بخشی از مقاله
تاثير نور روز بر انسان فرايند ادراكي و زيست شناسي- رواني روشنايي روز
کلیدواژگان:
نور در معماری، نور روز، ادراک محیط، روانشناسی محیط
چکیده
امروزه بار دیگر، خورشــید بهمثابۀ منبعــی الیزال، پاك، بیهزینه، و هماهنگ با كلیۀ جنبههای زیســتمحیطی و روانشــناختی انسان مورد توجه قرار گرفته است و استفادۀ روزافزون از آن در ساختمانها، در دهههــای اخیر مؤید این نظر اســت. این رویكرد، كه بهخصوص با بحرانهای ناشــی از كمبود انرژی آغاز شــد، بهتدریج و با افزایش دانــش و یافتههای بشــری در زمینــۀ تأثیرات انســانی، محیطی و اقتصادیكاربرد روشــنایی خورشید رنســانس جدیدی را به معرض تجربه گذاشت.
تحقیقــات نشــان میدهــد كــه میــزان شــدت، نــوع منبع، رنــگ، جهت، و شــیوۀ توزیع نور در محیطهــای متفاوت فعالیــت انســانی ممکــن اس ــت تا حــدود زیــادی بــر رفتارها، روحیــات، بازدهی، و كارآیی وی تأثیر بگذارد. در این میان نقش نــور طبیعــی بهمثابه كاملتریــن و مطلوبترین نــور انكارناپذیر اســت.
نــور طبیعــی و ارتباط بصــری با محیط خارج در فضاهای زیســتی انســان اعم از محــل كار، فراغــت، تفریح، تحصیــل، و غیره عالوه برافزایــش كارآیی و بازدهی موجــب كاهش اضطراب، بهبود رفتار، و نیز حفظ و افزایش ســلامتی و آســایش میشــود. مجموعــۀ این تأثیــرات را میتوان در قالــب دو فرایند روانشناســی و زیستشناســی روانی پیجویــی کرد. در این میان مقوالتی چون ســلامتی روحی و جســمی انســان و كارآیی وی از جملــه مهمترین زیرمجموعههــای فرایند دوم بهحســاب میآید كــه بهتدریج از اواخر دهۀ 70 و اوایل دهــۀ 80 مورد توجه قرار گرفت.
دانش بشــری در این زمینه، گرچه هنوز بســیار جوان است، تا آنجا كه از یافتههای محققان برمیآید باعث شده است تا تعداد زیادی از نورپردازان، معماران و طراحان روشــنایی در زمینۀ تأثیرات مثبت این عوامل بر رفتارها، آموزش، سالمتی، شادابی، بازدهی و طول عمر بیشتر انسان متفقالقول شوند.
مقدمه
نورپردازی همواره بخشــی تفكیكناپذیر از محیط زندگی انســان را تشــكیل میدهــد و حدود80 تــا 85 درصد از تأثیرپذیری ما از جهــان، از طریق ارتباط بصری با محیط حاصل میشــود. بینایی نتیجۀ عملكرد چشم در پرتو نور است
و ادراك ما از فضا وابســته به میزان روشــنی آن اســت. از جانب دیگر «این عامل كیفیات احساســی بســیاری دارد كه ممکن اســت بر خلقیات افراد تأثیر بگذارد.»۱
اگرچه امروزه تحقیقات پردامنهای در زمینۀ اهمیت نورپردازی و بهخصوص نور طبیعی بر انســان صورت گرفته، و شــواهد انكارناپذیری بر تأثیر مثبت نور روز و بهرهمندی از منظر طبیعی بر ســلامت، آسایش، و بازدهی افراد بهدست آمده است، جای تعجب اســت كه چرا همچنان بسیاری از طراحان و معماران در نورپــردازی فقط رؤیتپذیری )وضوح( و قابلیت عملكردی )كارآمدی( و در طراحــی پنجره فقــط زیبایی نما و دید نه چندان ســنجیده به خارج را مد نظر قرار میدهند.
البته هنوز تأثیر پیچیدۀ روشنایی روز بر انسان از جنبههای گوناگون بهطور كامل شناختهشــده نیست، اما در حال حاضر میتوان از یافتههای اخیر در این زمینه بهرهها جســت« .معماران و طراحان میتوانند از طریق طراحی سنجیده دقیق پنجرهها، كمك شــایانی به افزایش بازدهی و سالمتی جسمی ـ روانی ساکنان بناها کنند.»۲
پیجویی روند تأثیر نور طبیعی روز بر زندگی و حیات انســانها، بهســبب گســتردگی و پیچیدگــی، نیازمند مطالعهای وســیع در مجموعــۀ فرایندهای تشــكیلدهندۀ آن اســت. این تأثیرات به طور کلی در قالــب دو زیرمجموعۀ عمده: روانشناسی ادراکی و زیستشناسی روانی دستهبندی میشود.
نورپردازی با نور روز
پدیدۀ نور بهطور اعم و نور روز بهطور اخص از اساســیترین نیازهای جسمی و روانی انســان به شــ مار میرود. این عامل ضمن حفظ سالمتی، به سبب ایجاد احساس پیوستگی و آشــنایی با محیط طبیعی، شرایط مطلوبتر و دلپذیرتری را برای افراد فراهم میسازد و از اینرو میتواند باعث ایجاد آسایش از یكسو
و افزایش بازدهی از ســوی دیگر میشود. از جانب دیگر «فرایند ادراک روشــنایی امری فردی است که به ویژگیهای احساسی کاربران و به شــرایط محیطی فضای پیرامون آنها بستگی دارد. از نظر جامعۀ طراحان حرفهای نورپرداز و مهندســان روشــنایی، شــواهد متعددیدال بــر تأیید تأثیر كیفی روشــنایی محیط بر كارایی، آسایش و سالمتی انسانها وجوددارد.»۳
نورپردازی با نور روز فرایندی فراتر از ایجاد شــرایط مناسب برای رؤیت اجسام است. «این فرایند از کیفیات احساسی ویژهای برخوردار اســت که میتواند بر خلقیات افراد آشکارا تأثیر بگذارد. در این فرایند جنبۀ ادراکی آن نســبت به سایر جنبهها از اهمیت
بیشتری برخوردار است4.»
ً
نتایــج پژوهشهــای محققــان نشــان میدهد که اساســا نورپردازی بهدو طریق مس ــتقیم و غیرمســتقیم بــر افراد تأثیر میگذارد: «تأثیر مســتقیم آن ناشی از ایجاد تغییرات در كیفیت دید بهواســطۀ نورپردازی و از طریق تغییر محركهای سیستم بینایی یا تغییر شــرایط كاركرد سیستم بینایی است. در حالیکه اثــر غیرمســتقیم آن حاصل قابلیــت نور در جلــب توجه، تغییر انگیزش، حالت، رفتار و اصالح تعادل هورمونی بدن انسان است. نورپردازی میتواند بر عكسالعملهای فیزیولوژیك بدن انسان همانند ادراكات بصری وی تأثیر بگذارد.5»
مجموعــۀ ایــن تأثیــرات را میتــوان در قالــب دو فرآیندِ روانشناســی ادراکی و زیستشناســی روانی پیجویی کرد. در ایــن میان مقوالتی چــونتوجه و انگیزش، ســلامتی روحی و جسمی انسان و كارآیی وی از جمله مهمترین زیرمجموعههای این فرایندها محســوب میشود كه بهتدریج از دهۀ هشتاد مورد توجه قرار گرفت.
فرایندهای روانشناسی ادراکی
وقتی بــه اطراف خود مینگریم آنچه میبینیــم در واقع بازتاب نوری است که از یک منبع روشنایی بر اجسام گوناگون میتابد. «این امر از طریق مجموعهای از فرایندهای ذهنی دقیق صورت میپذیــرد که الگوهای بصــری موجود در مغــز را به الگوهای ادراکــی از جهان آشــنای اطراف تبدیل میکنــد، این الگوهای بصری ایســتا نیستند، بلکه دائما در معرض تغییر و جابهجاییاند. این امر بهدلیل حرکات ویژۀ کرۀ چشــم در هنگام جستوجوی چشــمی اتفاق میافتد.6» از جانب دیگر، حتی بهرغم پلک زدن چشم در هنگام رؤیت اشیا، جهان اطراف بالنسبه پیوسته و ایستا دیده میشود، در حالیکه سیســتم ادراکی انسان طوری تنظیم شده است که بتواند نسبت به تغییرات پیوسته حساس باشد و در مقابل آنها عکسالعمل مناسب از خود بروز دهد.
در چشم حساســیت تنظیمپذیر ویژهای وجود دارد که باعث میشــود مقدار معینی از شــار نوری که باعث تحریک شــبکیۀ چشــم در شــرایط خاص میشود، در ش ــرایط دیگر به احساس متفاوتی از روشــنایی در چشم بینجامد، «بنابراین، میزان معینی از روشــ نایی در زمینهای تاریک بســیار روشنتر از همان نور در محیطی روشــنتر بهنظر میرســد که دلیل آن همان سازوکار تطابق است.7»
پدیدۀ روش ــنایی عامل اصلی مجموعۀ تجربیات ما از جهان اطراف اســت و در واقع بخش اصلی ادراک بصری را تشــکیل میدهــد. ایــن پدیده در قالب بخشــی از نظریــۀ نورپردازی در ارتباطی تنگاتنگ با طراحی فضاهای معماری قرار دارد. با توجه به این موارد دو نکته روشن میشود:
.1 چشــم میتواند به تغییرات پیوســته عادت کند و از اینرو معیارســازی در قالب توصیههای کمــی در زمینۀ طراحی به کمــک نور روز الزم اســت، ولــی بهتنهایی و بــهطور کامل نمیتوانــ د تضمینکننــدۀ محیطــی مطلوب از نظر شــرایط روشنایی باشد.
.2 به دلیل ســازوکار تطابقی چشــم، هر منظرهای را با توجه بــه ارتباط میــان نقطۀ تمرکز و زمینۀ آن بــه طرزی متفاوت میتوان درک کرد.
مقدار روشــنی ســطح یک جســم بهخودیخــود نمیتواند تعیینکنندۀ میزان درخشــندگی درکپذیر برای انســان و نحوۀ تأثیر آن بر وی باشــد. «ادراک روشــنی مانند هر ادراک دیگری تابــع مجموعهای از عوامل مرتبط اســت کــه در ترکیب با هم درخشندگی درکپذیر آن جســم را تعیین میکند. به این جهت اســت که شــاخصههای یکبعدی عددی در محیطهای روشن )مثل مقادیر حداقل روشنایی در فضا( نمیتواند متضمن روشنی مطلوب و دلپذیر محیط از نظر کاربران باشد. تمامی این داوریها متکی بــر ادراک تام و کلی کاربر از فضاســت کــه دربرگیرندۀ مجموعــۀ انتظارات کاربــر، میدان دید و تجربیات گذشــتۀ وی است.8»پیچیدگی سازوکار ادراکی، ویژگیهای خاص و فردی بودن فراینــد ادراک نور روز و تأثیرات متفاوت روانی آن، ارزیابی صرفا کمیروشنایی در فضاهای گوناگون را با شک روبهرو میکند. لذا برای بررسی این فرایند در محیطهای گوناگون، مطالعۀ کاربران و عکسالعملهای آنان نســبت به شــرایط متفاوت روشــنایی ضروری است.
اهمیت ارزیابی انســان بر مبنای این واقعیــت قرار دارد که وی میتوانــد، برخــلاف ابزارهــای اندازهگیری، خــود را تا حد زیــادی با محیط تطبیق دهد و ایــن امر غالبا عاملی تعیینکننده در میــزان موفقیت در طراحی به کمک نور روز اســت. «بهرغم ســازوکار نسبتا پیچیدۀ سیســتم بصری، هرگاه انسان در جایگاه ابزار سنجش محیط روشن مد نظر قرار گیرد، میتوان بهسادگی به ارزیابی روشــنایی دســت یافت، زیرا محیط اطراف ما پیچیده درک نمیشود، بلکه این همان محیط آشنایی است که انسانها در قالــب الفاظی ســاده آنرا بیان میکننــد.9» از جانب دیگر، تحقیقات متعدد حاکی از آن است که میزان روشنایی و بازتابها عوامل بســیار مهمی در فرایند نورپردازی است، اما به این نکته نیز بایســتی توجه کرد که کاربران در زندگی روزمرۀ خود شرایط روشــنایی محیط اطراف خــود را تنها در قالب میزان روشــنایی الزم بــرای مطالعه ارزیابی نمیکننــد، بلکه آنرا در قالب تجربۀ کلی فضایی از محیط روشن و با بیان احساس خویش در هنگام حضور در آن محیط ابراز میدارند.
بــا توجه به مطالعات انجامیافتــه در این زمینۀ دو نکته مهم آشکار میشود:
.1 نحوه و میزان ارتباط میان مقدار روشنایی محیط با تأثیرات روانشناختی آن بر کاربران از اهمیت ویژهای برخوردار است. .2 با توجه به شرایط پیشبینیناپذیر و متغیر نور روز، تاکنون مطالعــات اندکــی در این زمینــه و در شــرایط واقعی صورت پذیرفته است.
بیشــتر مطالعات انجامیافته در ایــن زمینه بهصورت مطالعۀ آزمایشــ گاهی و در زیر آس ــمان مصنوعی انجام یافته اســت. در حالیکه « جهان واقعی، با توجه به مجموعۀ فرایندهای گوناگون محیطــی و اجتماع ــی و فرهنگــی مؤثر بر آن، مکانــی پیچیده محسوب میشود و از اینرو مطالعات آزمایشگاهی در این زمینۀ، بهتنهایــی از جامعیت الزم برای پاســخگویی به نیــاز برخوردار نیست.10.»
پرســش از کاربران فضا بــرای توضیح نحوۀ ادراکشــان از روشــنایی محیط روشنشده با نور روز و نیز در زمینۀ احساسشان در هن ــگام حضور در چنین محیطی از طریق پرسشــنامه یا ابزار دیگر و سپس مقایسۀ آماری پاسخها با اندازهگیریهای فیزیکی، ســاختار کلی مراحلی را تشــکیل میدهد کــه در علوم رفتاری به منظور ســنجش کیفیت فضاهای روشــن )به شــیوۀ پژوهش روانشناختی و ارزیابی پس از اسکان( صورت میپذیرد. چارچوب اصلی این نوع تحقیقات در واقع بر مبنای استفاده ازکاربران فضا در مقام ابزار ارزیابی محیط خویش قرار دارد.11
این تحقیقات همچنین نشــان میدهد كه میزان شدت، نوع منبــع، رنگ، جهــت و نحوۀتوزیع نــور در محیطهای گوناگون فعالیت انســانی ممکن است تا حدود زیادی بر رفتارها، روحیات، بازدهی و كارآیی وی مؤثر باشد و اساسا در این میان نور طبیعی كاملترین و مطلوبترین نور اســت. تابش نور طبیعی و ارتباط بصری با محیط خارج در فضاهای زیســتی انســ ان اعم از محل كار، فراغت، تفریح، تحصیل و نظایر آن عالوه بر افزایش كارآیی و بازدهی فــرد موجب كاهش اضطراب، بهبــود رفتار و ارتقای شخصیت و نیز حفظ و افزایشسالمتی و آسایش میشود.
فرایندهای زیستشناسی ـ روانی
بهرغم اهمیت فرآیند رؤیتپذیری، با توجه به اهداف این بررسی، در اینجا جنبهای از زیستشناســی ـ روانی مد نظر اســت كه به جنبههای دیگر غیر از مبحث فیزیولوژی بینایی میپردازد كه بر اثر جذب امواج تابشی از طریق دریافتكنندههای نوری در چشم انسان اتفاق میافتد.
بخــش مربــوط به عمل بینایی در چشــم انســان، مســیر هیپوتاالموسی شبكیه است. از این مسیر است كه عالئم بصری از شــبكیه به هســتۀ فوقكیاسمای مغز فرســتاده میشود. این هســته مركز ســاعت بیولوژیك انسان به حســاب میآید كه به تاالموس، مغز میانی، ســاقۀ مغز، رشــتۀ نخاعی و ســایر نواحی هیپوتاالموس یا در حقیقت مراكز كنترلی سیستم عصبی انسان متصل است.12
با توجه به ارتباط گسترده میان آنچه چشم و سیستم عصبی درك میکند، بهنظر میرســد كه نــور تأثیری قابل مالحظه بر تنظیم ریتمهای حیاتی انسان داشته باشد. این ریتمها به چرخۀ شــب و روز، چرخــۀ حركت ماه و چرخۀ فصلی یعنی ســه ریتم ژئوفیزیكــی اصلی موجــود در طبیعت وابســتهاند. این چرخۀها قادرنــد بر فیزیولــوژی، خلقیــات و قابلیتهای انســانها تأثیر بگذارند. در این خصوص، ریتم بیستوچهار ساعتی بیشتر مورد توجه قرار دارد، زیرا این ریتم مســتقیما عامل اصلی در ارتباط با چرخۀ شبوروز یا تاریكیوروشنایی است.13
اهمیت نور روز و ریتم بیســتوچهار ســاعتی را میتوان از طریــق مثالی در مورد كارگران شــیفتی در امریــکا دریافت كه حدود 20درصد از جمعیت كارگر این كشــور را تشكیل میدهند. بررســیهای انجامیافته در این زمینه نشــان میدهد كه "تغییر ساعات كار و استراحت )شیفت شب) دو نوع تأثیر بههمراه دارد: تأثیــر كوتاهمدت ناهماهنگی با نــور روز)چرخۀ معكوس خواب) كه شــامل خســتگی مفرط، گیجی، كس ــالت و نداشتن آمادگی كامل برای کار است وتأثیرات درازمدت مشتمل بر احتمال بروز بیماریهای قلبی-عروقی، امراضمعدی-رودهای و مشــكالت احساســی و اجتماعی اســت؛ به عبارت س ــاده ایــن كارگران از تغییــر در چرخــۀ طبیعی فعالیت كاری در روز و خواب در ش ــب دچار ناراحتی میشــوند. درســت در زمان تاریكی هوا، كه بدن نیازمند خواب اســت، آنان ناچارند که كار كنند. هرچند تحقیقات نشــان میدهد كه میزان آمادگی، هشیاری و عملكرد ادراكی با تغییر شــیفت و قرارگیری در معرض نور زیاد ممکن است بهبود یابد.14
در مطالعۀ دیگری در روســیه و چكسلواكی مشخص شد كه كارگران كارخانههای بدون پنجره نس ــبت به كارگران مشابه در كارخانههای دارای پنجرۀ بیشــتر در معرض سر درد، بیحالی و بیماریاند.15
نور برای تنظیم ســاعت درونی انسان بسیار ضروری است. انســان در فرایند تكاملی خویش مجهز به ریتمهای خاصی مثل درجۀ حرارت بدن شــده است كه به وی برای ارتباط و اطالع از زمان در خارج كمك میكنند. نبودارتباط با خارج ممکن اســت منجر به خستگی، بیخوابی و افسردگی فصلی شود 16.
نور روز که منبع طیف كامل نوری اســت، بیشــتر از هر نور دیگری بــا عكسالعملهایبصری ما تطابق دارد، به طوریكه در طول تكامل بشر، به نسبت سایر منابع، بهترین نور بوده است. گذشته از تأثیر مثبت نور روز بر ریتمهای حیاتی، » این نور باعث ایجاد جلوههای پیوســته و متغیری از روشــنایی و كنتر است در فضای زیستی انسانها میشود و به چشم انسان فرصت تطابق یكنواختی را میدهد كه خود عامل كاهش خستگی چشم است.
چشم انسان قادر اســت بدون احساس ناراحتی خود را با سطوح باالیی از شدت روشنایی تطبیق دهد17 .»
در هر حال بهخاطر داشــته باشیم كه نور بسیار درخشان در همۀ موارد توصیه نمیشــود« .درخشــندگی بیش از حد ممکن اســت باعث تحریكات و ایجاد حساســیت، انحراف و خســتگی چشم، سردرد و بیخوابی شود.18»
نــور روز عالوه بر این موارد ویژگیهــای خاص دیگری در ارتبــاط با فیزیولوژی بدن انســان و ادامۀ چرخۀ حیاتی وی دارد كه بسیار حیاتی است.
اشــعۀ ماورای بنفش نور روز برای آســایش و سالمتی بشر ضروری اســت، از نرمیاستخوان جلوگیری میکند، پوست بدن را در وضعیتی ســلامت نگه میدارد و از طریق ایجاد ویتامین D به جذب كلســیم در بدن كمك میكند. این نور میكروبكش و در بعضی از فعلوانفعاالت شــیمیایی بدن مؤثر است. وقتی بدن در مقابل این اشــعه قرار میگیرد، مویرگها منبســط میشــوند و فشــار خون قدری پایین میافتد. عالوه بر احســاس سالمت، ضربان نبض تند و اشتها زیاد میشود. نور روز انرژیزا و محرك فعالیت بدنی اســت و بازدهی كار را ممكن اســت باال ببرد. البته بایستی از تابش بیش از اندازۀ اشعۀماورای بنفش بر بدن اجتناب شــود كه باعث چروكیدگی پوســت و حتی تومور بدخیم پوستی میشود.19
تحقیقات اخیر همچنین نشان میدهد ساکنان ایاالت جنوبی امریکا نســبت به ساکنانمناطق شمالی )با توجه به میزان تابش نور خورشــید( پوســیدگی كمتری در دندانهای خــود دارند. در همۀ ایاالت درصد باالتری از پوسیدگی دندان در فصل زمستان نسبت به تابستان مشاهده شده است.20
دانشآمــوزان مدارس بهرهمند از نور روز پوســیدگی دندان كمتری )حدود 13درصد( نســبت به دیگران داشتهاند، و باالخره آنكه محصالن مدارس بهرهمند