بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر ساخت مقیاس آسیبشناسی سازمانی و بررسی آسیب سازمانی در شرکتهای صنایع غذایی بر اساس مدل سهشاخگی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق از نوع آمیخته است. جامعه آماری آن، تمامی کارکنان شاغل در شرکتهای صنایع غذایی شهرک صنعتی آمل بوده و نمونه انتخابشده در بین این افراد 250 نفر است که بهصورت خوشهای صورت گرفته است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آزمون با اعمالنظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ ./92 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشها و عاملهای پرسشنامه ساختهشده همبستگی مناسبی دارند.

برای بررسی آسیبشناسی سازمانی بر اساس مدل سهشاخگی - مؤلفههای رفتاری، زمینهای و ساختاری - از آمار توصیفی - شاخصهای مرکزی - و آزمون خی دو استفاده شد و نتایج نشان داد که از بین مؤلفههای مربوط به عامل رفتاری، بیشترین درصد فراوانی آسیب مربوط به مؤلفه انگیزش و هدفمندی 34 - درصد - است و    در امنیت شغلی 32 - درصد - است. از بین مؤلفههای مربوط به عوامل ساختاری، بیشترین درصد فراوانی آسیب مربوط به مؤلفه روشهای گزینش و    استخدام در سازمان 33 - درصد - است و عامل زمینهای با تک مؤلفه عوامل فردی و اجتماعی میزان آسیب 31 - درصد - در سازمان ارزیابی شده است.

مقدمه

آسیبشناسی سازمانی، گام بسیار مهم در تغییر و بهبود سازمان محسوب میشود .[1] این مفهوم نخستین بار در علم پزشکی با به کار بردن اصطلاح پاتولوژی، به معنی آسیبشناسی به کار برده شده است. واژه پاتو، یا آسیب به معنی انحراف از وضعیت سالم است .[2] آسیبشناسی سازمانی برخلاف آسیبشناسی پزشکی مستلزم رفع مشکل نیست بلکه نیازمند ایجاد تغییرات و انتخاب راههای جدید است. چنین تغییراتی میتواند به بهبود عملکرد آتی و توسعه سازمان کمک کند .[3]

شناسایی آسیبها در سازمان، فرآیند استفاده از مفاهیم و روشهای علوم رفتاری، بهمنظور تعریف و توصیف وضع موجود سازمان و یافتن راههایی برای افزایش اثربخشی است. این فرآیند، نیازمند تغییر و استفاده از شناخت مشکلات سازمانی، جمعآوری اطلاعات و تحلیل و نتیجهگیری بر اساس یافتهها و ایجاد تغییرات لازم و اصلاحات احتمالی است؛ و ازآنجاکه آسیبشناسی سازمان یک فرآیند گروهی است، برای افراد این گروه باید اهداف و رویکرد مشابهی وجود داشته باشد و بهطورجدی در برنامهریزی و اجرای فرآیند آسیبشناسی حضور فعال داشته باشند .[4] در این پژوهش قصد داریم تا مقیاسی برای شناسایی مؤلفههای اصلی آسیب سازمانی در شرکتهای صنایع غذایی بر اساس مدل سهشاخگی تدوین شود.

بیان مسئله و پیشینه تحقیق

آسیب سازمانی مفهومی بسیار گسترده است که شامل همه ابعاد داخلی و خارجی سازمان میشود و برای بقای سازمان، تهدیدی جدی بهحساب میآید و به توصیف موضوعات و مسائل سازمان میپردازد که بهشدت باعث ضعف عملکرد و کارایی میشود. تشخیص بهموقع آسیب سازمانی برای حفظ و سلامت سازمان، امری بدیهی فرض میشود .[2] با توجه به پیشرفت دانش و تکنولوژی و گستردگی ارتباطات تغییر و تحولات در ارزشها و فرهنگ افراد جامعه ایجاد شده که از موضوعات اساسی آسیب سازمانی محسوب میشود. از نگاهی دیگر، آسیبشناسی سازمانی، فرآیند استفاده از مفاهیم و روشهای علوم رفتاری، بهمنظور تعریف و توصیف وضع موجود سازمان و یافتن راههایی برای افزایش اثربخشی و سازمان است .[4]

در بحث آسیب سازمانی، نیازمند به تغییر و استفاده از شناخت مشکلات سازمانی، جمعآوری اطلاعات و تحلیل و نتیجهگیری بر اساس یافتهها، هدف ایجاد تغییرات لازم و اصلاحات احتمالی است و ازآنجاکه آسیبشناسی سازمان یک فرآیند گروهی است برای افراد این گروه باید اهداف و رویکرد مشابهی وجود داشته باشد و همه افراد باید بهطورجدی در برنامهریزی و اجرای فرآیند آسیبشناسی حضور فعال داشته باشند. نقش حیاتی آسیب سازمانی در مداخله کنندههای مناسب و ایجاد آمادگی برای تغییر، بسیار مهم است، بنابراین در خصوص آسیبشناسی سازمانی باید به اصول مهم در فرآیند آسیبشناسی سازمانی توجه کرد که این اصول عبارتاند از:

الف - برنامه آسیبشناسی باید بر مبنای مدل مناسب تعریف عملیاتی و مشخص شود که چه شاخصهایی قرار است موردبررسی قرار گیرند.

ب - اطلاعات آسیبشناسی باید بهصورت موشکافانه قادر به تفکیک بخشهای مهم از فرآیندهای سازمان باشد.

ج - اطلاعات آسیبشناسی باید قادر به مقایسه فرآیندها با یکدیگر و یا با استانداردها و نقاط مرجع باشد.

د - آسیبشناسی باید به شناسایی نقاط مداخله و راهنمایی این مداخلات کمک کند و بهبود سازمان شود.[5]

آسیبشناسی سازمانی اغلب بهعنوان حساسترین جز استقرار یک طرح بهبود سازمان تلقی شود. بهبود سازمان با مرحله آسیبشناسی آغاز میشود، آسیبهایی که اگر بهموقع شناخته نشوند، سازمان را به سمت نابودی زودرس خواهد کشید و سیر نزولی را بر سازمان تحمیل خواهد کرد؛ ازاینرو یکی از مهمترین اقداماتی که سازمانهای موفق برای ارتقای اثربخشی خود انجام مدرییت، تولید ملی و توسعه اشتغال دانشکده حسابداری و مدرییت میدهند، آسیبشناسی صحیح و بهموقع است. آسیبشناسی صحیح و بهموقع، این امکان را به مدیران میدهد که همواره از مسائل و    مشکلات جاری سازمان خود مطلع بوده از حاد شدن آن جلوگیری کنند.

مشکلاتی از قبیل بیعلاقگی کارکنان به کار، بیانگیزه بودن و درنهایت کاهش بهرهوری کارکنان که منجر به کاهش بهرهوری سازمان میشود، میتواند ناشی از نارساییها و آسیبهایی باشد که در نظام مدیریت عملکرد کارکنان وجود دارد .[6] مطالعات آسیبشناسی سازمانی در گام نخست با آزمایشهای مختلف، نوع نارسایی سازمان را تشخیص داده در گام بعدی برای برطرف کردن نارسایی، راهکارهای مناسب و مرتبط ارائه میدهد و ضمن ایجاد تعادل در سامانه و افزایش بهرهوری سازمانی، عواقب مثبتی را برای جامعه و سازمان به بار میآورد. پایین بودن سطح بهرهوری - کارایی و اثربخشی - در مؤسسهها و سازمانهای دولتی و عمومی، خود معلول و درواقع نشانه آسیب است که ریشهیابی علل آنها، نیاز به مطالعات آسیبشناسی سازمانی دارد.

[7] یکی از حوزههای قابلتوجه در آسیبشناسی سازمانها، حوزه مدیریت منابع انسانی بهعنوان محور و مبنای مزیت رقابتی در سازمان است. دستیابی به بهرهوری پایدار، خلاقیت، نوآوری و کیفیت مناسب زندگی در گروی مدیریت نیروی انسانی کارا، اثربخش، هوشمند و متعهد است. در دنیای کنونی، ثروت ملل را متشکل از ثروتهای طبیعی، فیزیکی و انسانی میدانند. آمارها نشان دهندهی »نقش تعیینکننده« نیروی انسانی در ایجاد، حفظ و گسترش ثروت ملی است .[8] آسیبشناسی، حساسترین مرحله مبتنی بر برنامه است که در آن، الگوی مناسب برای درک و شناخت مشکلات سازمانی، گردآوری و تحلیل اطلاعات، ارائه بازخورد برای مدیران و کارکنان در مورد مسئلههای مهم است.

با هر مطالعه در آسیبشناسی، بررسیهایی برای کمکردن فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب امور انجام میگیرد. برای اجرای موفق یک برنامه آسیبشناسی در حوزه منابع انسانی باید معیارها و اصول مهمی در فرآیند آسیبشناسی مدنظر قرار گیرد. یکی از مهمترین معیارهای موردتوجه در این فرآیند این است که برنامه آسیبشناسی باید بر مبنای نمونهها یا نظریه مناسب پیگیری شود و سپس اطلاعات آسیبشناسی به صورتی موشکافانه به تفکیک بخشهای مهم از فرآیندهای سازمانی ارائه شود؛ همچنین اطلاعات آسیبشناسی باید قادر به مقایسه فرآیندها با یکدیگر یا با معیارها و نقاط مرجع باشد .[9]

با توجه به اصول مطرحشده آسیبشناسی بر اساس نحوه درک کار سازمان پایهگذاری میشود. بر این اساس پژوهشگران و    صاحبنظران، مدلهایی را برای آسیبشناسی سازمانی معرفی کردهاند. این مدلها چارچوبهای فکری به دستاندرکاران آسیبشناسی برای تغییر و تحول سازمان میدهد. مدل آسیبهای سازمانی در تحول سازمان نقش تعیینکنندهای ایفا میکند 10]،.[11 ازاینرو پژوهشگران الگوهایی را برای آسیبشناسی سازمانی معرفی کردهاند که یکی از مهمترین الگوهای سازمانی عبارتاند از: مدل هفت بعدی وایزبورد، مدل توسعه منابع انسانی، مدل آسیبشناسی هاریسون و مدل تحلیل سهشاخگی .[12] آسیبها بسیار متعدد و متنوع هستند و همه سطوح عملکردها و اهداف و رفتارها و ساختارهای سازمانی را درگیر اختلال کنند. ازاینرو، یکی از مناسبترین مدلها و متدلوژی برای تجزیهوتحلیل و شناخت آسیبهای سازمانی مدل سهشاخگی است [13]؛ لذا در ادامه به توصیف این مدل پرداخته شده است.

الف- شاخه ساختاری:1 علل و عواملی که ساختارهای سازمان را در معرض بحران قرار میدهد، آسیبهای ساختاری نامیده میشود. ساختارهای سازمانی مسیرها، کانالها و ظروفی است که فرآیندها و عملیات سازمانی در آنها جاری میشود. شاخه ساختاری دربرگیرنده همهی عناصر، عوامل و شرایط فیزیکی و غیرانسانی سازمان است که بانظم، قاعده و ترتیب خاصی بههمپیوسته و چارچوب و قالب فیزیکی و مادی سازمان را میسازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید