بخشی از مقاله

بررسی پذیرش روش های حسابداری مدیریت در بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs)

چکیده
یکی از جنبه های مهم تحقیقات حسابداری در کشورهای مختلف، کسب شناخت از وضعیت سیستم های حسابداری و کشف نقاط ضعف، خلاء های موجود و ارائه راهکارهایی برای رفع کاستی ها و ارتقاء به سطوح بالاتر است. با وجود انجام تحقیقات بسیاری در زمینه مباحث مالی شرکت های ایرانی، متاسفانه تحقیق جامعی در خصوص بررسی جایگاه فعلی و میزان استفاده از روش های حسابداری مدیریت در شرکت های مذکور انجام نشده است. هدف از این تحقیق بررسی پذیرش روش های حسابداری مدیریت در شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) استان مازندران می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کتبی که اعتماد و اعتبار آنها مورد تایید قرار گرفته، استفاده شده است. در تحقیق حاضر، داده های جمع آوری شده با تعداد 85 پرسشنامه، توسط نرم افزار لیزرل مورد تحلیل عاملی و تحلیل مسیر قرار گرفت و هر یک از فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که از میان پنج تکنیک حسابداری مدیریت مطرح شده در این تحقیق ، سیستم هزینه یابی برای مدیران شرکتهای کوچک و متوسط از بالاترین اولویت برخوردار می باشد. سیستم های بودجه بندی و ارزیابی عملکرد در درجه دوم و سوم اهمیت قرار دارد. همچنین، روشهای به تازگی توسعه یافته حسابداری مدیریت استراتژیک و سیستم ارزیابی عملکرد کمتر مورد استفاده و توجه مدیران قرار دارد و به ترتیب در درجه چهارم و پنجم اهمیت قرار می گیرد.

مقدمه
حسابداری مدیریت می تواند به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت با تسهیل تحلیل،پیش بینی، گزارشگری و در نهایت تصمیم گیری، نقشی اساسی در بهبود فرصت های موجود، توسعه امکانات بالقوه و برقراری کنترل های مناسب و انعطاف پذیر ایفا کند. این شاخه از حسابداری، بر خلاف شاخه دیگر که بسیار نیز مورد توجه است، پشتوانه قانونی به جهت استفاده و رعایت ندارد و به شرایطی از قبیل میزان اعتقاد مدیران شرکت ها به استفاده صحیح از اطلاعات مناسب در تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل، دانش نظری ایشان و درک تاثیر گذاری تکنیک های حسابداری مدیریت در موفقیت های تجاری سازمان بستگی دارد. نقش حسابداری مدیریت در بنگاه های اقتصادی کشور با توجه به وضعیت اقتصادی در دو دهه گذشته کاملا جلوه کرده است. با حرکت به سوی خصوصی سازی، تغییرات در الگوهای رقابت،تولید،ساختار شرکتها، توسعه فناوری و نیز مطرح شدن تجارت جهانی، اهمیت حسابداری مدیریت در بنگاه های اقتصادی بخوبی مشهود است. تحقیقات تجربی اخیر در کشورهای غربی نشان می دهد که حسابداری مدیریت برای نگهداشتن ارتباط خود با سطح جهانی شدن روزافزون امروزی، باید با تغییر در نیازهای مدیران هماهنگ شود (حساس یگانه و همکاران،.(1390

سازمان های گوناگون به منظور تحقق اهدافی چون تدوین استراتژی کلی و برنامه های بلندمدت، تصمیم گیری برای تخصیص منابع، حداکثر نمودن ارزش شرکت و ثروت سهامداران و توجه به مسئولیت های اجتماعی سازمان باید از ابزارهای حسابداری مدیریت استفاده کنند. تحقق این اهداف، وظایفی مانند تامین اطلاعات مورد نیاز مدیران برای تصمیم گیری و برنامه ریزی، کمک به مدیران در راهبری و کنترل فعالیتهای عملیاتی، انگیزش مدیران و کارکنان برای فعالیت در راستای هدفهای سازمان، سنجش و ارزیابی عملکرد بخشهای تابع، مدیران و سایر کارکنان را برای حسابداری مدیریت الزامی می کند. به این ترتیب، حسابداری مدیریت باید به کمک ابزارهای موجود، اطلاعات دقیقتر و وسیع تری به مدیران به منظور تصمیم گیری های مختلف ارائه کند. وجود چنین ابزارهای نوین و اثر بخش حسابداری مدیریت، مدیران را در دستیابی بهتر و بهینه تر به اهداف شرکت یاری کند که در راس این اهداف افزودن ثروت سهامداران و ارزش شرکت است (خدامی پور و طالبی،.(1389

در سالهای اخیر اهمیت ونقش صنایع کوچک و متوسط در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه رو به افزایش بوده است. در دو دهه گذشته با ظهور فناوری های جدید در تولید و ارتباطات، تحولاتی در قابلیت های واحدهای صنعتی، روش های تولید و توزیع و ساختار تشکیلاتی بنگاه ها پدید آمده که عموما بر اهمیت واحدهای کوچک و متوسط افزوده است. افزایش و رقابت و تمرکز شرکت ها بر فعالیت های محوری، موجب تفکیک عمودی شرکت ها، گسترش روابط پیمانکاری با تامین کنندگان قطعات و مواد اولیه و تقویت روابط در زنجیره عرضه شده است. همه این تحولات بر اهمیت واحدهای کوچک افزوده است. به علاوه چون فرآیند یادگیری در صنایع کوچک ومتوسط موجب تربیت مدیران توانمند می شود و خارج شدن این صنایع از صحنه رقابت زیان کمتری را بر جامعه تحمیل می کند، لذا صنایع کوچک و متوسط به عنوان بستر مناسبی برای ایجاد صنایع رقابت پذیر و توانمند محسوب شده است و در اکثر کشورها بر سیاست گذاری مناسب برای این صنایع تاکید شده است.

در کشور ما در زمینه حسابداری مدیریت، چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ کاربردی چنانکه باید و شاید، کار در خور توجهی انجام نشده است. نیاز به حسابداری و گزارشگری مالی برون سازمانی و الزامی شدن استانداردها و اصول حسابداری از سال 1360 موجب ارتقای سطح گزارشگری مالی شد. اما زمینه دیگر حسابداری یعنی حسابداری مدیریت، رشدی همپایه حسابداری مالی نداشته است. از این رو این پژوهش به دنبال بدست آوردن وضعیت فعلی حسابداری مدیریت در بنگاه های کوچک و متوسط و همچنین وجود،میزانِاستفاده و اهمیت بکارگیری تکنیک ها، روش ها و مفاهیم حسابداری مدیریت می باشد. این موضوع پیآمدهای سودمندی برای نظریه و عمل در پی خواهد داشت. این تحقیق شواهد تجربی جدیدی را برای استفاده از روش های حسابداری مدیریت فراهم خواهد کرد. همچنین این موضوع به یک تحقیق الحاقی در مورد مفهوم جدید SME در مورد اینکه چه عوامل وابسته ای بر میزان استفاده از روش های حسابداری مدیریت تاثیرگذارند کمک خواهد کرد.

مزیت های این تحقیق به شرح زیر خواهد بود:

· خلق آگاهی در میان مدیران بنگاه های متوسط و کوچک از اهمیت حسابداری مدیریت به عنوان وسیله ای برای ارتقای عملکرد و حفظ رقابت در بازار
· تدارک نتایجی که ممکن است به سیاست گذاران کمک کند، از جمله سطح استفاده از روش های حسابداری مدیریت در میان بنگاه های متوسط و کوچک و عواملی که بر استفاده از روش های حسابداری مدیریت تاثیر گذارند.

در این پژوهش به دنبال بدست آوردن وضعیت حسابداری مدیریت در بنگاههای کوچک و متوسط و همچنین وجود، میزان استفاده و اهمیت بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت در این بنگاهها هستیم.


مبانی نظری و پیشینه
مبانی نظری
امروزه پرداختن به ابزارها و رویکردهای اثربخش و آینده نگر برای پیش بینی عملکرد آینده سازمان و پیش بینی منابع مورد نیاز در قبال دستیابی به این عملکرد، بسیار حیاتی و ضروری است. یکی از حیاتی ترین این ابزار "حسابداری مدیریت" در مقابل ابزار رایج "حسابداری مالی" است. حسابداری مدیریت به عنوان »فرآیند شناسایی، اندازه گیری ، جمع آوری، تجزیه و تحلیل ، تهیه، تفسیر، ارتباط اطلاعات مالی استفاده شده توسط مدیریت برای برنامه ریزی، ارزیابی، کنترل سازمانی و برای اطمینان از استفاده مناسب ومسئولیت پذیری در قبال منابع تعریف شده است)«بیانیه در مورد هدف حسابداری مدیریت، .(1981 انجمن حسابداران مدیریت (IMA) بهعنوان مجمعی حرفهای، حسابداری مدیریت را چنین تعریف میکند "حسابداری مدیریت عبارت است از فرایند تشخیص، اندازهگیری، جمعآوری، تحلیل، تهیه، تفسیر و ارزیابی و کنترل داخلی فعالیتهای سازمان برای تضمین و اطمینان از استفاده مناسب از سرمایه".

مراحل توسعه حسابداری مدیریت
در نوشتارهای تخصصی، مراحل تکامل حسابداری مدیریت بر اساس دو دیدگاه دسته بندی می شود: رویکرد غربی و رویکرد شرقی. طبق رویکرد غربی یا آنگلو آمریکایی، چهار مرحله تکامل برای اطلاعات حسابداری مدیریت در نظر گرفته شده است که عبارتند از اطلاعات لازم برای
(1 تعیین بها و کنترل مالی،
(2 کنترل و برنامه ریزی مدیریتی،
(3 کاهش اتلاف منابع در تولید و
(4 خلق ارزش از طریق استفاده اثربخش از منابع (حساس یگانه و همکاران،.(1390

مرحله یک مربوط به سالهای پیش از سال 1950 میلادی است. تاکید و تمرکز اصلی در این مرحله بر تعیین بها و کنترل مالی بوده است و منبع اصلی اطلاعات در این مرحله، صورتهای مالی به شمار می رفت که در آن استفاده از نسبتهای تحلیلی، تحلیل های صورت های مالی و دیگر تکنیکهای محاسبه بها بسیار رایج بوده است.

مرحله دو تا سال 1965 میلادی را در بر می گیرد که در آن توجه به سمت گردآوری اطلاعات به منظور تصمیم گیری و برنامه ریزی مدیریتی و کنترل از طریق استفاده از تکنیکهایی نظیر تحلیل سیستم و حسابداری سنجش مسئولیت بوده است.

مرحله سه مربوط به سالهای پیش از 1985 میلادی است، زمانی که توجهات معطوف به کاهش اتلاف منابع مورد استفاده در تولید بوده است. این امر از طریق حذف»فعالیتهای بدون ارزش افزوده« و استفاده از فرمولهای ریاضی مانند: مقدار سفارش اقتصادی(مدل (EOQ یا رگرسیون چند متغیره،محقق شد.
در مرحله چهار، تاکید بر خلق ارزش از طریق استفاده اثربخش از منابع است و تکنیکهای محرک ارزش برای مشتری و سهامدار و همچنین نوآوریهای سازمانی را مورد توجه قرار می دهد. در این مرحله بکارگیری روشهای پیشرفته حسابداری مدیریت مانند سیستم اقدام به هنگام((JIT، کارت ارزیابی متوازن، ترازسنجی و حسابداری مدیریت استراتژیک، برجسته و متداول است. طبق بیان فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC) بعد از سال 1985 توجه دنیا و به خصوص کشورهای توسعه یافته به سمت مرحله چهارم حسابداری مدیریت معطوف بوده است.

از سوی دیگر علاوه بر دیدگاه غربی – آنگلوآمریکایی که در بالا توضیح داده شد، دیدگاه شرقی – ژاپنی به واسطه توسعه اقتصاد ژاپن در زمینه بسط و تکامل حسابداری مدیریت معرفی شده است. بنابر دیدگاه شرقی - ژاپنی نیز، چهار مرحله تکامل برای حسابداری مدیریت به شرح زیر ارائه شده است:
(1 مرحله گذار؛
(2 مرحله سنتی؛
(3 مرحله کمی و
(4 مرحله یکپارچه.
مرحله اول یا مرحله گذار برای دورانی است که درآن شرکتها و امورتجاری با نیت گسترش موقعیت و با در نظر گرفتن حسابهای مالی مدیریت می شود. هیچ گونه سیستم مستقلی برای حسابداری مدیریت ایجاد نشده است و مدیران تمایل به استفاده از نسبت های مالی یاارقام مقایسه ای دارند.

دومین مرحله که حسابداری مدیریت سنتی نام دارد،اشاره به مقاطع زمانی دارد که در آن، تأثیر به سزای بودجه دولت در آن دوره خاص، قابل مشاهده است.در چنین دوره ای استفاده از روشهای سنتی، مانند: کنترل بودجه ای، بهایابی استاندارد و تجزیه و تحلیل انحرافات متداول بوده است.

سپس در دهه 70 میلادی، حسابداری مدیریت درژاپن با مرحله سوم مواجه شد که در آن استفاده ازفرمولهای ریاضی در اداره امور بسیار سودمند بود. بخش عمده فعالیتها در آن دوره، به کنترل، برنامه ریزی و پیش بینی آینده تجاری اختصاص داشت.احتمالات و روشهایی مانند: برنامه ریزی خطی، مدل موجودی کالای بهینه در این مرحله به طور گسترده بکارگرفته می شدند.

در نهایت بالاترین سطح از حسابداری مدیریت در این دیدگاه، مرحله ی چهارم است که با نام » یکپارچه « شناخته می شود. در این سطح اعتقاد بر آن است که اطلاعات حسابداری مدیریت با دیگر مکانیزم های کنترلی مدیریت یکی می شود تا در نهایت سیستم هزینه یابی وحسابداری مدیریت اثربخشی منطبق بر سیاست های اصلی مدیریت به دست آید.

بررسی وضعیت حسابداری مدیریت در ایران
شواهد حاکی از آن است که متاسفانه حسابداری به مثابه ابزاری برای مدیریت، کاربرد چندانی نیافته است و فرهنگ یاری جویی از رویه های حسابداری مدیریت به اندازه کافی در بین مدیران ایرانی ترویج نیافته است. علیرغم آن که در طول سالیان گذشته، استقبال از مفاهیم جدید تصمیم گیری رو به گسترش بوده است اما این موضوع در قیاس با نرخ پیدایش فن آوری های جدید در ساخت و ساز محصولات، سرعت تغییرات در فرآیندهای تولیدی در کشور و تعداد دیدگاه های نوین طرح شده در حسابداری مدیریت بسیار اندک بوده است. نتایج بدست آمده از انجام تحقیقات، اطلاعات به نسبت جامعی از وضعیت بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت در شرکتهای ایرانی ارائه می دهد. تکنیک هایی مانند: تجزیه و تحلیل صورت سود وزیان و ترازنامه، تجزیه و تحلیل صورت جریان وجه نقد، تجزیه وتحلیل نسبتهای مالی، بودجه بندی سالانه و برنامه ریزی موارد((MRP به نسبت سایر موارد کاربرد بیشتری دارد.(حساس یگانه و همکاران،.(1390
از نظر مراحل تکامل حسابداری مدیریت، در ایران مرحله اول(تعیین بهای تمام شده و کنترل مالی) وجود دارد. مرحله دوم (تهیه و آماده سازی اطلاعات برای برنامه ریزی و کنترل مدیریت) ممکن است وجود داشته باشد. مرحله سوم (کاهش اتلاف منابع سازمان) و مرحله چهارم(خلق ارزش از طریق استفاده کارا از منابع) وجود ندارد(ابراهیمی کردلر و مقدس پور،.(1393

این گمان وجود دارد که مدیران آشنایی های لازم را با تکنیک های نوین ندارند و این خود می تواند دلیل با اهمیتی در خصوص عدم اجرای تکنیک های موجود در مرحله سوم و چهارم سیر تکاملی باشد. همچنین مدیران اعتقاد دارند فاصله بسیاری بین آموزش های دانشگاهی با نحوه پیاده سازی آنها وجود دارد. در این میان شاید نهادهای حرفه ای بتوانند با برگزاری دوره های کاربردی مناسب، این فاصله را کاهش دهند و مقدمات پیشرفت سطح بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت را فراهم نمایند. از سوی دیگر با نگاه به میزان ثبات اقتصادی کشور در سالهای گذشته و جا به جایی زود هنگام مدیران، عدم اجرای برخی از تکنیک ها که نیازمند حداقلی از زیرساختها است طبیعی به نظر می رسد. بعنوان مثال برای اجرای سیستم اقدام به هنگام، ثبات اقتصادی از شروط لازم است که متاسفانه با اتفاقاتی که در سالهای گذشته شاهد آن بوده ایم وجود کمرنگی داشته است(حساس یگانه و همکاران،.(1390

بنگاه های کوچک و متوسط
صنایع بطور کلی به صنایع بزرگ، صنایع متوسط و صنایع کوچک تقسیم می شوند. هر کشوری متناسب با شرایط خاص خود تعریفی در این خصوص ارائه کرده است(وازنت ،.(2003 در حقیقت شرایط اقتصادی و صنعتی حاکم بر هر کشور، معرف صنایع کوچک و متوسط آن است. این تعریف ها به طور عمده بر اساس معیارهای کمی از قبیل تعداد کارکنان و میزان گردش مالی مطرح شده است. هر چند تقسیم بندی بر اساس معیارهای کمی، تعریف ها را ساده تر می کند، اما همیشه این معیارها ابزار مناسبی برای تقسیم بندی نیستند. بلکه مشخصات کیفی شرکت ها نیز در این تقسیم بندی حائز اهمیت می باشند. معمولا بنگاه های متوسط و کوچک از سه ویژگی کیفی: مالکیت و مدیریت واحد، مالکیت فردی و خانوادگی، و استقلال از سایر بنگاه ها برخوردارند. این ویژگی های کیفی نیز می باید در تعریف جایگاه و کارکرد شرکت ها به عنوان بنگاه های متوسط و کوچک مورد توجه قرار گیرد. در غیر این صورت تنها اکتفا کردن بر معیارهای کمی، اجرای برنامه ها و سیاست های مربوط به SME ها را با مشکل مواجه خواهد نمود(امین بیدختی و زرگر،.(1390 در ایران نیز تعاریف گوناگونی از شرکت های کوچک و متوسط در سازمان های مختلف وجود دارد. ارگان ها و سازمان های مختلف هر یک بنا به مقتضیات کاری خود به تعریف و تقسیم بندی بنگاه ها از حیث بزرگی، کوچکی و متوسطی پرداختند.

· بر اساس تعریف وزارت صنعت،معدن و تجارت، بنگاه های کوچک ومتوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی هستند که کمتر از 50 نفر شاغل دارند.
· بنا به تازه ترین تعریف سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی، صنایع کوچک به صنایعی گفته می شود که تعداد شاغلان آنها بین 5 تا 50 نفر باشد و صنایع بزرگ، صنایعی می باشند که تعداد شاغلان بیش از 50 نفر داشته باشند.
· بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر 100 نفر نیروی کار را به عنوان بنگاه های کوچک و متوسط تلقی می کند
· مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقه بندی کرده است؛ کسب و کارهای دارای9-1 کارگر، 49-10 کارگر، 99-50 کارگر و بیش از 100 کارگر (آمار سال .(1378

وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع بکار می برد. هر چند این طبقه بندی ظاهرا شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از 10 نفر نیروی کار را بنگاه های کوچک و متوسط محسوب می کند و سایر کسب و کارها را "کارخانجات صنعتی بزرگ" قلمداد می کند.

اهمیت واحدهای کوچک و متوسط در ایران را از دو بعد کمی و کیفی می توان بررسی کرد. از بعد کمی، درصد بسیار بالایی از شرکت های موجود در کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل می دهند و تعداد شاغلان این واحدها قابل توجه است. هم چنین ارزش افزوده ای که این واحدها تولید می کنند در کشورهای مختلف، چیزی بین یک سوم تا نیمی از ارزش افزوده کل کشور را تشکیل می دهد. از بعد کیفی، این واحدها می توانند بخش خصوصی را در سرمایه گذاری ها تشویق کنند، چون بخش خصوصی معمولا برای ایجاد واحدهای بزرگ امکانات کافی ندارند. این واحدها همچنین می توانند به عنوان ابزار مناسبی برای خصوصی سازی در نظر گرفته شوند. این واحدها امکان شناخت بازار را دارند و می توانند خود را با نیازهای بازار منطبق کنند و به خاطر کوچک بودن، فرآیند تصمیم گیری در آنها بسیار سریع است. این واحدها می توانند قدرت ابتکار و خلاقیت بیشتری داشته باشند، در توزیع فناوری در سطح کشور می توانند موفق تر باشند و سریعا خود را با فناوری های لازم تطبیق دهند و در یک نکته می توانند تخصصی عمل کنند که این امر در واحدهای بزرگ کمتر اتفاق می افتد.


موانع توسعه حسابداری مدیریت در بنگاههای کوچک و متوسط ایران
در سالهای اخیر تعداد بسیار معدودی از روش های حسابداری مدیریت در واحدهای تولیدی مورد استفاده قرار گرفته است که عبارتست از: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر، هزینه یابی استاندارد، بودجه جامع، بودجه بندی سرمایه ای. از روشهایی همچون حسابداری سنجش مسئولیت، هزینه یابی تفاضلی، کاربرد تحقیق در عملیات و هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای ایرانی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. ذکر این نکته لازم است که رویکردهای حسابداری مدیریت با توجه به نوع نگرش در کشورهای مختلف، متفاوت است. به عنوان نمونه میهر((2001 با مقایسه مطالعات انجام شده در آمریکا و انگلیس به این نتیجه رسیده است که در آمریکا روشهای کمی و اخیرا اقتصادی در حسابداری مدیریت مورد توجه بوده است. این در حالی است که در انگلیس، زمینه های رفتاری و علوم اجتماعی بیشتر مدنظر بوده است. در جستجو برای یافتن علل و موانع عدم استفاده از روشهای حسابداری مدیریت در شرکتهای تولیدی دو جنبه مشخص گردیده است: الف) نبود دانش مدیران نسبت به مفاهیم و روشهای حسابداری مدیریت و ب) سایر عوامل پاسخ دهندگان در مورد عدم بکارگیری روشهای حسابداری مدیریت دلایل زیر را عنوان نمودند:

-1 نبود اطلاعات لازم برای انجام دادن پیش بینی های لازم -2 نبود هماهنگی و همکاری سایر بخش های واحد تولیدی با امور مالی -3 مشکل بودن تفهیم روش مورد عمل به مدیران تولید -4 آشنا نبودن به تفکیک هزینه های ثابت و متغیر

پیشینه تحقیق
کامیلاح(2013) 1 تحقیقی با عنوان " اتخاذ روشهای حسابداری مدیریت در بنگاههای متوسط و کوچک مالزی"انجام داده است. این تحقیق نشان می دهد که بطور کلی بنگاههای متوسط و کوچک مالزیایی مخصوصا بنگاههای متوسط بطور گسترده ای تکنیک های حسابداری مدیریت مانند هزینه یابی،سیستم بودجه بندی و معیارهای ارزیابی عملکرد را اتخاذ می نمایند. علاوه بر این از آنجاییکه پاسخ دهندگان در کشورهای در حال توسعه مستقر هستند بکار گیری مهارتهای جدید حسابداری مدیریت توسط آنها همانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت و حسابداری مدیریت استراتژیک و دیگر تکنیکهای پیشرفته در مقایسه با کشورهای توسعه یافته کمتر انتظار میرود. شرکتهای مالزیایی بکارگیری سیستم های حسابداری مدیریت سنتی(بودجه بندی،هزینه یابی،ارزیابی عملکرد ) را برای رفع نیازهای گزارشگری داخلی و خارجی خود ترجیح می دهند.

سلیمان و دستیاران(2004) 2 دلایل احتمالی پذیرش و استفاده بیشتر از روش های حسابداری مدیریت سنتی نسبت به روش های جدید در 4 کشور تحت بررسی(چین، سنگاپور،هند و مالزی) را چنین شرح می دهند: عدم آگاهی در تکنیک های جدید، عدم کارشناسی و شاید بطور مهم تر عدم پشتیبانی مدیریت ارشد.

مالیاح و همکارانش(2004) 3 در چهار کشور آسیایی (شامل مالزی؛ سنگاپور، چین و هند) نشان دادند که میزان استفاده از تکنیکهای نوین حسابداری مدیریت (نظیر سیستم اقدام به هنگام، بهایابی بر مبنای فعالیت، مدیریت کیفیت جامع، مهندسی مجدد فرآیندها، ارزیابی چرخه عمر، و بهایابی هدف) بسیار کم است و به نحوی که می توان گفت، اصلا مورد استفاده قرار نمی گیرد. درمقابل، فنون سنتی حسابداری مدیریت نظیر بهایابی استاندارد، تجزیه و تحلیل انحرافات، بودجه بندی سنتی و تجزیه و تحلیل بها - حجم – سود، کماکان به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.

انجمن حسابداران مدیریت آمریکا(2003) 4 در تحقیقی با عنوان "کاربرد 17 ابزار ویژه حسابداری مدیریت درشرکت های

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید