بخشی از مقاله
در معادلات ژئوپلیتیک، تمام پدیده های طبیعی، اعم از عوامل ثابت و متغیر، در یک قطب و انسان به تنهایی در قطب دیگر قرار می گیرد. تلفیق دیالیکتیکی انسان و جمعیت، به مقتضای منابع طبیعی و میزان توسعه کشور همراه با سطح کیفی و طرز پراکندگی جمعیت، هرم سنی، جغرافیای فرهنگی اجتماعی دارای آثار متفاوت است. در گذشته، سنجش قدرت ملی بیشتر بر اساس کمیت بوده، ولی امروزه با توجه به رشد روز افزون تکنولوژی و افزایش مهارت های انسانی در ابعاد متعدد، کیفیت بر کمیت رجحان یافته است. با توچه به اینکه ژئوپلیستها، علم ژئوپلیتیک را علم درک موقعیت میدانند. حضور و کثرت انسان های اندیشمند، نخبه و صاحب فهم مهیاترین شاخص ظرفیت ژئوپلیتیکی از مجموعه واقعیت های جغرافیایی کشور ها می باشد. این امر بر پایه موقعیت جغرافیایی و وضعیت های متعدد دیپلماتیک در نظام روابط بین الملل بهویژه بستر مناسب را در راستای تامین هرچه بهتر منافع ملی و نیز حفظ تمامیت ارضی فراهم میکند. بنابراین مهاجرت نخبگان بخصوص در ایران بعنوان پدیده ای املاًک ژئوپلیتیک که دارای ترکیب و ساختاری جدید از فرایند تحرکات انسانی مبتنی بر سه رویکرد »فرار مغزها»«شکار مغزها« و »چرخش مغزها« است. در این مقاله سعی شده با بررسی ژئوپلیتیک نخبگان با رویکردی سیاسی و جغرافیایی به عوامل مهاجرت نخبگان و فرار مغزها اشاره شود و راهکارهایی جهت حفظ و بهره وری آنان که مهم ترین عامل انسانی درجهت نیل به پیشرفت و طرح الگوی پیشرفت است مطرح گردد.
مهاجرت رویکردی رهبردی و اساسی در ترقی و تکامل جوامع بشری و بویژه متاثر از جاذبه ها و دافعه های متعدد فضاهای مختلف جغرافیایی می باشد. این امر سبب گردیده تا مهاجرت به عنوان یک پدیده با اثربخشی دامنه دار جغرافیایی مورد مطالعه و ببرسی قرار گیرد. مهاجرت جمعیت ها از مباحث اساسی مطالعات جغرافیایی است، ولی بررسی مهاجرت های بین المللی به سبب نارسایی های منابع آماری، بیش از بررسی مهاجرت های داخلی دولت ها با مشکلاتی همراه است، به همان گونه که آگاهی از اثرات مهاجرت های گذشته آسانتر از درک مکانیسم و واقعیت مهاجرت کنونی است. سخن گفتن از فرار مغز ها در عصر ارتباطات و در جهان متکثری که میل به وحدت دارد و صحبت از جهانی شدن اقتصاد و حذف مرزهای قراردادیست، شاید اندکی بدبینانه به نظر برسد اما وقتی که در ژرفای این پدیده با داستان تلخ و قدیمی، فقیر و غنی، توسعه یافته و نیافته جهان سوم و اول مواجه می شویم، آن وقت نمی توانیم که بی تامل نسبت به ابعاد این قضیه آن را از حسنات دهکده ی جهانی یا جهانی بدون مرز تلقی کنیم. دیدگاهی خوشبینانه ناظر براین است که توسعه ارتباطات و گسترش شبکه های ارتباط جهانی دنیا را به قدری کوچک کرده است که آن را به یک دهکده تشبیه می کنند. دیگر سخن گفتن از فرار مغزها یا محاجرت نحبگان به قدری غلو شده به نظر می رسد . زیرا در جهانی که پیش رو داریم هرکس میتواند در آن واحد با تمام دنیا ارتباط دیداری و شنیداری برقرار کند و به تبادل افکار و اندیشه ها بپردازد و گویا این دنیا چنئان کوچک و قابل دسترس شده است که برای قرار گرفتن در آن سوی مرزها نیاز به سفر نیست.
.2مفهوم مهاجرت
مهاجرت و رفتن و کندن از جایی و بیتوته کردن در جایی دیگر، دیرینه ترین رفتار بشر است که با طبیعت وی درآمیخته است. در فرهنگ فارسی عمید مهاجرت به معنی از جایی به جایی رفتن و در آنجا منزل کردن، دوری کردن از شهر و دیار خود آورده شده است. در صورتی که با نگاه جامعهشناسی به مفهوم مهاجرت نگاه کنیم می توان این تعریف را از مهاجرت ارائه داد »مهاجرت حرتک نسبتاً جمعی و دائمی از مکانی به مکان دیگر است که در این حرکت مهاجران بر اساس سلسله مراتبی از ارزشها یا هدف های با ارزش فرهنگی تصمیم به مهاجرت میگیرند و نتیجه این حرکت تغییر در نظام کشش متقابل مهاجران است.
.3فرار مغز ها
مهاجرت زمانی یک مساله اجتماعی تلقی میشود که میزان مهاجرت از داخل به خارج در مدت یکسال بیش از میزان مهاجرت از خارج به داخل باشد. اصطلاح فرار مغز ها در درون خود باری انتقاد آمیز از تقابل و ناعدالتی و تضاد بین کشور مهاجر فرست و کشور مهاجر پذیر را دارد. فرار مغز ها در واقع فرار سرمایه های نیروی انسانی است. سرمایه های انسانی که با صرف هزینه به دست می آیند، عبارت است از: علم و دانش، تخصص و مهارت، تجربه، توان، سلامتی قابلیت ها و در نهایت نظم و انضباط که به وسیله آموزش و بهداشت در نیروی کار جامعه ذخیره می شود. و سبب افزایش بهره وری نیروی کار در امر تولید میشود. بنابراین منابع انسانی مانند دانشمندان، مهندسان، متخصصان، نیروی کار ماهر و منابع سازمانی و نهادی به عنوان سرمایه ی انسانی تلقی میشود . و فرار نیروی متخصص و ماهر بهاین معنی است که جامعه به علم، دانش، تخصص، و مهارت های فنی نیاز دارد ولی این نیرو ها به دلایل مختلف، مهاجرت دائمی یا نیمه دائمی را به کشور های دیگر ترجیح میدهند. بطور کلی اگر فرار مغز ها را مهاجرت نیروی انسانی آموزش دیده و پرورده از کشور های در حال توسعه به کشور های توسعه یافته بدانیم. این مفهوم نزد مردم کشور های مهاجرت فرست، دلالت بر نیروهای دافعه ی این جوامع و نزد کشور های مهاجرت پذیر دلالت بر نیروی جاذبه ی آن ها دارد.
1,3 فرار مغز ها در ایران
مهاجرت نخبگان در ایران تا پایان جنگ دوم جهانی ماجرایی مشابه دیگر کشور های جهان سوم دارد. اما پس از جنگ دوم جهانی که مصادف با تبعید رضاشاه و روی کار آمدن پسرش بود با گرایش آشکار رژیم به آمریکا، این جریان در مسیری تازه قرار گرفت. فرار مغز ها از ایران با تاخیر نچندان زیاد نسبت به کشور های کم توسعه آغاز شد. اوایل دهه پنجام میلادی را باید آغاز دوره انتقال متخصص به خارج از کشور دانست. پس از کودتای 1953 مسلادی و تحکیم روابط ایران و آمریکا، برنامه های اقتصادی و سیاست های جدید اصلاحی مطرح شد. اعزام محصل به کشور های خارجی و آمریکا به طور منظم و جدی آغاز شد و رشد اقتصادی یکی از هدف های خود را متوجه تربیت متخصصان نمود تا دوام و رشد برنامه های توسعه تضمین شود. پس از اصلاحات ارضی و تغییر مسیر توسعه اقتصادی به سمت صنایع مصرفی و جذب سرمایه های اروپایی و آمریکایی در سال 1342 جریان ارتباط آموزشی با آمریکا شدت گرفت. در دهه 60 میلادی، سیاست جذب متخصصین از سوی ایلالت متحده ادامه یافت و ایران را نیز بی نصیب نگذاشت. عده ای نیز تا آغاز دهه 70 میلادی کشور را به دلیل احساس نا امنی ترک کردند. حدود 15 ماه قبل از انقلاب اسلامی جریان تازه ای از مهاجرت صاحبان سرمایه و نخبگان سیاسی، اقتصادی و علمی به خارج از کشور پدید آمد. برخی کارشناسان دولتی که اوضاع را وخیم تشخیص میدادند به دلیل وابستگی شدید به نظام قبلی کشور را ترک کردند. با پیروزی انقلاب یا دردون مایه های عمیق فرهنگی، این روند تا پس از پایان جنگ تحمیلی کاهش محسوسی پیدا کرد، اما در سال های اخری مجدداً شاهد شکل جدید و در عین حال وسیعی از پدیده های مهاجرت نخبگان هستیم.
.4چرا نخبگان مهاجرت می کنند؟
در آغار به بررسی دو الگویی که درباره مهاجرت بین المللی افراد متخصص ارائه شده است می پردازیم
.1,4 الگوی جهان گرا یا بین المللی
در این الگو که به وسیله جانیون مرطرح گردید، فرار مغز ها تنها منعکس کننده عملکرد بازار بین المللی برای یک عامل تولید خاص،یعنی سرمایه انسانی است . در این الگو سرمایه انسانی همانند سرمایه فیزیکی از مناطق جغرافیایی که دارای بازده پایین تری است خارج شده و به سمت مناطق جغرافیایی یا مشاغل که دارای بازده بیشتری است جریان مییابد این الگو می گوید: انتقال تخصص دارای سود دو طرفه هم برای کشور میزبان و هم برای کشور فرستنده است و می باید سیاسیت عدم مداخله دولت در کار مردم، و باید سیاست عدم مداخله در مهاجرت انجام شود. طرفداران این الگو چنین بحث می کنند که پدیده ژئوپلیتیک مهاجرت بین المللی نیروی انسا نی ماهر از دیدگاه بین المللی موجب افزایش منافع تولید جهانی خواهد شد. به این ترتیب اگرچه در این الگو ممکن است مهاجرت بین المللی نیروی انسانی ماهر به زیان کشور مادر باشد، ولی تا زمانی که مجموع منافعی که عاید کشور میزبان و شخص مهاجرت می شود از زیان کشور مادر بیشتر باشد، مهاجرت بین المللی نیروی انسانی ماهر موجب افزایش منافع جهانی خواهد شد.
2,4 الگوی ملی گرا یا درون کشوری
این الگو که نقطه مقابل الگوی جهان گراست، معتقد است که سرمایه انسانی ماهر امروزه بعنوان کارآمد ترین پتانسیل ژئوپلیتیکی جزء جدایی ناپذیر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است. و مهاجرت سرمایه انسانی ماهر موجب می شود که اقتصاد کشور های در حال توسعه به پایین تر از سطح حداقل مورد نیاز سرمایه انسانی ماهر تنزل نموده و با ایجاد خلا نیروی انسانی ماهر در کشور، موجب کاهش تولید در کشور مادر خواهد شد و در نهایت برنامه های توسعه را به مخاطره می افکند . طرفداران این الگو به این نتیجه رسیدند که پدیده ژئوپولیتیک مهاجرت نی روی انسانی ماهر به نفع پیشرفته ترین و ثروتمند ترین کشور ها و به زیان کشور های جهان سوم می باشد. به دنبال این اظهار نظر این الگو پیشنهاد می کند که در این ارتباط دخالت هایی شبیه به حمایت از صنایع نوپا لازم است تا بتواند ضمن ظرفیت سازی بهینه ثبات اقتصادی کشور های در حال توسعه را نیز تامین کند. در تعیین موقعیت دو الگوی متضاد بین المللی و ملی در یک چشم انداز صحیح شاید توجه به نیاز های انسانی جامعه و تقاضای موثر اقتصاد تفاوتی قائل شود با توجه به این نظر می توان گفت الگوی بین المللی اهمیت بیشتری به تقاضای موثر اقتصادی می دهد، در حالی که الگوی ملی گرا اهمیت بیشتری برای نیاز های انسانی جامعه قائل است. تفاوت اصلی بین دو الگوی یاد شده بستگی به این موضوع دارد که آیا منافع و زیان های این پدیده ژئوپولیتیک را می خواهیم از دیدگاه یک کشور خاص بررسی نماییم و یا اینکه از دیدگاه وسیع تر بین الملل باید مورد توجه قرار گیرد.
.5 پیشنهاد و راهکارهایی برای جلوگیری از فرار مغزها