بخشی از مقاله

تأثیر رنگ در معماری

چکیده
مطالعه هنری رنگ از اهمیت به سزایی برخوردار است ؛ در این میان ، رویکرد روان شناسی رنگ به ویژه در معماری ساختمان ها دارای اهمیت بسیار است ، چرا که رنگ ها با تأثیر بر روح و روان آدمی، موجب تغییر رفتار وی می شوند و این تغییر نه تنها به تحول در خصوصیات و شخصیت افراد منجر می گردد، بلکه فعالیت و عملکرد فرد را نیز در محیطی خاص متأثر می سازد. فرهنگ و ادب دوره ی اسلامی ایران نیز ، در بردارنده مباحث گوناگونی پیرامون رنگ ها است ، که خود تأثیر زیادی درهنر اسلامی داشته است . اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روانی و معنوی نیز در معماری اسلامی موردبررسی قرار می گیرد. در این مقاله رنگ و حیطه روان شناسی آن در سه منظر دینی ، فلسفی و علمی بررسی شده است ؛ هم چنین به رنگ های تأثیرگذار بر کاربران در تزئینات درونی معماری به ویژه معماری ایرانی اسلامی و همچنین شناخت و کاربرد صحیح آن ها در فضای داخلی ساختمان ها به منظور ایجاد محیطی مناسب پرداخته شده است .
واژگان کلیدی : رنگ ، هنر ، انسان ، روان ، معماری ، محیط
مقدمه
دانشهای گوناگونی از جمله، فیزیک، شیمی، روانشناسی، طب و هنر، متصدی بررسی مسأله رنگها شده و هر کدام از یک جنبه درباره رنگها بحث کردهاند . رنگ بازتابی از نور است که به شکل های متفاوتی در می آید و این بازتاب مجموعه ی وسیعی را شامل می شود. انسان از گذشته های دور به استفاده از رنگ ها علاقه مند بوده است . گروهی عامل گرایش انسان های ابتدایی به کاربرد رنگ ها را در " طبیعت " و رنگ های موجود در آن می دانند . یکی از جنبه های مورد بررسی در ار تباط با رنگ بعد روانشناختی آن می باشد ؛ در این میان ، رویکرد روانشناسی رنگ به ویژه در معماری ساختمان ها دارای اهمیت بسیار است ، چرا که رنگ ها با تأثیر بر روح و روان آدمی، موجب تغییر رفتار وی می شوند. رنگ در شکل گیری فضا نقشی موثر و تاثیر گذار دارد .
تزئینات در معماری و طراحی اسلامی با به کارگیری رنگ های متنوع همراه هستند؛ رنگ هایی که با احساس و ادراک، اشتراک و ارتباط دارند. بدیهی است که چگونگی تأثیرپذیری انسان از رنگ ها ماهیت کاملاً روانی داشته و به طور غیرمستقیم در هنجارها و واکنش ها، عکس العمل ها و رفتارهای فرد مؤثر می باشد. (علی اکبرزاده، 1373 صفحهَْ 37) از این رو، آشنایی با تأثیرات رنگ در انسان و استفاده درست از آن در بناها با کاربردهای متفاوت اجتناب ناپذیراست. برخی رنگ را خاصیت بصری فرم دانسته اند. در حقیقت عنصر فرم از طریق رنگ معنا می یابد . رنگ در طراحی داخلی ،احساس آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد و روی فرم تاکید می کند ؛ ضمن آن که باعث حس مقیاس هم می شود . کاربرد رنگ از یک فضای داخلی به فضایی دیگر فرق می کند. در کاربرد رنگ ، توجه به ویژگی های روانی افراد ضرورت دارد . ( هفت اصل برای طراحی 2007 با شناخت روحیه افراد می توان رنگ مناسب محیط را انتخاب کرد .


بررسی واژه ی رنگ
رنگ : آنچه از صورت ظاهر هر چیزی به چشم آید و دیده شود از سبزی و سرخی و زردی و نظایر آن . و ماده ای که از معدن یا گیاه یا با عمل شیمیایی به صورت پودر یا مایع تهیه کنند و برای رنگ آمیزی یا نقاشی به کار برند . ( عمید1365 ذیل واژه ی رنگ )رنگ : کیفیتی که از ظاهر چیزی دیده شود مانند سفیدی ، سرخی ، سبزی و غیره ، لون ، گونه . مواد رنگین که از خاک ، مواد معدنی ، شیمیایی یا نباتی تهیه کنند. مواد مزبور را سایند و به شکل پودر در آورند وسپس با مایعی آمیزند و به صورت رنگ روغن آبرنگ و غیره درآورند . رنگ های اصلی عبارتند از ، آبی قرمز و زرد و بقیه از ترکیب این سه به دست می آیند . (معین 1371 ٌٌَْذیل واژه رنگ )

رنگ : اثر نور که بر ظاهر اجسام نمایش های مختلف می دهد ، به عربی لون گویند . ( فرهنگ نظام ). لون یعنی اثر مخصوصی که در چشم از انعکاس اشعه ی نور در روی اجسام پدید آید. ( ناظم الاطباء ). آرنگ.گون.گونه. (برهان قاطع ). صبغ . ( مهذب الاسماء). صباغ. صبغه . (از منتهی الارب) . ( آنندراج) (برهان قاطع) . دیز. آزرد. (برهان قاطع). ( دهخدا،1377 : ذیل واژه رنگ )
رنگ از نظر فیزیکی : اثری است که در روی چشم از انوار منعکس به وسیله ی اجسام احساس می شود . ( دهخدا، ٌَْْ : ذیل واژه رنگ )
فیزیکدان خصلت امواج ارتعاشات انرژی الکترومغناصیسی و ذرات موجود در پدیده نور و منشاء های مختلف پدیده رنگ (نظیر تجزیه ی نور سفید و رنگ دانه ها) را مورد مطالعه قرار می دهد. شیمی دان ساختمان مولکولی رنگدانه ها و جوهرها، مسائل مربوط به ثبات رنگ، و بست را مورد مطالعه قرار می دهد. زیست شناس آثار متفاوت نور و رنگ رابر روی دستگاه بینایی (چشم و مغز) و ارتباط آناتومیکی و وظایفشان مورد مطالعه قرار می دهد. روانشناس به مسئله تاثیر رنگ بر روی مغز و روان می پردازد. (ایتن، 1380صفحه 13ٌَ)
در ادامه رنگ از سه منظر بررسی خواهد شد : ٌ- رنگ از منظر دینی ٍ- رنگ از منظر فلسفه و حکمت َ- رنگ از منظر علمی
رنگ از منظر دینی
قرآن در بسیاری از آیهها عنوان کلّی رنگ (الوان) ؛ ( رنگ معنوی ،رنگ خدایی ) را به کار میبرد و در مواردی از رنگهای گوناگون یاد میکند ؛ بنابراین آیات در برگیرنده رنگ را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
ٌ- آیاتی که از واژه »لون« یا »الوان« یا »صبغه« استفاده کردهاند.
َنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَهً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ( بقره:138)؛ »رنگ (و نگار) خدایی (بپذیرید)؛ و خوشرنگ (ونگار)تر از خدا کیست؟ و ما تنها پرستشکنندگان اوییم. «

صبغهاالله به معنای دین خدا و فطرت خدایی است، و »الصبغ،«یعنی فرورفتن در چیز سیّال مانند آب و به تغییر نیز صبغ گفته میشود. (ابن منظور، محمد بن مکرم،1373 ، صفح437-438)
ٍ-آیاتی که از رنگهای مختلف استفاده بردهاند.
ِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌمُخْتَلِفٌبِیضٌوَحُمْرٌأَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌ (فاطر:ٍْ)؛ »آیا نظر نکردهای که خدا از آسمان، آبی فرو فرستاد، به وسیلهی آن محصولاتی که رنگهایش متفاوت است (از زمین) خارج ساختیم و از کوهها راهها (و رگهها) ی سپید و سرخ، که رنگهایش متفاوت است و سیاه سیاه (آفریدیم)؟ . )«رستم نژاد 1389 صفحه53)
حکمتی که سهروردی در جهان اسلام بنیان نهاد، مبتنی بر نور بود و سرانجام حکمت نوری او در آرای »نجم الدین کبری« ، »نجم رازی« و » علا الدوله سمنانی« به نگرش ویژه ای در مورد پدیده نور و تألیف آن با رنگ انجامید. رنگ های بصری شده ی نجم الدین رازی ، شامل هفت مرتبه اند که هر کدام به یک حالت روحی مرتبطند. » شش مرتبه اول که عبارتند از : نورهای سفید ،زرد، بنفش، سبز، آبی و سرخ نماینده ی انوار صفت جمالند، حال آنکه مرتبه هفتم که نور سیاه مظهر آن است، مربوط به صفت جلال است. این نور که هم چنین شب روشن هم خوانده می شود ذات احدیت است، که به دلیل نامتمایز بودن بصری عدم تعین آن، با شب تشبیه پذیر است، زیرا همانطور که در شب نمی توان چیزی را، هر چه باشد، تشخیص داد، همانطور، در این مرتبه ی ذات هم که مرتبه ی افای پدیده هاست، درک و دریافت آگاهی وجود ندارد.« (شایگان1382 صفحه252)
سیاهی گر بدانی نور ذات است به تاریکی درون آب حیات است (شبستری1368 صفحه72)
لازم به ذکر است که سفیدی در نور ، وجود تمام رنگ ها است. اما در ماده ، رنگ نبود رنگ است. رنگ سیاه در ماده از ترکیب گونه های رنگ حاصل می شود در صورتی که در نور ، سیاهی نبود رنگ است. در واقع نور سیاه که نماد نبود رنگ است به معنی ذات مصون از تجلی است. رنگ سیاه ، رنگ پوشش خانه کعبه نیز هست ، اما رنگ سفید نماد ذات در مقام تجلی است، وجودی که خود را متجلی کرده است.

رنگ از منظر فلسفه و حکمت
واقعیت روانشناختی فیزیولوژیکی رنگ چیزی است که نمود رنگ نام دارد . ذات و نمود رنگ تنها هنگامی بر هم منطبق می شوند که هماهنگی رنگی وجود داشته باشد. در موارد دیگر ذات رنگ تبدیل به نمودی جدید می شود. (ایتن1380 صفحه20)
ذات رنگ ماده ی رنگی قابل تجریه و قابل شناختی است که هم از نظر فیزیکی و هم از نظر شیمیایی ؛ مغز و چشم انسان به آن محتوا و مفهومی انسانی می دهد.
رنگ در مباحث علمی در دو ساحت مورد توجه است؛ یکی در عالم فیزیک و دیگری در وادی متافیزیک و متون آیینی و اسطورهای و دینی که بعد اول را در عالم ماده و بعد دوم را در عالم معنا می شناسیم. هنگامی که از عالم کثرات صحبت می شود، خواه ناخواه قدم به عالم ماده گذاشته می شود؛ یک حقیقت ازلیه الهیه به نام حضرت حق تعالی وجود دارد و اصالت وجود صرفا از آن اوست. پس هر چه غیر اوست، ماده محسوب میشود. اگر مبنای اندیشه ما از ماده این تعریف و توصیف باشد، پس هنگامی که از قلمروی کثرات درباره رنگ صحبت می شود، باز به نحوی عالم غیر او و جهان ماده مورد بررسی قرار داده شده است. در قلمروی عرفان اسلامی، عرفای ما برای توصیف منازل از رنگها استفاده میکنند. افرادی چون نجمالدین کبری، علاءالدوله سمنانی، روزبهان بقلی، ابن عربی هر منزلی را با یک رنگ مشخص میکنند یا مثلا تقریبا در تمام مشربهای عرفانی شرقی یا حتی مسیحی، رنگ لباس روحانیون نماد سطحی از سلوک و عرفان عملی آنهاست. بنابراین از رنگ به عنوان عامل تمایز منازل سلوک استفاده میشود. یعنی حتی در قلمروی عرفان هم متاثر از آن نکته بنیادی (عامل تمایز بودن رنگ در عالم ماسوی) نمونه هایی در مراتب مختلف به صورت بسیار گسترده وجود دارد . (بلخاری قهی ، ًٌَُ: صفحه َُ)

"رنگ قسمتی از خودآگاه، نیم خودآگاه و ناخودآگاه ما است و ما با دریافت رنگ در رفتارمان از خود واکنش نشان می دهیم و این واکنش ها فقط روانی و یا ادراکی نیستندبلکه ممکن است جنبه فیزیولوژیک هم داشته باشند. از این رو رنگ در کامل ترین تعریف یک پدیده سایکوفیزیولوژیک است که در مغز و روان ماایجاد می شود و خارج از ذهن ما رنگ مفهومی نخواهد داشت. "(بختیاری فرد1390 صفحه48)
نگارگری ایرانی ترجمه ناب فرهنگ ایران باستان و فرهنگ دوره اسلامی است. اکثر موضوعات انتخاب شده برای نگارگری از آثار ادبی عرفانی اخذ شده اند. نگارگر در اثر هنری خویش ، دنیایی خیالی ، بدون سایه و غرق در نور را ترسیم می کند. در بینش باستانی ایرانیان، بارگاه اهورا مزدا روشنی بی پایان است و گویی نگارگری ایرانی در اثر خویش همواره این بارگاه را می آفریند. و در بینش مزدایی ، رنگ ، اولین دختر نور است، هم چنین نگارگری ایرانی در سبک و معنا وامدار نگارگری مانوی است.
»هر کسی می داند که هدف نگارگری مانی ، اساسا، آموزش بوده است و این نگاره ها برای آن کشیده می شدند تا بینش انسان را به فراسوی جهان حسی رهنمون شوند و برانگیزنده ی عشق و ستایش برای »پسران نور« و هراس از » پسران تاریکی« باشند. مانویان ، با در سر داشتن آرمان آزادسازی نور ، بر آن شدند تا در نگارگری های خود ور را با فلزات گرانبها نمایش دهند. « (کربن،ٌَُْ: صفحه ٌَْ) رنگ هایی که در نگارگری ایرانی به کار برده شده ، به خصوص رنگ های طلایی، نقره ای، لاجوردی و فیروزه ای باید اذعان کرد که ساخته و پرداخته ی توهم ذهنی نگارگر نیست بلکه محصول باز شدن چشم دل او و رویت عالم مثالی است، غزالی معتقد است که » نسبت جهان ظاهر به جهان باطن همچون، نسبت پوسته به هسته ، بدن به روح و ظلمت به نور است.) « اسمیت، ٌُُُ: صفحه ٌُْ) توجه نگارگر عارف نیز همواره متمایل به جهان باطن و نور است تا به پوسته و ظاهر این جهان .از این رو دست به خلق عالم و آدمی فراسوی این جهان خاکی زده است. هر وقت نگارگر ، رنگ مورد نظر خود را در طبیعت نمی یافت با ترکیب کردن رنگ های دیگر آن را می ساخت. اساسا همه رنگ ها در نگارگری ما روشن اند. معماری ما هم روشن است و این همه ، ریشه در اصل ثابتی دارد که در هستی جاری است و آن نور است.( اردلان 1385 صفحه177)

رنگ از منظر علمی
درک کامل مفهوم زیبایی شناسی مشکل است، ولی فهم اولیه عوامل مؤثر در ادراک خوش آیند بودن محیط امکان پذیر است . نقش این عوامل پیچیده تر از نتایج ابزاری یا سودمندی فهم محیط یا به گفته نوربرگ شولتز نقش ساختمان است، که معماران مدرن آن را هدف عملکردی ساختمان در نظر گرفته اند. وی سرور و یا به تعبیر خودش فرم را هدف زیباشناختی محیط در نظر گرفته است . عملکردهای زیباشناختی باید به همراه بقیه عملکردهای محیط کالبدی در نظر گرفته شوند .به ویژه از طریق زیبایی های نمادین می توان پیام های مورد نظر طراحی را به دیگران منتقل کرد .با وجود اینکه تحلیل های زیادی سعی در جدا ساختن سودمندی و سرور داشته اند، باید توجه داشت که سودمندی همان زیبایی و زیبایی عین سودمندی است. (عینی فر،1381 ، صفحهِّ65 ) بنابراین با انتخاب رنگ مناسب در ایجاد فضای مورد نظر به هدف سودمندی و زیبایی دست خواهیم یافت .
جدایی ناپذیری رنگ از شکل و این حقیقت که رنگ جزء طبیعی و لاینفک زندگی، معماری و هنر است، گاه سبب پذیرش معانی متفاوت برای رنگ در فرهنگ های مختلف شده است .ولی در هر صورت، در تمامی دوره های تاریخ و در همه نقاط جغرافیایی، رنگ چه در مکان داخلی و چه خارجی با اصول معینی استفاده شده است (سوزان، ٌَََ ، صفحهَِّ ) در شهر اسلامی، فرم به تبع معنا تعریف می شود، و کالبد هویت خود را از محتوا اخذ می کند، و این متأثر از بنیان های نظری معماری و شهرسازی اسلامی است که نسبت قالب و محتوا همچون نسبت روح و کالبد در بنیان های جهان شناسی اسلامی است. (محمدی و شیخ بیگلو1387 صفحه42).
تاثیرات روانی رنگها
دریافت احساس رنگ(فامداری) که از طیف مرئی ناشی نشده باشد را احساس ذهنی می نامند. هرگاه فشار ملایم بر روی پلک های بسته وارد آید، و یا انسان در یک اتاق تاریک از طریق پیشانی تحت تاثیر شوک الکتریکی قرار گیرد ( در هر دو مورد )
احساس رنگ، فامدار به وجود میاید احساس مزبور ناشی از اثر مریی خارج از چشم نیست، بلکه احساس ذهنی است. علت این پدیده، تحریک اعصاب شبکیه به وسیله فشار یا الکتریسیته است.
رنگ قرمز
رنگی گرم و دارای نیروهای برون گرا است.دارای بالاترین طول موج است. رنگ توان و فعالیت بسیار زیاد و رنگ مقوی قلب است.طعم آن شیرین است. رنگ قرمز موجب بالا رفتن فشار خون و تپش قلب میشود. در بعضی افراد نیز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید