بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
تاريخ نخستين گونه
مدرسه را به طور خلاصه ميتوان: مؤسسهاي براي آموزش عالي تعريف كرد كه در آن علوم سنتي اسلامي- حديث، تفسير، فقه و جز آن – آموزش داده ميشود. اين نوع مؤسسات آموزشي به طور مرسوم مسكوني هستند. مدرسه، بر خلاف انواع عمده بناهاي اسلامي، حاصل دست و پنجه نرم كردن فرهنگ نوپاي اسلامي با تمدنهاي همجوار در آن قرن (قرن اول هجري) نيست. آنگونه كه سنتهاي هزار ساله دنياهاي كلاسيك و خاور نزديك كهن از طريق امپراطوريهاي بيزانس و به روي معماري مسجد، مناره و مقبره بر جا گذارده بودند.
ولي مدرسه، پاسخي به نيازهاي معيني از جامعة اسلامي بود؛ مدرسه طراحي شده بود تا در خدمت يك نهاد كاملا ابداعي قرار گيرد. افزون بر آن، مدرسه مخلوق تمدني خودباور، شكل يافته و نزديك به اوج توفيق خود بود: نخستين مدارسي كه از آنها در متون ياد ميشود مدارس قرن دهمي خاور ايران است. در اين زمان معماري اسلامي سبكهاي خود را توسعه داده و فكر تبديلپذيري انواع بنا به يكديگر نيز – با همين درجه اهميت امري شناخته شده بود كه رباطهاي تونسي نشانگر آن است. از اين رو معماران قرن دهم براي الهام، اختيار جستجو در معماري خود را داشتند.
اسلاید 2 :
ريشههاي معماري
خاستگاه مدرسه در شرق ايران است و همين امر جستجوي ريشههاي معماري اين نهاد را در آن منطقه روشن ميكند. دو شق محتمل وجود دارد، كه اگر يكي را بپذيريم آن ديگري را بايد كنار بگذاريم.
اولي، شصت سال پيش توسط بار تولد و با زيركي خاص او ابراز شده است كه ميخواهد مدرسه را با Vihars بودايي مرتبط سازد كه در آسياي ميانه و افغانستان ديده شده است. مكتب بودايي در سدههاي پيش از فتح مسلمانان اين منطقه را اشباع كرده بود و دور از ذهن نيست كه نهادي بودايي كه كاركردهاي عبادي، آموزشي، زندگي اجتماعي و تدفيني را در هم آميخته، توانسته باشد در ارتباط با شكلگيري مدارس اوليه مؤثر گردد.
اسلاید 3 :
پيشگويي بار تولد با كشف يك چنين محوطهاي در ادژينه تپه Tepe Adzhina واقع در شمال بلخ تأييد شد. اين محوطه مشتمل بر يك مجموعة مركب از دير و استوپا است كه كلا از دو قسمت مساوي تشكيل شده و بوسيلة گذرگاهي به يكديگر مرتبط هستند. هر يك از اين قسمتها حدود پنجاه مترمربع مساحت دارد. هر دو عنصر داراي نقشة چهار ايواني و يك حياط مركزي است. قسمت مربوط به دير، علاوه بر حجرههاي متنوع فرعي، مشتمل بر بناهاي جديد، حجرههايي براي راهبها و تالار اجتماعات بزرگي است كه همگي آنها با يك راهرو به يكديگر مرتبط ميشوند. با اين كه تأكيد مسلمين بر آموزش تا حدي مشخصتر است، معذالك روح اين بناي قرن هفتم- هشتم ميلادي در اصول و حتي از نظر طرح چهار ايواني، به طور قابل ملاحظهاي نزديك به يك مدرسه است. در دو دهة اخير محوطههاي متعدد ديگر بودايي در آسياي ميانه كاوش شده است كه از آن ميان ميتوان از اقبشيم Ak-Beshim، آيرتم Airtam، قلعه كافر ميگن حاليست كه در ايران مهمترين محوطة بودايي احتمالا در جنوب آمودريا- نوبهار بلخ – بوده است.
اسلاید 4 :
منبع معماري ديگري كه براي مدرسه ايراني پيشنهاد شده، خانه متداول خراساني، همانند نمونة قرون وسطايي باميان است. مدافع اين نظريه گدار است. او اول بار مجبور شد تداوم سنتي پيوستهاي را بين خانههاي قرون وسطايي و هم عصر منطقه فرض كند. سپس اين شكل مسكوني را با مدارس بعدي مقايسه كرد و نتيجه گرفت كه بناي خانه شخصي مبناي به وجود آمدن بناي عمومي شده است. با اين كه شواهد نوشتاري بسياري وجود دارد كه بهرهگيري از خانهاي شخصي براي كاربريهاي مدرسه را محرز ميكند، هيچ نمونهاي از يك چنين خانهاي در دست نيست. بدين ترتيب نظر گدار يا اينكه نغز است ولي جز حدس و گمان نيست.
اسلاید 5 :
معماری و بافت مدارس
معمولا معماری بناهای مدارس تحت تاثیرعواملی همچون :
1- جغرافیا و اقلیم بومی
2- کارکردها
3- سنتها و ارزشهای فرهنگی
4- ابتکار مردان معمار وهنرمند
شکل میگرفتند.
این بناها عموما درونگرا و در ساخت پوششهای دهانه ها از انواع قوسهای جناغی با خشت خام یا آجر بصورت چپیله، رومی یا ضربی و نیز از انواع طاقها، گنبدها و کاربندی ها بهره میبردند.
پلان ونقشه عمومی ( کارشیو )، آنها 2 ویا 4 ایوانه با جهت های اربعه مقدسه بود که ریشه در مسیر طلوع و غروب خورشید و نیز 4 عنصر آب، خاک، هوا و آتش داشت. یکی از این ایوانها قطعا ورودیه محسوب میشد.
حجره ها مهم تریت بخش مدرسه به حساب میآمدند که غالبا در چهار جبهه حیاط مرکزی قرار میگرفتند. شکل حیاط ها به صورت مستطیل یا مربع بوده و ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع و مرکز حیط میگذشت، قرار داشت.
اسلاید 6 :
فضای روبروی ورودی پس از حیاط عملکردی غیر از حجره ها مانند نماز خانه، مدرس ( محل تدریس )، کتابخانه و یا ایوان بزرگ اختصاص مییافت.در این صورت مدرسه را دو ایوانه مینامیدند. در استرآباد بطور شاخص مدرسه دارالشفا ( شفائیه ) و یوسفیه دو ایوانی بودند.
عمده ترین اندامهای معماری و یا به تعبیر دیگر مهم ترین فضاهای عملکردهای اصلی در بافت مدارس شامل مواردی مثل : حجره ها، مدرس، کتابخانه،اطاقهای خدام ( چراغدار، آبکش و ... ) و سرویس های بهداشتی میشدند. در مدارس بزرگ فضاهای دیگری مثل مسجد، حمام، انبار(برای حجره ها )، دارالشفا و گاه کتابخانه هم ساخته میشدند.
از نظر تحلیل نما وتزئین، این موارد در مدارس شاخص تر بودند:
1- نماها دارای دو محور متقارن بودند که نسبت به این محورها، تمام اجزاء ساختمان متقارن میشدند.
2- از تکرار و هماهنگی یک ریتم خاص در گرداگرد نما به صورت یک طبقه، مدلی متناسب بوجود میآمد که نظام خاصی را ایجاد میکرد و نیز احساس یکپارچگی و وحدانیت را در فضا بدست میآورد.
3- تاکید بر ایوان ها که با بلندای آنها، دارای برتری بصری و نمایی نسبت به سایر نماها میشد.
4- از ایجاد هرگونه تزئینات و آرایه های معماری مجلل و با شکوه در نمای داخلی مدرسه پرهیز میشد، مگر در مدارس بزرگ و شاهانه که از انواع هنر وشگردهای معماری برای شکوه و عظمت آنها استفاده میکردند.
5- بخش بندی فضاها و سطح قابل تزئین به کمک عناصر معماری و معمولا با استفاده از طاق و طاق نماها عملی میگردید.
اسلاید 7 :
1. مكتبخانه:
مكان خاصي نداشته است و معمولاً در خانه، بالاخانه، سركوچه يا در خانه ملا بوده و مقدمات الفبا، قرآن و خواندن را در آن فرا ميگرفتند.
اسلاید 8 :
2. مدرسه:
در دو سطح بوده است:
يكي، سطح مقدماتي: شامل صرف و نحو، ادبيات فارسي و علوم فقهي كه در اين واقع حكم مدرسه مدرسه متوسطه را داشته است.
دوم، درس خارج: در بعضي از قسمتهاي مدرسه براي درس خارج يا درس تخصصي مكاني درنظر گرفته شده است. درس خارج منحصر به مباحث مذهبي نبوده و درسهايي مثل رياضيات، موسيقي و ... نيز در آنجا تدريس ميشده است. افرادي مثل بوعلي سينا، زكرياي رازي و صدها دانشمند بزرگ اسلامي از اين مدارس بيرون آمدهاند.
اسلاید 9 :
مدرسه به دليل شرايط كساني كه در آنجا به تحصيل ميپرداختند، فضاهاي مختلفي داشته است. طلبهها با مبلغ كمي كه در اختيار مدارس قرار ميگرفته، زندگي مختصري داشتهاند و اين خيلي خوب بوده و باعث ميشده است تا كوشا و زحمتكش شوند و رنج مردم كمدرآمد با بفهمند. به آنها حجرههايي كوچك ميدادهاند كه خود آپارتمان يك نفره كامل بود.
داخل مدرسهن حياطي سرسبز با حجرهها و ايوانهايي در اطراف داشته است. جاي سمينارها در ايوانهاي مدارس بوده و بحثهاي دونفرهي در پيشخوانها انجام ميشده است.
ايوانچههاي جلوي حجرههل نيز محل بحث بوده است. مباحث علمي، گاهي به دعوا نيز ميكشيده كه در پايان بعد از حلاجي مساله، دوباره با هم روابط دوستانه داشتهاند.
قسمتي نيز براي درس خارج كه سطح آنها بالاتر از طلبههاي معمولي بوده، درنظر گرفته ميشده است (طبقه همكف براي طلبهها و كارهاي آنها و طبقه اول براي طلبههاي سطح خارج).
بنابراين تركيب فضاي مدارس به اين صورت بوده است: به طور كلي يك حياط درونگرا براي اينكه تمركز حواس داشته باشند كه حجرهها و ايوانها دور آن قرار ميگرفته است. در ادامه به بررسي اين عناصر ميپردازيم.
اسلاید 10 :
حجره
حجره يا اتاق طلبهها معمولاً داراي يك ايوانچه و يك پستو بوده كه شكلهاي گوناگوني داشته است. گاهي اوقات پستوها دو طبقه (به اصطلاح كمرپوش) بودهاند. قسمت پايين آن به صورت آشپزخانه و براي اثاثهاي اضافي و طبقه بالاي آن محل دنجي هم براي استراحت هم براي مطالعه و هم براي نورگرفتن بوده است.
حجرهها معمولاً براي يك نفر و سه نفر بوده و هيچدام از آنها رو به بيرون مدرسه ساخته نميشد. همانطور كه گفته شد، حجرههاي طبقه اول براي طلبههاي درس خارج كه ارتباط كمتري با طلبههاي ديگر داشتهاند، بوده است. در بيشتر مدارس ايوانچههاي جلوي حجرههاي طبقه به راهرو تبديل شده در جلوي حجرهها راهرو و در پشت آنها نيز پستوها قرار گرفتهاند.