بخشی از مقاله

چکیده

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند. یکی از چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سؤال است که حضور نور و بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگی ً ری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا لزومی در آن است

مسأله مهم در این میان آن است که با باال رفتن تکنیکهای ساخت و ساز دستیابی به سهولت در اجرا، در بیشتر موارد توجه به ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان به نور بوده متأسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و به نظر می رسد نیروی کارآمد نور در ادراک فضا و باال بردن کیفیت معماری وبدنبال آن کیفیت زندگی بدون استفاده شده است .

دو نکته کلیدی که در طراحی معماری باید همواره مورد توجه قرار گیرد: 1 -کالبد فیزیکی 2 -کالبد روانی مجموعه معمار. برای رسیدن به کالبد فی ً زیکی مطلوب معموال طی یک طبقه بندی مشخص عملکردهای فیزیکی را در طراحی جای می دهد اما دستیابی به کالبد روانی هر مجموعه ای نیازمند دقت و صرف وقت و حوصله و در عین حال اشراف به مجموعه عواملی است که شکل گیری معماری نقش دارند که متأسفانه در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شوند.

مقدمه

نور برای انسان نخستین، وسیله ای جهت محاسبه زمان محسوب می شد. از این رو از اهمیت خاصی برخوردار بود .نور، از دوران ماقبل تاریخ به عنوان شی ای پرستیدنی و مقدس مورد توجه بشر قرار گرفت. در ادیان مختلف، نور سمبل و نماد اعتقادات قلبی انسانی ست. این عنصر اولین شرط ادراک بینایی می باشد. در اغلب ادیان، به ویژه ادیان یکتاپرستی نور سمبلی از پاکی و نقطه تضاد تاریکی و اهریمن است. بدون تردید، خورشید منبع عظیم نور وروشنایی زمین است.

منبعی قدرتمند و گسترده. خورشید، از دیدگاه انسان گذشته نورانی، مقدس و نمادی از خداوند به شمار می رفت. شی نورانی و سوزانی که به طبیعت زمینی انسان زندگی می بخشد، همواره مورد کاوش و بررسی انسان کنجکاو قرار گرفته است.در قرآن شریف بارها از روشنایی آسمان و اجرام آسمانی نورانی سخن به میان آمده. سوره ای با عنوان نور در سینه کتاب آسمانی نهفته است که در آیات آن خداوند ماهیت خویش را برای درک بهتر انسان، به نور نسبت می دهد.

"االله نور السماوات و الارض ” خدا نور آسمان ها و زمین است.

نور و طبیعت

نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال ” در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد. ضمنا هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند.

به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی ” جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند ” ایجاد کرد.

تاثیرات نور در معماری

در معماری برای تاکید بیشتر بر روی برخی از بخشهای نما میتوان از نور طبیعی بهره جست بدین گونه که با ایجاد برآمدگیها و فرورفتگی هایی بر روی محل مورد نظر، سایه هایی در بخش هایی از نما ایجاد نمود که تاکیدی بر روی بخش مذکور باش ند برای مثال به منظور کشیدهتر نمایش دادن ارتفاع یک حجم میتوان با ایجاد برآمدگیهایی باریک و بلند سایه های عمود و طویل ایجاد کرد تا نما کشیدهتر به نظر آید و یا اینکه برای نمایش بخشهای شاخص بنا همانند ورودیها میتوان با ایجاد حفرههایی عمیق بر روی حجم، بخشهای مورد نظر را با سایه م شخص نمود.

از روشهای دیگری که کاربرد پو شاندن سطوح یکپارچه نما با عنا صر هم سان و برج سته میبا شد که منجر به ایجاد بافتی مرکب از نور و سایه ا ست که در این گونه بناها، سایه به عنوان عن صری مهم در طرح نماد دخیل میباشد.استفاده از مصالح متنوع در کنار یکدیگر که دارای خاصیت انعکاسی متفاوتی باشند نیز میتواند جلوههای خاصی در نما ایجاد کند.برای مثال به منظور تاکید بر روی بخشهایی از نما میتوان آنها را با پوششهای فلزی آراست و در سایر سطوح از مصالحی

با خا صیت انعکا سی کمتر ا ستفاده نمود.بدین ترتیب در اثر انعکاس شدید حا صل از برخورد نور به    سطوح فلزی، بخشهای مورد نظر مهمتر جلوه میکنند.

تاثیرات نور و فضاهای داخلی

نور طبیعی یکی از عنا صری ا ست که در تغییر ماهیت ف ضای داخلی بنا تاثیر ب سزایی دارد. ما میتوانیمنور را به گونهای بارز و م شخص داخل بنا هدایت کرده و بدین ترتیب با ایجاد عرصههایی از نور و تاریکی، فضای یکپارچه را بدون استفاده از عناصر و مصالح جداکننده به بخشهای مجزا تقسیم کنیم. روش دیگر استفاده از نور، برای شدت بخشیدن به هدفی مانند مرتفع نشان دادن فضاست.

برای مثال در معبد پانتئون نوری که از نورگیر موجود در مرکز گنبد معبد به درون میتابد فضای تاریکتر داخلی را از لحاظ عمودی کشیدهتر نشان میدهد.همانگونه که میدانیم نور در تاریکی حامل پیامها و اشاراتی برای انسان است. از این خاصیت میتوان در مشخص نمودن م سیرهای ورودی و خروجی مربوط به فضاهای تاریک و عاری از نور داخلی بهره گرفت.

بدین ترتیب که فرد در یک محیط نیمه تاریک با م شاهده یک منبع نور در محل ورودی که در حکم راهنما ا ست میتواند م سیر حرکت و موقعیت خود را در ف ضای داخلی شنا سایی کند.از نور برای القای حسی خاص در انسان نیز میتوان استفاده کرد. برای مثال فضایی که با نور ضعیف مزین شده باشد میتواند نوعی حالت خلسه در انسان ایجاد کند. از این رو در بسیاری از آرامگاهها و یا بناهای مذهبی میتوانیم شاهد تابش شعاعهای خفیفتر به درون فضای تاریک داخلی باشیم.

نور و انسان

در افسانه کهن هند " آگنی" مظهر آتش است و دهان او محراب مقدس ، که قربانی ها و نیازها به دهان آن ریخته می شود . آگنی در آسمان و در فروغ خورشید جای دارد و در میان آسمان و زمین در جایی که آتش به گونه آذرخش از ابرها می جهد ، آشکار می شود. این مظهر نیایش ، آدمیان را به بارگاه خدا می رساند و رابطه میان انسان و خداست.

در متن نیایش آمده "ای خدای هستی ، دانا ی بی همتا که بخشاینده همه چیز و از دیده ما ناپیدایی این آتش را که در برابر خود گذاشته ایم فروغ آفرینش تو می دانیم و آن را به منزله قبله می شناسیم وبه واسطه آن که ذره ای از انوار توست خواستاریم خود را به نور حقیقت تو برسانیم." در کاربردی اینچنین ، رنگ ها بخش ضروری و اصلی هنر ایرانی ، از جمله معماری ، هستند و یکی از اجزایی که توجه کامل به معنای نمادینش برای درک معنای باطنی هنر و معماری ایرانی ضروری ست. - حس وحدت پیشگفتار م - در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد

در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارزو مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.

انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود. مفاهیمی که در پهنه ادراک ما از چگونگی قرارگیری منابع نور و نحوه پرتو افکنی در فضا، شکل میگیرند را می توان به سه دسته تقسیمبندی کرد. - 1 مرکز - 2 محور - 3 حوزه یا شبکه هر سبکی از معماری به سبب فرم فضایی که دارا است گویای یک محتوی ذهنی است. در طرح معماری برحسب آنچه که ساختمان بایستی بیان کننده آن باشد، کم و بیش از این مفاهیم و تناسبات بهره می گیرند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید