشمپوشی از لذایذ دنیوی برای رسیدن به نجات اخروی. پس زاهد کارش این است که از محرمات یعنی ترک واجبات اجتناب کند. آنکس هم که ثواب دارد، طمعش او را وادار به اعمال صالح میکند. پس کار عابد هم این است که واجبات را به جا آورد. و این دو طریق هر یک صاحبش را به اخلاص برای دین وا میدارد. نه اخلاص برای خدای صاحب دین.
بر خلاف طریقه سوم که طریقه محبت است و قلب را جز از تعلق به خدا از هر تعلقی از قبیل زخارف دنیا و زینتهای آن، اولاد و همسر، مال و جاه و حتی از خود و آرزوهای خود پاک میسازد و قلب را منحصرا متعلق به خدا و هر چه که منسوب به اوست می سازد.
و به همین دلیل این اشخاص غرق درنعمتهای خدا و مسرتی هستند که غم و اندوهی با آن نیست و غرق در امنیتی هستند که دیگر خوفی با آن نیست. چون همه عوارض سوء وقتی عارض می شود که انسان، شر را ببیند و کسی جز خیر و کمال مشاهده نمیکند، وقایع را جز به مراد دل و موافق و رضا نمیبیند. او از سرور و ابتهاج و امنیت به مرحلهای رسیده که هیچ مقیاسی نمیتواند اندازهاش را معلوم کند. این طایفه در حقیقت متوکلین به خدا و تفویض کنندگان به سوی او و راضیان به قضای او و تسلیم در حقیقت متوکلین به خدا و تفویض کنندگان به سوی او و راضیان به قضای او و تسلیم در برابر اویند. و همین امر باعث میشود که ملکات فاضله و خلقهای کریمه که سازگار با توحید است در دلهایشان مستقر گردد و در نتیجه همانطور که در عمل مخلصند در اخلاق نیز مخلص شوند و معنای اخلاص دین برای خدا همین است.
شاعر در مورد این سه دسته می گوید:
آنانکه از هوی هوس دل بریدهاند اندر مقام بندگی حق رسیدهاند
بعضی ز خوف دوزخ و بیم عذاب حق فرمان پذیر گشته ز آتش رهیدهاند
برخی به ذوق حور و قصور و بهشت او طاعت فروختند و بهشتش خریدهاند
جمعی نهادهاند فراپای معرفت از دام تن بعرشه عشقش پریدهاند
1-2 نماز بهترین عبادت:
نماز از زبان ائمه معصومین به عنوان ستون و اساس دین نام برده شده است. زیرا نماز تنها ستون رو به آسمان است که میتوان به آن تکیه زد و در امتداد آن عروج روح را تماشا کرد. دلهای آکنده از شور و اشتیاق حضور یار ، ذکر او را در نماز بر لب میآورند و با یاد او از خود کناره میگیرند و در محضر تکلم با او از زبان او با او سخن میگویند.
خداوند در سوره انعام آیه 92 میفرماید: « و هم علی صلاتهم یحافظون»
مومنین از نمازهای خویش مواظبت میکنند. خدای تعالی خصوصیترین اوصاف مومنین را بیان نموده که مراد از محافظت، همان خشوع در نماز و تذلل و تاثر باطنی از عظمت پروردگار در موقع ایستادن در مقام عبودیت اوست.
در آیه «و یقیمون الصلواه و یؤتون الزکوه ( توبه 71) » به دو رکن اصلی در شریعت اسلام اشاره شده. نماز، رکن عبادات غیر مالی است که رابط میان خدا و خلق می باشد ولی زکات رابطهای است که در معاملات میان خود مردم برقرار میشود. هر وقت که دل آدمی به یاد خدا بیفتد، اولین اثری که از خود نشان میدهد این است که ملتفت قصورها و گناهان خود گشته آنچنان که متاثر میشود که عکسالعملش در جوارح، لرزه بر اندامش میاندازد. دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش میشود که هدف نهایی فطرت اوست و در نتیجه خاطرش سکون یافته و به یاد او دلش آرام میگیرد.
در اینجا است که اثر نماز و اهمیت در بین عبادات مشخص می شود. نماز، وصیت حضرت حق، و انبیا و امام و عارفان و عاشقان و ناصحان و حکیمان است.
کتابی از کتابهای آسمانی، خالی از آیات مربوط به نماز نیست. از برنامههای بسیار مهم کتابهای عرفانی و اخلاقی و مخصوصا کتب حدیث، نماز است.
«سیماهم فی وجوهم من اثر السجود»
معنای این آیه این است که سجده برای خدا به عنوان تخشع برای اوست و این سجده در چهره مسلمانان واقعی اثری گذاشته و آن اثر سیمای خشوع خداست که هر کس ایشان را ببیند با آن سیما آنها را میشناسد. بعضی از مفسرین گفتهاند مراد از سیما اثر خاکی است که در پیشانی دارند. چون مومنین همواره بر خاک سجده می کنند.
بعضی دیگر گفتهاند: مراد، سیمای مومنین در روز قیامت است که محل سجده آنان در آن روز، ماننده چراغ میدرخشد و نور میدهد.
نماز، مشتمل است بر ذکر خدا، این ذکر اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی و رسالت و جزای روز قیامت را به نماز گزار تلقین میکند و به او میگوید که خدای خود را با اخلاص در عبادتت مخاطب قرار داده و از او استعانت نما که تو را به راه راست هدایت کرده. و از غضبش به او پناه ببر. ثانیا او را وادار میکند به این که با روح و بدن خود، متوجه ساخت عظیم و کبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا یاد آورد و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و همه بندگان صالح، درود بفرستد. نماز انسان را وادار میکند به این که از حدث ( که نوعی آلودگی روحی است) و از خبث ( یعنی آلودگی بدن و جامه) خود را پاک کند و نیز از اینکه لباس و مکان نمازش عصبی نباشد بپرهیزد. پس اگر انسان مدتی کوتاه بر نماز خود پایداری کند، از فحشاء و منکر پرهیز مینماید و این هدف والای نماز است.
برای اشاره به اهمیت نماز ، در اینجا به چند آیه قرآن اشاره می کنیم:
« و نماز را در دو طرف روز و نیز ساعتی از تاریکی شب به پا دار که البته خوبیهای شما زشتی و بدکاریتان را نابود می سازد. این حقیقت یادآوری است برای یادکنندگان (هود 114)»
«نماز را اول زوال آفتاب تا نیمه شب به جا آر و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود نظر فرشتگان شب و روز است (اسراء 78)»
« ای زنان رسول من، نماز را به پا دارید و زکات مال به فقیران دهید و امر خدا و رسولش را اطاعت کنید (بقره 45)»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید (حج 78)»
1-3سفارش موکد امامان بر نماز:
الف) سخنان امام صادق (ع)
امام صادق بر نماز همواره تاکید فراوان داشته و فرمودند « زمانی که نمازگزار بع نماز میایستد، از آسمان تا فرق سرش نیکویی بر او افشانده میشود. فرشتگان از زیر قدمهایش تا آفاق آسمان برگرد او میچرخند و طواف می کنند و فرشته ای فریاد مزند: ای نمازگزار! اگر بدانی که با مناجات میکنی، هرگز از او رو برنمیتابی. پس نماز بهترین اعمال صالح و با اجرترین آنها یزد خداوند است»
از اما صادق روایت شده که فرمودند « به حقیقت که ترک کننده نماز کافر است» و ایشان در جای دیگر فرمودند « اول برنامهای که انسان به آن محاسبه میشود، نماز است اگر پذیرفته شود بقیه اعمال او نیز پذیرفته میشود و اگر مردود گردد، سایر اعمال او نیز مردود میگردد.»
اما صادق در روایتی فرمودند «ملک الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آنانکه بر نمازش محافظت داشته دفع میکند تا نتواند به مسافر با ایمان جهان آخرت ضرر برساند و در آن حالت هولناک، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین میکند. »
در وقت وفات اما صادق، جریان عجیبی رخ داد. ایشان چشمهایشان را باز کردند و فرمودند تمام خویشان مرا بگویید تا بالای سرم حاضر شوند. وقتی همه جمع شدند امام رو به جمعیت کردند و این جمله را گفتند »هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید» بعد از گفتن این جمله، جان به جهان آفرین تسلیم کردند.
ب) آخرین کلام علی (ع)
حضرت علی در آخرین وصایاتش راجع به نماز گفتند « خدا را، خدا را، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست.» (گفتارهای معنوی ص 95)
ج) نماز عشق حسین (ع)
در روز عاشورا امام حسین (ع) نماز خوف خواند. یعنی نمازی که چون مجال نیست، باید مخفف خوانده شود. در حال نماز، از سربازان در مقابل دشمن ایستاده و نیمی به امام جماعت اقتدا کنند. امام جماعت یک رکعت را که خواند، صبر میکند تا آنها یک رکعت دیگر خودشان بخوانند. بعد آنها میروند پست را از رفقایشان میگیرند در حالی که امام همینطور نشسته یا ایستاده، سربازان دیگر آمده و نماز خودشان را با رکعت دوم امام میخوانند. ابا عبدالله به دشمن نزدیک بودند. و در حالی که مشغول نماز بودند دشمنان فریاد میزدند: یا حسین، نماز تو فایدهای ندارد. چون تو بر پیشوای زمان خودت یزید یاغی هستی. همزمان، تیرهایی به سوی ایشان پرتاب کردند. به طوری که یکی از آنها به سعیدبن عبدالله حنفی که خودش را برای امام سپر بلا قرار داده بود اصابت کرد. به طوری که وقتی نماز امام تمام شد نزدیک جان دادنش بود. آقا خودشان را به بالین او رساندند و او در همان حال جمله عجیبی گفت: «یا ابا عبدالله آیا من حق وفا را به جا آوردم؟» و در چنین حالی و در راه نماز شهید شد. امام حسین در صحرای کربلا، 2 ، 3 ساعت بعد نماز دیگری هم به جا آوردند. اما این بار رکوع اباعبدالله وقتی بود که تیری به سینه مقدسشان وارد شد و ایشان مجبور شدند تیر را از پشت سر بیرون آورند. سجود ایشان بر پیشانی نشد. چون از روی اسب به زمین افتادند، طرف راست صورتشان روی خاکهای گرم کربلا افتاد و در همان حال، ذکر امام حسین این بود: «بسم الله و با الله و علی مله رسول الله ».
2- نماز در آینه حیات محمد (ص)
مسائلی که در باب نماز در آیین رسول خدا مطرح است در هیچ فرهنگی مطرح نبوده است. نماز در اسلام محمدی، حقیقتی جامع و واقعیتی کامل است که در پرتوی آن انسان به آداب الهی مودب میشود و طریق رشد و کمال و عرفان و طریقت و عشق و حقیقت را میپیماید. نماز در آیین محمد (ص) بال پرقدرتی است که اگر با شرایط مخصوص خودش انجام بگیرد، انسان را تا مقام قرب و وصال محبوب ابدی و معشوق سرمدی پرواز میدهد. آری نماز اسلام محمد سراپا آداب الهی و مسائل تربیتی و حقایق ملکوتی و واقعیات آسمانی است. با چنین نمازی است به معراج مربوط به خودش میرسد و به دریای نور سرمدی متصل میگردد.
در روایت بسیار مهمی آمده است: «چون عبد به نماز برخیزد، حجاب بین او و حق برداشته میشود و حضرت محبوب با وجه کریم با او روبرو میگردد. ملائکه از دو طرفش تا انتهای آسمان صف بسته و با او نماز میگزارند و دعایش را آمین میگویند و تمام جوارح و اعضای بدن و هر آنچه در اطراف اوست تسبیح میگویند. (اسراؤ الصلوه تهرانی ص 24)
رسول خدا همواره بر خواندن نماز تاکیدات خاصی داشتهاند و روایت زیر در مورد ارزش نماز از ایشان نقل شده است:
«چون عبد رو به قبله کند و برای نماز نیت کرده بگوید: الله اکبر بیرون آید از گناه چنانچه از ماد زاده شد و چون بگوید: اعوذبالله من الشیطان الرجیم به هر تار مویی که بر تن او باشد، خدا ثواب یکسان عبادت را در دیوان اعمالش بنویسد.
و چون فاتحه و سوره بخواند، چنان بود که یک حج و عمره به جا آورده و چون رکوع کند و تسبیح بگوید چنان باشد که به وزن خود، زر سرخ صدقه داده باشد و چون بگوید سمع الله لمن حمده خداوند مهربان به نظر رحمت به وی نگاه کند و چون سجده کند و تسبیح گوید، حضرت حق ثواب پیامبران روزی او دهد و چون تشهد گوید، خداوند او را با صابران ثواب دهد چون سلام داده و فارغ شود، خدای کریم درهای بهشت را به روی او باز می کند پس از هر دری که بخواهد، بی حساب وارد رضوان حق می شود» آری این است ثواب از دیدگاه رسول اکرم (ص) و خود ایشان همواره در عبادت و خواندن نماز برترین افراد بودند.
3- آثار نماز
نماز، یک نیاز حقیقی و ضروری انسان است و به میزان ضرورتی که برای فرد و اجتماع دارد، دارای فایدهها و آثار نیکوی فردی و جمعی است و به همان نسبت که وجود آن منشا برکات و خیرات است، فقدان آن زیانبار است. در آیات قرآنی و روایات اسلامی هم بسیاری از فواید و آثار نیکوی آن مذکور است و هم زیانهای فردی و جمعی ناشی از ترک آن آمده است اما یک نکته در خور تحقیق است که آیا این آثار نیکو بر همه نمازهایی که خوانده میشود مترتب است یا فقط نمازهای مقبول دارای چنان آثاری است.
3-1 انواع نماز از حیث اثرگذاری
از بررسی آیات و روایات مربوط به صلاه، به دست میآید که نمازها از حیث اثر گزاری بر 5 گونهاند:
1- نماز ناب:
نمازی است که با بالاترین درجه از عشق و معرفت و بیشترین خشوع و حضور خوانده میشود. نمازی که در آن خاطر نمازگزار آنی غافل از خدا و معطوف به دنیا نشود. نماز ناب مخصوص انبیاء و اوصیاست و مقام والایشان مرهون همین نماز آنان است. کسانی چون پیامبر اکرم، حضرت علی (ع) و علی بن حسین (ع) که دسترسی به مقام و نماز آنان برای دیگران میسر نیست.
2- نماز پر آثار
نمازی است که آگاهانه و عاشقانه بگزارند. نمازی ناب و پر از حضور توسط انسانهای خالص و ناب. اینگونه نمازها در انسان سازی و جامعهسازی نظیر ندارند و مخصوص عارفان و بندگان صالح خدا هستند.
3- نماز موثر
چنانچه آفات نماز یعنی جهل، ضعف، سهو و ریا به آگاهی، ایمان، توجه و اخلاص مبدل شوند، نمازمان، نماز موثر است. این نماز مخصوص مومنانی است که اهل علم و معرفتند.
4- نماز کم اثر
نمازی است که غالبا از اول وقت خود به تاخیر میافتد و چنانچه در آغاز وقت خوانده شود، باز هم با توجه کامل و حضور دل خوانده نمیشود. این نماز، همان نماز ساهی و غافل است: فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم صاهون. وای بر نمازگزاران ، همان کسانی که از نماز خود فراموش میکنند.
5- نماز بی اثر
نمازی است که نمازگزارنده، آن را نه از روی اعتقاد و به عنوان یک تکلیف بلکه برای دیگران و به عنوان فریب میخواند و چون نمازش خالی از انگیزههای خدایی و به دو از آگاهی و احساس مسئولیت است، گاهی نماز میخواند و گاهی نمیخواند. چنین نمازی نه تنها بیثمر و فاقد آثار نیک میباشد بلکه زیانبار است. تقسیم فوق نشان میدهد که میزان ثمردهی نماز در ابعاد به نمازگزار و شناخت او از نماز و به کارگیری آن بستگی دارد. هر قدر نماز را بیشتر بشناسیم، بهتر میتوانم به کمال برسیم. نماز، معراج مومن است. یعنی به وسیله آن میتوانید اوج بگیرید و تا قرب خدا بروید. نماز، خلاصه و عصاره قرآن و باب ورودی برای گلگشت در گلستان آن و کوچ کردن از هیچ به سوی همه چیز است. . چه زیبا امام خمینی این غزل زیبا را در وصف ستایش خداوند سرودهاند:
از هیچ به سوی همه چیز
بر در میکده با آه و فغان آمدهام از دغلبازی صوفی به امان آمدهام
شیخ را گو که در مدرسه بر بند که من زین همه قال و مقال توبه جان آمدهام
سر خم باز کن مگر از پیر که در درگه تو با شعف رقص کنان دست فشان آمدهام
گرهی باز نگردد از غمزه یار بر درش با تن شوریده روان آمدهام
همه جا خانه یار است که یارم همه جاست پس زبتخانه سوی کعبه چسان آمدهام
راز بگشا و گره باز و معما حل کن که از این بادیه بی تاب و توان آمدهام
تا که از هیچ کنم کوچ به سوی همه چیز بوالهوس در طمع گنج نهان آمدهام
مصرع آخر اشاره به حدیث قدسی: کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخق لکی اعرف ( مصابیح الانوار، سید عبدالله شبر 2/5/40)
3-2 آثار نماز در از بین بردن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر یکی از عوامل زیر پیش میآید:
1-از دست دادن یک چیز
2- به دست نیامدن مطلوب
3- تردید و بلاتکلیفی
5- مشاهده صحنههای تاثر انگیز
6- ارتکاب خطا و گناه
7- سخنان نادرست یا عملکرد نادرست دیگران.
نماز در همه این موارد میتوان به نحو معجزهآسایی ناراحتیها را برطرف نماید.
1- گاهی غمی که بر دل شخص سنگینی میکند ناشی از دست دادن یک عزیز، یک فرصت، یک موقعیت و یا چیزی از مال و مقام دنیاست. خداوند فرمود: لکیلا تاسوا علی مافاتکم بر آنچه از دست شما رفته است، افسوس نخورید ( الحدید 24) به وسیله نماز، انسان میتواند به مرحلهای از معرفت دست یابد که به خاطر از دست دادن چیزی اندوهگین نشود. آن که خدا را مالک و معبود و خود را مملوک و عابد میداند، توجه دارد که صاحب اختیار چیزی نیست و به همین دلیل به خشنودی خدا خشنود و به تقدیر او راضی است و این همان مقام رضاست که از مقامات عالی عرفان بوده و از نتیجههای نماز و ذکر خداست.
2- آنکه نماز میخواند هرگز به دنبال خواستههای نادرست و نامشروع نخواهد رفت و نماز به او میآموزد که همراه، به دست آوردن خواستههای خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید ببندد. چنین کسی هیچگاه ناامید و مغموم نخواهد شد. حضرت یعقوب میفرماید: «عرض حال پریشانی و اندوه خود را فقط به خدا میکنم و میدانم از خدا آنچه را شما نمیدانید . ای پسران من... و از رحمت خدا نومید نباشید براستی که کسی به جز مردم کافر، از رحمت حق ناامید نمیگردد. ( یوسف 88)
3- اضطرابها و غمهای سنگینی را بر انسان تحمیل میکند و حتی بعد از پایان یافتن این حالتها اندوهی جانکاه را بر جای میگذارد. خداوند در قرآن میفرماید: آگاه باشید که با یاد خدا قلبها آرام میگیرد ( الرعد29) آرامشی که نماز به انسان میبخشد او را از همه نگرانیها مصون میکند. حضرت علی در مورد اولیای خدا که اهل ذکر او هستند فرمود: دلهایشان حسرت دیدار تو را دارد. اگر بیکسی آنان را به دهشت اندازد، یاد او آنان را از تنهایی درآورد و اگر بلاها بر ایشان فرو بارد به زنهار خواهی از تو پناهنده شوند. چه می دانند که سررشته همه کارها به دست توست. (نهجالبلاغه 234)
4- بعضی از اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتکلیفی است. چنین غصههایی برای کسانی که حقیقتا نماز میخوانند کمتر پدید میآید. زیرا نماز از یک سو آنها را صاحب تشخیص بار آورده و از طرف دیگر روح اعتماد و توکل به خدا را در وجودشان زنده کرده است. در عین حال در صورت بروز چنین تردیدهایی، پس از مشورت با صاحبنظران میتوانند با خواندن نماز از روی حضور قلب و طلب توفیق از خدا، روح توکل و اعتماد به حضرت حق را در دلشان تازه کرده و بر اجرا یا عدم اجرای آن کار تصمیم قاطع بگیرند.
5- گاهی اوقات دیدن صحنههایی تاثر انگیز موجب اندوه شدید میشود. در این گونه موارد نیز نماز بهترین داروی اثر بخش است. این نماز، انسان را سرشار معنویت کرده و قلبش را از فشارهای ناشی از غم، آرام میکند. بسیاری از مسلمانهای مومن در سختترین شرایط و حتی هنگامی که شکنجههای برادران دینی خود را دیدهاند و یا صدای نالههای ناشی از شکنجه شدن آنان را شنیدهاند برای فرار از تاثر و تالم روحی خود به نماز متوسل شدهاند.
6- اکثر مواقع بعد از ارتکاب خطا و گناه، شخص دچار پشیمانی میشود و عذاب وجدان میگیرد در این گونه موارد نیز نماز بهترین راه درمان است. زیرا به وسیله آن، شخص به خدا پناه میبرد و به لطف و رحمت او امید میبندد چون نمازها حسناتی هستند که بدیها را میشویند و گناهان را میزدایند. (هود 116)
7- گاهی غم و اندوه شخص به خاطر سخنان نادرستی است که درباره او میگویند. راه حلی که قرآن برای چنین غمی به پیامبر نشان میدهد در خور توجه است. هنگامی که پیامبر بر اثر سخنان نادرست گمراهان افسرده و ملول گشته بود، خدا به او فرمود: « ای پیامبر، بر آنچه میگویند شکیبا باش و بیش از برآمدن آفتاب و بیش از فرونشستن آن با ستایش پروردگار خود، نماز کن و در بخشی از ساعتهای شب، صبح، عصر و شام، باشد که خشنود گردی و غمت زدوده شود».
زیرا تسبیح و تقدیس خدا و توجه به او، پیوند انسان را با خدا محکم می کند و اغیار و گفتار و کردارشان را در چشم او ناچیز و غیر مهم جلوه میدهد.
استحکام و کردارشان را در چشم او ناچیز و غیر مهم جلوه می دهد. استحکام پیوند با خدا و اتکای به ا از یک سو و ناچیز شمردن دشمنان و گفتار و کردارشان از سوی دیگر روح انسان را بزرگ و اراده اش را قوی میکند. آنچنان که غمها و تیرگیها را از دل میزداید و نهاد انسان را تابناک و با صفا میسازد.
چون شمع بر آستان نماز آوردیم از رگ رگ جان خود گداز آوردیم
بر درگهت ای عزیز ما را در کف جان بود امانتی که باز آوردیم