بخشی از مقاله

چکیده:

تنبیه و تربیت کودک از دیرباز مورد توجه مربیان و نویسندگان بوده است. عده ای اعتقاد دارند که کودک گرایش به شر و بدی دارد. و گروهی دیگر عکس این نظریه را ابراز می دارند.درباره تنبیه گروهی می گویند که ابتدا باید کودک را تشویق کرد و اگر کار بدی انجام داد؛ابتدا باید اغماض و گذشت کرد. برخی دیگر معتقدند که کودک نباید در رفاه پرورش یابد و باید او را ملایم تنبیه کرد. تنبیه باید متناسب با عملکرد کودک باشد.باید بین کودکی که عمدا به عمل نادرست اقدام میکند و کودکی که سهوا خطایی مرتکب می شود،تفاوت قائل شد. خطاهای که از انسان سر میزند چها ر صورت است: -1زلت -2 تقصیر -3 خیانت -4 مکروه-. عقوبت زلت عتاب است. عقوبت تقصیر ملامت است. عقوبت خیانت بند است. و عقوبت مکروه رسانیدن مکروه به مکافات است.

مقدمه:

در لغت نامه دهخدا برای »تنبیه«معنی های مختلفی آمده است از جمله:بیدار کردن،واقف کردن بر چیزی،بیدار نمودن،آگاهانیدن،بیداری از خواب،آگاهی پس از غفلت و آگاه گردانی،آگاه و هوشیار کردن.در اصطلاح علم معانی،این واژه به معنی دلالت کردن بر چیزی که از آن غافل باشدو پند و نصحیت است، و معنای ملامت،سرزنش،سیاست و عقوبت هم می دهد.»تنبیه« در عرف به معنی زدن و قید کردن است. تنبیه کردن به معنی چوب زدن و کتک زدن سیاست کردن و آگاه کردن آمده است.

تنبیه: در اصل فرایندی است که با تقویت تفوت دارد،تقویت با عوامل مثبت و منفی سروکار دارد،اما تنبیه به حضور محرک منفی و فقدان محرک مثبت مربوط می گردد،همچنین در حالی که تقویت در مورد تحکیم پاسخ به کار می رود،تنبیه فرایندی است که انجام پاسخ را تضعیف می کند. خواجه نصیر طوسی در اخلاق ناصری به موضوع تنبیه اشاره کرده و ابتدا جنبه های تشویقی را مد نظر قرار داده و در تربیت کودک بسیار سخت گیر است.

وراوینی در مرزبان نامه نیز به تنبیه بدنی اشاره کرده و آن را به عنوان یک اصل پذیرفته است. ابو علی سینا هم تشویق و تنبیه را به منزله ی ضمانت اجرای تعلیم و تربیت مورد توصیه قرار می دهد. فارابی دانشمند دیگری است که اعتقاد دارد: تنبیه تنها وسیله ای برای جلوگیری از قبایح نیست،بلکه موجب مبادرت در خیرات نیز خواهد بود؛بنابراین،توجه به نقش آلام و لذات در افراد از دو جهت پسندیده است: یکی برای جلوگیری از قبایح و دیگری به منظور مبادرت به خیرات. روسو و اسپنسر اعتقاد دارند که از مجازات طبیعت درباره کودکان نباید غافل شد.وی اعتقادی به تنبیه بدنی ندارد. در این مقال سعی شده است که به مقوله ی تنبیه و تربیت کودک و فرزند در کتب ادب فارسی و برخی آثار فیلسوفان و دانشمندان تربیتی توجه شود و نظریات آنان مورد واکاوی قرار گیرد.

دیدگاه مکتبهای گوناگون درباره ی تنبیه:

از دیرباز دیدگاه های فراوانی در زمینه نقش تنبیه در تربیت مطرح شده است.برخی از دیدگاهها، تنبیه را یکی از ابزارهای اساسی تربیت می دانند، و برخی دیگر به نفی کامل آن پرداخته اند.برخی مکتب ها دیدگاه های حد واسط درباره ی مسئله ی تنبیه بدنی داشته اند. دیدگاهای سنتی،تنبیه را از عوامل پراهمیت در نظام تعلیم و تربیت می دانند.عبارتهای رایجی همچون»چوب معلم گل است...« و »فرزندم را به شما می سپارم،گوشت او مال شما و پوست و استخوانش مال من« و قرار گرفتن چوب،خط کش و شلنگ در فهرست »وسائل کمک آموزشی« بیانگر اهمیت و شیوع این دیدگاه سنتی در جامعه ما بوده است.

از ریشه های ژرف و تاریخی این دیدگاه در تاریخ بدین صورت آمده است: در زمانهای پیشین،معلمان به منظور تربیت و تأدیب شاگردان خویش به تنبیه بدنی یا زندان متوسل می شدند و حتی نسبت به فرزندان حکام و سلاطین نیز همین روش را اجرا می کردند. ابو مریم که عهده دار تربیت امین و مأمون بود،روزی امین را با چوب تنبیه کرد و بر اثر آن، دست وی خراش برداشت،امین در نزد پدر خود،هارون الرشید عباسی،عمداً دستش را گشود تا وی این خراش را ببیند.

هارون که متوجه خراش دست پسرش شده بود از وی پرسید: چه حادثه ای برای تو روی داده است؟ و پاسخ شنید که ابو مریم مرا زده است. هارون کسی را سراغ ابو مریم فرستاد و پس از آمدن ابو مریم به او گفت:  چه شده است که امین از تو گله مند است؟ ابو مریم بی درنگ زبان به اعتذار گشود و از رفتار خود اظهار پشیمانی کرد.اما هارون به وی گفت: او را به شدت تنبیه کن، چرا که مردن برای وی بهتر از آن است که نافهم و کند ذهن باشد.

نظر ابو علی سینا و فارابی درباره تنبیه:

ابو علی سینا فیلسوف و اندیشمند بزرگ مسلمان نظرات و عقاید جالبی در خصوص تنبیه دارد:

وی تشویق و تنبیه را به منزله ی ضمانت اجرای تعلیم و تربیت مورد توصیه قرار می دهد و مصادیق تشویق و تنبیه را متنوع و متعدد می داند و معتقد است واکنش مربی در برابر رفتار ناپسند متربی باید متناسب و تدریجی باشد؛ابتدا روگردانی،سپس ترشرویی،پس از آن ترساندن و آنگاه توبیخ را پیشنها می کند. و مربی در شرایط خاصی می تواند به تنبیه بدنی روی آورد.

نظر فارابی ، اسپنسر و رو سو در باره تنبیه:

تنبیه تنها وسیله ای برای جلوگیری از قبایح نیست،بلکه موجب مبادرت در خیرات نیز خواهد بود؛بنابراین،توجه به نقش آلام و لذات در افراد از دو جهت پسندیده است: یکی برای جلوگیری از قبایح و دیگری به منظور مبادرت به خیرات. نگرشی دیگری که در مقابل نگرش بالا است،نظریه ی تنبیه و مجازات طبیعی است که »روسو« در راس قائلان به این نگرش قرار دارد.

روسو می گوید: هیچ گاه شاگرد خود را تنبیه نکنید زیرا او نمیداند خطا کردن چه مفهومی دارد. هیچ گاه او را وادار نکنید بگوید: مراببخشید. او که در اعمال خود از ملاحظات اخلاقی کاملا بدور است،نمی تواند کاری را که از نظر اخلاقی نادرست باشد ،انجام دهد. بنابراین نه استحقاق مجازات دارد و نه سرزنش. - - - ویل دورانت، - 245 کتاب اسلام و تعلیم و تربیت درباره این نگرش چنین می نویسد: - - متفکران این نحله معتقدند که انسان هرگز در تربیت خردسالان نیازی به مجازات و تنبیه ندارد، زیرا برای هر عملی مجازات و تنبیه طبیعی وجود دارد.

کودکی که سیب فاسد می خورد،دچار دل درد می گردد. - - کودکی که به آتش نزدیک می شود،از آن آسیب می بیند و کودکی که با چاقو بازی می کند،زخم او را تنبیه و مجازات می کند و سرانجام برای هر عمل و رفتار غیرمطلوبی،تنبیه ومجازاتی طبیعی و جود دارد که متناسب با آن می باشد... به همین ترتیب، »اسپنسر« هم به مربیان سفارش می کند بهترین وسیله برای وصول انسان به غرض و هدف این است که هر کسی ثمره ی رفتار و بازتاب کارهای خود را شخصاً ببیند و می گوید:برای تعلیم اخلاق توسل به وسائل تلقینی کاری عبث و بیهوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید