بخشی از مقاله


بررسی تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد جاري و آتی شرکتهاي پذیرفته
شده در بورس اوراق بهادار تهران

چکیده: در این مقاله، تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد جاري و آتی شرکتهـاي پذیرفتـهشـده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی میشود. در این راستا، تأثیر اندازه و اهرم مالی شرکتهـا نیـز کنترل شده است. براي سنجش متغیر کیفیت افشا، از امتیازهاي تعلقگرفته به هـر شـرکت کـه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و از طریق اطلاعیه "کیفیـت افشـا و اطـلاعرسـانی مناسب" منتشر میشود، استفاده شد. عملکرد نیـز بـا اسـتفاده از معیارهـاي حسـابداري (بـازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام) و معیارهاي بازار (نسبت بازار به ارزش دفتـري و نسـبت Q توبین)سنجیده شده است. یافتههاي بررسی 110 شـرکت در دوره زمـانی 1383 الـی 1388، بیانگر آن است که رابطـه مسـتقیم و معنـاداري بـین کیفیـت افشـا بـا عملکـرد جـاري و آتـی شرکتهاي پذیرفتهشـده در بـورس اوراق بهـادار تهـران وجـود دارد. افـزونبـر ایـن، در تمـام فرضیهها، رابطه متغیرهاي کنترلی اندازه و اهرم مالی با معیارهاي عملکرد معنادار بود.


واژههاي کلیدي: کیفیت افشا، عملکرد جاري، عملکرد آتی، اندازه، اهرم مالی


مقدمه
صاحبان سرمایه، اعتباردهندگان، دولت و دیگر استفادهکنندگان از گزارشهـاي مـالی شـرکتهـا براي تصمیمگیري در زمینه خرید، فروش، نگهداري سهام، اعطاي وام، ارزیابی عملکرد مدیران و دیگر تصمیمهاي اقتصادي مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و باکیفیت نیـاز دارنـد. بـهطـور کلی، سرمایهگذاران زمانی در یک واحد اقتصادي سرمایهگذاري میکنند کـه نخسـت دربـاره آن اطلاعاتکافی (شامل اطلاعات مالی) داشته باشند و در ثانی بـه ایـن اطلاعـات اطمینـان کننـد.

اعتباردهندگان نیز بدون اطلاع از وضعیت مالی و عملکرد مالی یک واحد نمیتوانند منـابع مـالی خود را در اختیار آن قرار دهند. بنابراین، انتظار میرود کیفیت افشاي اطلاعات ارائه شده بهوسیله شرکتها بر تصمیمگیري و ارزیابی استفادهکنندگان مؤثر باشد.

بر اساس مفروضات اساسی تئوري نمایندگی، بین مالک و نماینده تضاد منـافع بـالقوه وجـود دارد؛ بنابراین، براي مقابله با چنین تضادي، سازوکارهاي کنترلـی مختلفـی طراحـی شـده اسـت.

سازوکارهاي کنترلی شرکت، ابزارهایی هستند که اقدامات مدیریت شرکت را در جهت همسـویی با منافع سرمایهگذاران سوق می دهند. اطلاعات افشا شده بهعنوان بخشی از سازوکارهاي کنترلی به سرمایهگذاران در منضبط کردن مدیران شرکتهاي سرمایهپذیر کمک کرده، ایـن مـدیران را ترغیب میکند تا در راستاي منافع سهامداران و بهبود عملکرد شرکت، گام بردارند ( Bushman .(& Smith, 2003 مبانی نظري و شواهد تجربی حـاکی از آن اسـت کـه رابطـهاي معکـوس و معنادار بین کیفیت اطلاعات افشا شده بهوسیله شرکتها و هزینه سرمایه آنها وجود دارد (دستگیر و بزاززاده، 1382؛ .(Botosan, 1997 کیفیت بالاي افشا و تقارن اطلاعـاتی موجـب همـاهنگی بیشتر مدیران و سرمایه گذاران در رابطه با تصمیمهاي سرمایه گذاري می شـود. بـرعکس، هرچـه کیفیت افشاي اطلاعات پایینتر و عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران بیشتر باشـد، سرمایه گذاران به جهت پذیرش ریسک بیشتر، هزینه سرمایه بالاتري را مطالبه می کنند. افزونبر این، عدمتقارن اطلاعاتی ناشی از کیفیت افشاي پایین، مسئله انتخاب نادرسـت را درپـی خواهـد داشت. اوراق بهادار مواجه با این مشکل، از نقدشوندگی کمتري برخوردارنـد و هزینـه داد و سـتد آنها در زمان خرید و فروش بیشتر است؛ بنابراین، خریداران تمایل کمتري به خریـد آنهـا دارنـد.

سرمایهگذاران براي اضافه هزینه معاملاتی پرداختشده، پـاداش بیشـتري مطالبـه مـیکننـد. بـا افشاي اطلاعات خصوصی و بهبود کیفیت افشا، شرکتها میتوانند عدمتقارن اطلاعاتی و هزینه مبادله اوراق بهادار و بدینترتیب هزینه سـرمایه را کـاهش و در نتیجـه عملکـرد خـود را بهبـود بخشند .(Amihud & Mendelson,1986) باتوجه به مطالب پیشگفته، انتظار میرود، کیفیـت



بررسی تأثیر کیفیتافشا بر عملکرد جاريوآتی شرکت

افشاي شرکت ها بر عملکرد آنها تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر به بررسی تجربی این موضـوع در شرکتهاي پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
ادامه مقاله بدین صورت است که در ابتدا مبانی نظري پژوهش شامل مفهوم کیفیـت افشـا و تأثیر آن بر عملکرد ارائه می شود. پس از آن پیشینه و فرضیه هاي پـژوهش مطـرح مـیشـود. در ادامه متغیرها و روش پژوهش شرح داده میشود. سپس به تجزیه وتحلیل نتایج پرداخته میشـود.
در پایان بحث و نتیجه گیري شامل پیشـنهادهاي پـژوهش و محـدودیتهـاي موجـود در انجـام پژوهش عنوان خواهد شد.

مبانی نظري پژوهش

کیفیت افشا

در ادبیات حسابداري از سازههاي متعددي مانند مناسب بودن، جامعیت، آگاهیدهندگی و بهموقـع بودن بهعنوان نماینده کیفیت افشا استفاده شده است. بال و همکاران (2000) و کوثاري (2000)،

شفافیت را بهعنوان ترکیبی از ویژگیهاي بهموقع بودن و محافظهکاري، تفسیر میکنند. بـارث و شیپر (2008) ادعا میکنند، شفافیت گزارشگري مالی، حدودي است که گزارشهاي مـالی، امـور اساسی اقتصادي یک واحد تجاري را بهگونهاي که بهآسانی براي استفادهکنندگان از آن گزارش-

ها قابلفهم است، آشکار میکند. از دیدگاه حسابداري، امور اقتصادي اساسی یک واحـد تجـاري شامل منابع واحد تجاري، ادعاها نسبت به آن منابع، تغییر در منابع، ادعاها و جریانهـاي نقـدي، ریسکهاي شرکت و چگونگی مدیریت آن است.

تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد ش

لانگ و لاندهلم (1996) معتقدند، کیفیت افشاي بالاتر از طریق افزایش تقارن اطلاعاتی، میـزان غافلگیري (شگفتی) درمورد عملکرد شرکت را کاهش می دهـد و باعـث کـاهش نوسـان قیمـت سهام، انجام مبادلات بیشتر روي سهام می شود و بهبود عملکرد شرکت را درپی خواهـد داشـت.

به طورکلی، به دلایل زیر انتظار میرود، شرکتهاي داراي کیفیت افشاي بالاتر، عملکـرد بهتـري داشته باشند:

1. بر اساس تئوري نمایندگی، مدیران بهعنوان نمایندگان سهامداران ممکن است بهگونهاي عمل کنند یا تصمیمهایی را بگیرند که لزوماً در راستاي به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نباشد. مطابق این تئوري باید سازوکار کنترلی یا نظارتی کافی براي محافظـت سـهامداران از تضـاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت صورتهاي مالی و کیفیت افشاي اطلاعات ارائـه شـده در


آن، بهعنوان یک راهکار عملی مورد توجه قرار گرفته است (حساس یگانه و خیرالهی، 1387؛ .( Karamanou & Vafeas, 2005 بنابراین، اطلاعات با کیفیت افشا شده بهعنوان بخشی از سازوکارهاي کنترلی به سرمایهگذاران در منضبط کردن مدیران شرکتهـاي سـرمایهپـذیر کمک کرده، مدیران را ترغیب می کند تا در راستاي منافع سهامداران و بهبود عملکرد شرکت گام بردارند .(Bushman & Smith, 2003) افشاي عمومی و با کیفیت اطلاعات، همچنین شرایط نظارت عالی بر عملکرد و در نتیجه بهبود عملکرد را فراهم میکند (حسـاس یگانـه و نادي قمی، .(1387 بوشمن و اسمیت (2003) نیز معتقدند، اطلاعات حسـابداري موثـق و بـا کیفیت، نظارت سهامداران و اعمال مؤثر قوانین حافظ منافع سهامداران را تسـهیل مـی کنـد.

اطلاعات حسابداري مالی به عنوان نهاده مستقیم سازوکارهاي کنترلی شرکت، باعث منضـبط شدن رفتار مدیران در انتخاب طرحها و فرصتهاي سرمایهگذاري و در نتیجه بهبود عملکـرد خواهد شد.

2. جریان شفاف و با کیفیت اطلاعات،باعث تقـارن اطلاعـاتی بیشـترخواهد داشـت. عـدمتقـارن اطلاعاتی به وضعیتی اطلاق میشود که آگاهی مـدیران از فعالیـتهـاي شـرکت نسـبت بـه سهامداران و سرمایهگذاران بالقوه و سایر ذينفعان بیشتر است. عدمتقارن اطلاعاتی ناشـی از کیفیت افشاي پایین، مسئله انتخاب نادرست را در پی خواهد داشت. اوراق بهادار مواجه با این مشکل از نقدشوندگی کمتري برخوردارند و هزینه داد و ستد آنهـا در زمـان خریـد و فـروش بیشتر است. بنابراین، خریداران تمایل کمتري به خرید آنها دارند. سرمایهگذاران براي اضـافه هزینه معاملاتی پرداختشده، پاداش بیشتري مطالبه میکنند. با افشاي اطلاعات خصوصی و بهبود کیفیت افشا، شرکتها میتوانند عدمتقارن اطلاعـاتی و هزینـه مبادلـه اوراق بهـادار و

بدینترتیب هزینه سـرمایه را کـاهش دهنـد .(Espinosa & Trombetta, 1986) شـواهد تجربی نیز حاکی از آن است که رابطه معکوس و معناداري بین کیفیت افشا و هزینه سرمایه ناشی از تأمین مالی وجود دارد (ستایش و همکاران، .(1390 بنابراین، شرکتها مـیتواننـد از طریق افزایش کیفیت افشا، هزینه سرمایه خود را کاهش و در نتیجه، عملکرد خـود را بهبـود بخشند.

بوشمن و اسمیت (2003) معتقدند، اطلاعات حسابداري مالی و کیفیت افشاي بالاتر از طریق شناسایی بهتر فرصت ها ي سرمایهگذاري توسط مدیران و سرمایهگذاران، نظامدهـی بـه انتخـاب طرح ها و کاهش خطر اخلاقی مدیران (نقش حاکمیتی اطلاعات) و افزایش نقدشوندگی و کاهش عدمتقارن اطلاعاتی در بین سرمایهگذاران موجب ارتقا و بهبود عملکرد اقتصادي میشود.

پیشینهي پژوهش

یافتههاي پژوهش دستگیر و بزاززاده (1382)، حاکی از آن است که افزایش میزان افشـا موجـب کاهش هزینه سهام عادي میشود. بهعبارت دیگرسرمایهگذاران، سرمایهگذاري در شرکتهاي با میزان افشاي بیشتر (ریسک کمتر) را ترجیح میدهند. نتایج پژوهش ستایش و همکاران (1390)،

بیانگر آن است که رابطه معکوس و معناداري بین کیفیت افشـا و هزینـه سـرمایه سـهام عـادي جاري و آتی شرکت وجود دارد. کاشانی پور و همکاران (1388)، رابطـه بـین افشـاي اختیـاري و تعداد مدیران غیرموظف را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که رابطه معناداري بین مـدیران غیرموظف و افشاي اختیاري وجود ندارد. نوروش و حسینی (1388)، به بررسی ارتباط بین کیفیت افشا و مدیریت سود پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی از آن بود که بین کیفیت افشاي شـرکتی

و مدیریت سود رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین بهموقـع بـودن افشـاي شـرکتی و مدیریت سود نیز رابطه منفی و معنادار برقرار است.

در ایران پژوهشی که به طور خاص تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد شرکت هـا را بررسـی کـرده باشد، مشاهده نشد.

یافتههاي پژوهش دیاموند و ورچیا (1991) نشان میدهد، افشـاي اطلاعـات عمـومی بـراي کاهش عدمتقارن اطلاعاتی، میتواند از طریق جذب تقاضاي فزاینده سرمایهگذاران بزرگ بـراي افزایش نقدشوندگی سهام، هزینه سرمایه شرکت را کاهش دهـد. یافتـههـاي پـژوهش لانـگ و لاندهلم (1993)، حاکی از آن است که رابطه مستقیم و معناداري بین کیفیت افشا و عملکرد سود شرکتها وجود دارد. هیلی و همکاران (1999)، به این نتیجه رسیدند که شرکتهاي بـا کیفیـت افشاي بالاتر، افزایشی در قیمت جاري سهام تجربه میکنند کـه بـالاتر ازعملکـرد سـود جـاري آنهاست. یافتههاي پژوهش گلب و زاروین (2000)، حاکی از آن است که شرکتهاي بـا کیفیـت افشاي بالاتر در مقایسه با شرکتهاي با کیفیت افشاي پایینتر، داراي قیمت بالاتري نسـبتبـه سطح سود جاري و آینده هستند. یافتههاي این پژوهشمؤید آن است که کیفیت افشـا، سـرعتی که اطلاعات در قیمت ها منعکس میشود را تحت تاثیر قرار میدهد.

یافتههاي پژوهش لانگ و لاندهلم (1996)، حاکی از آن است که افشاي با کیفیت اطلاعات در شرکتها، پیگیري بیشتر تحلیلگران، پیشبینی دقیقتر سود بهوسـیله تحلیـلگـران، اجمـاع بیشتر بین پیشبینیهاي تحلیلگران مختلف و نوسان کمتر در بازنگري پیشبینـیهـا را در پـی خواهد داشت. افزونبر این، مزایاي افشاي با کیفیت شامل پیگیري بیشتر سرمایهگذاران، کـاهش ریسک برآوردي و کاهش عدمتقارن اطلاعاتی است که هر یک میتواند هزینه سرمایه را کاهش در نتیجه عملکرد را بهبود بخشد. باتاسن (1997)، به این نتیجه رسید که افزایش کیفیت افشـا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید