بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***


بررسي تاثيرکيفيت افشا اطلاعات برميزان پايداري سودواجزاي آن درشرکتهاي پذيرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران

چکيده
هدف اين تحقيق بررسي تاثير کيفيت افشاي اطلاعات (شامل دو مولفه قابليت اتکا و بهنگامي) بر ميزان پايداري سود و اجزاي آن مي باشد. از آنجا که پايداري سود يکي از مولفه هاي مهم کيفيت سود مي باشد و فرض مي شود که سودهاي پايدارتر، درون داده هاي بهتري براي مدلهاي ارزشگذاري اوراق بهادار هستند، بنابراين سودهاي پايدارتر نسبت به سودهاي ناپايدارتر از کيفيت يب شتري برخوردارند و موجب ارزشگذاري بالاتر اوراق بهادار مي شوند. در اين تحقيق از داده هاي شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال ٨١ تا پايان سال ٨٨ استفاده شده است . براي آزمون فرضيه هاي تحقيق از برآورد مدلهاي رگرسيوني چند متغيره با رويکرد داده هاي ترکيبي استفاده شده است . يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد که کيفيت افشا فقط موجب افزايش پايداري بخش نقدي سود ( و نه بخش تعهدي آن ) مي شود، ديگر يافته اين تحقيق بيان مي کند که کيفيت افشا در شرکتهاي مورد بررسي در کل تاثير معناداري روي افزايش پايداري و کيفيت سود گزارش شده ندارد.
واژه هاي کليدي : کيفيت سود، پايداري سود، کيفيت افشا اطلاعات ، اقلام تعهدي
١- مقدمه
نقش اصلي گزارشگري مالي، انتقال اثر بخش اطلاعات به افراد برون سازماني به روشي معتبر و به موقع است . مديران مي توانند از آگاهي خود درباره فعاليت هاي تجاري شرکت براي بهبود اثر بخشي صورت هاي مالي، به عنوان ابزاري براي انتقال اطلاعات به سرمايه گذاران و اعتبار دهندگان بالقوه استفاده نمايند. با اين حال ، چنانچه مديران براي گمراه کردن استفاده کنندگان صورتهاي مالي از طريق اعمال اختيارات خود در زمينه گزينش هاي حسابداري در گزارشگري مالي، انگيزه هايي داشته باشند، احتمال مي رود مديريت سود رخ دهد. اعمال نظر مديريت در تعيين سود گزارش شده ، کيفيت سود را متاثر ساخته ، از آن مي کاهد.
يکي از مولفه هاي کيفيت سود، پايدار بودن آن است . فرض مي شود که سودهاي پايدارتر، درون دادهاي بهتري براي مدل هاي ارزشگذاري اوراق بهادار هستند، بنابراين سودهاي پايدارتر نسبت به سودهاي ناپايدار از کيفيت بيشتري برخوردارند. محققان پيش بيني ميکنند که سود پايدارتر موجب ارزشگذاري بالاتر اوراق بهادار مي شود و افزايش در برآورد پايداري سود، موجب ايجاد بازده هاي مثبت در بازار اوراق بهادار مي گردد.
مشارکت کنندگان بازار هميشه به دنبال اطلاعات مالي با کيفيت هستند، زيرا اين اطلاعات عدم تقارن اطلاعاتي بين مديريت شرکت و سرمايه گذاران بيروني را کاهش مي دهد. مطالعات متعددي در ادبيات حسابداري وجود دارد که نشان مي دهند دستيابي به کيفيت افشاي بالاتر، عدم تقارن اطلاعاتي را کاهش مي دهد. طبق يافته هاي فرانسيس [١] سياست افشاي وسيع ، سازوکاري است که عدم تقارن اطلاعاتي بين مديران و سرمايه گذاران بيروني را کاهش ميدهد.
سطح شفافيت گزارش هاي سالانه ي شرکتها موضوع بحث برانگيز سالهاي اخير شده است .
اين تحقيق به بررسي تاثيرکيفيت افشا اطلاعات بر ميزان پايداري سود و اجزاي آن مي پردازد. انتظار مي رود شرکتهايي با کيفيت افشا بالاتر، سودپايدارتري در طي زمان داشته باشند.
اجزاي نقدي و تعهدي سود
سود از دو بخش نقدي و تعهدي تشکيل شده است . بخش نقدي همان جريان وجوه نقد حاصل از فعاليتهاي عملياتي است و بخش تعهدي از کسر نمودن وجوه نقد حاصل از فعاليتهاي عملياتي از عدد سود خالص به دست مي آيد.
در بررسي اين موضوع که کدام يک از اجزاي سود ناپايدارتر و کدام يک پايدارتر است ، محققين به اين نتيجه رسيده اند که بخش نقدي پايدارتر و بخش تعهدي (به دليل سهولت در اعمال اختيارات ) ناپايدارتر است .
سرمايه گذاران درک نمي کنند که قابليت اتکاي اقلام تعهدي کمتر از جريان وجه نقد است ؛ اقلام تعهدي با خطا سنجيده مي شوند و اين خطا براي ارزش گذاري نا مرتبط است . خطا در اقلام تعهدي مي تواند ناشي از مديريت سود عمدي، استانداردهاي حسابداري نا مناسب يا خطاي سهوي در برآورد باشد. دليل هر چه که باشد، پايداري سودها را کم مي کند.
پايداري سود
پايداري سود به معناي تکرار پذيري (استمرار) سود جاري است . هر چه پايداري سود بيشتر باشد يعني واحد تجاري توان بيشتري براي حفظ سودهاي جاري دارد و بنابراين کيفيت سود واحد تجاري بيشتر است .
اسلوان (١٩٩٦)[٢] با مشاهده رفتار اجزاي سود و با توجه به ضريب همبستگي کمتر بخش تعهدي سود نسبت به بخش نقدي آن براي پيش بيني سود به اين نتيجه رسيد که بخش تعهدي سود ثبات کمتري نسبت به بخش جريان نقدي سود دارد و همچنين او به اين نتيجه رسيد که افزايش در بخش تعهدي سود، با ثبات سود رابطه معکوس دارد.

ريچارد سون و ديگران (٢٠٠٥)[٣] اب بررسي ارتباط بين قابليت اتکاي اقلام تعهدي و پايداري سود و ايجاد مدل در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدند که قابليت اتکا پايين اقلام تعهدي منجر به پايين آمدن پايداري سود مي شود.
ارتباط کيفيت افشا و کيفيت سود (پايداري سود)
امروزه به دليل گسترش فعاليتهاي اقتصادي، توسعه بازارهاي مالي و رونق سرمايه گذاري در بازارهاي سرمايه بخصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقيقي و حقوقي، مهمترين ابزار جهت اتخاذ تصميمات درست و کسب منفعت مورد انتظار و استفاده بهينه و مطلوب از امکانات مالي، دسترسي به اطلاعات درست و به موقع و تحليل دقيق و واقع بينانه آن است . سرمايه گذاران و سهامداران در خصوص خريد سهام نياز به بررسي و پيش بيني ارزش سهام شرکت ها در سال هاي آتي دارند و بديهي است که تعيين اين ارزش منوط به پيش بيني قدرت سودآوري شرکتها و پايداري و ثبات آن در آينده است . سودهاي گزارش شده در صورتها و گزارشات مالي به دليل استف اده از حسابداري تعهدي و وجود قضاوتها و ارزيابي هاي شخصي، نميتواند به طور مناسب قدرت موسسه را در ايجاد جريان هاي نقدي مطلوب منعکس نمايد. پايداري سود يکي از ويژگيهاي کيفي مهم سود حسابداري است که بيانگر ثبات و تداوم سود حسابداري است . کيفيت بالاي افشا سبب مي ش ود که پايداري اقلام تعهدي و اقلام نقدي نيز افشا شود.
به نظر مي رسد شرکتهايي که کيفيت افشا بالاتري دارند و اطلاعات را به صورت شفاف افشا مي کنند، سود پايدارتري دارند چون سرمايه گذاران را به صورت شفاف در جريان امور قرار مي دهند و اين امر سبب ثبات و پايداري سودشان در طي زمان مي شود اما حالت عکس آن زماني اتفاق مي افتد که شرکتها اطلاعات خود را به صورت شفاف افشا نکرده و در اختيار سرمايه گذاران و ديگر استفاده کنندگان از صورتهاي مالي قرار نمي دهند و ناگهان مجبور شده بنا به دلايلي اطلاعات خود را افشا کرده و شفاف سازي کنند که اين مسئله روي پايداري و ثبات سود آنها اثر گذاشته و باعث مي شود پايداري سود اين شرکتها کاهش يابد.
پيشينه تحقيق
الف )تحقيقات داخلي : نوروش و حسيني (١٣٨٧)[٤] در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدند که بين کيفيت افشاي شرکتي و مديريت سود رابطه منفي معني داري وجود دارد، اين نتيجه نشان مي دهد آن دسته از شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که الزامات افشاي اطلاعات را رعايت مي کنند کمتر مبادرت به مديريت سود مي نمايند. به عبارت ديگر در شرکتهايي که از کيفيت افشاي بالاتري برخور دارند، مديريت سود به ميزان کمتري مشاهده مي شود. يافته مذکور با نتايج حاصل از تحقيق شاو، لوبو، زهو، دستگير و ناظمي نيز پشتيباني شده و همخواني دارد. همچنين يافته هاي اين تحقيق حاکي از وجود رابطه منفي معني دار بين به موقع بودن افشاي شرکتي و مديريت سود مي باشد.
ب )تحقيقات خارجي: لوبووژائو (٢٠٠١)[٥]در تحقيقي بين ٢٤٢شرکت به اين نتيجه رسيدند که دستکاري مديريت در اقلام اختياري سود تاثير با اهميتي بر کيفيت اطلاعات افشا شده ي شرکت دارد. همچنين ، آنان نشان دادند که شرکتهاي داراي افشاي کمتر، بيشتر با مديريت سود درگير هستند و بر عکس . اين نت يجه ، زير بناي يکي از اهداف کميسيون بورس و اوراق بهادار امريکا است که شرکتها را به افشاي اطلاعات بيشتر ترغيب مي کند.

شاو (٢٠٠١)[٦] در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد که شرکتهايي که از کيفيت افشاي بالاتري برخوردارند، با جسارت بيشتري از اقلام تعهدي اختياري براي هموار کردن سود بهره مي گيرند. همين طور به هنگام بودن سود حسابداري بطور معکوس با کيفيت افشا مرتبط است و در نهايت افشاي باکيفيت بالاتر مي تواند با مديريت سود بيشتري همراه باشد.
فرضيه هاي تحقيق
فرضيه هاي تحقيق به شرح زير بيان مي شوند:
١-بخش نقدي سود از بخش تعهدي آن پايدارتر است .
٢-کيفيت بالاي افشا موجب افزايش پايداري سود مي شود.
٣-کيفيت بالاي افشا موجب افزايش پايداري جريان وجوه نقد عملياتي مي شود.
٤-کيفيت بالاي افشا موجب افزايش پايداري اقلام تعهدي مي شود.
٢- روش تحقيق
روش گردآوري داده ها: در اين تحقيق ، گردآوري اطلاعات و داده هاي مورد نياز در دو مرحله انجام شده است . در مرحله ي اول براي تدوين مباني نظري تحقيق از روش کتابخانه يي (و مراجعه به پايان نامه ها و مقالات فارسي و انگليسي از طريق سايت هاي مربوطه ) و در مرحله ي دوم ، براي گردآوري داده هاي مورد نظر از صورت هاي مالي ارائه شده به بورس اوراق بهادار ، و ساير منابع اطلاعاتي مرتبط مانند بانک اطلاعاتي تدبير پرداز و ره آورد نوين استفاده شده است .
اطلاعات تحقيق حاضر شامل داده هاي ترکيبي است . داده هاي مورد نياز براي آزمون فرضيه ها، ابتدا در نرم افزار اکسل آماده سازي شده و سپس تجزيه و تحليل و آزمون فرضيه ها توسط نرم افزارآماري ٧ Eviews انجام گرديده است .
جامعه آماري، حجم نمونه و دوره زماني پژوهش : جامعه آماري اين تحقيق ، تمام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ١٣٨١ تا پايان سال ١٣٨٨ مي باشد (سال ١٣٨٠به عنوان سال پايه در نظر گرفته مي شود، ٤٥٧ شرکت ، ٣٢٤٨
سال -شرکت ). براي تعيين نمونه آماري به روش حذفي سيستماتيک ، شروط زير اعمال شده است :
١-ابتدا شرکتهايي که پايان سال مالي آنها ٢٩ يا ٣٠ اسفند ماه نيست حذف شده است (١٠٣ شرکت ، ٧٣٦ سال -شرکت ).
٢-سپس بانک ها و موسسات مالي و شرکت هاي سرمايه گذاري مالي (به دليل ماهيت متفاوت فعاليت آنها از ساير واحد هاي تجاري) حذف شده اند (١٣ شرکت ، ٧٥ سال -شرکت ).
٣-در پايان ، شرکت هايي که داده هاي آنها در دسترس نبوده و همچنين مشاهدات پرت (صدک اول و صدک ٩٩ تمام
مشاهدات ) حذف شده اند (٧٦ شرکت ، ٤٢٠ سال -شرکت ).
با اعمال شرايط فوق تعداد ٢٦٥ شرکت (معادل ٢٠١٧ سال -شرکت ) جهت برآورد مدل ها و آزمون فرضيه هاي تحقيق انتخاب شدند.
مدلهاي تحقيق : پس از گردآوري داده هاي تحقيق و دستيابي به جامعه آماري در دسترس ، با برآورد مدل زير، فرضيه اول تحقيق مورد آزمون قرار مي گيرد:

که در آن EARN سود خالص ، CFO جريان وجوه نقد عملياتي و ACC اقلام تعهدي است که از کسر نمودن جريان وجوه نقد عملياتي از سود خالص به دست مي آيد. متغيرهاي مذکور با استفاده از دارايي هاي ابتداي دوره تعديل شده اند. در مدل (١)، اگر ضريب α١ به صورت معناداري از ضريب α٢ بزرگتر باشد، فرضيه اول تحقيق رد نخواهد شد.
براي آزمون فرضيه دوم تحقيق ، مدل زير برآورد شده است :

که در آن DQکيفيت افشا است که برابر لگاريتم نمره کيفيت افشاي شرکت مي باشد. نمره کيفيت افشا توسط سازمان بورس و اوراق بهادار منتشر مي شود. در فرضيه دوم تحقيق انتظار داريم که کيفيت افشاي بالاتر موجب افزايش معنادار پايداري سود شود.
با توجه به فرضيه دوم تحقيق ، پيش بيني مي شود که ضريب β٣ مثبت و معنادار باشد.
براي آزمون فرضيه هاي سوم و چهارم تحقيق نيز از نتايج برآورد مدل زير استفاده مي شود:

که متغيرهاي موجود در آن پيش از اين تعريف شده اند. در مدل (٣)، چنانچه ضريب φ٤(φ٥ ) مثبت و معنادار باشد، فرضيه سوم چهارم ) تحقيق رد نمي شود.
٣-نتيجه گيري
آزمون فرضيه اول ونتايج آن : براي آزمون فرضيه اول تحقيق ، مدل (١) با رويکرد داده هاي ترکيبي برآورد شده است .
جدول (١):نتايج برآوردمدل (١)

معناداري آماره هاي ليمير (٣.٣٥) و هاسمن (١٠.٦٧) در سطح %١ نشان مي دهند که براي برآورد مدل (١) مي بايست از رويکرد اثرات ثابت استفاده شود. نتايج برآورد مدل (١) با رويکرد مذکور و همچنين نتايج آزمون والد درجدول (١) ارائه شده است .
نتايج ارائه شده درجدول (١) نشان مي دهد که عرض از مبدا (٠.٠٤)، ضريب جريان وجوه نقد عملياتي (٠.٧٥) و ضريب اقلام تعهدي (٠.٥١) همگي در سطح %١ معنادارند. معناداري آماره فيشر (١٦٩.٧٧) حاکي از معناداري کلي مدل است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید