بخشی از مقاله

بررسی رابطه بین تاج پوشش و تولید گیاهی در ایستگاه پخش سیلاب زنجان
چکیده
در مطالعات مربوط به پوشش گیاهی، دانستن میزان تولید گیاهی سرپا از موارد مهم و ضروری می باشد که در تعیین وضعیت و ظرفیت مرتع نقش اساسی بر عهده دارد. اما معمولا اندازه گیری میزان تولید به صرف وقت و هزینه قابل توجهی نیاز دارد، و بنابراین یافتن راههای ارزانتر و آسانتر برای جمع آوری اطلاعات و تعیین مقدار تولید میتواند کمک موثری در ارزیابی پوشش گیاهی نماید. در این مقاله سعی گردیده که با یافتن رابطه مناسب بین درصد تاج پوشش گیاهی و میزان تولید سرپا، از وقت و هزینه زیادی که برای اندازه گیری میزان تولید سرپا صرف می گردد جلوگیری شود. برای بررسی تغییرات پوشش گیاهی، تعداد ؛۱ ترانسکت ثابت در عرصه پخش در چهار قطعه مستقر گردیده و با کاربرد روش برخورد خطی، تغییرات درصد خاک لخت، میزان پوشش مرده و درصد پوشش گیاهی به تفکیک گونه یادداشت شد. برای بررسی تغییرات تولید گیاهی نیز تعداد ۰؛ قطعه ۳×۳ متری ثابت در عرصه پخش انتخاب و هر سال بصورت تصادفی، یک متر مربع از آن برداشت و قسمتهای هوایی گیاهان آن بطور کامل قطع و بعد از خشک شدن توزین گردید. این بررسی نشان داد که بین دو عامل برداشت شده، همبستگی معنی داری در سطح یک درصد وجود دارد. بنابراین یک رابطه رگرسیونی درجه دوم با (۰/۷۵۲۸ = r۲) بدست آمد. در قطعه تحت کشت A gropyron UKA U elongatum استفاده از عامل تاج پوشش × ارتفاع گیاه، ضریب تعیین رابطه رگرسیونیآنرا از ۰/۷۸۹ به ۰/۹۸ افزایش داد.
واژه های کلیدی: پخش سیلاب، تولید گیاهی سرپا، تاج پوششی، زنجان
مقدمه
در بسیاری از مطالعات مربوط به پوشش گیاهی، تعیین میزان تولید گیاهی سرپا از موارد مهم و ضروری می باشد که در تعیین وضعیت و ظرفیت مرتع نقش اساسی بر عهده دارد. از آنجا که معمولا اندازه گیری میزان تولید به صرف وقت و هزینه قابل توجهی نیاز دارد، یافتن روشهای ساده تر و ارزانتر برای کسب این داده ها میتواند کمک موثری در ارزیابی پوشش گیاهی به کارشناسان و مدیران ذیربط بنماید. بنابراین در مطالعات متعدد به این موضوع توجه گردیده و محققین در پی یافتن تاثیر و رابطه برخی از عوامل محیطی وگیاهی بر تولید بر آمدهاند. KinSinger و Strickler (۱۹۹۱) بیان کردهاند که تولید گیاه Eurotid lanata بطور معنی داری با رشد سالانه در تمام فصلها، مکانها و سالهای مطالعه (غیر از یک سال) همبستگی داشت. بهترین ضریب همبستگی بین مقدار رشد بهاره و تولید بدست آمد. همچنین درصد پوشش نیز با تولید همبستگی دارد که بهترین ضریب همبستگی برای فصل زمستان بدست آمد. اما پوشش زمینی در پیش بینی تولید مانند رشد اعتبار نداشت. Tower (۱۹۷۰) رابطه معنی داری بین پوششی، تراکم و تولید برای گیاه Parishia tridentata در نوادا پیدا کرد. Davis و همکاران (۱۹۷۱) نیز رابطه معنی داری بین عرض نوارهای رشد در بوته ها با تولید سالیانه پیدا کردند. در چند مطالعه، از دیگر عوامل موثر بر گیاه استفاده شده است. برای مثال، Carmean (۱۹۵)، اثر خاک، اقلیم و پستی و بلندی را در رشد گیاه Pseudotsuga (Menzie:Sii(Mirb در جنوب غربی واشینگتن تعیین کرد. او دریافت که کیفیت خاک برای گیاه فوق، با افزایش سنگریزه در پروفیل خاک و فشردگی آن کاهش یافت. Hullell و همکاران (۱۹۹۹)، دریافتند که تولید علوفه کل و یقه در مراتع رسی تراسی بالایی در کانزاس غربی با عمق ترکیب شده ای از افق A و B افزایش یافت. از بافت خاک نیز بعنوان شاخصی مفیدی برای تولید استفاده گردیده است. Medin (۱۹۹۰)، دریافت که تولید گیاه CerCOCar|DILS IIOnTCIIllityل متناسب با مقدار رس افق A و عمقی خاک تغییر می کند.
همچنین روابط خوبی نیز بین مقدار بارندگی و تولید پیدا شده است. یکی از کاملترین مطالعات در مورد رابطه بارش با تولید توسط Sne Va و Hyder (۱۹۹۲)، در اورگون شرقی
انجام شد. آنها دریافتند که در یک فصل رشد، تولید علوفه به نسبت زیادی به مقدار بارش رسیده بلافاصله قبلی و طی دوره رویش بستگی دارد. روابط مشابهی نیز توسط McCainnies (۱۹۹۷)، DieHert (۱۹۳۸) و ۱۹۹t) Ferguson) پیدا شده است. در این مقاله سعی بر این است که رابطه بین درصد پوشش و مقدار تولید گیاهی سرپا در ایستگاه پخش سیلاب زنجان بررسی گردد.
مواد و روشها موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه ایستگاه پخش سیلاب سهرین - قره چریان زنجان در شمال غربی ایران و در بخش شرقی دشست زنجان، بین رودخانه های سهرین و قره چریان در حدود ارتفاعی ۱۸۰۰ متر از سطح دریا واقع شده است (شکل ۱). دشت زنجان قسمتی از حوزه آبخیز زنجانرود است که از نظر زمین شناسی بر روی رسوبات کواترنری واقع شده است. کاربری اراضی، شامل اراضی دیم و آیش می باشد که عموماً زراعت گندم، جو، عدس و بندرت یونجه را شامل می گردد. در قطعه اول یک سال قبل از شروع مطالعه اقدام به کشت گیاه Agropyron elongatum گردیده بود. وضعیت اقلیمی محدوده مورد مطالعه در اقلیم نمای آمبرژه، نیمه خشک سرد و در اقلیم نمای دو مارتن نیمه خشک تعیین گردیده است. میانگین بارندگی دشت با توجه به ایستگاه سینوپتیک زنجان و طی یک دوره ۳۲ ساله حدود ۲۹۷ میلیمتر است که ۳۷/۱ درصد این مقدار در فصل بهار روی می دهد. متوسط دمای سالانه منطقه مورد مطالعه ۱۰/۷ درجه سانتیگراد و متوسط تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز می باشد. میزان تبخیر با استفاده از تشتک کلاس A بطور متوسط ۰؛ ۲۱ و متوسط تبخیر و تعرق پتانسیل سالانه ۱۲۲۷ میلیمتر برآورد گردیده است. مطالعات خاکشناسی تفضیلی عرصه پخش نشان می دهد که بافت خاک سطحی عرصه، عموماً لوم بوده و دارای ۱۰ - ۲۰ درصد قلوه سنگ می باشد که با افزایش عمق، به خاک لومی شنی با حدود ۰؛ - ۵۰ درصد قلوه سنگ تغییر می یابد. خاک اراضی به طور عمده عمیق نبوده و در بعضی از قسمتها، خاک روی طبقه محدود کننده گچی قرار گرفته است (دماوندی روش تحقیق در این مطالعه برای بررسی تغییرات پوشش گیاهی، تعداد ؛۱ ترانسکت خطی ثابت در چهار قطعه از عرصه و در بین کانالهای پخش با طولهای ۲۰ تا ۵۰ متر، بطور تصادفی انتخاب و مستقر گردید. برداشتها به روش برخورد خطی (Lille Intercept Method) انجام گرفته و برداشت داده ها شامل درصد پوشش گیاهی بوده است. برای بررسی تغییرات تولید گیاهی نیز تعداد ۰ : قطعه ۳×۳ متری ثابت در عرصه پخش انتخاب و هر سال بصورت تصادفی، یک متر مربع از آن برداشت و قسمتهای هوایی گیاهان آن بطور کامل قطع و بعد از خشک شدن توزین شدهاند. داده های بدست آمده وارد برنامه EXCLE گردیده و کلیه نمودارها و ضرایب تعیین رگرسیونها از بخش X-Y Plot این برنامه استخراج گردیده است. ضرایب همبستگی نیز ازبرنامه نرم افزاری SPSS استخراج شده است.
الف) تغییرات درصد پوشش گیاهی
میانگین تغییرات درصد پوشش گیاهی در چهار قطعه واقع در عرصه پخش در شکل (۲) مشاهده می شود. چنانچه از شکل معلوم می گردد، درصد پوشش گیاهی در تمام قطعات و در سه سال اول مورد مطالعه نسبت به همدیگر برتری قابل ملاحظه ای نداشتهاند. اما در دو سال آخر مطالعه با توجه به مقدار سیلگیری، تفاوتهای مهمی بین قطعات بروز کرده است. همچنین قطعه شماره ۲ عرصه پخش دارای کمترین تغییرات پوشش و قطعه شماره دارای بیشترین تغییرات پوشش نسبت به قطعات دیگر بودهاند. از بین سالهای مورد مطالعه، آخرین سال مطالعه (۱۳۸۲) دارای بیشترین مقدار درصد پوشش گیاهی و اولین سال (۱۳۷۸)، کمترین مقدار را دارا بودهاند.

ب) تغییرات تولید گیاهی مقادیر
تولید گیاهی برداشت شده از چهار قطعه عرصه پخش به تفکیک سالهای مورد مطالعه در شکل (۳) مشاهده می گردد. اگر چه میزان تولید گیاهی از سال اول مطالعه تا سال آخر افزایش یافته، اما این افزایش در قطعه ۱ کاملا مشهود و قابل توجه می باشد، بطوریکه از۸۰۰ کیلوگرم در هکتار در سال ۷۸ به بیش از ۳۵۰۰ کیلوگرم در هکتار در سال ۸۲ رسیده است. کمترین تغییرات نیز به قطعه دوم اختصاص دارد که از حدود ۷۰۰ کیلوگرم در هکتار در سال ۷۸ به ۱۵۰۰ کیلوگرم در هکتار در سال ۸۲ افزایش یافته است.

ج) رابطه بین تاج پوشش و تولید گیاهی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید