بخشی از مقاله
سلجوقيان
فهرست:
سلجوقيان كه بودند؟
قدرت نظامى سلجوقيان
اسارت امپراتور
نتيجه نبرد
مسجد جامع اردبيل يادگاري بي نظير از سلجوقيان
سلجوقيان و هنر
سفالگرى و فلزکارى
نگارگرى
منبع:
www.tarikhirani.com
سلجوقيان كه بودند؟
سلجوقيان شعبه اى از تركان غز بودند اين ايل كه از تركستان گذشته و وارد ماوراءالنهر شد درحقيقت گله بان و بيابانگرد بود. اما طى مدت بسياركوتاه با درهم كوبيدن قدرت غزنويان و ساير قدرتهاى ملوك الطوايفى، از تركستان در شرق تا سواحل مديترانه در غرب را به تصرف درآوردند.
سلجوقيان قبيلهاى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق يکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرايش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانيان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنيٰ گزيدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقيان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در اين اسکان نخستين هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نيم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکيل داد. اين امپراتورى بهتدريج گسترش يافت و شامل همهٔ آسياى صغير نيز شد و تحولات نژادى و زبانى وسيعى در مناطق مختلف بهوجود آورد.
از اين زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحميل نمودند. در منطقهٔ آذربايجان نيز تحولاتى از اين دست صورت گرفت؛ اما مرکز ايران با جذب ترکان و ايرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پيش گرفت.
سلجوقيان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ايران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خليفه وقت لقب سلطان دريافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گرديد. سپس جانشين او الب ارسلان، آذربايجان، شمال بينالنهرين و سوريه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بيزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقيان به آناتولى گشوده شد. سپس ملکشاه پسر او، نظامالملک را که يکى از فرهيختگان ايرانى بود و سياستمدارى بزرگ و توانا و نماينده طبقهٔ حاکم ايرانى و مشاور پدرش بهشمار مىآمد، به وزارت خود برگزيد.
ارکان امپراتورى سلجوقى عليرغم شکوه و جلال ظاهريش، سست و رو به نابودى بود. اين قوم صحرانشين فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمينهاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مىپنداشتند.
تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقيان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه يافت. اين مناطق بعداً تحت سلطهٔ يک سلسلهٔ ترک نژاد ديگر يعنى خوارزمشاهيان قرار گرفت. تا اينکه اين سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
قدرت نظامى سلجوقيان
قدرت نظامى سلجوقيان در زمان آلپ ارسلان به اوج خود رسيد. او با سپاهى عظيم ابتدا با عبور از بين النهرين با نيروهاى فاطميان درگير شد و پس ازچند جنگ خونين آنها را كاملاً از سوريه، فلسطين و سپس مكه و مدينه بيرون كرد. اما انرژى سلاجقه بيش از آن بود كه متوقف شوند. بنابراين داخل قلمرو امپراتورى بيزانس به پيشروى پرداختند.
اسارت امپراتور
بيزانس كه در اين زمان داراى قدرتى قابل توجه شده بود براى نجات خود سپاهى عظيم به فرماندهى امپراتور «ديوژن رومانوس» بسيج كرد اين سپاه درغرب آسياى صغير در منطقه اى به نام ملازگرد روبه روى خود سپاه بزرگ آلپ ارسلان را ديد. نبردى سنگين بين دو سپاه درگرفت و درعين ناباورى سپاه رومانوس كاملاً منهدم شد.
به اين ترتيب رومانوس نيز اسير گشت و وسعت بيزانس به نصف كاهش يافت.
نتيجه نبرد
نبرد ملازگرد سبب ايجاد يك امپراتورى يكپارچه درايران، آسياى ميانه، ماوراءالنهر، شامات و عربستان و آسياى صغير شد و اين قدرت عظيم براى اولين بار دنياى مسيحيت را به فكر بسيج عليه مسلمانان انداخت. چرا كه بيزانس به عنوان كشور مقدس مسيحيت درخطر بود. مضافاً آنكه تركان شهرهاى مقدس مسيحيان نظير بيت المقدس (اورشليم) را نيز تسخير كرده بودند. به همين دليل مورخان نبرد ملازگرد را از دلايل آغاز جنگهاى صليبى مى دانند.
دومين اثر مهم نبرد، شمارش معكوس براى نابودى روم شرقى بود. اگرچه بيزانس تا ۴ قرن بعد از نبرد ملازگرد نيز دوام آورد اما بشدت ضعيف گشت و از كليه محاسبات نظامى كنار گذاشته شد. سومين و مهمترين اثر نبرد ملازگرد بازشدن پاى تركان به آناتولى و آسياى صغير و تماس آنها با اروپاييان بود. اين تماس سبب شد تا آنها ۲ قرن بعد به صورت برنامه ريزى شده و متوالى حملات گسترده اى را عليه جنوب و شرق اروپا آغاز كنند و در ۱۴۵۳ قسطنطنيه را فتح كنند
مسجد جامع اردبيل يادگاري بي نظير از سلجوقيان
مسجد جامع اردبيل باقی مانده يك بنای بزرگ از دوره سلجوقيان است كه در محله پيرشمسالدين ، ميان گورستانی قرار گرفته و از سه قسمت تشكيل شده است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه آذربايجانغربی،اولين قسمت بنا پايه منارهای است كه در فاصله اندكی از مسجد به چشم میخورد. اين مناره شيوه سلجوقی را دارد و از دو قسمت پايه هشت ضلعی (هر ضلع ۱۰/۲ متر) و بدنه استوانهای به قطر ۵ متر تشكيل شده است. در بدنه مناره، دو سنگ نبشته باقی مانده كه عبارت است از فرمان اوزون حسن آق قويونلو و كتيبهای كه تاريخ ۸۷۸ هجری را دارد و در اداره فرهنگ و هنر سابق حفاظت میشود.
دومين قسمت اصلی بنا، مسجد تير پوش است به ابعاد ۸۰/۹ × ۵۰/۱۲ متر كه روی نه ستون چوبی قررا گرفته است و ستونها هم بر پايههای سنگی غيرمنتظم استوار شدهاند. در ورودی چوبی تكه كوب شده، ميخهای آهنی برجستهای دارد و بالای يك لنگه آن نوشتهای، كندهكاری شده است.
سومين قسمت بنا، مسجد قديم است كه بنايی مركب از چهار تاق و گنبد است. تمام بنا آجری و به مقدار خيلی كم در تزئينات آن كاشی به كار رفته است. بسياری از نمای تقريباً از بين رفته و تنها مقداری از آن باقی مانده است.
در سالهای گذشته سازمان ميراث فرهنگی كشور كاوشهايی در محل جمعه مسجد اردبيل به انجام رسانده كه به نتيجههای بسيار درخشان نيز رسيده است.
حفاریهای انجام شده، هيأت باستانشناختی را با شبكه گسترده مسجدی عظيم و ويران شده روبرو ساخت كه تاكنون كسی گمان وجود آن را نداشت و بيشتر نوشتهها و مطالعات تنها به بنای سرپای مكعب مستطيلی شكل محدود میشد. در حالی كه حجم موجود و سراپای ايوان و گنبدخانه، مجموعهای بزرگ بود كه با گذشت زمان، دست حوادث روزگار ، اجزا و بخشهای مختلف آن را به تل خاك بدل ساخت و عظمتی را در حجمی ناهماهنگ ، به اندازه تقريبی ۳۰×۲۰ متر محدود ساخت كه از آخرين كف متعلق به سده نهم هجری، در حدود ۱۰ متر ارتفاع دارد. امروزه تنها بخشهايی از ساقه تركدار منشوری گنبد باقی مانده و گنبد رفيع تك پوش آن فرو ريخته است.
ايوان شمالی گنبدخانه كه يادآور سنت ايوان سازی دوره ساسانی است. در دوره قاجاريه به بقعه و شبستانی ساده با سقف مسطح تيرپوش تغيير شكل يافت.
از مسجد بزرگ سلجوقی نيز جز منار آجری استوانهای شكل چيزی برجا نيست و مسجد عصر ايلخانی نيز با تغييراتی در پلان و فضاهای آن ، در دوره قره قويونلوها ، دستخوش تخريب و دگرگونی شد.
سفالها و آثار مكشوفه در جريان كاوشهای هيأت باستان شناختی، بيشتر به سدههای سوم و چهارم نيز در زير ديوار سنگی سراسری كه شبستان قرن نهم را محصور میكرد، به دست آمده است. بنای جمع مسجد اردبيل تحت شماره ۲۴۸ به ثبت تاريخی رسيده است.
سلجوقيان و هنر
دورهٔ سلجوقى در هنر ايران شامل سالهايى است که اين سلسله در ايران و آناتولى صاحب قدرت شدند و نيز شامل ادواى است از نابسامانى و انحطاط تاريخ سلجوقيان در ايران که به اين ترتيب دو سده به طول انجاميد.
نوآورىهاى معماران ايرانى در اين دوره از هند تا آسياى صغير نتايج و پىآمدهاى وسيعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسيعى از هنرها، شامل نساجى و سفالگري، عاجکاري، فلزکارى با ويژگىهاى منطقهاى آثار ماندگارى را خلق کردند.
دورهٔ سلجوقى يکى از ادوار خلاقه جهان اسلام است. در اين دوره در همهٔ زمينههاى هنرى پيشرفتهايى باشکوه صورت گرفت که از نظر سبک تفاوتهاى منطقهاى وجود داشت. در زمينهٔ معمارى عناصر رنگى وارد شد و از آجر براى تزئين بهره گرفته شد. سبک چهرههاى جانورى ادامهٔ هنر ساسانى بود. پيکرههاى انسانى گاهى بهطور مستقل در تزئينات سفالينهها بهکار مىرفت و بهصورت طاق يا جفت و اغلب درون طرحهاى هندسى تصوير مىشد.
اين دوره از نظر پيشرفتها و تحولات وسيع در کل زمينههاى هنرى بسيار چشمگير و برجسته بود.
سفالگرى و فلزکارى
انواع متنوعى از سفالينهها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقيان در ايران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ايران شهر رى و کاشان بود. ويژگى اين سفالينهها استفاده از خمير سفيد بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفى مىکرد. در اين دوره بود که سفالينهها چند رنگ چينى توليد شدند.
برخى ظروف که در حدود قرن ششم هجرى توليد شد، مشبککارى ترئين يافته بود و شبکهها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعابکارى رنگى بوجود آمد که معمولاً بهرنگ فيروزهاى يا آبى تيره بود.
سفالينههاى زرينفام نيز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونههاى نخستين آن، ريشه در مصر و بينالنهرين داشت و در ايران از پيشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
نقشپردازى سفالينهها در شهر روى و کاشان باهم متفاوت بود. در رى زمينه زرينفام بود و پيکرهها با تزئين گياهان مارپيچ احاطه مىشدند و سرانجام پيکرهها به نقشهاى کوچک تنيده در نقشهاى گياهى تبديل شدند. در کاشان پيکرههاى انسانى اغلب در برابر يک منظره قرار مىگرفتند. گاه پيکره و بعدها دو پيکره نشسته بکار مىرفت که در حال صحبت باهم بودند. در بينالنهرين ظروفى توليد مىشد که تزئين برجسته داشتو با اسليمىهاى سلجوقى مزين شده بود. اين ظروف خشنتر از ظروف ايرانى بود.
در اواخر قرن ششم سف