بخشی از مقاله
چکیده
بخشی از آموزههاي روایی، احادیث طبی هستند. ویژگی این احادیث در نگاه اول اختصاص به مخاطب و بیمار خاص است که در اصطلاح فقه الحدیث به آن قضیه خارجیه اطلاق می شود. در مقابل میتوان بسیاري از این آموزهها را بر اساس معیارهایی معین قضیه حقیقیه دانست که در تمامی مصادیق مشابه کاربرد و حجیت دارند.
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فضاي صدور در شکلگیري احادیث طبی در قالبهاي قضیه حقیقیه و خارجیه و بهتبع بیان راههاي تشخیص این نوع قضایا در احادیث است. همچنین با بررسی ادله میتوان به اصل اولی در این زمینه دست یافت. براساس این پژوهش که به صورت مصداقی به بررسی روایات طبی پرداخته است با شناسایی مخاطب، فضاي صدور و دیگر شواهد و قرائن میتوان آموزههاي طبی را قضایاي حقیقیه دانست. همچنین هر چند احادیث طبی با دیگر روایات تفاوتهایی دارند ولی اصل اولی در این روایتها نیز همانند دیگر آموزههاي روایی است.
کلیدواژگان: روایات پزشکی، معالجه، طب معصومان، تجربه بشري، مخاطب شناسی.
مقدمه
در دوران حضور معصومان علیهمالسلام افراد مختلفی به ایشان مراجعه کرده و از مسئله و مشکل شخصی خود پرسش میکردند؛ بخشی از پرسش و پاسخها و یا احادیث صادر شده در این دوران در مورد مسائل طبی است.
در طب، پزشک بهصورت مستقیم با فرد بیمار در ارتباط است و ویژگیهاي خاص بیمار و بیماري را در درمان لحاظ میکند. در همین راستا احادیث با مضمون طب نیز یکی از موضوعاتی است که ویژگیهاي فرد بیمار-مخاطب صدور حدیث- در صدور آن بهصورتهاي متفاوت میتواند دخالت داشته باشد. در صورت تأثیرپذیري روایات طبی از ویژگیهاي مخاطب این روایات قضیه خارجیهاي است که نمیتوان از آن در مورد دیگر بیماران استفاده کرد و در صورتی که صدور روایات طبی از این موضوع فاصله داشته باشد- چنانکه طب سنتی و یا اسلامی سعی در بهرهمندي از این روایات دارد- نتیجه آن قضیه حقیقیه دانستن احادیث طبی است.
در میان احادیث پزشکی دو دسته از احادیث نیازمند بررسی از این جهت هستند احادیثی که به درمان بیماريها از طریق دارو میپردازند و یا احادیثی که به خواص داروها و خوراکیها اشاره میکنند هرچند در مقام درمان نباشد.1
با توجه به آنکه در موضوع طب سنتی و اسلامی نوشتههاي فراوانی وجود دارد متاسفانه در موضوع این پژوهش- نگاه به قضیه خارجیه و حقیقیه بودن احادیث طبی- نگاشته مستقلی یافت نشد؛ هر چند در میان کتابها و مقالهها متناسب باهدف این نوشتار، نگاشتههایی وجود دارد2 که در این گفتار از برخی از آنها استفاده و به برخی دیگر پاسخ داده شد.
نخست. وحیانی بودن آموزههاي طبی
انتساب احادیث طبی به معصومان علیهمالسلام نظرات متفاوتی را به همراه داشته است.3 عدهاي با استدلال به این نکته که شان معصوم بیان دین و شرایع است نه بیان مسائل زمینی انتساب وحیانی این آموزهها به معصومان علیهمالسلام را منکر شدهاند.4 عدهاي دیگر با بیان این نکته که اصل علم طب از پیامبران علیهمالسلام گرفته شده است و بهجز معصوم مرتبط با وحی فردي نمیتواند بیماريها را درمان کند،5 در مقابل گروه اول قرار دارند.