بخشی از مقاله
:2480 بررسی تفاوت کاربرد نور در مسجد و کلیسا (نمونه موردي: مسجد نصیرالملک شیراز و کلیساي نوتردام)
چکیده:
در بررسی عناصر معماري، نور جزء اساسی و ضروري می باشد که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن میباشد. به ویژه نور از عوامل موثر بر ارزش فضایی است که به عنوان غیر ماديترین عنصر محسوس طبیعت همواره در معماري اسلامی وجود داشته و در واقع نشان عالم والا و فضایی معنوي است و در بناهاي مذهبی مانند معماري اسلامی و مسیحیت تجلی پیدا میکند که کاربرد آن را در ساخت مساجد به خوبی مشاهده میکنیم . همچنین در معماري مسیحیت هم این امرظهور پیدا میکند و به فضا سازي بناهاي مرتبط به این دین از جمله کلیساها رسوخ کرده است. حال سوال این است آیا کاربرد نور در مسجد و کلیسا با هم تفاوت دارد؟ فرضیه ي پژوهش هم بر این است که در هر دو بنا، نور براي فراهم کردن فضاي عرفانی در نظر گرفته شده و هدف آنتجلّی صفاست خداوند است که یکی از بارزترین آنها این است که خداوند خود نور است(الّله. نورو السماوات والارض). اما تفاوتهایی در استفاده از نور وجود دارد که به نظر میرسد در طراحی بازشوها این تفاوت ظاهر میشود. در تحقیق این مقاله که از نوع بنیادي و نظري است، به طور کامل به این مساله پرداخته می شود و روش استدلالهاي منطقی به کار گرفته میشود. و براي جمع آوري اطلاعات از منابع میدانی و کتابخانه اي شامل کتابهاي مرجع و سایت هاي اینترنتی کمک میگیریم و روش تحلیل آن کیفی است. نتیجه نهایی پس از بررسی تشابهات و اختلافات مطالعات موردي، این است که نور در هر دو بنا مشخصا اهمیت به سزایی دارد و استفاده از آن در هر دو مکان به معنی تجلی عدن و نماد قدرت لایزال الهی است و نه صرفا جهت رفع نیاز روشنایی، بلکه براي ایجاد معنویت در فضا و تاثیر گذاري از نور کمک
میگیریم.
واژگان کلیدي: نور، مسیحیت، اسلام، کلیسا، مسجد
.1 مقدمه:
بحثی که ما براي به چالش کشیدن مد نظر داریم، بررسی تاثیر نور در فضاسازي بناهاي معماري به خصوص در معماري اسلامی و مسیحی است. دو عنصر برتر ساخته شده در معماري اسلامی و مسیحی، مسجد و کلیسا هستند و اگرچه هر دوي اینها براي ایجاد یک فضاي روحانی و معنوي مناسب براي عبادت ساخته شدهاند، اما داراي تفاوتهایی در نوع ساخت (که به نظرمیرسد به علت تفاوت دین به وجود می آید) و همچنین تاثیر پذیري از عناصر طبیعی و نحوه به کارگیري آنها در بنا دارند. سوالی که اینجا مشخصا براي ما مطرح میشود، بررسی تفاوت کاربرد نور در مسجد و کلیسا است. چیزي که در ابتدا براي پاسخگویی به موضوع به ذهن میرسد، این است که تفاوت به دلیل تفسیر متفاوت نور در هر دو بنا است و همچنین نوع تاثیر پذیري این بناها هم نسبت به نور توسط روزن ها و پنجرهها متفاوت است. مثلا در بسیاري از مساجد و کلیساها از شیشههاي رنگی استفاده شده است که بررسی میکنیم تفاوت این پنجرههاي رنگی در چیست. نوع این تحقیق بنیادي است و همچنین روش تحقیق مقاله استدلالهاي منطقی است و براي جمعآوري اطلاعات از سایتهاي اینترنتی معتبر و کتابهاي جامع مرتبط مانند: نگاهی به مبانی معماري، ریشه ها و گرایش هاي نظري معماري، تاریخ هنر جانسون و... بهره گرفته شده است. تحلیل این مقاله هم از نوع کیفی است و از جداول تنظیم شده نیز کمک گرفته شده است.
همان طور که میدانیم، تاثیرات متقابل معماري اسلامی و معماري مسیحیت در غرب فلات آناتولی اتفاق افتاده است. به این منظور هدف بررسی ما در این مقاله این است که میزان تاثیر گذاري این دو مکتب نسبت به هم را بسنجیم و تشابهات و تضاد هاي نهایی آن ها را بیابیم.
.2 نور:
زیبایی که به چشم می آید از برکت وجود شنایی است، اگر نه در تاریکی زیبایی مفهومی ندارد. در بحث معماري، نور از اجزاي مهم ساختمان است که نقش اولیه و اساسی آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است. در هنر ساختمان سازي، نور عنصري است که در ترکیب با مفاهیم دیگر مانند رنگ و مصالح و سطوح و...زیبایی پیدا میکند. اما امروزه از نور صرفاً در جهت کاهش مصرف نور در نتیجه کاهش مصرف برق و اینکه نور جنوب نسبت به شمال و پس از آن شرق و غرب ارجعیت دارد صحبت میشود. در حالی که اگر به معماري گذشته نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته می شده و تاثیرت مثبت آن روي بنا و دید بصري، باعث ایجاد حس آمیزي و تاثیر پذیري بیننده می شده است. که یکی از این کاربردها بازي نور و رنگ در بازشوهاست که به وسیله طراحی نقش هایی بر روي پنجرهها و استفاده از
شیشه هاي رنگی صورت میگرفته که در طراحی جدید کمتر به آن توجه میشود.
در تمام ادیان، چه آنهایی که به خدا اعتقاد داشتند چه نداشتند، همگی از نور به عنوان منبع هستی و تجلی آفرینش یاد میکنند و آن را الهام بخش و نمادي براي معنویات میدانند. پس بالطبع در مکانهاي مذهبی از این عنصر بهره زیادي گرفته شده است.
.3 نور در اسلام:
در تفکر اسلامی، خدا نور است و تمام خلقت از نور الهی است. (مفهوم نور در ادیان ایرانی، موژان مومن). در قرآن به طور کامل به این موضوع اشاره شده:
ترجمه: خدا نور آسمانها و زمین استمثَل. نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد، آن چراغ درون آبگینهاى و آن آبگینه چون ستارهاى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنی بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مینماید و براى مردم
مثَلها میآورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است.
فراز هاي گوناگونی در توصیف نور از نظر فلاسفه و عارفان شرقی وجود دارد.به طور مثال سهروردي یکی از استادان برجسته تصوف، نظریه اي با عنوان اشراق مطرح و بیان می کند که منشاء همه موجودات و تمام جهان نور است. این عقیده و امثال آن و مکاتب فلسفه و عرفان شرقی که در سایه عقیده اسلامی ظهور میکند، مولود توجه اسلام به نور و تناذر طبقات موجودات هستی است. پایه عقیده دین اسلام قرآن است و پاي این عقیده (سهروردي) در اسلام با توجه به آیهالّله" نور السموت و الارض" (سوره نور) است. این آیه بیان میکند که خدا نور است و بدون نور هستی ممکن نیست. عقیدهفانیعر این تفکّر را تا جایی گسترش میدهد که معتقد به این است که همه چیز نور است. چون هیچ چیز از خالق جدا نیست. تنها تناذر طبقاتی موجودات تفاوت دارد (محی الدین ابن عربی) مانند این است که هرچه به منبع نور نزدیک بشویم،شدت نور بیشتر میشود.
.4 نور در مسیحیت:
نور در مسیحیت نیز جایگاه ویژه اي داشته است. در این دین از نور براي مثل زدن پاکی و دوري از گناه و تجلی حضور خداوند در این جهان مثال زده اند. وجود هاله نورانی اطراف حضرت مسیح در هنگام ظهور و نورانی بودن صلیب و نماد نور تلقی شدن آن دال بر این موضوع است. در کتاب آسمانی مسیحیت نیز به این موضوع پرداخته شده است:
در بخش عهد کتاب مقدس چنین آمده است:
»خداوند نور و نجات من است، از که بترسم؟« (مزامیر داوود، (27 :1 »زیرا که نزد تو چشمه ي حیات است . در نور تو ما نور خواهیم یافت.« (همان، (9:36
»اما براي شما که از من میترسید. آفتاب عدالت طلوع خواهد کرد. بر بالهاي وي شفا خواهد بود.« (ملاکی،(342
.5 استفاده از نور در معماري اسلامی:
به این نکته رسیدیم که نور ارزش بالایی در اسلام دارد و نتیجه این اصل در معماري اسلامی نیز رسوخ میکند.
به طور خلاصه می توان گفت که نور چهره خداست که تجلی آن در مسجد است. االله نور آسمان و زمین است (سوره نور)؛ و این نور سختی و سردي ساختمان و سنگ ها را کاهش میدهد. تجلی جنبههاي معنوي نور در جنبه هاي فیزیکی ساختمان، اصلیترین محور زیباییشناسی معماري اسلامی در عرفان است(هانیه ارجمندي، نور و رنگ).
با در نظر گرفتن این موضوع در مییابیم که مسجد مهمترین بناي اسلامی است و نور هم که نمادي از خداوند است، در این بنا بسیار مورد اهمیت واقع شده. کاربرد نور در بناهاي اسلامی متفاوت است. به طور مثل در مساجد هم براي برجسته کردن فضاهاي حائز اهمیت مانند محراب، و هم با به کار بردن شیشههاي رنگی و طراحی پنجرهها از عبور نور در آن کمک میگیرندتا فضایی آرامش بخش و روحانی را به ارمغان بیاورند.
.6 استفاده از نور در معماري مسیحی:
بررسی تاریخی نشان میدهد که استفاده از نور و مفهوم آن در معماري چگونه در طول قرنها دچار تغییر و تحول شده است. در ابتداي دوران مسیحیت، نور نقش واسطه خدا و جهان را ایفا میکرد ویا خودش سمبلی از وجود خدا بود. عیسی مسیح پس از رستاخیز گفت: »من نور جهان هستم« بدینسان تجلی ظاهري نور به یک پدیده معنوي تبدیل شد. کلیساي جامع دوره رومانسک (1250-900) آخرین بناهاي اروپایی بودند که نه براي بشر که براي خدا بنا شدند . این کلیساها سنگرهاي اعتقادي محسوب میشوند معماري آنها به گونه اي بود که مانند پلی دنیاي خارج را با داخل مرتبط میکرد و ظاهر خارجی بنا بیانگر مفهوم مستقیم ارتباط خدا و جهان بود. ورود نور به داخل طوري تنظیم شده بود که فضایی تاریک و مرموز ایجاد کند به گونه اي که حضور شخص در فضا همراه با ترس آمیخته به احترام باشد.
در دوران گوتیک، از نیمه قرن سیزدهم تا پایان قرن پانزدهم، ساختمانهاي عظیمی ساخته شدند که در پی سرپیچی از جاذبه زمین برآمده وبه طرز ستایش آمیزي با استفاده از نور، متمایز و قابل توجه شدند. دیوارهاي کشیده روبه بالا و گنبدهاي شیاردار نگهداري از دیوارهاي محصور و قوس تیز را میسر میکرد. اینم خطوط عمودي رو به بالا ویژگی معماري گویتک بود. در دوران رنسانس از سالهایی 1420 تا 1660 تغییر نقش نور از یک عنصر مذهبی به یک عنصر شخصیتی و زیبایی شناسانه براي ایجاد سطوح زیبا ، کاهش چشمگیر اهمیت آن شد. در واقع، اهمیت نور به ساده ترین استفاده عملکردي از آن یعنی به کار گیري آن براي روشن ساختن یک فضا تقلیل یافته بود.
با پیشرفته تر شدن فرم هاي ساختاري درخشندگی و شفافیت با هم مترادف مذهبی شدند، یعنی کلیساها به صورت فضاهایی نورانی در آمدند بین سالهاي 1560 تا 1760 در دوران باروك یک بار دیگر ارتباط بیشتري میان انسانها و نور ایجاد شد. بر اساس این تلقی،
تبیین قوي و موثر معماري ایجاد دوایر نور بر فراز سالن هاي کلیساها بود که باعث ایجاد حالتی شناور براي گنبد میشد. این روش سطوح را با حالتی غیر عادي مدور نشان میداد. (مقالات معماري - نور..(htm در این مقاله ما معماري دوره گوتیک را مورد بررسی قرار میدهیم تا ثیرات نور در آن را به طور کامل بررسی کنیم.