بخشی از مقاله

مقدمه : چرا نماز می خوانیم
در ميان عباداتى كه به وسيله آنها به خداوند سبحان، تقرّب مى‏جوييم،عبادتى مهم‏تر و ارجمندتر از (نماز) نيست. نماز (ستون دين) و(معراج مؤمن) است. نماز تنها عبادتى است كه ما به طور مستمرّ و دراوقات مختلف شب و روز و در هر موقعيّتى، آن را بجا مى‏آوريم و در هيچ‏شرايطى حتّى در موقعيّتهاى بسيار دشوار مانند: حالت غرق شدن يا درهنگام جنگ، ترك نمى‏شود و در هر حال واجب است. مگر نه اين است كه‏انسان در هنگام مشكلات و گرفتاريها، توجّهى بيشتر و افزونتر به خداپيدا مى‏كند؟ پس بايد نماز بگزارد تا پروردگار در سختى‏ها، او را يارى‏كند.


بدين جهت، در ميان احكام دينى، »فقه نماز« از واجب‏ترين امورى‏است كه براى مسلمان شايسته است آن را فرا بگيرد و بياموزد، و بسيارجفا، بلكه ستم است كه انسان براى يك عمر طولانى نماز بخواند امّا نمازناقص يا باطل! صرفاً از اين جهت كه در آموختن احكام آن كوتاهى كرده‏است، در حاليكه چه‏بسا در ظرف يك يا دو ماه مى‏توانسته همه آن را فرا بگيرد


نماز در كلام على‏عليه السلام
حضرت على‏عليه السلام بارها در نهج‏البلاغه از نماز و ياد خدا سخن به ميان آورده كه در كتابى به نام «نماز در نهج‏البلاغه» گردآورى شده است. ما در اينجا جملاتى را در مورد فلسفه ذكر و ياد خدا كه مهمترين مصداقش نماز است از آن حضرت نقل مى‏كنيم:
مى‏فرمايد: «اِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة» (خداوند ذكر و يادش را صيقل روحها قرار داد تا گوشهاى سنگين با ياد خدا شنوا و چشم‏هاى بسته با ياد او بينا شوند.آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مى‏فرمايد:


«قَدْ حَفَّتْ بِهِم المَلائِكَة وَ نُزّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَه وَ فُتِحَتْ لَهُم اَبْوابَ السَّماءِ وَ اُعِدَّتْ لَهُم مَقاعِدَ الكِرامات» فرشتگان آنان را در بر مى‏گيرند و آرامش بر آنان نازل مى‏شود، درهاى آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبى برايشان آماده مى‏شود.
آنگاه در ادامه، تشبيهى جالب از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل مى‏فرمايد كه: نماز همچون جوى آبى است كه انسان روزى پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آيا ديگر آلودگى باقى مى‏ماند؟
در خطبه 196 گوشه‏هايى از مفاسد اخلاقى همچون كبر و سركشى و ظلم را برمى‏شمرد و سپس مى‏فرمايد: درماين اين مفاسد نماز و روزه و زكات است. آنگاه در مورد آثار نماز مى‏فرمايد:
تَسْكيناً لِاَطْرافِهِم، تَخْشيعاً لِاَبْصارِهِم، تَذْليلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفيضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَةً لِلْخَيْلاءِ عَنْهُم اِنْ اَوْ حَشَتْهُم الْوَحْشَة آنَسَهُمْ ذِكْرك» نماز به همه وجود انسان آرامش مى‏بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى‏گرداند، نفس سركش را رام، دلها را نرم و تكبر و بزرگ‏منشى را محو مى‏كند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهايى، ياد تو موجب انس و الفت آنها مى‏شود.
البتّه روشن است كه همه مردم چنين بهره‏هايى را از نماز ندارند، بلكه تنها گروهى هستند كه شيفته نماز و ياد خدا هستند و آن را با تمام دنيا عوض نمى‏كنند

 

تـرك نماز در دنيا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قيامت, اهل بهشت از دوزخـيـان مى پرسند: چه چيزى شما را روانه جهنم كرد؟ يكى از پـاسـخ هايشان اين است كه ما پاى بند به نماز نبوديم.9 در جايى ديگر به نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگاراند; يعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گويد: واى بر آنان.
رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترك الصلوه متعمدا فقد كفر; هركه عمدا نماز را ترك كند, از اسلام خارج شده و كافر است.


در جـايـى ديـگر مى فرمايد: (بين العبد وبين الكفر ترك الصلوه; مرز بين بنده خدا و كفر, ترك نماز است.
هيچ انسان با وجدان و متفكرى نيست كه از ابعاد و اسرار و ظرايف نـماز آگاه باشد ولى از كنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر كسانى كـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفيق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده اند.
آثار ترك نماز
هـمـان گـونـه كـه نـمـاز، آثـار و فـوايـد فـراوانـى در دنـيـا و آخـرت بـه دنبال دارد ترك اين واجب الهى و سبك شمردن آن نيز عواقب شوم و آثار نامطلوبى در پى خواهد داشت . پيش از پرداختن به پيامدها، نخست مراتب بى نمازى را توضيح مى دهيم :
مراتب بى نمازى


الف ـ ترك نماز از روى انكار
يـعنى مسلمان نماز واجب را بر خود لازم نداند، چنين كسى منكر ضرورى دين است و اگر اين انكار به انكار خدا و پيامبر باز گردد، كافر است .
ب ـ ترك نماز از روى مسامحه
يعنى مسلمانى قبول دارد كه در اسلام نماز واجب است ، ولى از روى بى اعتنايى به امور دينى و بـه بـهـانه اشتغال به كارهاى دنيوى آن را به جا نمى آورد، چنين كسى مرتكب گناه كبيره شده وفاسق ناميده مى شود.
ج ـ ترك برخى از واجبات نماز
بـديـن مـعنا كه نماز مى خواند، ولى شرايط صحت آن را مراعات نمى كند. مانند آنكه نماز را با لبـاس غـصـبـى ، يـا در مـكـان غـصـبى ، به جا آورد، يا سوره و ذكر واجب را نخواند، يا آنها را صحيح انجام ندهد. اينان از جمله سبك شمارندگان نماز به حساب مى آيند.(167) كه در درسهاى آينده به كيفر چنين افرادى اشاره خواهد شد.
آثار ترك نماز و بى اعتنايى به آن
الف ـ در دنيا


1ـ جراءت بر گناه : يكى ازآثار ترك نماز، جراءت پيدا كردن بر ساير گناهان است ؛ بدين مـعـنـا كه انسان وقتى نماز را كه ستون دين به شمار مى آيد، ترك كند، ارتكاب گناهان ديگر برايش آسان مى شود. رسول خدا(ص ) فرمود:
(لا يـَزالُ الشَّيـْطـانُ يـَرْعَبُ مِنْ بَنى آدَمَ ماحافَظَ عَلىَ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فَإِذا ضَيَّعَهُنَّ تَجْرُاءُ عَلَيْهِ وَ اءَوْقَعَهُ فِى الْعَظَائِمِ)(168)


تـا زمـانـى كـه انـسـان نـمـازهـايـش را بـه جـاآورد شـيـطان سراغ او نمى رود و هنگامى كه آنها راضايع كند (ترك كند)، شيطان بر او جرى شده ، به گناهان بزرگ وادارش مى كند.
حضرت على (ع ) در نامه اى به محمّد بن ابى بكر مى نويسد:(...ثـُمَّ ارْتـَقـِبْ وَقـْتَ الصَّلاةِ، فـَصـَلِّهـا لِوَقـْتـِهـا... فـَمـَنْ ضـَيَّعَ الصَّلاةَ، فـَإِنَّهُ لِغـَيـْرِهـا اءَضْيَعُ...)(169)
سپس مراقب اوقات نماز باش ، و آن را بموقع به جا آورد؛ زيرا كسى كه نماز را ضايع سازد، غير نماز (عبادت ديگر) را بيشتر ضايع مى كند.راز ايـن مـطلب آن است كه نماز موجب تذكّر و توجّه به خداست وانسان را متوجه حضور در محضر الهى مى سازد و او را از گناهان باز مى دارد، در صورت ترك نماز، يادآور حضور و مراقبت خدا ومـهـار كـنـنـده گـنـاهان وجود نخواهد داشت . به عبارت ديگر، مانع فعاليتهاى وسوسه گرانه شيطان و نفس امّاره برطرف مى شود و شيطان و نفس امّاره بر

انسان چيره مى گردند و او را به گناهان ديگر مى كشانند.
2ـ ويـرانـى ديـن : نـمـاز، تـكـيـه گـاه و اسـاس ديـن خـدا راتشكيل مى دهد كه هر چه بهتر انجام پذيرد، ايمان انسان را قويتر خواهد كرد و اگر خللى در آن وارد شود، ستون دين را منهدم مى كند. پيامبر اكرم (ص ) فرمود:
(اَلصَّلاةُ عِمادُ الدّينِ، فَمَنْ تَرَكَ صَلاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دينَهُ)(170)نماز، ستون وتكيه گاه دين است و كسى كه به عمد آن را ترك كند، دينش را ويران ساخته است .
از ايـن رو، امـام مـوحّدان ، على (ع ) ضمن سفارش به نماز، ضايع كننده آن را از خود طرد كرده و فرموده است :
(عَلَيْكُمْ بِالُْمحافَظَةِ عَلى اءَوْقاتِ الصَّلاةِ فَلَيْسَ مِنّى مَنْ ضَيَّعَ الصَّلاةَ)(171)
بـرشـمـا بـاد بـه پـاس داشـتن اوقات نماز، پس هر كس نماز را خراب كند از (زمره دوستان ) من نيست .
نماز شعار امّت اسلامى‏
نماز از بارزترين نشانه‏هاى‏امّت‏اسلامى‏است، آنجا كه پروردگارسبحان‏مى‏فرمايد:
مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ‏شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوابِاللَّهِ‏ِ
از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد؛ خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين‏كتاب، مسلمان ناميد تا پيامبر گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم. پس نماز رابرپا داريد و زكات را بدهيد و به خدا تمسّك جوييد.«


برپا داشتن نماز يكى از بندهاى پيمان و ميثاقى است كه خداوند آن را بربنى‏اسرائيل مقرّر كرده است. قرآن كريم دراين رابطه مى‏گويد:
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَتَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي‏الْقُرْبَى‏ وَالْيَتَامَى‏ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَ‏تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ.
از بنى‏اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند را پرستش نكنيد، و به پدر و مادرونزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد، و به مردم نيك بگوييد، و نماز را برپاداريد، و زكات را بدهيد. پس همه شما، جز عدّه كمى، پشت كرديد و اعراض نموديد.«
از آنجا كه نماز شعار مسلمانان است، از شرايط قبول توبه مشركان اين‏است كه نماز را برپا دارند. قرآن مجيد مى‏گويد:


فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ‏وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الْصَّلاَةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّواسَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ))
پس وقتى كه ماههاى حرام پايان يافت، مشركان را هرجا يافتيد به قتل برسانيد وآنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه بر سر راه آنان بنشينيد. پس اگرتوبه كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد زيرا خداوندآمرزنده و مهربان است.«
كسانى كه نماز را ضايع مى‏سازند!


امّا كسانى كه نماز را ضايع و تباه مى‏سازند يا آن را ترك مى‏كنند،جزايشان اين است كه مناعت نفس را از دست مى‏دهند، و نمى‏توانندخويشتن را از شهوات باز دارند. خداوند مى‏فرمايد:
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاَةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ)).
امّا پس‏از آنان، فرزندان ناشايسته‏اى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند و ازشهوات پيروى نمودند.
گاهى هم ترك نماز، شخص را به تكذيب دين و دورشدن از صراطمستقيم مى‏كشاند:
فَلاَ صَدَّقَ وَلاَ صَلَّى‏ * وَلكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى‏)))).
او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند * بلكه تكذيب كرد و رويگردان شد.
گاهى هم او مانع راه خدامى شود و مؤمنان را از نمازگزاردن بازمى‏دارد:
أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى‏ * عَبْداً إِذَا صَلَّى‏)))).


آيا كسى كه نهى مى‏كند * بنده‏اى را به هنگامى كه نماز مى‏خواند )مستحق عذاب‏الهى نيست؟
آيا كار تارك نماز به همين جا ختم مى‏شود؟ هرگز. تارك نماز بطورعمدى، كافر است. از پيامبر خداصلى الله عليه وآله روايت شده است:
من ترك الصلاة متعمّداً فقد كفر.
»كسى كه عامدانه نماز را ترك كند، كافر شده است.
زيرا حدّ فاصل بين اسلام حقيقى و كفر، نماز است. پيامبرصلى الله عليه وآله‏مى‏فرمايد:
بين العبد وبين الكفر ترك الصلاة


فرجام كار چنين كسانى، آتش سوزان دوزخ است و در آنجا است كه‏با حسرت و تأسّف اعتراف مى‏كنند كه نماز را ترك كرده‏اند و به دنبال آن،هر كار نيك و احسانى را نيز ترك كرده‏اند امّا ديگر سودى نداردوسرنوشت آنان جهنّم است، آنجا كه خداوند مى‏فرمايد:
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ * فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ *عَنِ الْمُجْرِمِينَ * مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ * وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ‏الْمِسْكِينَ * وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضينَ * وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
هر كس در گرو اعمال خويش است * مگر اصحاب يمين * كه در باغهاى بهشتندو سؤال مى‏كنند * از مجرمان * چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ * مى‏گويند:مااز نمازگزاران نبوديم * و اطعام مستمند نمى‏كرديم * و پيوسته با اهل باطل همنشين‏و همصدا بوديم * و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم.


نماز، ياد خدا
جوهر و حقيقت نماز اين است كه نماز ياد خداوند يكتا، رمز عبوديت‏او، دليل تسليم بودن در مقابل او، نشانه ايمان و علامت اخلاص است و ازهمين رو آنجا كه خداوند فائده نماز را بيان فرموده و آن را باز دارنده ازبدى‏ها و گناه معرفى كرده، گفته است:...وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ...)) يادخداوند بزرگتر و مهم‏تر از هر چيزى است.« و همچنين فرموده است: وَأَقِمِ‏الصَّلاَةَ لِذِكْرِي نماز را براى ياد من برپادار.« و همچنين فرموده است: )قَدْأَفْلَحَ مَن تَزَكَّى‏ * وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى‏ »به يقين رستگار شد كسى كه خود را پاك‏ساخته است * و نام پروردگارش را ذكر كرده و نماز خوانده است


در قرآن مجيد آمده است:
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى‏ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماوَاتِ‏وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید