بخشی از مقاله
بررسی و مطالعه، آسیب شناسی و سبک شناسی کلیسای تاریخی مارگابریل اردوشاهی ارومیه
چکیده:
کلیسای مارگابریل یکی از کلیساهای تاریخی اما گمنام و از نظر دور افتاده است که متعلق به فرقه مسیحیان آشوری است و در روستای اردوشاهی، در 17 کیلومتری جنوب شرق شهر ارومیه قرار گرفته است. علیرغم ارزش بالای تاریخی، این کلیسا تاکنون از دید پژوهشگران و محققان پنهان مانده و مطالعات آن محدود به بررسی میدانی و گزارش خانم مینا سبک روح در سال 1384 است که باعث ثبت آن در فهرست آثار ملی کشور ( به شماره (14977 گردیداین. کلیسا عمدتاً با استفاده از آجر و خشت ساخته شده و فرم اصلی آن، بازیلیک سه ناوی و به صورت تالار مستطیلی به ابعاد تقریبی 18/5 در 11 متر است. کلیسا دارای محور شرقی-غربی است و اجزا و عناصر معماری آن بر اساس این محور، که منطبق با جهت محراب باشد انتظام یافته اند. ورودی اصلی کلیسا که درگاه چوبی کوچک و کم ارتفاع با قوس کمانی است در ضلع جنوبی قرار گرفته و سطح کلیسا با شش ستون چهارگوش آجری به سه ناو تقسیم می شود: ناو اصلی میانی و ناوهای فرعی جانبی آن. محراب کلیسا در منتهی الیه شرقی کلیسا و به صورت بنای مستطیل شکل الحاقی ایجاد شده و بر خلاف بیشتر کلیساهای منطقه فاقد اتاق های جانبی است. بطور کلی آسیب های وارده به کلیسا را می توان به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کرد. تَرک های دیوار خشتی جنوب محراب و سقف، تخریب بخشی از دیوار شمالی و ریزش قسمتهایی از دیواره کنار ورودی اصلی، نزولات جوی، عوامل سرمایشی و گرمایشی، ریزش بخشی از سقف مسطح، رویش گیاهان و علفهای هرز به روی پشت بام، بویژه روی پوشش طاق جناغی، دخل و تصرفات انسانی، کندوکاوهای غیر مجاز در سطح داخلی کلیسا و بخش محراب، آسیب وارده به طاق جناغیِ ناو میانی و ریزش بخشهایی ازآن، از جمله مهمترین آسیب های این بنا محسوب می شوند. سبک شناسی معماری کلیساهای تاریخی آشوری(نستوری) در آذربایجان
غربی با تاثیر و الهام از کلیسای حضرت مربم ارومیه(ننه مریم) به عنوان یکی از قدیمی ترین کلیساهای ایران و جهان موضوعی است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده و به نظر می رسد در کلیسای مارگابریل بتوان وجه هایی از این اشتراکات و تاثیرات را شناسایی نمود.
کلید واژه : کلیسای مارگابریل، ارومیه، معماری، سبک شناسی
1
جایگاه جغرافیایی:
اردوشاهی روستای کوچکی است که در هفده و نیم کیلومتری جنوب شرق شهر ارومیه در موقعیت ساحلی و در مختصات 45 : 15 طول جغرافیایی و 37 : 27 عرض جغرافیایی و با ارتفاع 1280 متر از آبهای آزاد واقع شده است( نقشه .(1 رودخانه باراندوزچای در پنج کیلومتری جنوب آن جریان دارد و روستا به فاصله مستقیم سه کیلومتر از ساحل دریاچه ارومیه فاصله دارد.1در این روستا 98 خانوار و 442 نفر که شامل آذری ها و مسیحیان(نستوری ها) هستند زندگی میکنند و عمدتاً به فعالیت های کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. بیشتر مسیحیان به شهر ارومیه نقل مکان کرده و در فصل تابستان برای برداشت محصول به روستا مراجعت می کنند. در این روستا چند قبرستان تاریخی و چهار کلیسا و نمازخانه ساخته شده که دوکلیسای آن به نام »مارسوریشو2« و »مار گابریل3« دارای قدمت تاریخی هستند. کلیسای مارگابریل که موضوع نوشتار حاضر است، و در محل به نام مارگابریل ( حضرت
گابریل) یا مَلَخه جوریل) 4 فرشته گابریل) شناخته می شود در تاریخ شانزدهم اسفند ماه سال 84 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و در ضلع غربی جاده آسفالته داخل روستا و به فاصله چند صدمتری آن احداث شده است(تصویر.(1 این کلیسا از تمامی جهات به فضای باز منتهی می گردد و اطراف آن باغ و صیفیجات کاشته شده است.
تاریخچه:
علیرغم ارزش بالای تاریخی، این کلیسا تاکنون از دید پژوهشگران و محققان پنهان مانده و مطالعات آن محدود به بررسی و گزارش خانم مینا سبک روح 5 است که در سال 1384 انجام شده که باعث ثبت آن در فهرست آثار ملی کشور ( به شماره (14977 گردید. بررسی ها و اشارات محدود دیگری نیز توسط برخی دیگر از محققان از جمله خانم نادره شجاعدل6 به این کلیسا با هدف مقایسه و تطبیق معماری کلیساهای آشوری با ارامنه انجام شده ولی تاکنون تحقیقی جامع و درخور در ارتباط با تاریخچه و سوابق و ویژگی های معماری آن انجام نشده است. هرچند به لحاظ عدم وجود کتیبه و سنگنوشته در کلیسا، ارائه تاریخ ساخت دقیقی برای آن امکان پذیر نیست. با این وجود می توان از طریق مقایسه تطبیقی با کلیساهای اطراف، تاریخ نسبی ساخت آن را مشخص نمود. با توجه به نوع معماری کلیسا، پلان و مصالح بکار رفته به نظر میرسد این کلیسا نیز یکی از دهها کلیسای آشوری ساخته شده در اواخر دوران صفوی و اوایل دوران قاجاریه( سده هجدهم و نوزدهم میلادی ) است و از نظر ویژگیهای معماری مشابه و قابل مقایسه با کلیسای آشوری مارت مریم روستای قرهگوز( قرن (19، کلیسای نیمه ویران مارگئورگیس روستای قرهجلو(قرن 19 )، کلیسای مارگئورگیز خسروآباد سلماس( قرن (19 و کلیسای حضرت مریم ارومیه( قرن (19 است. بنابراین تاریخ احداث کلیسا را میتوان زمانی بین قرن هجدهم و نوزدهم میلادی دانست.
ویژگی های معماری: مصالح:
عمده ترین مصالح به کار رفته در ساخت کلیسا آجر است. با این وجود از سنگ، خشت، گچ و الوار چوبی نیز به عنوان مصالح فرعی در ساخت کلیسا استفاده شده است.
نماها و تزئینات :
2
نمای خارجی بخش جنوبی آجری(تصویر 2و نقشه (3 و نماهای شمالی، شرقی و غربی نیز شامل ستون نماهای آجری با فواصل مشخص است که حد فاصل آنها به وسیله دیواره خشتی ساخته شده و در نماهای داخلی به روی آن اندود گچی کشیده شده است. در این قسمت ها تزیین خاصی به چشم نمیخورد تنها در بخش فوقانی نمای خارجی جنوبی و بخش فوقانی ستون نماها، تزیینات آجرکاری به صورت لوزی های متصل به هم ( به صورت پسرفتگی و پیشآمدگی )ایجاد شده و به این وسیله دیوار را از سادگی و بی آلایشی رهانیدهاند. در ازاره جنوبی و سردر ورودی نیز تزئینات آجرکاری محدودی ایجاد شده است. در نمای جنوبی سه نورگیر (یکی تخریب شده ) در نمای شمالی چهار نور گیر (یکی تخریب و یکی مسدود شده)و در نمای غربی دو نورگیر (یکی مسدود شده) با طاقهای جناغی و در ضلع شرقی یک نورگیر جهت افزودن به نور داخل کلیسا و محراب تعبیه شده است. علاوه بر این در نماهای داخلی دیوارها، طاقنماهای تزیینی با طاق جناغی ایجاد شده که فضای داخلی کلیسا را از یکنواختی و سادگی بیرون آورده است.
پوشش سقف:
پوشش سقف کلیسا در محل عوام به دو صورت طاقی و مسطح اجرا شده است. در محل ناو میانی با استفاده از آجر طاق جناغی کشیده و زیبایی ساخته اند که تمام طول ناو میانی را در بر می گیرد(تصویر.(6 در دو بخش ناوهای جانبی نیز پوشش سقف به صورت مسطح اجرا شده است که بخشی از این سقف ریخته و ازبین رفته است(تصویر.(10 حد فاصل بین ناو میانی و ناوهای جانبی نیز با استفاده از طاقهای جناغی باربر به یکدیگر ارتباط دارد(تصویر.(5 استفاده مکرر از عناصر طاقی جناغی چه به عنوان طاق های باربر و چه به عنوان طاق نماهای تزیینی هماهنگی ویکپارچگی خاصی به بنای کلیسا بخشیده است. پوشش سقف محراب از دیگر قسمتها مجزاست. در این قسمت با مهارت و استادی و با استفاده از آجرهای مستطیلی و مربع، گنبد کوچکی ساخته اند که متاسفانه این گنبد نیز در بخشهایی ریخته و از بین رفته است (تصویر7و.(8
نقشه:
کلیسا، به فرم بازیلیک سه ناوی و به صورت تالار مستطیلی به ابعاد تقریبی 18/5 در 11 متر است. این تالار به عنوان بدنه اصلی کلیسا عمدتاً با استفاده از آجر ساخته شده است. محراب، بخش مستطیل شکل کوچکی با مصالح خشت و روکش کاهگل است که در منتهی الیه شرقی به بدنه اصلی الحاق شده است(تصویر .(3 کلیسا دارای محور شرقی- غربی است و اجزا و عناصر معماری آن بر اساس این محور، که منطبق با جهت محراب است انتظام یافته اند. ورودی اصلی کلیسا که درگاه چوبی کوچک و کم ارتفاع با قوس کمانی است در ضلع جنوبی قرار گرفته(تصویر (2 و از اینجهت با بیشتر کلیسا های منطقه که معمولاً دارای ورودی در ضلع غربی اند تفاوت دارد. سطح کلیسا اندکی پایین تر از زمینهای اطراف است و همچون بیشتر کلیساها با شش ستون چهارگوش آجری به سه ناو تقسیم می شود: ناو اصلی میانی و ناوهای فرعی جانبی آن. محراب کلیسا در منتهی الیه شرقی کلیسا و به صورت بنای مستطیل شکل الحاقی ایجاد شده و بر خلاف بیشتر کلیساهای منطقه فاقد اتاق های جانبی است. محراب شامل طاقنمای تزئینی با طاق جناغی است که درون آن دو طاقچه با طاق تخت و یک طاقچه بزرگتر میانی با طاق جناغی ایجاد شده و پوشش گچی آبی رنگ با نقوش تزئینی ستاره های شش پر(یا خورشید؟) آذین بخش این قسمت است که متاسفانه بخش عمده ای از این پوشش و تزئینات آن ریخته و از بین رفته است. به لحاظ تخریب های صورت گرفته در کف کلیسا تفکیک قسمتهای مختلف آن امکان پذیر نیست. ولی به نظر می رسد این قسمت ها با ایجاد اختلاف سطح و همچنین با استفاده از نرده های چوبی از یکدیگر
جدا می شده اند.
3
آسیب شناسی :
کلیسای تاریخی اردوشاهی به شدت مورد تخریب و تجاوز قرار گرفته و به بنایی نیمه ویران تبدیل شده است. بطور کلی آسیب وارد شده به کلیسا را می توان به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کرد. عوامل داخلی بیشتر در ارتباط با کیفیت مصالح بکار رفته و شیوه ی اجرای آن است. گل و خشت که مصالح بخشی از کلیسا هستند، فی نفسه عناصر ضعیف و کم دوام بوده و بعد از مدتی فرسوده شده و از بین میروند. کما اینکه تَرک های دیوار خشتی جنوب محراب و سقف، تخریب بخشی از دیوار شمالی و ریزش قسمتهایی از دیواره کنار ورودی اصلی نمونههایی از این دست هستند. عوامل خارجی نیز به دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم می شوند. عمده ترین عوامل طبیعی شامل نزولات جوی، عوامل سرمایشی و گرمایشی و عامل بوتانیکی هستند که به مرور روی این بنای تاریخی اثر منفی گذاشته و باعث تخریب آن شده اند. ریزش بخشی از سقف مسطح، رویش گیاهان و علفهای هرز به روی پشت بام بویژه روی پوشش طاق جناغی، اطراف کلیسا و حتی درون آن و تخریب بخشی از دیواره آجری جنوبی نیز نمونه هایی از این آسیب های ناشی از نزولات جوی و عوامل بوتانیکی محسوب می شود که خود یکی از بزرگترین عوامل زوال و فرسودگی در بناهای تاریخی به شمار میروند. دخل و تصرفات انسانی نیز روند تخریب این بنای تاریخی را سرعت بخشیده است. تخریب ستون های آجری( تصویر(6، ازبین بردن بخشی ازگنبدِ محراب( تصویر (8، کندوکاوهای غیر مجاز در سطح داخلی کلیسا بویژه در بخش محراب، آسیب وارده به طاق جناغیِ ناو میانی و ریزش بخشهایی ازآن، از جمله مهمترین عوامل تخریب انسانی محسوب می شوند.
سبک شناسی و مقایسه تطبیقی :
سبک شناسی معماری کلیساهای تاریخی آشوری در آذربایجان غربی با تاثیر و الهام از کلیسای حضرت مریم ارومیه (ننه مریم) به عنوان یکی از قدیمیترین کلیساهای ایران و جهان موضوعی است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده. این کلیسا که به نام کلیسای شرق آشور1 نیز شناخته میشود در خیابان خیام جنوبی ارومیه واقع شده است. برخی از محققین این کلیسا را قدیمیترین کلیسای ایران و دومین کلیسای قدیمی جهان پس از کلیسای بیتاللحم در محل تولد حضرت عیسی در فلسطین می دانند( حیدری 1376:512و عزیزیان (1391:28 و معتقدند این بنا قبلاً آتشکده زرتشتیان بوده و هنگام تولد حضرت مسیح سه تن از موبدان زرتشتی این بنا را تبدیل به کلیسا میکنند. بنابراین کلیسای مذکور از ابنیه قرن اول مسیحی محسوب می گردد( حیدری .(1376:512 براین اساس می تواند الگویی برای ساخت کلیساهای آشوری منطقه باشد(نقشه .(5 کلیسای مارگابریل اردوشاهی از چند جهت با این کلیسا قابل مقایسه است: نخست اینکه هردو کلیسا با جهت شرقی – غربی ساخته شده اند. ساخت کلیسا با جهت شرقی – غربی اصلی است که بسیاری از کلیساهای جهان از آن تبعیت می کنند. وجود تالار مرکزی در هر دو بنا ویژگی مشترک دیگری است که در آنها دیده می شود. با این وجود به نظر میرسد با توجه به فاصله زیاد بین زمان احداث آنها، الگوی پلان اولیه در کلیسای ننه مریم که از یک تالار مرکزی با اتاقکهای محراب و تعمید و دالانهای تودرتو تشکیل شده، به یک تالار مرکزی با محراب در منتهیالیه شرقی در کلیسای مارگابریل تغییر کرده است. استفاده از شاخص های معماری همچون طاق و گنبد در بنای کلیسای قدیمی ننه مریم که آن را به آثار دوره ساسانی نزدیک میسازد و به کارگیری همین عناصر( طاق و گنبد) در احداث بنای کلیسای مارگابریل، ویژگی مشترک دیگری است که در دو بنا به چشم می خورد. علی رغم اینکه یکی از ویژگی های بیشتر کلیساهای آشوری متاخر( قرون هفدهم تا بیستم میلادی) منطقه، ساخت و استفاده از برج ناقوس های چند طبقه است، با این