بخشی از مقاله

تأثیر تغییرات اقلیمی بر میزان تغییرات کربن موجود در خاک
چکیده : یکی از سوالات کلیدی در خصوص ابعاد پدیده گرم شدن زمین این میباشد که چه اتفاقی بر روی میزان کرین موجود در خاک که در مواد آلی خاکها وجود دارند، خواهد افتاد، اگر میانگین متوسط درجه حرارت سطح زمین افزایش یابد. این مقاله تلاش دارد تا اثرات تغییرات عناصر اقلیمی از قبیل حرارت خاک و بارندگی را بر روی کرین موجود در خاکهای جهان مطالعه نماید. کلید فهم اثرات احتمالی تغییر اقلیم، مطالعه روابط بین پدیده و رژیم حرارتی خاكها می باشد؛ چرا که در این خصوص دمای خاک مؤثرتر از دمای هوا میباشد. اگر ما قادر باشیم رژیم حرارتی خاک را فهمیده و آن را بصورت مدل بیان نمائیم، قطعا ما می توانیم به مدلسازی اثرات احتمالی سناریوهای بر روی کربن آلی خاک بپردازیم. برای مدلسازی و پیش بینی درجه حرارت خاک، این تحقیق از یک مدل حرارتی خاک استفاده نموده است. مدل مورد نظر از داده های اقلیمی و خاک استفاده کرده و وابسته به تعدادی پیش فرضهایی می باشد. برای مثال، خاک به عنوان یک محیط همگن در نظر گرفته شده است. درجه حرارت خاک در عمق ۳۰ سانتیمتری برای صد سال آینده تحت تأثیر سه شرایط متفاوت اقلیمی از طریق داده های درونیابی شده از مدلهای کامپیوتری (IXM) و مجموعه ای از دادههای جهانی خاک تخمین زده شده است. درجه حرارت خاک پیش بینی شده، اطلاعات بارندگی و مجموعه داده های جهانی پوشش گیاهی در مدل کربن مورد استفاده قرار گرفته است تا بدان وسیله بتوان تأثیر احتمالی تغییرات اقلیمی را بر روی کربن آلی خاک مورد مطالعه قرار داد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سطح مواد آلی موجود در خاکهای جهان در نتیجه افزایش در درجه حرارت خاک و بارندگی، کاهش پیدا خواهد نمود. نتایج همچنین نشان می دهد که پدیده بطور متفاوتی مناطق مختلف طبیعی و اقلیمی بر روی زمین را متأثر خواهد نمود. لازم به توضیح است که داده های مدل شده متعددی وجود دارد که این مقاله تنها از یکی از آنها استفاده نموده است. نتایج بدست آمده نیز تحت تأثیر یکسری ساده سازیها در مدلها و داده ها بوده و ارائه محیط واقعی و روابط حاکم در جو، اقیانوسها و خشکیها در مطالعاتی از این قبیل بسیار مشکل و تقریبا در حال حاضر غیر قابل ممکن می باشد. اگر چه نتایج این تحقیق همانند س ایر کارهای قبلی) نشان می دهد که سطح مواد آلی در خاکهای جهان با توجه به افزایش درجه حرارت و بارندگی رو به کاهش خواهد رفت، کماکان به دلیل مطالب ذکر شده در فوتی نمی توان قطعا دقت نتایج را کاملا تایید نمود. لذا مطالعات و دقت بیشتر در مدلهای کامپیوتری در جهت تعیین هر چه بهتر اثرات بر روی پدیدههای مختلف امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد.


مقدمه
مواد آلی موجود در خاک منبع عمده کربن در بیوسفر بوده و میزان آن تقریبا معادل دو برابر میزان CO2موجود در جو برآورد شده است (1988 ,Falloon et al). این مواد در نتیجه تعادل فرآیندهای بلند مدت فتوسنتز و تنفس در اکوسیستمهای زمینی ایجاد شده (1990 ,Schlesinge) و مهمترین نقش را در چرخه کربن ایفا می نمایند (;1994 ,Ewaran , et at , 1993 Gifford 1999 ,and Rosenweig and Hillel). میزان نسبتا زیاد و زمان عمر طولانی منابع ایجاد کننده مواد آلی در خاک، آنها را به عنوان یک منبع بزرگ بالقوه جهت کربن که به جو فرستاده می شود، مطرح می سازد. میزان مواد آلی موجود در خاک بطور عمده ای به فاکتورهای اقلیمی و بیولوژیکی وابسته است. دما و با تأثیر کمتر، بارندگی از مهمترین فاکتورهایی هستند که فعالیت میکروبیولوژیکی و نرخ تجزیه مواد آلی و رشد گیاه را کنترل می نمایند. هر گونه تغییری در افزایش یا کاهش مواد آلی در خاک، میزان کربن موجود در خاک را تحت الشعاع قرار داده و نیز متعاقبا سبب افزایش یا کاهش میزان دی اکسید کربن در اتمسفر زمین می گردد. در دهه اخیر مطالعه و بررسی اثرات احتمالی تغییرات دمای هوا بر روی میزان مواد آلی موجود در خاکها با کمک مدلهای کامپیوتری توسط دانشمندان متعددی صورت پذیرفته است (1995 ,1993 ,Jenkinson et al, 1991 ; and Krishbaum). نتایج اینگونه مطالعات همگی تأکید کردند که روشهای مدلسازی به صورت بالقوه می توانند به عنوان یکی از ابزارها و روشهای کشف سناریوهای مختلف محیطی مطرح شوند. این مدلها نشان دادند که با استفاده از آنها می توان به گسترش درک و فهم بشری در خصوص اثرات پدیده گرم شدن زمین بر روی منابع کربن موجود در خاک و اینکه چگونه اقلیم می تواند میزان این منابع را متأثر سازد، پرداخت. اکثر مطالعات استفاده شده در این خصوص، با تکیه بر افزایش متوسط دمای هوا در مقیاس جهانی (از قبيل 1991 ,Jenkinson et al) سعی در مطالعه تغییرات منابع کربن داشته اند، در حالی که استفاده از دمای خاک و نیز دیگر پارامترهای اقلیمی چون بارندگی در میزان تغییرات مواد آلی خاک در مدلها کمتر دیده شده است. برای فهم و درک بهتر و دقیقتر از اثرات احتمالی پدیده گرم شدن زمین بر روی مواد آلی خاک، توجه به رژیم حرارتی خاک، تغییرات در تعادل انرژی در سطح زمین و در نیمرخ خاک و نیز تغییرات بارندگی بسیار حائز اهمیت می باشد. بدین ترتیب، این مقاله سعی دارد اطلاعات بدست آمده از طریق یکی از مدلهای را با اطلاعات حاصله در معادلات حرارتی خاک و تعادل انرژی در سطح زمین و مدل کربن پیوند داده، ابتدا درجه حرارت خاک را طی یک دوره صد ساله پیش بینی کرده و نهایتا با استفاده از سایر اطلاعات مورد نیاز، تغییرات منابع کربن در خاک را در طی دوره های مذکور در مقیاس جهانی مورد مطالعه قرار دهد. در این راستا، از مدل حرارتی (1995 ,Krarti) برای پیش بینی دمای خاک و از مدل کربن برای پیش بینی تغییرات کربن استفاده شده است. هدف اصلی در این مقاله مطالعه اثرات احتمالی تغییرات اقلیمی بر روی منابع مواد آلی خاک و اثرات بالقوه هر گونه افزایش C2 از خاک به جو در طی یک دوره صد ساله می باشد. اهداف دیگر این مقاله عبارتند از:
1- بکارگیری نتایج بدست آمده از یک مدل GCM جهت پیش بینی درجه حرارت خاک در عمق ۳۰ سانتیمتری در دوره های مختلف زمانی
۲- تلاش برای ترکیب سازی اطلاعات سناریوهای مختلف GCM با مدل تغییرات کربن در خاک جهت پیش بینی تغییرات احتمالی در انباشت منابع کربن در خاک
٣- بحث و بررسی نتایج حاصله از روش بالا در اکوسیستمهای مختلف جهان به منظور پیش بینی اثرات تغییرات اقلیمی بر محیط خاک
پیشینه تحقیقاتی :
اکثر محققین میزان کربن آلی موجود در خاک را بین pg۱۶۰۰ - ۱۹۰۰ تخمین زده اند. در چرخه بیلان کربن در خاک، عوامل متعددی نقش دارند که فرآیندهای فتوسنتز، تنفس و تجزیه مواد آلی از مهمترین آنها می باشد. فتوسنتز، فرآیندی است که از آن طریق گیاهان، با استفاده از انرژی خورشیدی، مواد آلی را از مواد غیر آلی، دی اکسید کربن آب و مواد معدنی بوجود می آورند (1979 ,Tivy , 1993 ; and Goudriaan and Ajtay). میزان متوسط ساليانه فتوسنتز را در حدود pg ۱۲۰ تخمین زده اند. فرآیند تنفس (Respiration) دقيقة عكس فرآیند فتوسنتز عمل کرده و CO2تولید می نماید. میزان CO2جهانی حاصل شده از فرآیند تنفس در حدود برآورد گردیده است (2000 ,In Schlesinger et al). از آنجایی که میزان CO2در جو به عنوان تابعی از درجه حرارت افزایش می یابد، لذا نرخ تنفس در موجودات زنده خاک با گرم شدن زمین (GW) افزایش خواهد یافت (2000 ,Kirschbaum , 1995 ; Schimel et al , 2000 ; and Schlesinger et al) تغییر کاربری زمین خصوصا تغییر به زمینهای کشاورزی با قطع درختان جنگل سبب می گردند که میزان مواد آلی در خاک کاهش یابد (;1979 ,Hampick 2000 ,Houghton ( 1995 ) . ( Falloon et al , 1998b ; Schimel et al , 2000 ; and Schlesinger et al مقدار خالص جهانی کربن حاصل از تغییرات در کاربری زمین را در حدود pg 1.4 در سال ۱۹۸۰ و 1.7 در سال ۱۹۹۰ تخمین زده است. (2000) Dark تغییرات اقلیمی را به عنوان افزایش در متوسط دمای سطح زمین تعریف کرده است. دانشمندان معتقدند که این پدیده به جهت افزایش در میزان گازهای گلخانه ای در اتمسفر ایجاد شده است (Hall and Door Kamp , 1989 ; and 2000 ,Harvey). افزایش در میزان CO2و دیگر گازهای گلخانه ای باعث افزایش در دمای سطح زمین در خلال قرن بیستم شده است. اخیرا مطالعات و مشاهدات ماهواره ای (2000 ,Hecht , 1998 ; and Drake و شواهد بدست آمده از حلقه های داخلی درختان (2000 ,Harvey) نیز این افزایش را تأیید کرده است. یکی از روشهایی که به واسطه آن می توان اثرات افزایش گازهای گلخانه ای را در ارتباط با افزایش دمای سطح زمین بررسی کرد، استفاده از داده های حاصل از مدلهای GCM می باشد. از طریق این مدلها دانشمندان پیش بینی کرده اند که با دو برابر شدن میزان CO2در اتمسفر، 1.5-4.5درجه سانتی گراد متوسط درجه حرارت سطح زمین در طی قرن آینده افزایش می یابد (Gates , 1993 ; Russell et al , 2000a). این افزایش به رقمهای 1-3.5 درجه سانتی گراد زمانی که سولفاتهای موجود در جو به مدل وارد می شوند در طی دوره مشابه کاهش می یابد (2000 ,OHare). در هر صورت با توجه به شواهد و مدارک موجود . دانشمندان نشان داده اند که در خلال قرن گذشته درجه حرارت سطح زمین تا 0.5-0.6درجه سانتی گراد افزایش داشته است .
در حال حاضر در مورد متدهای اندازه گیری پارامترهایی چون CO2و دما ابهاماتی وجود دارد. مدلهایی که به پیش بینی اثرات احتمالی افزایش CO2در دما می پردازند نمی توانند تمامی شرایط واقعی محیط طبیعی را مد نظر قرار داده و لذا پیش بینی ها نمی توانند از دقت بالایی برخوردار باشند. بدین ترتیب هنوز شبهات زیادی در مورد طبیعت و اندازه توزیع جغرافیایی و زمان ایجاد پدیده GW وجود دارد که مطالعات و تحقیقات جدیدی را در این خصوص طلب می کند در هر صورت از آنجایی که در این مطالعه فرض بر وجود ایجاد چنین پدیده ای می باشد. مقاله حاضر سعی در روشن نمودن اثر احتمالی این پدیده بر روی خاک و نیز میزان کربن موجود در آن دارد. در میان پارامترهای اقلیمی دما و بارندگی از مهمترین عناصری هستند که بیشترین تأثیر را در جهت کنترل میزان مواد آلی در خاک دارا می باشد؛ محققین نشان داده اند که تراکم کربن در خاک معمولا با کاهش دما در هر شرایطی از بارندگی افزایش خواهد داشت (1995 ,Post et al , 1982 ; Hirschbaum ). بدین ترتیب دما می تواند یکی از بحرانی ترین و مؤثرترین پارامترها باشد؛ چرا که این پارامترها نه تنها نرخ فرآیندهای شیمیایی، بیولوژیکی و فیزیکی را در خاک کنترل می کند، بلکه بر روی نرخ رشد گیاهان تأثیر مستقیم دارد (1991 ,Baver et al . , 1972 ; Buchen , 1991 ; Jury et al. معمولا کلیه مدلهای کامپیوتری جهت مطالعه تغیرات مواد آلی خاک به انواع متنوعی از اطلاعات اقلیمی، Land use و خصوصیات محصول نیاز دارند. آنچه که در این مدلها دارای اهمیت می باشد این است که تمامی آنها اطلاعات نسبتا مفیدی در خصوص تغییرات مواد آلی تحت تأثیر انواع متفاوت فرضیه های تغییرات اقلیمی ارائه می دهند. البته لازم به ذکر است که قبل از اینکه هر گونه مدلسازی در خصوص تغيرات مواد آلی و به دنبال آن تغییرات موجود در کربن ارائه داده شود، نیاز است که برآورد نسبتا دقیقی از میزان مواد آلی و کربن موجود در خاک در مقیاس جهانی بدست آورد. در این مسیر حتما مشکلات و پیچیدگی هایی وجود دارد که مهمترین آنها محل و عمق خاک نمونه برداری شده ، عدم دانش کافی در خصوص کلیه خاکهای جهان می باشد. معذالک با وجود تمامی این مشکلات ، تلاشها و تحقیقاتی در این خصوص توسط دانشمندان و محققین علوم خاک و گیاهی صورت پذیرفته است. مطالعات انجام گرفته توسط (;1995 ,Eting , 1995 ; Luxmoore and Baldocchi 1998 ,Prentice and Syker , 1995 ; Sarmiento et al) نمونه ای از این گونه مطالعات می باشد همچنین در خصوص تعیین میزان کربن موجود در خاک در عمق یک متری برآوردهای متفاوتی صورت پذیرفته است که مهمترین آنها به شرح ذیلی می باشد

همچنین تحقیقات متعدد دیگری کاهش کربن در خاک را با توجه به افزایش دما به عنوان نتیجه ای از تغییرات اقلیمی در سالهای آینده نشان می دهند. برای مثال مطالعات انجام گرفته توسط (1992 Sharel et al ), Schimele et al 2000 ) نمونه هایی از آنها هستند. علاوه بر تأثیر شرایط اقلیمی بر میزان کربن موجود در خاک ، ادبیات علمی تأثیر پارامترهایی چون جنگل زدایی (۱۹۹۸ ,Falloon et al) در منطقه جنگلی مجارستان ، مدیریت منابع مختلف طبیعی ( ,Paustian 1998) در آمریکا و جنوب کانادا را مورد بررسی قرار داده است. با توجه به موارد فوق، نویسندگان این مقاله سعی دارند نشان دهند که چه میزانی از کربن موجود در خاک تحت تأثیر سناریوهای متفاوت اقلیمی در طی قرن آینده بصورت CO2به جر باز گردانده میشود و بدین ترتیب تصویری از مقدار کل کربن در خاکهای مناطق مختلف جهان را ارائه دهند.
روش داده های استفاده شده: در این قسمت بطور خلاصه، روش، مدلها و اطلاعاتی که بر اساس آنها این تحقیق صورت پذیرفته است بیان می گردد. مطالعه و تخمین درجه حرارت خاک، بر اساس معدله حرارتی (1995 ,Krarti et al) صورت پذیرفته است که خوانندگان محترم جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص می توانند به منبع مورد نظر مراجعه نمایند. در این مدل یکسری ساده سازیهایی صورت گرفته است که مهمترین آن عبارتند از:
1- محیط خاک به صورت همگن در نظر گرفته شده است.
۲- تنها مکانیسم انتقال حرارت در خاک از طریق هدایت گرمایی انجام می گیرد.
3- مدل تابعی از اجزاء اصلی بیلان انرژی در سطح زمین می باشد. - خواص حرارتی خاک بدون توجه به عمق خاک، برای هر نوع خاک استفاده شده در مدل متفاوت در نظر گرفته شده است متغیرهای مورد استفاده در مدل حرارتی عبارتند از: متوسط و دامنه سالانه درجه حرارت هوا، ضریب عبور سطح زمین، ضریب خاک، متوسط و دامنه سالانه تابش خورشیدی، ضریب انتقال حرارت در سطح خاک، نسبت نرخ رطوبست، رطوبست نسبی و سرعت باد. مطالعه کربن و تغییرات آن در خاک بر اساس مدل 263-Rothc صورت پذیرفته است. از آنجایی که مدل مذکور جزء معدود مدلهایی است که در مقیاس جهانی قابل استفاده می باشد، این تحقیق از آن بهره گرفته است، این مدل همانند مدل حرارتی خاک، ساده سازیهایی در آن انجام یافته که مهمترین آن به شرح ذیل می باشد:
1- میزان رس موجود در خاک، ۲۰ درصد از حجم کل را تشکیل میدهد.

تعداد کل کربن موجود در خاک برابر با ۱۶۰۰Petagram در نظر گرفته شده است. و نسبت DPM / RPM بر اساس کار تحقیقی را (1991Jenkinson etal) در نظر گرفته شده است. این نسبت برای تمام جنگلها 0.25 ساوان و استپهای مناطق حاره 043، تمام بیابانها، توندرا و استپهای منطقه سرد معتدل ۰ / ۵ و برای اراضی کشاورزی و سایر مناطق استپی 0.67می باشد. - اطلاعات پوشش گیاهی مورد نیاز در مدل بر اساس کار (1983 ,Mathew) و طبقه بندی مناطق حیاتی Holdridge انجام گرفته است. - مقدار IOM در مدل با استفاده از فرمول ارائه شده توسط (Fallon etal , 1998 b) محاسبه گردیده است. اطلاعات مورد نیاز در مدل شامل: میانگین ماهانه بارندگی به میلی متر، میانگین ماهانه تبخیر به میلی متر، میانگین ماهانه دمای خاک به سانتی گراد، درصد رس موجود در خاک، میزان / DPM RPM وضعیت پوشش خاک، میزان ورودی ماهانه مواد آلی به خاک، جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص به (2000 ,Shakiba) مراجعه شود. داده های اقلیمی مورد استفاده از این تحقیق بر اساس یکی از مدلهای GCM در GISS - NASA که توسط (1995) Russell etal سرانجام یافته، بدست آمده است. قدرت تفکیک مکانی اولیه این داده ها 4x0 عرض و طول جغرافیایی بوده که با استفاده از روش مجذور در فاصله وزنی به قدرت تفکیک ۱۶۱ عرض و طول جغرافیایی تبدیل شده است. داده های اقلیمی که در این تحقیق از طریق مدل GCM بدست آمده اند عبارتند از: میزان بارندگی ماهانه و کلیه اطلاعاتی که جهت تخمین دمای خاک مورد نیاز می باشد. کلیه نتایج بدست آمده در این تحقیق بر اساس ۳ سناریوی اقلیمی در طول سالهای ۲۰۹۹-۱۹۵۰ ص ورت گرفته است. این ۳ سناریو عبارتند از:
1- سناریو کنترل (Cont) که در آن میزان ترکیبات جوی ثابت و بر اساس میزان آنها در سال ۱۹۵۰ در نظر گرفته شده است.
۲- سناریو با در نظر گرفتن نرخ افزایش و سالانه ای حدود ۱۰۰ درصد در پس از میزان آن در سال ۱۹۹۰ (GHG).
٣- سناریویی که در آن اثرات ترکیبی نرخ افزایش 2 و SO لحاظ شده است
سایر داده های استفاده شده در این مقاله عبارتند از: داده های رقومی خاک با قدرت تفکی را که بر اساس کار تحقیقی (1986) Zobler در FAO صورت گرفته و داده های رقومی پوشش گیاهی با همان قدرت تفکیک داده، خاک بر اساس (1983) Matthews جهت اطلاعات بیشتر در خصوص کلیه موارد ذکر شده در این بخش به (2000) Shakiba فصل چهارم مراجعه شود.
نتایج : در این بخش، هدف ارائه نتایجی کلی از مدل کردن اثرات احتمالی تغییرات اقلیمی بر نرخ تجزیه کربن در خاکهای جهان تحت تأثیر سناریوهای مختلف اقلیمی طی ۱۰۰ سال آینده می باشد. لذا ابتدا نتیجه ای از تغییرات دمای سطح زمین و بارندگی با استفاده از مدلهای کامپیوتری (GCM) در مقیاس جهانی و محلی ارائه خواهد شد و سپس نتیجه ای از تأثیر اینگونه تغییرت بر کربن خاک ارائه خواهد گردید.
نتایج تخمين درجه حرارت خاک در مقیاس جهانی با استفاده از مدل کامپیوتری (GCM) : درجه حرارت در عمق ۳۰ سانتیمتری از سطح زمین، در مقیاسهای سالانه و ماهانه با قدرت تفکیک ۱۸۱ طول و عص جغرافیایی از طریق مدل حرارتی (1995 ,Krarti et al) محاسبه گردیده است. برای پیش بینی روند دمای خاک در سال آینده، میانگین سالانه دمای خاک برای کل جهان در دو نیمکره شمالی و جنوبی سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۹۹ در فواصل زمانی ده ساله تحت سه سناریوی مختلف تخمین زده شد. نتایج این محاسبات در جدول ' و در اشکال (۱) تا (۳) ارائه شده است. این نتایج نشان می دهد که متوسط دمای خاک در نتیجه افزایش در گازهای گلخانه و سولفات موجود در جو افزایش می یابد. تمامی نمودارها روند یکسان و مشابهی را نشان می دهند، با این تفاوت که هر چه به طرف انتهای دوره پیش بینی می رویم، اختلاف قابل مشاهده ای در این افزایش مشاهده می گردد. بر اساس نتایج بدست آمین۔ میزان افزایش تا سال ۲۰۵۰ حدود 1.4 و 0.7 و تا سال ۲۰۹۹، 2.34 و 1.44 درجه سانتیگراد برای سناریوی MG و + GHG وSO در ارتباط با سناریوی کنترل می باشد. این نتایج نشان داد که نیمکره جنوبی متوسط دمای بالاتری را نسبت به نیمک شمالی تجربی می کند. برای نمونه ربی می کند. برای نمونه، افزایش دما در نیمکره جنوبی تا سال ۲۰۱۹ بر طبق سناریوی GIG برابر با 2.5 درجه سانتیگراد بوده در حالی که این مقدار در نیمکره شمالی حدود ۲/ ۲ درجه سانتیگراد می باشد. به نظر می رسد قرارگیری خشکیها در نزدیکی خط استوا و عرضهای جغرافیایی پائین در نیمکره جنوبی یکی از دلایل این افزایش باشد. نتایج پیش بینی ماهانه دمای خاک در جدول (۲) و اشکال (4) و (۵) ارائه گردیده است. نتایج حاصله نشان میدهد که بر عن سناریوی ، تغییراتی از 1.3 تا 0.7 و نیز 1.5-2.1 درجه سانتیگراد به ترتیب تا سالهای ۲۰۵۰ و ۲۰۹۹ در می باشد. این تغییرات در همین فاصله زمانی برای سناریوی GHG برابر با 1.8-1.6 و 2.4-2.9 درجه سانتیگراد در مقایسه -سناریوی کنترل می باشد. پیش بینی ها همچنین نشان می دهند که افزایش دما در طول سال بطور یکنواخت نبوده و از یک فصل به فصل دیگر متفاوت می باشد، بطوریکه در ماههای سرد سال این تغيير افزایش بیشتر قابل مشاهده می باشد. شكل (6) پیش بینی دمای خاک را در سناریوهای متفاوت در مقیاس جهانی نشان می دهد. نتایج بدست آمده از این تصاویر حکایت از این دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید